• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زیارت عاشورا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از زیارت‌هایی که در سیره و کلام معصومین (علیهم‌السلام) و علمای بزرگ دین بر مداومت قرائتش، فراوان سفارش شده، زیارت عاشوراست. این زیارت‌نامه را که از سوی امام پنجم ـ امام محمدباقر (علیه‌السلام) ـ به شیعیان تعلیم شده، می‌توان منشور و آیین‌نامه زندگی یک شیعه و یک مؤمن راستین دانست. زیارت‌نامه‌ای که در واقع صحیفه‌ای است مختصر؛ اما کامل از دیدگاه اسلام‌شناسی، معرفت‌شناسی، امام‌شناسی، جامعهشناسی و انسان‌شناسی. در این زیارت انسان با عالی‌ترین مضامین معارف الهی در شناخت معصومین (علیه‌السلام) ـ به‌ویژه امام حسین (علیه‌السلام) ـ و نیز شناخت رابطه وجودی مردم با ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و مباحث انسان‌شناسی، هم‌چنین وظایفی که یک شیعه حقیقی و یک عزادار صادق در قبال امام حسین (علیه‌السلام) و نهضت او دارد، آشنا می‌شود.



زیارت عاشورا زیارت معروف امام حسین (علیه‌السلام) می‌باشد.
زیارت عاشورا از زیارت‌هاى معروفی است که از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده و مشتمل بر صد لعن و سلام و داراى ثواب بسیاری است.
البته زیارت عاشوراى دیگرى نیز از آن حضرت نقل شده که مشتمل بر صد لعن و سلام نیست و همانند زیارت نخست، ثواب فراوانی دارد؛لیکن زیارت عاشوراى معروف همان زیارت اول است.


عنایت ویژه‌ای که از سوی ائمه اطهار (علیه‌السلام) و بزرگان دین به این زیارت شریف شده است، نشانگر اهمیت آن و کلیدی بودن مضامین آن در نوع رابطه‌ای است که باید هر انسانی با امام حسین (علیه‌السلام) و فرزندش امام زمان (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) و به طور کلی با حماسه حسینی برقرار کند. این زیارت از چنان جایگاه معرفتی بلندی برخوردار است که از زمان ائمه اطهار (علیه‌السلام) تاکنون نه‌تنها از برنامه عبادی هیچ‌یک از ائمه و یارانشان و نیز علمای راستین اسلام حذف نشده است، بلکه روز‌به‌روز تأکیداتشان بر اهمیت آن و مداومت بر خواندن آن بیش‌تر شده است.

۲.۱ - بیان یک نکته

از نکات قابل توجه دیگر در اهمیت و جایگاه زیارت عاشورا این است که مشهور بین اولیای خدا و علما این است که زیارت عاشورا حدیث قدسی است و از سوی خداوند تبارک و تعالی به جهت عظمت شأن امام حسین (علیه‌السلام) و واقعه عاشورا و نیز ضرورت شناخت ابعاد مختلف این روز عظیم و وظیفه‌ای که بندگان خدا در قبال امام (علیه‌السلام) و عاشورا دارند، توسط فرشته وحی ـ جبرئیل ـ به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) اعطا شده است و به وسیله امام پنجم (علیه‌السلام) پس از واقعه کربلا در اختیار مردم قرار گرفته است.


زیارت عاشورا از چند طریق به دست ما رسیده است. در یکی از مشهورترین این طرق از محمد بن خالد طیالسی و او از سیف بن عمیره روایت کرده که می‌گفت:
«پس از آن‌که امام صادق (علیه‌السلام) از حیره به مدینه تشریف بردند، با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام (علیه‌السلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین (علیه‌السلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت (علیه‌السلام) را زیارت کنید؛ چراکه من [در سفری به نجف با امام صادق (علیه‌السلام) همراه شدم؛ من] در خدمت امام صادق (علیه‌السلام) بودم و آن حضرت (علیه‌السلام) از این مکان، امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت نمود. آن‌گاه شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و بعد از نماز، زیارت علقمه را خواند که بعد از زیارت عاشورا می‌خوانند.
سیف بن عمیره گفت: به صفوان گفتم: علقمة بن محمد زیارت عاشورا را برای ما نقل کرد؛ اما از این دعا (علقمه) سخنی نگفت.

