دعای اعیذ بیا آهیا شراهیا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از شبهات که
وهابیت ادعا کردهاند این است، که
شیعیان، نسبت
کفر به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
علی (علیهالسّلام) دادهاند؛ و مستند سخن خود را کلماتی از دعای حرز
ابودجانه انتخاب کرده؛ که در آن این کلمات آمده است: «... و اعیذه من شر الشیاطین، و من شر کل غول و غولة، و ساحر و ساحرة و ساکن و ساکنه، و تابع و تابعة، و من شرهم و شر آبائهم و امهاتهم، و من شر الطیارات. و اعیذه بیا آهیا شراهیا، و اعیذ صاحب کتابی هذا من شر الدیاهش و الابالس ...»
سپس ادعا میکنند که «آهیا شراهیا» از
اسماء و صفات خداوند نیست؛ پس مصداق ندای غیر
خدا است و
شرک محسوب میشود. سپس متوجه کلمه «طیارات» شده و میگویند: منظور از این چیست؟ فکر کنم منظور خلبان باشد! و با تمسخر این کلمات را دستمایه اهانت به
شیعه قرار میدهند.
در جواب این شبهه پاسخهای فراوانی میتوان ارائه کرد که ما به جهت اختصار به چند پاسخ اکتفا میکنیم:
سند روایت ضعیف است؛
حرز ابودجانه و این کلماتی که در آن آمده، در هیچیک از کتابهای شیعه با
سند صحیح نقل نشده است؛ و روایتی که سند معتبر نداشته باشد، ارزش استناد ندارد؛ بهویژه در مباحث اعتقادی و کلامی که منجر به
تکفیر کسی بشود، بهاتفاق تمام
علمای شیعه و
سنی نیازمند دلیل قطعی است و این روایت ضعیف نمیتواند علمای وهابی را به هدفشان برساند.
در این روایت کلماتی بهچشم میخورد که صریح در
وحدانیت خداوند است؛ همانند:
... ولا غالب الا الله، ولا احد سوی الله، ولا احد مثل الله...
... انه لا اله الا الله الغالب الذی لا یغلبه شئ...
... فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم...
... بالله الذی لا اله الا هو رب العرش العظیم...
حال سؤال ما از این کارشناس وهابی این است که چرا شما این جملات را ندیدهاید و تنها به جملاتی استناد کردهاید که خود شما هم معنایش را نمیدانید؟
روال بیان شده در روایت میفهماند که این جمله هم یکی از اذکار خداوند است:
از اول این حرز که «اعیذ» در آن آمده سخن از اسماء الهی است تا این جمله؛ و پس از این جمله نیز روال حرز به همین است و به ما نشان میدهد که تمام این جملات اذکار خداوند است؛ حتی جمله «آهیا شراهیا: »
واعیذه بالاسماء لمکتوب فی التوراة و الانجیل، وبالاسماء الذی هو مکتوب فی الزبور، وبالاسماء الذی هو مکتوب فی الفرقان. واعیذه بالاسماء الذی حمل به عرش بلقیس الی سلیمان... وبالاسماء الذی نزل به جبرئیل (علیهالسّلام) الی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)... وبالاسماء الثمانیة المکتوبة فی قلب الشمس وبالاسماء الذی یسیر به السحاب الثقال وبالاسماء الذی یسبح الرعد بحمده... وبالاسمالذی تجلی الرب (عزّوجلّ) لموسی... بالاسماء الذی کتب علی ورق الزیتون والقی فی النار فلم یحترق، وبالاسماء الذی یمشی به الخضر (علیهالسّلام) علی الماء فلم تبتل قدماه، وبالاسماء الذی نطق به عیسی (علیهالسّلام) فی المهد... واعیذه بالاسمالذی نجا به یوسف (علیهالسّلام) من الجب، وبالاسمالذی نجا به یونس (علیهالسّلام) من الظلمة، وبالاسمالذی فلق به البحر لموسی... واعیذهبیا آهیا شراهیا... واعیذه بما استعاذبه آدم (علیهالسّلام) ابو البشر وشیثوهابیل وادریس ونوح ولوط وابراهیم و... بسم الله الرحمن الرحیم الجلیل الجمیل المحسن الفعال لما یرید. واعیذهبالله...
