روزبهان بقلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابومحمد بن ابی نصر بن روزبهان فسایی شیرازی روزبهان بَقْلی،، معروف به «شیخ شطّاح» و «شطّاح فارس»، عارف و دانشمند سده ششم و هفتم و سرسلسله روزبهانیان بود.
دودمان
بقلی از دیلمیان مقیم فارس بوده اند
و از نسبت «بَقلی» بر میآید که روزبهان مدتی به فروش «بقُول» (سبزی و تره بار) اشتغال داشته است.
اشتهار او به
شطاح نیز به دلیل شطح گویی بسیار او و توضیح و توجیه آن، و دفاع از
شطحیات صوفیان بوده که در آثار وی نیز نمایان است
وی در ۵۲۲ در فسا به دنیا آمد و به گفته خودش، در میان نادانان، گمراهان و میخوارگان پرورش یافت
در مکتب به آموختن
قرآن پرداخت و در محضر دانشمندان عصر به فراگرفتن علوم متداول مشغول شد. از همان اوان زندگی تمایلات عرفانی داشت تا اینکه در ۲۵ سالگی از خلق برید و در کوههای اطراف شیراز به
عبادت و
ریاضت پرداخت و قرآن را از برکرد
و نزد نخستین
مرشد خود،
شیخ جمال الدین فسایی ، رفت و سپس به محضر یکی از زهاد کُرد به نام
جاگیر (متوفی ۵۹۱) رسید که در
سامره میزیست
و از
شیخ سراج الدین محمود بن خلیفه (متوفی ۵۶۲)، که
خرقه او با دو واسطه به
شیخ ابواسحاق کازرونی میرسید.
بقلی در سفر
حج ، که مریدانش همراه وی بودند از
شیخ ابوالصفا در واسط خرقه گرفت و پس از حج به مصر و شام رفت و سرانجام به شیراز بازگشت و باقی روزگار خود را به تدریس، تربیت مریدان و نگارش کتاب گذرانید.
دیگر استادان وی عبارت بودند از:
امام فخرالدین نصر بن مریم ارشدالدین علی نیریزی (متوفی ۶۰۴) که با بقلی در تأیید سماع موافق بود
و
صدرالدین سِلَفی اصفهانی (۴۷۸ـ۵۷۶) که بقلی و
ابونجیب سهروردی (۴۹۰ـ۵۶۳) در حدود ۵۵۷، در محضر او در اسکندریه صحیح بخاری را خواندند
مریدان وی از میان طبقات مختلف از جمله بزرگان و علما، صاحبان مشاغل و زنان بودند، و گویند که حتی
نجم الدین کبری (۵۴۰ ـ ۶۱۸)، گاه کسانی را از خوارزم، برای تربیت نزد وی میفرستاد.
اگرچه بقلی کرامت را برای عارف از جمله حجابهای وصال به حق میشمرد، کرامات زیادی از وی نقل کرده اند.
اتابک ابوبکر سعد بن زنگی (۵۹۹ ـ ۶۲۸) مدعی بود که در کودکی به دستبوسی
شیخ بقلی نایل آمده و سی سال پادشاهی خطه فارس از برکت دست او یافته است.
پارهای گزارشها نیز حکایت از بدگویی
حاسدان از شیخ و تصمیم اتابک به اخراج وی و سپس انصراف او از این تصمیم دارد.
بقلی هر هفته چند نوبت در
مسجد عتیق و مسجد سُنقُری وعظ میکرد و کلامش تأثیر شگرفی داشت. او در اواخر عمر به نوعی فلج دچار شد، اما باز هم با شوق و به کمک مریدان به مسجد میرفت و وعظ میکرد و پس از بیان مختصری در باب معانی ظاهری آیات و روایات به توضیح معانی عرفانی آنها میپرداخت.
وی در ۶۰۶ در شیراز درگذشت. مزارش در قبرستان محله باغ نو (درب شیخ) و جنب رباطی بود که بر اساس کتیبه قدمگاه، خود آن را در ۵۶۰، در شیراز ساخته بود و بعدها مزارش به این
رباط ملحق شد.
در کنار مزار وی چند تن از
فرزندان و نوادگان او به خاک سپرده شده اند.