۳.۱ - سخنان امام صادق

صفوان گفت: در خدمت امام صادق (علیه‌السلام) در این مکان آمدیم؛ چون آن حضرت (علیه‌السلام) زیارت عاشورا را خواندند، دو رکعت نماز این دعا را هم خواندند. آن‌گاه به من فرمودند: ‌ای صفوان! مواظب این زیارت و دعا باش و این‌ها را بخوان؛ من ضامن می‌شوم که هر کس این زیارت و دعا را چه از راه دور و چه از نزدیک بخواند، زیارت او مقبول شود و سعی‌اش مشکور گردد و سلامش به آن حضرت (علیه‌السلام) برسد و محجوب نماند و حاجت او از جانب خداوند برآورده شود و به هر درجه‌ای که بخواهد برسد و او را ناامید برنگردانند.
سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: ‌ای صفوان! من این زیارت را با این ضمان از پدرم گرفتم و پدرم از پدرش امام سجاد (علیه‌السلام) با همین ضمان و او از امام حسین (علیه‌السلام) با همین ضمان و او هم آن را از برادرش امام حسن (علیه‌السلام) با همین ضمان و امام حسن (علیه‌السلام) نیز از پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با همین ضمان و آن حضرت (علیه‌السلام) هم آن را از رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) با همین ضمان و رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) این زیارت را از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل این زیارت را با همین ضمان از خدای عزوجل دریافت کرد و خداوند عزوجل به ذات خود قسم خورده که هر کس حسین (علیه‌السلام) را با این زیارت از دور یا نزدیک زیارت کند، من دعا و زیارت او را قبول می‌کنم و درخواست او را هرقدر که باشد، می‌پذیرم و درخواستش را به او عطا می‌کنم و ناامید از طرف من برنمی‌گردد؛ بلکه مسرور و خوشحال با حاجت روا شده برگشته، راه رستگاری و بهشت را می‌پیماید و از آتش دوزخ آزاد است و شفاعت او در حق تمام افراد جز دشمنان اهل بیت (علیه‌السلام) مورد قبول است. (این مطلب دلیل بر قدسی بودن این زیارت است).

۳.۲ - حدیث قدسی بودن زیارت عاشورا

زیارت عاشورا از احادیث قدسی محسوب می‌شود؛ به این معنا که مفاد آن به صورت حدیث قدسی از جانب خداوند است و الفاظ آن توسط حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تدوین شده است.) و سپس حضرت (علیه‌السلام) به مواظبت نمودن بر این زیارت و برآمدن حاجت در پرتو این زیارت اشاره فرمود.


روایت زیارت عاشورا (قدیمی‌ترین متنی که زیارت عاشورا در آن نقل شده، کتاب کامل الزیارات است. ابن قولویه (متوفای، ۳۶۸ ـ ۳۶۹) متن زیارت را با پنج واسطه از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده است. شیخ طوسی، (متوفای ۳۶۰) نیز در کتابش مصباح المتهجد این زیارت را بیان نموده است.) به سه طریق به امام معصوم (علیه‌السلام) می‌رسد:
طریق اول: طریق علقمة بن محمد حضرمی؛
طریق دوم: طریق مالک بن اعین جهنی؛
طریق سوم: طریق صفوان بن مهران جمال.

۴.۱ - طریق اول

در طریق اول حکیم بن داوود بن حکیم و دیگران از محمد بن موسی همدانی از محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره و صالح بن عقبه و آنان از علقمة بن محمد حضرمی روایت می‌کنند که می‌گفت: «از امام باقر (علیه‌السلام) تقاضا کردم که زیارت و دعایی را به من تعلیم دهید که هم از نزدیک و هم از دور حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) را بدان زیارت کنم»؛ پس امام باقر (علیه‌السلام) زیارت عاشورا را به او تعلیم فرمود.
بر مبنای این روایت، تنها زیارت عاشورا به مالک بن اعین تعلیم داده شده است؛ اما از دعای بعد از زیارت عاشورا ([[|دعای علقمه]]) ذکری به میان نیامده است.

۴.۲ - طریق دوم

در طریق دوم همین روایت از طریق محمد بن اسماعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از مالک [بن اعین]جهنی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است.
(شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده که محمد بن اسماعیل بن بزیع از صالح بن عقبه از پدرش [یعنی عقبة بن قیس کوفی]و او از امام باقر (علیه‌السلام) روایت کردند که...)