معنای این کلمات در کتب لغه بیان شده:
به تصریح لغت شناسان این کلمه یکی از
اسماء الهی میباشد. ما به کلام چند تن از لغت شناسان اشاره میکنیم:
۱.
خلیل بن احمد فراهیدی میگوید: «هیا شَرَاهِیا، بالعبرانیة: یا حی یا قیوم.».
«هیا شراهیا» در زبان عبرانی، ترجمه جمله «یا حی و یا قیوم» است.
۲.
ابن منظور میگوید:
و قولُهم: هَیا شَراهِیا، معناه یا حیُّ یا قیُّومُ بالعِبْرانِیَّةِ بعضهم یقول آهیا شراهیا مثل عاهیا و کل ذلک تصحیف و تحریف و انما هو اهیا بکسر الهمزة و سکون الهاء و اشر بالتحریک و سکون الراء و هو اسم من اسماء الله جل ذکره، و معنی اهیا اشر اهیا الاَزلی الذی لم یزل.
«هیا شراهیا» برگردان عبرانی «یاحی یاقیوم» میباشد؛ برخی معتقدند که در آن تحریف شده است؛ و صحیح آن «اهْیا اشر» میباشد، که اسمی از اسماء الهی است، به معنی ازلی که همیشه هست.
۳.
زبیدی میگوید:
«قَوْلُهم فی الدُّعاءِ: اِهْیَا، بکسْرِ الهَمْزةِ، و اَشَرْ اِهْیَا بفتْحِ الهَمْزةِ و الشِّینِ و سکونِ الرّاءِ، کلمةٌ یُونانِیَّةٌ اَو سرْیانِیَّةٌ اَو عبْرانِیَّةٌ، و هذا اَصحّ، اَی الاَزَلیُّ الذی لم یَزَلْ... و قیلَ: هیَا شَراهِیا، و کانَّه اخْتِصارٌ منه، اَی یا حیُّ یا قَیُّومُ... قالَ اَبو حاتِمٍ: اَظنُّ اَصْلُه یا هَیا شرَاهِیا».
آنچه در دعا میگویند «اهیااشَرْ» کلمه یونانی یا سریانی و به قول صحیحتر عبرانی میباشد؛ به معنی ازلی که همیشه هست... برخی گفتهاند «هیا شراهیا» ست که شاید مختصر همان باشد، و به معنی «یا حی یا قیوم...» ؛ ابو حاتم گفته اصلش «یا هیا شراهیا» میباشد.
علمای اهل سنت میگویند که «هیا شراهیا» اسم اعظم خداست:
علمای اهل سنت با سند صحیح نقل کردهاند که «هیا شراحیا» همان اسم اعظم خداوند به زبان عبری است که
آصف بن برخیا برای آوردن
تخت بلقیس از آن استفاده کرد، خداوند به
حضرت موسی (علیهالسّلام) نیز دستور داد که وقتی پیش
فرعون رفتی از همین کلمه استفاده کن.
۱. حَدَّثَنَا اَبُو مُعَاوِیَةَ (محمد بن خازم)، عَنِ الْاَعْمَشِ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ، عَنْ اَبِی عُبَیْدَةَ (عبدالله بن زمعة بن الاسود بن المطلب)، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: لَمَّا بُعِثَ مُوسَی اِلَی فِرْعَوْنَ، قَالَ: " رَبِّ اَیَّ شَیْءٍ اَقُولُ "؟، قَالَ: قُلْ: " هَیَا شَرَاهَیَا"، قَالَ الاَعْمَشُ: تَفْسِیرُ ذَلِکَ: الْحَیُّ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ، وَالْحَیُّ بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ.
وقتی حضرت موسی (علیهالسّلام) به سوی فرعون فرستاده شد، گفت: ای پروردگار! چه بگویم؟ خداوند فرمود که بگو: «هیا شراهیا».
اعمش گفته که تفسیر این جمله این است که: خداوند قبل از هر چیز زنده بوده و بعد از هر چیز زنده خواهد ماند.
۲. وقال ابن ابی حاتم حدثنا ابی حدثنا علی بن محمد الطنافسی حدثنا ابو معاویة عن الاعمش عن عمرو بن مرة عن ابی عبیدة عن عبدالله قال لما بعث الله (عزّوجلّ) موسی الی فرعون فقال ربای شیء اقول قال قل هیا شراهیاقال الاعمش فسر ذلک انا الحی قبل کل شیء والحی بعد کل شیء اسناده جید وشیء غریب.