در گذشته، بر زیارت این محل در روز سه شنبه تأکید میکردند و
وضو گرفتن با آب چاه این رباط و
نماز گزاردن بر مزار بقلی را موجب رواشدن حاجت میشمردند. این مزار و رباط که بتدریج به صورت نیمه مخروبه و نیمه متروکه در آمده بود، امروزه تعمیر و بازسازی شده است.
بقلی تألیف را نیز
حجاب شمرده اما بیش از شصت اثر در علوم ظاهر و باطن داشته که برخی از آنها موجود است.
آثار وی درباره
تصوف حدود ۲۱ کتاب است که برخی از آنها بدین شرح است: اَلاِغانه یا شرح الحُجُبِ وَ الاَست'ار فی مَقاماتِ اَهل الانَوْارِ و الاسرار، به عربی که شرح و
تفسیر و تأویل حدیثِ معروف نبوی است که طبق آن، پیامبر فرموده است: هر روز برای زدودن تیرگیهای بسیار اندکی که بر قلبم نشیند، بیش از هفتادبار
استغفار میکنم.
چون در این حدیث، فعل غَیْن (وَ اِنَّهُ لَیُغانُ عَلی قَلْبی) آمده است، آن را «حدیث اِغانه» نامیده اند.
الانوار فی کشف الاسرار، به فارسی درباره مکاشفات اولیا و مقامات اهل معرفت و اسرار صوفیان
بیان المقامات در بیان صد درجه آغاز، میانه و پایان راه سالکان
صوفی ، و ویژگی آنها
کشف الاسرار و مکاشفات الانوار، زندگینامه علمی و روحانی بقلی که در آن دعاوی شگفت انگیزی درباره
مکاشفات خود کرده است.
این کتاب، و نیز گزیدهای از آن چاپ شده است؛ غلطات السالکین به فارسی در باب لغزشهایی که در راه سالکان پیش میآید
یواسین، به عربی درباره رازهای غامض
معرفت ، با شطحیاتی غریب همراه با نقطه و دایره و اشکال دیگر که خود گوید آن را در برابر طواسین
حلاج نوشته است
مَشرَبُ الارواح از لطیفترین مصنفات وی که در آن هزار ویک مقام از مقامات نیکان (مقامات عرفانی) در بیست باب فراهم آمده، و در همه موارد به اقوال پیشوایان بزرگ
تصوف استناد شده است. بسیاری از
احادیث امام علی علیهالسلام نیز در آن نقل شده و بسیاری از مطالب و حتی عناوین آن با منازل السائرین
خواجه عبدالله انصاری و احیاءالعلوم
غزالی یکی است. این کتاب با تصحیح و مقدمه ترکی نظیف محرم خواجه (استانبول، ۱۹۷۳م) به چاپ رسیده است. عبداللطیف
ده فصل از آخر باب اول آن را آورده است؛ رساله قدس یا قدسیه یا رساله الاُنس فی روحِ القُدس در دوازده باب به فارسی که به درخواست مشایخ خراسان، ترکستان و ماوراءالنهر نوشته شده است. این کتاب درباره دوازده علم از علوم سالکان، مانند علم توحید و معرفت است.
نسخه های خطی این رساله موجود است و به چاپ هم رسیده است و
ابراهیم بن روزبهان ثانی و
عبداللطیف بن روزبهان ثان ی بخشی از آغاز آن را در تحفه اهل العرفان و روح الجنان آورده اند
شرح شطحیات به فارسی درباره معنای شطح، اسرار
حروف تهجی و احکام متشابهات
حدیث که به درخواست یکی از مریدان نوشته و در آن علاوه بر گفتارهای رمزی صوفیان به بسیاری از آیات
قرآن و
احادیث نبوی و
علوی استناد کرده است. این کتاب بیش از هر مطلبی به شرح سخنان حلاج و دفاع از او پرداخته، ازینرو برخی آن را عمده ترین سند برای شناسایی احوال و حقایق زندگی حلاج شمرده اند. بخش شرح اقوال و احوال حلاج را لوئی ماسینیون در۱۹۱۳ در پاریس منتشر کرده، و تمام آن نیز در۱۳۴۹ ش به اهتمام جواد نوربخش، و قبل از آن به تصحیح و مقدمه فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی به وسیله انجمن ایرانشناسی فرانسه، در تهران چاپ شده است
منطق الاسرار ببیان الانوار به عربی در شرح شطحیات که بقلی کتاب فارسی خود را از این متن برگرفته
عبهرالعاشقین، در ۳۲ فصل در
عشق و اقسام آن؛ انسانی، عقلی، روحانی، الهی و جمال پرستی. او در این اثر افزون بر استناد به احوال واقوال عارفان و سروده های فارسی و عربی،
آیات قرآن وسخنان و احوال
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را به شیوهای عرفانی تفسیر کرده است. بقلی این کتاب را به عَبهریا نرگسی تشبیه کرده که مشام جان عاشقان را عطرآگین میسازد. عبهرالعاشقین با تصحیح و مقدمه فارسی و فرانسوی و ترجمه فصل اول به زبان فرانسوی، چاپ شده است
مکتوبات
روزبهان حاوی مکاتبات وی با برخی از بزرگان عصر خویش است که از جمله آنها نامه او به
شیخ نجم الدین کبری است.