۴.۳ - طریق سوم

در طریق سوم محمد بن خالد طیالسی از سیف بن عمیره نقل کرده که پس از آن‌که امام صادق (علیه‌السلام) از حیره به مدینه تشریف بردند، با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام (علیه‌السلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین (علیه‌السلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت (علیه‌السلام) را زیارت کنید... .
در این طریق علاوه بر زیارت عاشورا به دعای بعد از زیارت نیز با تمام خصوصیت آن اشاره شده است. در ادامه این روایت از قول امام جعفر صادق (علیه‌السلام) آمده: «ای صفوان! من این زیارت را به این ضمان از پدرم و او از پدرش و او... از خداوند متعال با همین ضمان دریافت نمودند».


در هر دو طریق نقل روایت زیارت عاشورا، راویانی ذکر شده‌اند که در مورد توثیق یا عدم توثیق آنان در میان کتب و آثار رجالیون مطالبی عنوان شده است. در این بخش به اندکی از شرح حال این راویان پرداخته، به طور اختصار از آن سخن به میان می‌آوریم:

۵.۱ - حکیم بن داوود بن حکیم

محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل از او به عنوان یکی از مشایخ ابن قولویه یاد کرده و شیخ مفید و نیز شیخ طوسی در کتابش تهذیب الاحکام از او روایت نقل کرده‌اند. اما گویا حکیم بن داوود در کتب رجال توثیقی ندارد. کما این‌که ظاهراً تضعیفی هم از او در کتب رجالی به ثبت نرسیده است. از نظر علمای علم رجال این‌که توثیق عام او با تضعیفی معارض نیست. همین در اعتبار او کافی است.

۵.۲ - محمد بن موسی بن عیسی همدانی

او توسط نجاشی و ابن غضائری
[۱۹] غضائری، احمد بن حسین، رجال ابن الغضائری، ج۶، ص۵۹، قم، اسماعلیان، ۱۳۶۴ق.
و شیخ صدوق و دیگر رجالیون
[۲۲] حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۵۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
تضعیف شده است؛ گرچه به تعبیر آیت‌الله خویی توثیق ابن قولویه و قولش در رجال کامل الزیارات
[۲۴] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۷۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
معارض آن تضعیف است و این تعارض تضعیف و توثیق، به تساقط هر دو می‌انجامد و در نتیجه محمد بن موسی از نظر علمای علم رجال مجهول الحال محسوب می‌گردد.

۵.۳ - محمد بن خالد طیالسی

علی‌رغم این‌که برخی رجالی‌ها وی را از مجاهیل (یکی از مصادیق مجهول در علم رجال این است که توثیق عام فردی با تضعیفی معارض نباشد؛ در این صورت از نظر علمای علم رجال این فرد مجهول قلمداد می‌گردد.) شمرده‌اند، اما می‌توان در میان آثار و کتب متقدمین به ادله و نشانه‌هایی بر وثاقت محمد بن خالد طیالسی دست یافت که از میان این ادله می‌توان به این موارد اشاره کرد:

۵.۳.۱ - دلیل اول

محمد بن علی بن محبوب ـ که خود، از بزرگان طائفه امامیه است ـ از کتاب طیالسی روایت می‌کند که این نقل، خود دلیل بر اعتماد وی به محمد بن خالد است.

۵.۳.۲ - دلیل دوم

برخی علما از طریق محمد بن خالد طیالسی کتبی را از برخی مؤلفان شیعه نقل کرده‌اند. از جمله این مؤلفان می‌توان به سیف بن عمیره اشاره داشت که ابوطاهر محمد بن سلیمان زراری
[۲۷] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۶۹، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
[۲۸] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۷۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
[۲۹] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۷۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
(جد ابوغالب زراری) و محمد بن جعفر رزاز
[۳۰] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۴۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
ـ که هر دو از بزرگان و ثقات مشایخ امامیه هستند ـ
[۳۲] نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۲، ص۲۴۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.
[۳۳] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۱۸-۱۴۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
به توسط محمد بن خالد طیالسی، کتاب سیف بن عمیره را روایت می‌کنند
[۳۵] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۴۸۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
که این نقل نشان از اعتماد ابوطاهر و رزاز به طیالسی دارد.
عاصم بن حمید و علاء بن رزین و اسماعیل بن عبدالخالق از دیگر مؤلفانی هستند که ابوطاهر (جد ابوغالب زراری)، کتب ایشان را همراه چیزهای دیگر، از محمد بن خالد طیالسی روایت کرده است.
[۳۶] رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۴۸ ـ ۱۸۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
[۳۹] حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۱۰۳، تهران، نینوا، بی‌تا.
[۴۱] حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۳۲، تهران، نینوا، بی‌تا.
[۴۳] حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹۶، تهران، نینوا، بی‌تا.
[۴۵] حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۲۹، تهران، نینوا، بی‌تا.