۳. «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ اَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ» اکثر المفسرین علی ان الذی عنده علم من الکتاب آصف بن برخیا وهو من بنی اسرائیل وکان صدیقا یحفظ اسم الله الاعظم الذی اذا سئل به اعطی واذا دعی به اجاب وقالت عائشة رضی الله عنها قال النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ان اسم الله الاعظم الذی دعا به آصف بن برخیا یا حی یا قیوم) قیل: وهو بلسانهم اهیا شراهیا.
«و آنکس که از علم کتاب بهرهای داشت گفت: من، پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو میآورم» اکثر اهل سنت این است که این شخص که علمی از کتاب در نزد او بود، آصف بن برخیا بوده است، او از
بنی اسرائیل و صدیق بود، او
اسم اعظم خداوند را میدانست، هر وقت خداوند را با آن میخواند، به او داده میشد و هر وقت خدا را میخواند، اجابت میشد.
عائشه گفته که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: اسم اعظمی که آصف بن برخیا از آن استفاده میکرد «یا حی یا قیوم» بود که به زبان خود آنها «آهیا شراهیا» میشده است.
۴. (علم) للتفخیم و الرمز الی انه علم غیر معهود قیل: کان ذلک العلم باسم الله تعالی الاعظم الذی اذا سئل به اجاب وقد دعا ذلک العالم به فحصل غرضه وهو یاحی یا قیوم وقیل یا ذا الجلال والاکرام وقیل الله الرحمن وقیل: هو بالعبرانیة آهیا شراهیا.
در ادامه دیدگاه علمای شیعه و سنی درباره کلمات «آهیا شراهیا» بیان میشود.
ابن فهد در
عدة الداعی، در بیان شرایط
استجابت دعا میگوید: شرط سوم این است که دعا مشتمل بر اسم اعظم الهی باشد... که در برخی از
آیات و
روایات بهآنها اشاره شده است؛ مثل: آیات آخر
سوره حشر و
آیة الکرسی و ... سپس جریان
حضرت سلیمان (علیهالسّلام) در آوردن تخت بلقیس را بیان میکند و چنین ادامه میدهد:
... قال الذی عنده علم من الکتاب وهو آصف بن برخیا، وکان وزیر سلیمان وابن اخته، وکان صدیقا یعرف الاسم الاعظم الذی اذا دعی به اجاب: انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک... فخر آصف ساجدا ودعا باسم الله الاعظم فغار عرشها تحت الارض حتی نبع عند کرسی سلیمان... فقیل: ان ذلک الاسم هو الله، والذی یلیه الرحمن. وقیل: هو یا حی یا قیوم بالعبرانیة: آهیا شراهیا. وقیل: هو یا ذا الجلال والاکرام. وقیل: یاالهنا واله کل شئ الها واحدا لا اله الا انت.
عاصف به سجده افتاد و بهاسم اعظم خدا دعا کرد؛ پس تخت بلقیس در زمین فرو رفت و از کنار تخت سلیمان بیرون آمد...؛ برخی گفتهاند اسم اعظم «هو الله» است؛ سپس بعد از آن «الرحمن» گفته میشود و گفته شده است «یا حی و یا قیوم» است، که به عبری میشود «آهیا شراهیا» و....
کفعمی در
المصباح باب ۳۱، آنگاه که در مورد اسم اعظم و اقوال علما در آن مورد سخن میگوید، قول چهارم را چنین ذکر میکند:
... الخامس؛ انه یا حی یا قیوم و بالعبرانیة اهیا شراهیا... ذکرها الطبرسی فی مجمع البیان...
قول پنجم این است: اسم اعظم «یاحی و یا قیوم» است، که به زبان عبری میشود «اهیا شراهیا».
علامه مجلسی در
بحار الانوار، وقتی اقوال علما را در مورد اسم اعظمی که عاصف بن برخیا میدانست بیان میکند؛ بهعنوان یکی از اقوال از آن یاد میکند: ... وقیل: هو " یا حی یا قیوم " و بالعبرانیة " اهیا شراهیا "...».
