• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شاهدان روز قیامت (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شاهدان قیامت.

قرآن کریم گواهان را درباره به قیامت مشخص فرموده که شامل: گواهی خدا و ملائکه، گواهی اعضاء، گواهی پیامبران و ائمه (علیهم‌السّلام) و گواهی دیگران می‌باشد.



قرآن کریم گواهانی را راجع به قیامت معین فرموده که لازم است ذکر شود: گواهی خدا و ملائکه ، شهادت اعضاء، شهادت پیامبران و ائمه (علیهم‌السّلام) و غیرهم است.


در این جا هریک از گواهان به صورت جداگانه توضیح داده می‌شود.

۲.۱ - گواهی خدا و ملائکه

(شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ اُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (خداوند، با ايجاد نظام هماهنگ جهان هستى، گواهى مى‌دهد كه معبودى جز او نيست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، نيز، بر اين مطلب گواهى مى‌دهند؛ در حالى كه خداوند قيام به عدالت دارد؛ معبودى جز او نيست، اوست توانا و حكيم.) به موجب این آیه خداوند، ملائکه و دانایان گواهی می‌دهند که معبودی جز خدا نیست. ظاهر آیه چنان‌که در تفسیر المیزان فرموده شهادت قولی است، یعنی خداوند در حالی‌که قائم به عدالت است به یگانگی خویش گواهی داده، ملائکه نیز از روی علم و تحقیق گواه یکتایی خدا هستند. دانایان نیز پس از مشاهده آیات آفاقی و انفسی، شاهد یگانگی خدا هستند.
بعضی شهادت خدا و ملائکه را شهادت فعلی گرفته و گفته‌اند شهادت خدا عبارت است از ایجاد آن‌چه دلالت بر وحدانیت خدا دارد: «و فی کل شی‌ء له آیة تدل علی انه واحد» و شهادت ملائکه اظهار کارهایی است که ماموریت دارند. به نظر می‌آید: این آیه نتیجه آیات ۱۰ تا ۱۷ سوره آل عمران باشد. یعنی پس از ثبوت مضامین فوق، خدا و ملائکه و دانایان چنین گواهی داده‌اند.

۲.۲ - گواهی اعضاء

آیاتی که راجع به شهادت اعضاء است بدین قرارند.
۱- (وَ یَوْمَ یُحْشَرُ اَعْداءُ اللَّهِ اِلَی النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ. حَتَّی اِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ اَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ. وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ‌ شَهِدْتُمْ‌ عَلَیْنا قالُوا اَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی اَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ اِلَیْهِ تُرْجَعُونَ) (و ياد كن روزى را كه دشمنان خدا به سوى دوزخ گردآورى مى‌شوند، و آنان نگه داشته مى‌شوند تا به يكديگر ملحق شوند. وقتى به آن مى‌رسند، گوش‌ها و چشم‌ها و پوست‌هاى تن‌شان به آن‌چه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهند. آنها به پوست‌هاى خود مى‌گويند: «چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟!» جواب مى‌دهند: «همان خدايى كه هر موجودى را به سخن در آورده ما را گويا ساخته تا حقايق را بازگو كنيم؛ و او شما را نخستين بار آفريد، و به سوى او بازگردانده مى‌شويد.»)
این آیات بر شهادت گوش‌ها، چشم‌ها و پوست‌ها دلالت دارند. «اَعْداءُ اللَّهِ» در آیه اول می‌رساند که شهادت اعضاء درباره کفّار و بدکاران است، نه درباره نیکوکاران نسبت به اعمالشان و نیز حاکی است که اعداء اللّه خطاب به پوست‌های خویش خواهند گفت: چرا بر علیه ما گواهی دادید. آنها جواب خواهند داد: خدائی که همه چیز را گویا کرده، ما را گویا کرد (یا قبلا گویا کرده بود). آیا مراد شهادت طبیعی است یا به زبان خواهند آمد در «جلد» دیده شود.
۲- (الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی‌ اَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا اَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ) (امروز بر دهان‌شان مُهر مى‌نهيم، و دستهايشان با ما سخن مى‌گويند و پاهايشان به كارهايى كه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهند.)
۳- (یَوْمَ‌ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَیْدِیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ) (در روزى كه زبان‌ها و دست‌ها و پاهايشان بر ضدّ آنها بر اعمالى كه مرتكب مى‌شدند گواهى مى‌دهد.) ناگفته نماند: آیات همه درباره کفّار و بدکاران است، علی هذا شهادت اعضاء درباره گناهان است و از این‌که اعضاء نیکوکاران هم به کارهای نیک آنها گواهی خواهند داد، خبری در قرآن نیست.
آیه‌ (یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ) (مجرمان از چهره‌هايشان شناخته مى‌شوند.)
نیز درباره مجرمین است، مگر آن‌که از آیاتی نظیر (یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ) (آن عذاب عظيم روزى خواهد بود كه چهره‌هايى سفيد، و چهره‌هايى سياه مى‌گردد.)
(وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ. ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ) (چهره‌هايى در آن روز گشاده و نورانى است. خندان و مسرور است.)
(تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ) (طراوت و نشاط فزونى نعمت را در چهره‌هايشان مى‌بينى.) و غیره استفاده کرد که اعضاء دلالت بر اعمال نیک نیز خواهد داشت. و آن عبارت اخرای شهادت است.