کتاب رزیق بن زبیر نیز از جمله کتبی است که توسط عبدالله بن جعفر حمیری، از محمد بن خالد طیالسی، روایت شده است.
حمید بن زیاد (او با این‌که واقفی است، اما از سوی شیخ طوسی و نجاشی مورد توثیق قرار گرفته است.)
[۵۰] حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۳۸۶، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
[۵۱] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۴۲۱، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
[۵۳] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۶۰، نجف، مکتبة المرتضویه.
نیز اصل‌های بسیاری را از محمد بن خالد طیالسی روایت کرده است.
[۵۴] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۴۴۱، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.


۵.۳.۳ - دلیل سوم

بسیاری از بزرگان و ثقات، از محمد بن خالد روایت نقل کرده‌اند. که از جمله این راویان ثقه ـ علاوه بر راویان و محدثانی که در بالا بدان‌ها اشاره شد ـ می‌توان به حمدان بن احمد قلانسی، سعد بن عبدالله، سلمة بن خطاب ـ که بنا بر اظهر، ثقه است ـ
[۶۳] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۴۳۸، نجف، مکتبة المرتضویه.
و فرزند وی عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی،
[۷۰] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۶۱، قم، دارالذخائر.
علی بن ابراهیم، علی بن سلیمان زراری، و محمد بن حسن صفار
[۷۹] شیخ طوسی، الفهرست، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، ص۱۱۲، نجف، مکتبة المرتضویه.
اشاره داشت.
این شواهد، از قوی‌ترین نشانه‌ها بر وثاقت محمد بن خالد طیالسی هستند. از سوی دیگر، هیچ مذمت و تضعیفی نسبت به وی نقل نشده است؛ حتی از ابن غضائری ـ که از وی مذمت و تضعیف نسبت به بسیاری از ثقات، حکایت شده است ـ بنابراین در وثاقت محمد بن خالد طیالسی تردیدی نیست. (مباحث فوق از سوی عالم رجالی آیت‌الله شبیری زنجانی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. رجوع شود به جوابیه ایشان به سئوال از صحت یا سقم سند زیارت عاشورا).

۵.۴ - محمد بن اسماعیل بزیع

در کتب اربعه و سایر کتب روایی روایات بسیاری از او نقل شده است. او از اصحاب امام موسی کاظم (علیه‌السلام) و امام رضا (علیه‌السلام) بود
[۸۱] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۳۷۷، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
و بنا بر نقل برخی از منابع از سوی امام رضا (علیه‌السلام) مورد مدح و ستایش قرار گرفته است که نشان از جایگاه والای او در میان شیعیان دارد. محمد بن اسماعیل از سوی شیخ طوسی به شدت توثیق شده است.
[۸۵] حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۵۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
[۸۶] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۲۸۹، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.


۵.۵ - صالح بن عقبة بن قیس کوفی

از او در برخی منابع به عنوان فردی غالی، کذاب و کسی که قولش قابل اعتماد نیست یاد شده است؛
[۸۷] غضائری، احمد بن حسین غضائری، رجال بن الغضائری، ج۳، ص۲۰۶، قم، اسماعلیان، ۱۳۶۴ق.
[۸۹] حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۴۶۲، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
[۹۰] حلی، رجال علامه حلی، ص۲۳۰، قم، دارالذخائر.
اما مرحوم خویی با رد این بیان، به قول منسوب به ابن غضائری به عنوان سر سلسله اقوال قائلان ذم صالح اشاره کرده، می‌نویسد: «ابن غضائری، صالح بن عقبه را تضعیف کرده است؛ اما این تضعیف، در برابر توثیق علی بن ابراهیم یارای ایستادگی ندارد؛ چه این‌که همان‌گونه که بارها نیز گفته‌ایم، نسبت کتاب ابن غضائری به او ثابت نشده است؛ ازاین‌رو صالح بن عقبه از ثقات به شمار می‌رود».