محقق کتاب در پاورقی میگوید: صحیح آن «اهیه اشر اهیه» میباشد که، «اهیه» بمعنی «واجب الوجود» است.
۱. در روایات وارد شده است که،
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) چون میخواست در آتش بیفتد دعایی خواند؛ و اذکاری را بر زبان جاری کرد؛ و این باعث شد آتش بر بدنش سرد و سلامت باشد. یکی از جملات این دعا همین کلمه است:
«ابراهیم (علیهالسّلام) دعا بهذا الدعاء لما القی فی النار فجعلها الله تعالی علیه بردا وسلاما بسم الله الرحمن الرحیم اللهم انی اسئلک (باسمک) یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله انت المرهوب رهب منک جمیع خلقک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله انت الرفیع فی عرشک فوق سبع سماواتک وانت المظل علی کل شئ ولا یظل شئ علیک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله اعظم من کل شئ فلا یصف احد عظمتک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا نور النور قد استضاء بنورک اهل سماواتک وارضیک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله لا اله الا انت تعالیت ان یکون لک شریک وتکبرت ان یکون لک ضد یا نور النور یا نور کل نور لا خامد لنورک یا ملیک کل ملیک یفنی غیرک یا نور النور یا من ملا ارکان السماوات و الارض بعظمته یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا هو یا هو یا من لیس کهو الا هو اغثنی اغثنی الساعة الساعة یا من امره کلمح البصر او هو اقرب اهیا شراهیااذونای اصباوؤت ال شدای یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا رباه یا رباه یا رباه یا غایة منتهاه ورغبتاه».
۲. همچنین علامه مجلسی «ره» در «بحار الانوار» از کتاب «مجموع الدعوات» نقل میکند؛ که از
اهل بیت نقل شده است: اگر بخواهی مطلب مورد نیازی را در خواب ببینی؛ بر کف دست راستت
سوره حمد و
المعوذتین و قل هو الله احد و انا انزلناه فی لیلة القدر و
آیة الکرسی را پنج مرتبه مینویسی؛ سپس در حالی که پاک هستی میگویی: آهیا شراهیا ارنی فی منامی کذا و کذا...
آنگاه در بیان این روایت ایشان ادامه میدهند:
بیان: المضبوط فی نسخ الدعاء آهیا شراهیا بمد الالف ثم الهاء المکسورة ثم الیاء المشددة المفتوحة، وفی القاموس واهیا شراهیا بفتح الهمزة والشین یونانیةای الازلی الذی لم یزل، والناس یغلطون ویقولون آهیا شراهیا، وهو خطا علی ما یزعمه احبار الیهود انتهی.
اعراب این کلمه در کتب ادعیه «آهِیَّاً شراهیا» آمده است؛ ولی در کتاب قاموس چنین ذکر شده است: «اعراب آناَهیاً شَراهیا آمده است و این کلمه یونانی است، به معنی ازلیی که همیشه هست و مردم به اشتباه آنرا «آهیا شراهیا» میخوانند.»
۳. در کتاب
مکارم الاخلاق نیز در ضمن حرز
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) این کلمه وجود دارد؛ ولی با این الفاظ؛ که کمی با قبلی فرق دارد: «یاهیّا شراهیا».
همین کلمه «اهیا اشراهیا» در کتب ادعیه
اهل سنت هم آمده است:
در کتاب
شفاء الاسقام میگوید: برای مسان مجرب است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الحمن الرحیم -یا بدوح یا غفور انه من سلیمان بن داوود علیهماالسلام اهیا اشراهیا-فی السفر خالد او باسمه درکات بعون الله تعالی فی کل شفاء و علیهم یا حفیظ یا الله یا الله یا الله برحمتک یا ارحم الراحمین.
همچنین میگوید: هر زنی که به درد زه مبتلا شود؛ بر کاغذ این را نوشته در بازوی چپ ببندد؛ انشاءالله بسیار مفید است، این است: و القت ما فیها و تخلت و اذنت لربه و حقت اهیا اشراهیا.
این نوع حرزها با همین تعبیرات و حتی تعبیراتِ به ظاهر نامفهومی در کتب ادعیه اهل سنت هم آمده است. آیا شما حاضر هستید؛ مثلا محمد عمر سربازی را که اینها را در کتابش ذکر کرده؛ یا اهل سنت را تکفیر میکنید؟
(اسناد این مطالب همان کتاب شفاء الاسقام و الاحزان است؛ لذا فقط شماره صفحه ذکر میشود)
برای بواسیر: ... کرکرنی بربرونی...