۲.۳ - شهادت پیامبر اسلام

امّا درباره شهادت گواهان دیگر، آیات درباره حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و حضرت عیسی (علیه‌السّلام) بالخصوص و درباره دیگران بالعموم آمده است. مثل‌:
(اِنَّا اَرْسَلْناکَ‌ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً) (اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده.)
(اِنَّا اَرْسَلْناکَ‌ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً) (بيقين ما تو را گواه بر اعمال آنها و بشارت‌دهنده وبيم‌دهنده فرستاديم.)
(اِنَّا اَرْسَلْنا اِلَیْکُمْ رَسُولًا شاهِداً عَلَیْکُمْ کَما اَرْسَلْنا اِلی‌ فِرْعَوْنَ رَسُولًا) (ما پيامبرى به سوى شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همان گونه كه به سوى فرعون پيامبرى فرستاديم.)
(فَکَیْفَ اِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی‌ هؤُلاءِ شَهِیداً) (حال آن‌ها چگونه است هنگامى كه از هر امّتى، شاهد و گواهى بر اعمالشان مى‌آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد.) ایضا آیه ۸۹ سوره نحل.
آیه اخیر و آیه ۸۹ سوره نحل درباره قیامت است و صریح است که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روز قیامت بر همه امت خویش گواه است، چنان‌که‌ (مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ بِشَهِیدٍ) نیز دلالت دارد که شاهد هر امّت شاهد همه امّت است. علی هذا «شاهِداً» در سه آیه اول به معنی همان شاهد و شهادتی است که در دو آیه اخیر است. مراد از شاهد آن است که ببیند و در موقعی ادای شهادت کند. علی هذا آن حضرت هم در دنیا و هم در آخرت شاهد است. به عبارت دیگر در دنیا مشاهده می‌کند و در آخرت ادای شهادت خواهد کرد.

۲.۴ - شهادت حضرت عیسی

درباره حضرت عیسی (علیه‌السّلام) آمده که‌ خداوند عرض می‌کند (وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ‌ شَهِیداً ما دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ اَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ) یعنی: «تا در میان آنها بودم بر آنها شاهد بودم و چون اخذم کردی تو بر آنها مراقب بودی.» این آیه صریح است در این‌که حضرت عیسی (علیه‌السّلام) فقط در زندگی شاهد آنها بوده است، ولی در محل دیگر آمده‌ (بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً. وَ اِنْ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ اِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ‌ شَهِیداً) (بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حكيم است. و هيچ يک از اهل كتاب نيست مگر اين‌كه پيش از مرگش به او (حضرت مسيح‌) ايمان مى‌آورد؛ و روز قيامت، عليه آن‌ها گواه خواهد بود.) ظاهر آن است که ضمیر «موته» به «احد» بر می‌گردد که در کلام مقدر است. یعنی «و ان احد من اهل الکتاب الّا لیؤمننّ قبل موته بعیسی» در این‌صورت اول و آخر آیه هر دو مفید عموم است، یعنی همه اهل کتاب قبل از مرگشان به عیسی ایمان می‌آورند و روز قیامت بر همه آنها گواه می‌شود.
تفسیر المنار درباره این آیه می‌گوید هر یک از اهل کتاب هنگام مرگ واقعیت بر او منکشف می‌گردد و به عیسی ایمان صحیح می‌آورد. یهودی می‌داند که او زنازاده نبوده بلکه پیغمبر راستگوئی بوده است و نصرانی می‌داند که او بنده و رسول خدا بوده نه خدا و نه پسر خدا.
به نظر نگارنده این سخن، حق است، زیرا انکشاف حقایق وقت مرگ مدلول آیات و روایات است‌. (اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ) (كسانى كه فرشتگان قبض روح، جان آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.»)
(فَکَیْفَ اِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ) (حالِ آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان مرگ بر صورت و پشت آنان مى‌زنند و جانشان را مى‌گيرند.) روایات نیز در این‌باره زیاد است.