۵.۶ - مالک بن اعین الجهنی

او از اصحاب امام باقر (علیه‌السلام) و به تعبیر شیخ مفید ممدوح آن بزرگوار است.
علامه خویی پس از ذکر مطالبی در ارتباط با ایشان، نتیجه گرفته: «لا ینبغی الشک فی کونه شیعیا امامیا حسن العقیده و هوثقه...؛ در حسن عقیده و امامی بودن و وثاقت او تردیدی نیست».

۵.۷ - صالح بن عقبه

او از راویان کتاب کامل الزیارات به شمار می‌رود.
[۱۰۲] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۵، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
[۱۰۳] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۰، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
[۱۰۴] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
[۱۰۵] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۵، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
[۱۰۶] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۶، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
علامه خویی با ذکر مقدمه‌ای درباره او می‌نویسد: «.... فالرجل من الثقات».

۵.۸ - سیف بن عمیره

او از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)
[۱۰۸] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۳۳۷، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
[۱۱۰] حلی، رجال علامه حلی، ص۸۲، قم، دارالذخائر.
و امام موسی کاظم (علیه‌السلام)
[۱۱۲] حلی، رجال علامه حلی، ص۸۲، قم، دارالذخائر.
و از ثقات شیعه برشمرده شده است.
[۱۱۵] حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۱۸۲، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
گویا شایعاتی مبنی بر واقفی بودن او در افواه برخی از رجالیون پیچیده بود.
علامه خویی ضمن رد این قول پس از ذکر مقدماتی، نقل منسوب به شهید ثانی در تضعیف او را نقل کرده و گفته است: «این تضعیف، تضعیف ناموجهی است که منشا آن توهم واقفی بودن سیف است. این نظر از لحاظ زمانی نمی‌تواند صحیح باشد؛ به علاوه این‌که وقف، منافاتی با وثاقت ندارد و بر فرض واقفی بودن باز هم وثاقتش ثابت است».

۵.۹ - علقمة بن محمد حضرمی

علقمه از اصحاب امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق (علیه‌السلام)
[۱۱۷] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۱۴۰، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
[۱۱۸] شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۲۶۲، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
و ناقل اصلی متن زیارت عاشورا است. از او در کتاب رجالی بحثی به میان نیامده؛ اما از برادرش ابوبکر به نیکی یاد شده است. برخی علما واقعه‌ای را که در حضور علقمه بین ابوبکر و زید بن علی بن الحسین (علیه‌السلام) اتفاق افتاده، حمل بر وثاقت علقمه نیز کرده‌اند و چنین نتیجه گرفته‌اند که: «علقمه مثله فی الاعتقاد؛ از شرح حال برادرش که در رجال کشی آمده، چنین برمی‌آید که او نیز در اعتقاد همانند برادرش ـ ابوبکر ـ بود».
بنابراین از مجموع آن‌چه گذشت، درمی‌یابیم که سند زیارت عاشورا، سندی است صحیح و در راویان زیارت عاشورا ضعفی مشاهده نمی‌شود و افرادی چون محمد بن موسی و علقمه که توثیق مشخصی ندارند، نقل علمای بزرگی چون ابن قولویه و شیخ طوسی از آنان نوعی توثیق و اعتماد برای آنان محسوب می‌شود؛ به علاوه این‌که اقبال بزرگان و علمای دین به این زیارت و التزام به خواندن آن و سفارش قرائت آن به دیگران، خود جبران‌کننده این ضعف است.


زیارت حضرت اباعبداللَّه (علیه‌السلام) از نزدیک و از دور و در هر زمان و مکانى با زیارت عاشورا، همراه دو رکعت نماز زیارت، مستحب است. خواندن آن قبل از زوال و نیز در صحرا یا بام خانه در زیارت از دور مستحب است.
[۱۲۵] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۷۹.
[۱۲۶] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۵ ـ ۸۶.

در برخى نسخه‌هاى زیارت عاشوراى معروف به ذکر تکبیر قبل از زیارت اشاره شده است؛ از‌این‌رو برخى تصریح به استحباب آن کرده‌اند؛ بلکه برخى گفته‌اند: مستحب است قبل از زیارت صد بار تکبیر گفته شود.
[۱۲۸] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۷.