برخی دیگر از آثار بقلی عبارتاند از: لطائف البیان فی تفسیر القرآن و عرائس البیان در تفسیر و تأویل مشتمل بر اقوال عرفا و احادیث امامان شیعه؛ المکنون فی حقایق الکلم النبویه؛ المفاتیح فی شرح المصابیح در شرح احادیث؛ الموشح فی المذاهب الاربعه و ترجیح قول الشافعی بالدلیل والمفتاح فی علم اصول الفقه؛ الارشاد فی علم الکلام و مسالک التوحید فی علم الکلام در علم کلام؛ الهدایه فی علم النحو و کتاب فی التصریف.
بقلی در پارسی نویسی استاد بود و در آثار او تعبیرات بسیاری حاکی از توجه به شخصیتها، عناصر داستانی و مفاهیمی مربوط به ایران باستان وجود دارد، از جمله زندو پازند، ساسانیان ولایت.
مجموعه سروده های او به دو زبان فارسی و عربی در دیوان المعارف فی الشعر گردآوری شده بود که شطحیاتی منظوم نیز در برداشت.
در آثاری که به شرح احوال و آثار او پرداخته اند، نمونه های فراوانی از اشعار فارسی وی آمده است. مثنوی فارسی تحفه العرفان او چاپ شده است.
از سروده های وی
بارها عارفان و شاعران استقبال کرده اند؛ از آن جمله مولوی (۶۰۴ـ۶۷۲) در
غزل مشهور منسوب به او با مطلع «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست» (ص ۲۰۲)، به هماوردی با بقلی برخاسته و پارهای از مضامین غزل وی را با عباراتی مشابه تکرار کرده است، اما
سعدی در غزلی با همان
وزن و
قافیه ، با لحنی بس تند و تیز به
مولوی پاسخ گفته است. بقلی به گویش نیریزی هم ابیاتی دارد
بقلی را در
فروع دین ،
شافعی شمرده اند، اما به طوری که از کتاب المُوشَّح بر میآید، او در حصار
مذهب شافعی نمانده و گاه به رأی مذاهب دیگر عمل میکرده است.
بقلی در تقدیس و تکریم
امام علی علیهالسلام و استفاده از احوال و اقوال آن حضرت، اهتمام جدی داشته و او را «وصیّ رئیس» شمرده
و تفسیر عرفانیش، عرائس (جاهای متعدد)، پر از اقوال امامان شیعه خصوصاً امام علی و
امام صادق علیهماالسلام و نقل کراماتی از ایشان و
حضرت فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام است.
وی
خطبه شقشقیه را به آن حضرت منسوب میدارد
و کلامی از امام علی علیهالسلام در تخطئه معاویه میآورد
و همچنین به مسموم شدن
امام حسن علیهالسلام اشاره دارد (و ندیدی حسن را چون زهر دادند).
دلبستگی به خاندان علی در اخلاف وی، همچون
شیخ الاسلام روزبهان دوم (۶۰۳ـ۶۸۵)،
عزالدین مسعود صدرالدین روزبهان ثالث ، نیز دلبستگی به خاندان علی و آثار ایشان مشهود بوده است؛ چنانکه در برپایی مراسم
عاشورا ، اهتمام داشته اند.