۲.۵ - شهادت گواهان دیگر

گفتیم: آیات درباره شهادت گواهان دیگر جز رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و حضرت عیسی به‌طور عموم‌اند. نظیر (فَکَیْفَ اِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ بِشَهِیدٍ...) (حال آن‌ها چگونه است هنگامى كه از هر امّتى، شاهد و گواهى بر اعمالشان مى‌آوريم،)
(وَ یَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ شَهِیداً...) (به خاطر بياور روزى را كه از هر امّتى گواهى بر آنان بر مى‌انگيزيم.)
(وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ اُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیْهِمْ مِنْ اَنْفُسِهِمْ) (به ياد آور روزى را كه از هر امّتى، گواهى از خودشان بر آنها بر مى‌انگيزيم.)
(وَ نَزَعْنا مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ شَهِیداً فَقُلْنا‌هاتُوا بُرْهانَکُمْ فَعَلِمُوا اَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ) (و در آن روز از هر امّتى گواهى برمى‌گزينيم و به مشركان مى‌گوييم: «دليل خود را بياوريد!» در آن هنگام مى‌دانند كه حق از آن خداست.)
ایضا آیه‌ (اُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلی‌ رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ‌ الْاَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلی‌ رَبِّهِمْ اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ) (آنان، روز رستاخيز بر پروردگارشان عرضه مى‌شوند، در حالى كه شاهدان (پيامبران و فرشتگان‌) مى‌گويند: «اينها همان كسانى هستند كه به پروردگارشان دروغ بستند. اينک لعنت خدا بر ستمكاران باد.»)
آیه صریح است در این‌که اشهاد فقط بر گناهان گواهی خواهند داد، ولی آیات دیگری که خواهد آمد با آیات گذشته عموم شهادت را می‌رسانند. ایضا (اِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ‌ الْاَشْهادُ) (ما به يقين پيامبران خود و كسانى را كه ايمان آورده‌اند، در زندگى دنيا و در آخرت روزى كه گواهان به پا مى‌خيزند يارى مى‌دهيم.) دو آیه دیگر در این‌باره هست که لازم است بررسی شود:
اول: آیه‌ (وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ‌ شَهِیداً) (شما را نيز، امتى ميانه و معتدل قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر هم بر شما گواه باشد.)
ممکن است بگوییم: مراد از امّت وسط در مقابل مکتبی است که به معنویات کاملا اهمیت داده و به مادیات بی‌اعتناست و مکتبی که توجهش منصرف به مادیات است و ارزشی به معنویات قائل نیست، (روحیون- مادّیون) ولی اسلام مکتب واسطه است که هم به معنویات و هم به مادّیات اهمیّت می‌دهد. این سخن فی نفسه درست است، ولی آیه‌ای درباره آن نیست زیرا «لِتَکُونُوا» می‌گوید واسطه بودن برای شهادت است، وانگهی‌ «وَ یَکُونَ الرَّسُولُ» شخص حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از امت بدان معنی خارج می‌کند، حال آن‌که فرد شاخص مکتب واسطه، وجود آن حضرت است. پس امّت وسط امّتی است که در یک طرفش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و در طرف دیگرش «النّاس» واقع است. آن حضرت برای امّت وسط گواه است و آنها برای عموم ناس. علی هذا این امّت باید از افرادی ممتاز تشکیل شده باشد و این در مرتبه اول تطبیق نمی‌کند، مگر بر اوصیاء حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، لذا در روایات هست و نقل خواهد شد که مراد از امّت وسط ائمه طاهرین‌ هستند. لازم است در ربط آیه فوق به آیات سابق کاملا دقت شود.
دوم: آیه‌ (وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ اَبِیکُمْ اِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ‌ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ...) (و در راه خدا آن گونه كه سزاوار اوست جهاد كنيد، او شما را برگزيد، و در دين اسلام كارِ سنگين و سختى بر شما قرار نداد؛ از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد؛ خداوند شما را در كتاب‌هاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم.)
این آیه نظیر آیه گذشته است و خطاب‌ «اجْتَباکُمْ» به اشخاص ممتاز است، مخصوصا «مِلَّةَ اَبِیکُمْ» که ابراهیم (علیه‌السّلام) پدر ائمه طاهرین بود و او را پدر امّت اسلامی دانستن مجاز و در عین حال بعید است. مخاطبین به ضمیر «کم» در پنج دفعه همان امّت وسط‌اند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر آنها و آنها بر مردم گواه‌اند.
خدا و رسول و مردم با انصاف شاهداند که در میان امّت اسلامی کسانی هستند که شهادت آنها درباره یک دسته سبزی هم مقبول نیست، چطور شاهد بر مردم خواهند بود؟ آیا مسخره‌آمیز نیست که بگوییم: معاویه‌ها، یزیدها، ولیدها، حجاج‌ها، و... شاهد بر مردم خواهند بود؟! ! آیا اینها در پیشگاه خدا درباره دیگران گواهی داده و خواهند گفت: (أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلی‌ رَبِّهِمْ...) (آنان، روز رستاخيز بر پروردگارشان عرضه مى‌شوند، در حالى كه شاهدان (پيامبران و فرشتگان‌) مى‌گويند: «اينها همان كسانى هستند كه به پروردگارشان دروغ بستند.») آیا مراد از اشهاد در (یَوْمَ یَقُومُ الْاَشْهادُ) اینان‌اند؟!! (ما به يقين پيامبران خود و كسانى را كه ايمان آورده‌اند، در زندگى دنيا و در آخرت روزى كه گواهان به پا مى‌خيزند يارى مى‌دهيم.)