برای هر مشکل: «... ققهقر اقول بقرقار مع قرقش فی قیقوش بحق قلانس قطب القمقام فقر قریری... فیا قیوم بقوقمها فی قیقات بقفقفه...».
برای گردین: «... هودرس کودس...».
برای اخراج کرم ریشهای حیوانات: ... بوس. . دوی... ابوس...اندروس...
برای اخراج کرمهای چشم و...: «... بسم الله الرحمن الرحیم حوش سوس دوس ذریانوس...».
برای طحال: ... طلطیش طلطیش یقوش یقوش هیطیط هیطیط هیطیط...
برای مار گزیده: ... بسم الله الرحمن الرحیم گل گلین گلین پل پل کپوچ...
برای کج دم: شجنیه قرنیه... کازم کازم و برازم... شفنامرا سامرا هوداهی
برای دریافت دزد: بسم الله الرحمن الرحیم علیقه ملیقه تلیقه نلیقه...
«
موطا مالک» را در دست راست خود گیرد؛ انشاء الله فوری فرزند متولد میشود؟! ! !
بر ران راست بنویسد «
آدم» و بر چپ بنویسد «
حوا» احتلام نمیشود؛ انشاءالله!!!
برای دور کردن گرمی: اهطم فشد. . جزکس قثظ... دحل هرخغ... بوین صفض...
برای بواسیر: ادرا دادا نانها ما اسمت سمیری سواها بواها سامری سمرونااندونا.
برای تب: کوفا کوفا کوفا... لوفا لوفا لوفا... احاجا احاجا احاجا احاجا.
برای دفع موش: یاکح یاکح-یاکح یاکح.
برای بند کردن: بملیخا-مکثلمینا مشکزتوس و برکوسو مزنوس کسنطیطوس قطمیر...
ورم پستان: بسم الله تربه ارضنا بریقه بعضنا.
برای احضار
جن: فهوش قرشت برما برما.
و...
اگر گفتن کلمه «آهیا شراهیا»
شرک باشد، در کتابهای شما؛ بهویژه در کتب ادعیه کلمات غیر قابل قبول فراوانی وجود دارد. اگر میتوانید آنها را جواب دهید؟
به چند نمونه اشاره میکنیم:
(آدرس این قسمت هم از همان کتاب شفاء الاحزان و الاسقام است؛ لذا برای اختصار فقط شماره صفحه را ذکر میکنیم)
یا دهر و یا دیهور یا دیهار...
سبحانک لا اله الا انت خلقتنا من النار.
برای کثرت
احتلام وقت خواب به انگشت شهادت بر سینه خود بنویسد «عمر» چنانش بنویسد که برای خواننده راست باشد...
در صفحه ۸۸ کتاب شفاء الاحزان و الاسقام میگوید: برای گشادن بندی ادرار آیهای را نوشته بر عانه ببندد!! ! یا در صفحه ۹۸ کتاب شفاء الاحزان و الاسقام میگوید ذکر «بسم الله سمیری سامری سمرونااندونا» را زیر ناف؛ ولی به جانب پشت بندد!! ! آیا بی احترامی نیست؟
«طیارات» به معنی فال بد زدن است:
کارشناس وهابی «طیارات» را به خلبان و ... ترجمه کرده؛ در حالی که «طیارات» در «و من شر الطیارات» جمع طائر به معنی فال بد زدن است؛ چنانکه در این آیات به آن تصریح شده است:
«قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ اَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُون؛
آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم! » (
صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات به قدرت او تعیین میگردد) بلکه شما گروهی هستید فریب خورده».
«قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ اَ اِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ اَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُون؛
(رسولان) گفتند: «شومی شما از خودتان است اگر درست بیاندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!»
بنابراین جمله «آهیا شراهیا» طبق روایات
شیعه و
سنی یکی از اذکار و یا
اسم اعظم خداوند به زبان عبری است؛ بنابراین هیچ شائبه شرکی در آن وجود ندارد.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا به کار بردن تعبیر «اعیذ بیا آهیا شراهیا»، مصداق شرک به خداوند می باشد؟».