• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سرگذشت زکریا و مریم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سرگذشت زکریا و مریم، یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل حضرت زکریا (علیه‌السّلام) است، و مریم (علیهاالسّلام) دختر عمران باجناق زکریا به معنی عبادت کننده و خدمتگذار است. از آن جا که مادر وی می‌خواست او را خدمتگذار مسجد و عبادت‌کننده در مسجد بیت‌المقدس قرار دهد، نام او را مریم نهاد. و سرپرستی وی طبق قرعه به زکریا رسید و خداوند مریم را به عنوان خدمتگذار بیت‌المقدس پذیرفت.



یکی از پیامبران حضرت زکریا (علیه‌السّلام) است، که نام مبارکش در قرآن هفت بار در سه سوره آمده است، زکریا بن برخیا (علیه‌السّلام) از پیامبران بنی‌اسرائیل بود، که سلسله نسبش به حضرت داود (علیه‌السّلام) می‌رسد، او رییس راهبان و خدّام بیت المقدس بود و مردم را به شریعت حضرت موسی (علیه‌السّلام) دعوت می‌کرد.


در میان بنی‌اسرائیل دو خواهر برجسته و بزرگ‌زاده وجود داشتند، یکی به نام «حَنّه» و دیگری به نام «اَشْیاع»، (در بعضی از روایات او با نام «حنّانه» خوانده شده که مادر حضرت یحیی (علیه‌السّلام) بود.) زکریا (علیه‌السّلام) از اَشْیاع خواستگاری کرد، و عمران که یکی از راهبان و بزرگ بنی‌اسرائیل بود (و طبق نقلی از پیامبران بنی‌اسرائیل بود) از «حَنّه» خواستگاری نمود، سرانجام اشیاع همسر زکریا (علیه‌السّلام) گردید، و حَنّه همسر عمران (منظور از این عمران غیر از عمران پدر موسی (علیه‌السّلام) است، و میان آنها ۱۸۰ سال فاصله وجود داشت.) شد.
به این ترتیب زکریا و عمران، دو شخصیت بزرگ بنی‌اسرائیل، باجناق همدیگر شدند، و علاوه بر رابطه مکتبی، رابطه خویشاوندی نیز پیدا کردند. چند سال از این ماجرا گذشت، عمران صاحب دختری به نام مریم شد، ولی زکریا (علیه‌السّلام) دارای فرزند نشد، زیرا همسرش نازا بود.