آیا نماز زیارت قبل از زیارت خوانده مى‌شود یا بعد از آن؟ مسئله محل بحث بوده و احتمالات مختلفى در این مورد داده شده است. منشأ این اختلاف، اختلاف نسخه‌هاى زیارت است.
[۱۲۹] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۲۷.

لیکن بسیارى از بزرگان دو رکعت نماز را بعد از زیارت دانسته‌اند.
[۱۳۳] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۴-۸۷.

البته در زیارت از راه دور مى‌توان نماز را قبل از زیارت خواند، بلکه تقدیم اولى‌ است.
[۱۳۴] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۳.
برخى گفته‌اند: هنگام زیارت، ابتدا بر امام حسین (علیه‌السلام) سلام و بر قاتلان آن حضرت لعن و نفرین مى‌نماید، سپس دو رکعت نماز مى‌گزارد، آن‌گاه زیارت را مى‌خواند و پس از اتمام آن، دو رکعت نماز زیارت مى‌گزارد.
[۱۳۶] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۹۴-۹۶.

خواندن دعاى صفوان، معروف به دعای علقمه، پس از زیارت عاشورا مستحب است و موجب کمال زیارت خواهد بود؛ لیکن جزء زیارت و شرط صحّت آن نیست.
[۱۳۷] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۹.
[۱۳۸] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۱۸۸.

مستحب است صد بار سلام و لعن، در یک مجلس گفته شود؛ لیکن این شرط، شرط کمال زیارت است نه شرط صحت آن. برخى در صورت امکان، در یک مجلس گفتن را لازم دانسته‌اند.
[۱۴۰] تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۱۱۹ ـ ۱۲۱.