۲.۶ - تحمل شهادت در دنیا بر گواهان

بنابر آن‌چه گذشت، این شهادت روز قیامت خواهد بود، ولی شهداء باید در دنیا تحمل شهادت کرده باشند تا در آخرت شهادت بدهند و اگر در دنیا اعمال مردم را نبینند و ندانند چطور در آخرت گواهی خواهند داد؟
مثلا درباره حضرت عیسی (علیه‌السّلام) که فرموده‌ (وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ‌ شَهِیداً) (و روز قيامت، عليه آن‌ها گواه خواهد بود.)
و درباره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده‌ (وَ جِئْنا بِکَ عَلی‌ هؤُلاءِ شَهِیداً) ( و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد.) اگر این دو بزرگوار در دنیا از اعمال امت خویش با خبر نباشند، چطور در قیامت گواهی خواهند داد؟! اینجاست که باید بگوییم: شهداء در دنیا حتی پس از مرگ از اعمال‌ مردم مطلع می‌شوند. همانگونه که اعضاء بدن و چیزهای دیگر و ملائکه در دنیا ثبت می‌کنند و در آخرت گواهی می‌دهند، همچنین شهداء دیگر که عبارت باشند از انبیاء و اوصیاء.
خوشبختانه در این زمینه روایاتی داریم که مطلب را از هر حیث روشن می‌کنند.
در اصول کافی کتاب الحجة بابی منعقد فرموده تحت عنوان «اِنَّ الْاَئِمَّةَ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ» و در آن روایاتی نقل شده که امامان (علیهم‌السّلام) فرموده‌اند: مراد از امّت وسط مائیم و شهداء علی الناس ما هستیم. ما بر مردم روز قیامت شهادت خواهیم داد. ««فَمَنْ صَدَّقَ صَدَّقْنَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ کَذَّبَ کَذَّبْنَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»».
مراد از «هُوَ اجْتَباکُمْ‌... - مِلَّةَ اَبِیکُمْ‌-... وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ‌» (او شما را برگزيد، و در دين اسلام كارِ سنگين و سختى بر شما قرار نداد؛ از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد؛ خداوند شما را در كتاب‌هاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم.) ما هستیم. و در حدیث اول فرموده‌ ««قَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ‌ فی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ فَکَیْفَ اِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ اُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی‌ هؤُلاءِ شَهِیداً»». فرموده فقط درباره امّت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شده در هر قرنی از آنها امامی از ماست که بر آنها شاهد است و محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شاهد بر ماست.
و نیز در اصول کافی بابی زیر عنوان «عرض الاعمال علی النّبیّ و الائمة علیهم السّلام» منعقد است و در آن باب، روایاتی نقل شده در این‌باره که اعمال عباد به حضرت رسول و ائمه طاهرین (علیهم‌السّلام) نشان داده می‌شود و آنان بدین مطلب با آیه‌ (اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ) (عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‌بينند.) که مراد از مؤمنون امامان‌اند استدلال کرده‌اند.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲.    
۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۱۳.    
۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۷۶.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۶.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶۵.    
۷. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۳.    
۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ج۱، ص۴۶۶.    
۹. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۹- ۲۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۳.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۵.    
۱۵. یس/سوره۳۶، آیه۶۵.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۳.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۵۳.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۲۸.    
۲۱. نور/سوره۲۴، آیه۲۴.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۵۲.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹۴.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۳۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۱۸.    
۲۷. رحمن/سوره۵۵، آیه۴۱.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۳.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۰۷.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،، ج۱۹، ص۱۸۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۲.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۰۲.    
۳۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۶.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۷۵.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۸۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۹۶.    
۳۹. عبس/سوره۸۰، آیه۳۸ و ۳۹.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۵.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۱۰.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۸.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۱۵.    
۴۵. مطففین/سوره۸۳، آیه۲۴.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۸.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۳۸.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۹۳.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۹۲.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۷۷.    
۵۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۵.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۲۴.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۹.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۹۴.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۹.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۹.    
۵۷. فتح/سوره۴۸، آیه۸.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۱۱.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۷۳.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۰۸.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۷۱.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۱۷.    
۶۳. مزمل/سوره۷۳، آیه۱۵.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۷۴.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۶۸.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۰۵.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۳.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۲.    
۶۹. نساء/سوره۴، آیه۴۱.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۸۵.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۵۶.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۶۵.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۷۷.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۵۳.    
۷۵. مائده/سوره۵، آیه۱۱۷.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۲۴۸.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۳۵۶.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۱۵.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۴۸.    