در کتابهایی که نبیرگان روزبهان بقلی در مناقب او نگاشته اند، احادیثی در منقبت حضرت فاطمه و حسنین علیهمالسلام و
حدیث ثقلین آمده است
او در تحصیل معرفت، ضرورت واسطه میان حق و خلق را در همه جا تأیید نمیکند و در ربط میان خویش و
پیامبر بدون استناد به روایت و سند، روایتهای بی واسطه میآورد و از «حَدَّثَنی نَبیُّنا مُحمدٌ» دم میزند و علوم و معارف صوفیان را برگرفته از «کشف» می داند.
در نظر و زبان روزبهان بقلی،
عشق از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است، و کمتر واژهای به اندازه عشق و مشتقات آن در آثار او تکرار شده است.
از نظر بقلی، عشق سه مرتبه دارد: انسانی، روحانی، ربانی که هر مرحله نردبان مرحله بعد است.
ظهور حق نیز متناسب با آن چیزی است که به حال
عاشق لایق باشد و به دل او نزدیکتر
بقلی در بحث عشق بر جمال و جمال پرستی تکیه میکند و با توجه به اهمیتی که برای حسن و زیبایی قایل است به کلیه مظاهر طبیعت دلبستگی دارد؛ ازینرو، در مقام رؤیت و بیان حقایق ماوراءالطبیعی از پدیدارهای طبیعی، چون
آسمان ،
آفتاب ،
آیینه ،
آتش ،
باران ،
سیب ،
بنفشه ،
یاسمین و
گل سرخ کمک میگیرد
عبهرالعاشقین و شرح شطحیات، فهرست نامها و لغات و اصطلاحات
بخصوص «گل سرخ» در نظر او نمونه عالی زیبایی و مظهری از
جمال مطلق و فیضهای نشأت یافته از اولیای حق است.
بقلی به صور زیبا و جامه های آراسته علاقه خاصی داشته که در مکاشفات وی بازتاب یافته است.
نگارندگان سرگذشت او در توجیه این امر، به پارهای احادیث استناد جسته اند
بقلی به رقص و
سماع سخت پایبند بوده و
رقص را فرح روح و سماع را سفیر حق میدانسته، به طوری که
فرشتگان را در سماع میدیده است.
او در مقائیس السماع
و همچنین در الانوار سخنانی در باب ویژگیهای لازم برای قوّال و مجمع سماع دارد. با اینهمه، در آخر عمر از سماع بازمی ایستد و میگوید: من اینک از پروردگارم، عز و جل، سماع دارم و از آنچه از دیگران میشنوم رویگردانم.
در باب اهمیت جذبه، میان بقلی و شیخ ابوالنجیب سهروردی (متوفی ۵۶۳) اختلاف وجود داشت. بقلی، برخلاف سهروردی، جذبه را بر سلوک برتری میدهد.
همین تفاوت نظر در میان
حافظ و
سعدی ، که بترتیب متأثر از یکی از این دو عارف بوده اند، دیده میشود.
آثار بقلی از روزگار خود وی به بعد مورد توجه عارفان و حکیمانی همچون
شیخ شهاب الدین عمر سهروردی (۵۴۲ـ۶۳۲)،
تاج الدین محمود اُشنهی همدانی ، نگارنده غایة الامکان و
ابن عربی بوده است.
هر چند تأثیرپذیری گسترده ابن عربی از بقلی محل تأمل است، مشابهت هایی میان تعبیرات این دو، احتمال اقتباس را قوت میبخشد؛ برای نمونه بخشهایی از العرفان فی خلق الانسان
به «فص آدمی» در فصوص الحکم
بسیار شبیه است. در فتوحات مکیه نیز ابن عربی به احوال بقلی اشاره کرده و داستان عشق وی به زن
مغنیّه و سپس دل بریدن وی از او را آورده است.
همچنین ابن عربی اثری به نام رسالة القدس دارد که همنام اثری از بقلی است
شاعران پارسی گوی بارها اشعاری در ستایش وی سروده یا اقوال و احوال وی را به رشته نظم درآورده اند؛ از آن جمله اند:
فخرالدین عراقی عبدالرحمان جامی داعی شیرازی .