عظمت زیارت عاشورا و آثار و برکات آن سبب شده است که علما و بزرگان دین این زیارت را ورد و ذکر دائمی خود قرار داده و در کارها و مشکلات به آن متوسل شوند. این در حالی است که فرموده امام صادق (علیه‌السلام) به صفوان ارزشی صدچندان به این زیارت بخشیده است.
(در حدیثی امام صادق (علیه‌السلام) به یکی از یاران خود به نام صفوان فرمودند: «ای صفوان هرگاه برای تو به سوی خداوند حاجتی روی داد، پس به وسیله این زیارت به سوی آن حضرت توجه کن و از هرجا و مکانی که بوده باشی، بخوان این دعا را و حاجت خود را از پروردگار خود بخواه که برآورده خواهد شد و خداوند از وعده خود خلاف نخواهد کرد».) بنا بر نقل برخی حکایات این زیارت، رافع عذاب قبر،
[۱۴۲] میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۳۸، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
[۱۴۳] میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۷، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
رافع گرفتاری،
[۱۴۵] میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۲۹-۲۳۰، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
دافع بیماری‌های مهلک
[۱۴۶] دستغیب، عبدالحسین، داستان‌های شگفت، ص۳۲۳-۳۲۴، انتشارات صبا، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
[۱۴۷] میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۴۲، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
و واسع رزق و روزی
[۱۴۸] میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۲۱، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
عنوان شده است.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار ج۱۰۱، ص۲۹۰ ۲۹۶.    
۲. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل ج۱۰، ص۴۱۲ ۴۱۶.    
۳. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۸۰ ۷۸۱، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۴. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۷۳ ۷۷۶، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار ج۱۰۱، ص۲۹۶ ۳۰۰.    
۶. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۷۳ ۷۷۶، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۹۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۸. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۹۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۹. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۷۲، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۱۰. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۷۷ ۷۸۲، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۱۱. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۸۰ ۷۸۱، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱.    
۱۲. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۹۸، قم، آل البیت (علیه‌السلام)، ۱۴۰۸.    
۱۳. شیخ مفید، أبی‌عبد‌الله محمد بن محمد بن نعمان، الامالی، المزار، ص۳۴ ۱۴۰، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۱۴. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه. ش.    
۱۵. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه. ش.    
۱۶. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۷۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه. ش.    
۱۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۳۸، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۱۸. غضائری، احمد بن حسین، رجال ابن الغضائری، ج۶، ص۵۹، قم، اسماعلیان، ۱۳۶۴ق.    
۱۹. غضائری، احمد بن حسین، رجال ابن الغضائری، ج۶، ص۵۹، قم، اسماعلیان، ۱۳۶۴ق.
۲۰. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۹۱ ۹۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳.    
۲۱. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۷۶، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.    
۲۲. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۵۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
۲۳. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۹۳، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۲۴. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۷۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۲۵. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۲۹۸، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۲۶. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۱۸۳، نجف، مکتبة المرتضویه.    
۲۷. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۶۹، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۲۸. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۷۱، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۲۹. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۷۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۳۰. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۴۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۳۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۳۸، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۳۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۲، ص۲۴۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.
۳۳. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۱۸-۱۴۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۳۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۳۵. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۱۴۸۰، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۳۶. رازی، ابی‌غالب، رساله ابی‌غالب الرازی، ص۴۸ ـ ۱۸۲، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۱ه. ق.
۳۷. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۱۸۳، نجف، مکتبة المرتضویه.    
۳۸. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۲۹، تهران، نینوا، بی‌تا.    
۳۹. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۱۰۳، تهران، نینوا، بی‌تا.
۴۰. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۱۲۵، تهران، نینوا، بی‌تا.    
۴۱. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۳۲، تهران، نینوا، بی‌تا.
۴۲. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۱۵۹، تهران، نینوا، بی‌تا.    
۴۳. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹۶، تهران، نینوا، بی‌تا.
۴۴. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۱۲۶، تهران، نینوا، بی‌تا.    
۴۵. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۲۹، تهران، نینوا، بی‌تا.
۴۶. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۸۹، قم، آل البیت (علیه‌السلام)، ۱۴۰۸.    
۴۷. محقق بحرانی، الحدائق الناضره، ج۷، ص۳۲۸، تحقیق محمدتقی الایروانی، قم، جامعه مدرسین.    
۴۸. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۶۹۷، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴.    
۴۹. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۱۰، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.    
۵۰. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۳۸۶، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
۵۱. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۴۲۱، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۵۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۳۲، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۵۳. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۶۰، نجف، مکتبة المرتضویه.
۵۴. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۴۴۱، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۵۵. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۵۶. کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۷۹، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۵۷. شیخ مفید، أبی‌عبد‌الله محمد بن محمد بن نعمان، الامالی، الاختصاص، ص۳۳۰، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۵۸. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۲۱۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه. ش.    
۵۹. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۰۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ه. ش.    
۶۰. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۲۳۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.    
۶۱. حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج١، ص١٩١ ۲۰۳، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱.    
۶۲. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۱۳۵، نجف، مکتبة المرتضویه.    
۶۳. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، الفهرست، ص۴۳۸، نجف، مکتبة المرتضویه.
۶۴. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الاستبصار، ج۱، ص۲۳۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.    
۶۵. شیخ مفید، أبی‌عبد‌الله محمد بن محمد بن نعمان، الامالی، الاختصاص، ص۲۰۹، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۶۶. شیخ صدوق، أبی‌جعفر، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۰۶، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳.    