سالها از زندگی عمران و همسرش حَنّه گذشت آنها دارای فرزند نشدند، حَنّه همچون زنان دیگر آرزو داشت که دارای فرزند شود، و با دیدن کودکی احساساتش برای داشتن فرزند به جوش می‌آمد. تا این که روزی در زیر درختی نشسته بود، پرنده‌ای را دید که به جوجه‌های خود غذا می‌دهد، مشاهده این محبّت مادرانه آتش عشق به فرزند را در دل او شعله‌ور ساخت، و از صمیم دل از خدا تقاضای فرزند کرد، چیزی نگذشت که دعای خالصانه او اجابت شد و او باردار گردید.
طبق بعضی از روایات، از سوی خدا به عمران وحی شد که به زودی خداوند پسر پربرکتی که می‌تواند بیماران غیرقابل درمان را درمان کند و مردگان را به فرمان خدا زنده نماید به تو عنایت خواهد کرد، عمران این مطلب را به همسرش حَنّه خبر داد. حَنّه وقتی که باردار شد، تصور می‌کرد که فرزند مذکور، همان است که در رحم دارد (غافل از آن که منظور از آن پسری که خداوند به عمران وحی نمود، نوه عمران به نام عیسی (علیه‌السّلام) است، که حَنّه برای مادر او (مریم) باردار می‌باشد.) به همین دلیل حَنّه نذر کرد که کودک پسر خود را وقتی که بزرگ شد خدمتگذار مسجد بیت‌المقدس قرار دهد.
ولی وقتی که فرزندش متولد شد دید دختر است، نگران شد که چه کند، زیرا خدمتگذاران مسجد را از میان پسران انتخاب می‌کردند، از این رو گفت: «پسر همانند دختر نیست.» سپس افزود: خدایا من نام دختر را مریم می‌گذارم، و او و فرزندانش را از وسوسه‌های شیطان رجیم، در پناه درگاه تو قرار می‌دهم.
مریم (علیهاالسّلام) به معنی عبادت کننده و خدمتگذار است. از آن جا که حَنّه می‌خواست او را خدمتگذار مسجد و عبادت کننده در مسجد بیت المقدس قرار دهد، نام او را مریم نهاد. کم کم مریم (علیهاالسّلام) بزرگ شد و با این که دختر بود، خداوند او را به عنوان خدمتگذار مسجد بیت المقدس پذیرفت.
مطابق تواریخ، عمران پدر مریم (علیهاالسّلام)، قبل از تولد مریم (علیهاالسّلام) از دنیا رفت، از این رو وقتی که مریم (علیهاالسّلام) خدمتگذار مسجد شد، نیاز به سرپرست داشت، حَنّه مریم را که کودک بود به بیت المقدس نزد علما و دانشمندان یهود آورد و گفت: «این کودک هدیه به بیت المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما برعهده بگیرد.»
چون آثار عظمت از چهره مریم (علیهاالسّلام) دیده می‌شد، گفتگو در میان دانشمندان بنی‌اسرائیل در گرفت، هر کدام از آنها می‌خواست این افتخار نصیب او شود. سرانجام تصمیم گرفتند قرعه کشی کنند، به کنار نهری آمدند. حضرت زکریا (علیهاالسّلام) نیز جزء آنها بود. قلم‌ها و چوبهایی را که به وسیله آنها قرعه می‌زدند حاضر کردند، نام هر یک از داوطلبان سرپرستی مریم (علیهاالسّلام) را روی آن چوبها نوشتند و آن قلم‌ها را در میان آب‌انداختند، هر قلمی که در میان فرو می‌رفت، بازنده بود و تنها قلمی که روی آب ماند، قلمی بود که نام زکریا روی آن نوشته شده بود. به این ترتیب سرپرستی زکریا (علیه‌السّلام) نسبت به مریم (علیهاالسّلام) قطعی شد، و در واقع حضرت زکریا (علیه‌السّلام) از همه شایسته‌تر به سرپرستی مریم (علیهاالسّلام) بود، زیرا علاوه بر مقام نبوت، شوهر خاله مریم (علیهاالسّلام) نیز بود.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۴۳۶ (ذیل آیه ۳۷ آل عمران.
حضرت زکریا (علیه‌السّلام) هم چنان سرپرستی حضرت مریم (علیهاالسّلام) را بر عهده گرفت تا مریم (علیهاالسّلام) بزرگ شد.


حضرت مریم (علیهاالسّلام) به خدمتگذاری مسجد بیت المقدس مشغول شد و خداوند او را برای این مقام پذیرفت. به گفته بعضی نشانه پذیرش خداوند این بود که مریم (علیهاالسّلام) بعد از بلوغ و دوران خدمتگذاری بیت المقدس، هرگز عادت ماهانه ندید تا به دور شدن از آن مرکز روحانی مجبور نگردد.
مریم (علیهاالسّلام) آن چنان به عبادت خدا مشغول بود که روزها روزه می‌گرفت و شبها به عبادت می‌پرداخت، او آن چنان در پرهیزکاری و معرفت و شناسایی پروردگار پیش رفت، که از احبار و دانشمندان پارسای آن زمان نیز پیشی گرفت.
[۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۴۳۶ (ذیل آیه ۳۷ آل عمران).

هنگامی که زکریا (علیه‌السّلام) کنار محراب او قرار می‌گرفت و برای دیدار او می‌آمد، غذاهای مخصوصی در کنار محراب او مشاهده می‌کرد، که شگفت زده می‌شد، روزی به او گفت: «یا مَرْیمُ اَنَّی لَکِ هذا؛ ‌ای مریم! این غذاها (و میوه‌های غیر فصل) را از کجا آوردی؟»
مریم (علیهاالسّلام) در جواب گفت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ؛ این از طرف خدا است، و او است که هرکس را بخواهد، بی‌حساب روزی می‌دهد.» آری به این ترتیب خداوند غذاهای بهشتی غیر فصل را به مریم می‌رسانید.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۲۰۲.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،، ج۱۴، ص۱۹۴.    
۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۵-۳۶.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۴۳۶ (ذیل آیه ۳۷ آل عمران.
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱-۲، ص۴۳۶ (ذیل آیه ۳۷ آل عمران).
۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۷.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سرگذشت زکریا (ع) و مریم (س)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۳.    



جعبه ابزار