حافظ نیز اشعاری دارد که نماینده اثرپذیری او از روزبهان بقلی است
و وابستگی او به
سلسله صوفیانه روزبهانیان نیز در مقالهای در حرم دوست مورد بحث قرار گرفته است.
شهاب الدین محمد که در حیات پدر درگذشت؛ فخرالدین احمد (متوفی ۶۲۰) معروف به شافعی الزمان که از پدر خرقه گرفت و در حیات او و پس از وی به جای او وعظ میکرد؛ فخرالدین که کتاب الوجیز
امام غزالی را ـ که در فقه است ـ به نظم در آورده و اشعاری به فارسی و عربی سروده است. فرزند فخرالدین، شیخ الاسلام روزبهان ثانی (متوفی ۶۸۵) مریدان بسیار داشته و گویند که برخی از حاکمان غیر مسلمان به دست وی
مسلمان شده بودند. خطبه ها و اشعار فارسی بسیار از ویباقیمانده است.
فرزندان روزبهان ثانی (نبیره های روزبهان بقلی) عبداللطیف و شرف الدین ابراهیم، نیز هر یک کتابی در احوال و آثار شیخ روزبهان بقلی نوشته اند. از فرزند شرف الدین ابراهیم، به نام صدرالدین روزبهان ثالث، نیز پیش از این یاد کرده ایم.
(۱) ابراهیم بن روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، در روزبهان نامه، چاپ محمد تقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۷ ش.
(۲) ابن عربی، فصوص الحکم، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۳) روزبهان بقلی، شرح شطحیات، به تصحیح و مقدمه فرانسوی از هنری کُربین، تهران ۱۳۴۴ ش.
(۴) روزبهان بقلی، عبهرالعاشقین، با مقدمه هنری کربین و محمد معین، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۵) روزبهان بقلی، عرائس البیان فی تفسیر القران، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ش ۹.
(۶) روزبهان بقلی، کتاب مشرب الارواح و هو المشهور بهزارُ و یک مقام (بِالفِ مقامٍ و مقامٍ)، چاپ نظیف محرم خواجه، استانبول ۱۹۷۳م.
(۷) اکبر ثبوت، «حافظ و پیرگلرنگ»، در حرم دوست: یادواره استاد سادات ناصری، چاپ ابراهیم زارعی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۸) عبدالرحمان بن احمد جامی، مثنوی هفت اورنگ، چاپ مدرس گیلانی، تهران.
(۹) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۰) معین الدین جنید بن محمود شیرازی، شدالازار فی حط الاوزار عن زوارالمزار، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال، تهران ۱۳۲۸ ش، چاپ مجدد تهران ۱۳۶۶ ش.
(۱۱) محمد اختر چیمه، مقام شیخ فخرالدین ابراهیم عراقی در تصوف اسلامی، اسلام آباد ۱۳۷۲ ش.
(۱۲) شمس الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ خلیل خطیب رهبر، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۳) نظام الدین محمود داعی شیرازی، کلیات شاه داعی شیرازی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۹ ش.
(۱۴) روزبهان نامه، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۷ ش.
(۱۵) مصلح بن عبدالله سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۱۶) داریوش شایگان، هانری کُر بن: آفاق تفکر معنوی در اسلام، ترجمه باقر پرهام، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۷) عبداللطیف بن روزبهان ثانی، روح الجنان، در روزبهان نامه، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۷ ش.
(۱۸) جلال الدین محمد بن محمد gt;پاره از نظر بقلی، عشق سه مرتبه دارد: انسانی، روحانی، ربانی که هر مرحله نردبان مرحله بعد است. gt;او در مقائیس السماع lt;/refمولوی، کلیات دیوان شمس تبریزی، با مقدمه جلال الدین همائی، چاپ منصور مشفق، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۹) نظیف M Hoca، انگشت های دست فاصله | zbiha | N آل باک ¤ من |ام KITA | ب کا F آل اسراء | R ' ایل فارس B ہ زی iirleri، استانبول ۱۹۷۱.
(۲۰) مجلسی، بحارالانوار.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «روزبهان بقلی »، شماره ۱۱۹۷. lt;/reftag dark_tagtag dark_tag