۶۷. سید بن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص۲۵۹، قم، دفتر تبلیغات، بی‌تا.    
۶۸. شیخ صدوق، أبی‌جعفر، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۵۱۷، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳.    
۶۹. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۶۱، قم، دارالذخائر.    
۷۰. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۶۱، قم، دارالذخائر.
۷۱. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص۴۰۷، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.    
۷۲. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۷۳. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۱۶۸، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴.    
۷۴. شیخ صدوق، أبی‌جعفر، محمد بن علی، التوحید، ص۱۴۰، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق.    
۷۵. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۷۲ ۷۸، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴.    
۷۶. شیخ مفید، أبی‌عبد‌الله محمد بن محمد بن نعمان، الامالی، الامالی، ص۳۰۸، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۷۷. شیخ مفید، أبی‌عبد‌الله محمد بن محمد بن نعمان، الامالی، الامالی، ص۲۹۸، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳.    
۷۸. حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الآیات، ص۴۲۳، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹.    
۷۹. شیخ طوسی، الفهرست، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، ص۱۱۲، نجف، مکتبة المرتضویه.
۸۰. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۳۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۸۱. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۳۷۷، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۸۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۵۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۸۳. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص۲۳۲ ۲۳۳، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.    
۸۴. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۱۶۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.    
۸۵. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۵۵، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
۸۶. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۲۸۹، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۸۷. غضائری، احمد بن حسین غضائری، رجال بن الغضائری، ج۳، ص۲۰۶، قم، اسماعلیان، ۱۳۶۴ق.
۸۸. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۵۰، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.    
۸۹. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۴۶۲، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
۹۰. حلی، رجال علامه حلی، ص۲۳۰، قم، دارالذخائر.
۹۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۱۶، قم، جزائری، چاپ سوم، ۱۴۰۴.    
۹۲. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۸۵، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۹۳. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۷، قم، انتشارات رضی، بی‌تا.    
۹۴. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۲۳، تبریز، مکتبة بنی‌هاشمی، ۱۳۸۱ق.    
۹۵. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۶۴، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۹۶. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۶۴، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۹۷. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۹۸. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۳، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۹۹. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۶، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۱۰۰. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۱، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۱۰۱. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۱۱، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.    
۱۰۲. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۵، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۱۰۳. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۰، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۱۰۴. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۴، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۱۰۵. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۵، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۱۰۶. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۰۶، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
۱۰۷. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۸۵، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۱۰۸. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۳۳۷، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۱۰۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۱۱۰. حلی، رجال علامه حلی، ص۸۲، قم، دارالذخائر.
۱۱۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۱۱۲. حلی، رجال علامه حلی، ص۸۲، قم، دارالذخائر.
۱۱۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق.    
۱۱۴. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۱۰۸، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.    
۱۱۵. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۱۸۲، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ه. ق.
۱۱۶. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۸۳، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۱۱۷. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۱۴۰، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۱۱۸. شیخ طوسی، ابي‌جعفر، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، ص۲۶۲، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.
۱۱۹. تفرشی، سید مصطفی، نقد الرجال، ج۳، ص۲۱۶، تحقیق مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام)، لاحیاء التراث، قم، مؤسسه آل البیت (علیه‌السلام)، چاپ اول، ۱۴۱۸.    
۱۲۰. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۸۳، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳.    
۱۲۱. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص۴۱۶، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.    
۱۲۲. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص۴۱۶، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.    
۱۲۳. اردبیلی، محمدعلی، جامع الرواة، ج۱، ص۵۴۵، مکتبة المحمدی.    
۱۲۴. عاملی جزینی، محمد بن مکی (شهید اول)، المزار، ص۱۷۸.    
۱۲۵. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۷۹.
۱۲۶. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۵ ـ ۸۶.
۱۲۷. کفعمی عاملی، ابراهیم، المصباح، ص۴۸۲ ۴۸۵.    
۱۲۸. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۷.
۱۲۹. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۳۲۷.
۱۳۰. شیخ طوسی، ابی‌جعفر، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ص۷۷۳.    
۱۳۱. کفعمی عاملی، ابراهیم، المصباح، ص۴۸۲.    
۱۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار ج۱۰۱، ص۳۰۰ ۳۰۱.    
۱۳۳. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۴-۸۷.
۱۳۴. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۳.
۱۳۵. کفعمی عاملی، ابراهیم، المصباح، ص۴۸۲ ۴۸۵.    
۱۳۶. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۹۴-۹۶.
۱۳۷. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۸۹.
۱۳۸. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۱۸۸.
۱۳۹. موسوی، محمدرضا، مجمع المسائل ج۱، ص۵۵۹.    
۱۴۰. تهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاء الصدور، ج۱، ص۱۱۹ ـ ۱۲۱.
۱۴۱. محدث قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۶۳، قم، اسوه.    
۱۴۲. میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۳۸، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
۱۴۳. میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۷، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
۱۴۴. محدث قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۵۵۰ ۵۵۲، قم، اسوه.    
۱۴۵. میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۲۹-۲۳۰، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
۱۴۶. دستغیب، عبدالحسین، داستان‌های شگفت، ص۳۲۳-۳۲۴، انتشارات صبا، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
۱۴۷. میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۴۲، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.
۱۴۸. میرخلف‌زاده، علی، کرامات الحسین، ج۲، ص۲۲۱، قم، انتشارات مهدیار، چاپ سوم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «زیارت عاشورا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۰.    

فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۳۳۲ ۳۳۳.    



جعبه ابزار