۸۰. نساء/سوره۴، آیه۱۵۸ - ۱۵۹.    
۸۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۳.    
۸۲. نافیة طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۳۴.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۱۹.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۱۲.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۴۰.    
۸۶. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۱۸.    
۸۷. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۹۴.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۹.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷۵.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۱.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۶.    
۹۳. محمد/سوره۴۷، آیه۲۷.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۰۹.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۴۲.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۶۴.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۶۰.    
۹۸. اطبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۸۴.    
۹۹. نساء/سوره۴، آیه۴۱.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۸۵.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۵۶.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۶۵.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۷۷.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۵۳.    
۱۰۵. نحل/سوره۱۶، آیه۸۴.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۷۶.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۱۷.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۵۹.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۴.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۹.    
۱۱۱. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۱۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۷۷.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۲۱.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۶۵.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۶.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۳۳.    
۱۱۷. قصص/سوره۲۸، آیه۷۵.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۹۴.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۷۲.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۰۴.    
۱۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۲.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۲۹.    
۱۲۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۱۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲۳.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۸۸.    
۱۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۸۰.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۲۷.    
۱۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۳۱.    
۱۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۵۱.    
۱۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۳.    
۱۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۷.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۱۲.    
۱۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۰.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۸۳.    
۱۳۵. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۱۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲.    
۱۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۳۱۹.    
۱۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۴۸۱.    
۱۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۴۱۶.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۹۳.    
۱۴۱. حج/سوره۲۲، آیه۷۸.    
۱۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۴۱.    
۱۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۱۱.    
۱۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۸۲.    
۱۴۵. أکثر طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۴.    
۱۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۶.    
۱۴۷. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۱۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲۳.    
۱۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۸۸.    
۱۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۸۰.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۲۷.    
۱۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۳۱.    
۱۵۳. غافر/سوره۴۰، آیه۵۱.    
۱۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۳.    
۱۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۷.    
۱۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۱۲.    
۱۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۰.    
۱۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۸۳.    
۱۵۹. نساء/سوره۴، آیه ۱۵۹.    
۱۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۳.    
۱۶۱. نافیة طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۳۴.    
۱۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۱۹.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۱۲.    
۱۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۴۰.    
۱۶۵. نساء/سوره۴، آیه۴۱.    
۱۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۸۵.    
۱۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۵۶.    
۱۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۶۵.    
۱۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۷۷.    
۱۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۵۳.    
۱۷۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.    
۱۷۲. حج/سوره۲۲، آیه۷۸.    
۱۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۴۱.    
۱۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۱۲.    
۱۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۸۲.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۴.    
۱۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۶.    
۱۷۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۶.    
۱۷۹. توبه/سوره۹، آیه۱۰۵.    
۱۸۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۰۳.    
۱۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۸.    
۱۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۳.    
۱۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۳.    
۱۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۰۵.    
۱۸۵. کلینی، محمد بن یعقوب، ج۱، ص۵۴۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «گواهان روز قیامت»، ج۴، ص۸۶-۸۱.    






جعبه ابزار