• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبیه‌سازی (دیدگاه آیت‌الله مکارم شیرازی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌شـبیه‌سازی‌ از مسائل مستحدثه‌ و استنساخ به حساب می‌آید؛ یـعنی‌ بـدون‌ تـرکیب نطفه مرد و زن، انسانی از جزء بدن انسان دیگری به وجود آید. بدن‌ انسان از سلّول‌ها، کـه کوچک‌ترین اجزای بدن هستند، ترکیب شده است. هر سلول‌ بدن انسان تمام اوصـاف‌ او‌ را در بر دارد و اگر هر سـلول را بـتوانیم پرورش دهیم یک انسان کامل می‌شود. اخیراً این آزمایش را روی حیوانات انجام داده‌اند و نتیجه داده است. یعنی یک سلول را از‌ بدن حیوان یا از خون او می‌گیرند و آن را درون تخمکی که داخل آن خالی شده (پوسته تخمک) قرار داده و سپس (بـدون این که ترکیبی صورت گیرد) در رحم حیوانی می‌کارند‌ و پرورش‌ پیدا می‌کند و درست شبیه حیوانی می‌شود که سلول از او گرفته شده است.
[۱] برای اطلاع بـیشتر نـک. مجله مکتب اسلام، سال۳۷، شماره ۵۰ (مردادماه سال ۱۳۷۹)
در انسان این کار به جهت ممنوعیّت‌های قانونی انجام نشده است و اگـر هـم انجام داده باشند، اعلام‌ نشده‌ است!
شبیه‌سازی، مثل قلمه زدن درگیاهان است که انسان در آفرینش آن هیچ‌گونه مشارکتی ندارد، بلکه هم قلمه و هم زمین مساعد را خدا آفریده است. و در مورد انسان هم‌ همین‌ اسـت، پس شـبیه‌سازی از نظر تشکیلات آفرینش مانند بذرافشانی و قلمه‌زدن است و چیز عجیبی نیست!



با عنایت به نو پیدا بودن این مسئله پرسش‌های فراوانی درباره آن مطرح است که‌ به‌ برخی‌ اشاره می‌شود:
آیـا‌ ایـن کار‌ جایز‌ است؟ بچه‌ای‌ که به دنیا می‌آید چه حکمی دارد؟ آیا احکام محرمات نسبیّه را دارد؟ آیا جانشین همان شبیه است؟ از چه کسانی ارث می‌برد؟ آیا از‌ اقوام‌ شبیه‌ ارث می‌برد؟ نفقه و حضانت چنین بچه‌ای با کیست؟ اگر کـسی‌ او‌ را بـه قـتل برساند، آیا قصاص و دیه دارد؟ اگـر مسلمان شـود آیا اسلامش پذیرفته می‌شود؟ و امثال این سوءال‌ها.
آیة‌الله‌ مکارم‌ شیرازی‌ در کتاب «معاد و جهان پس از مرگ» که حدود سی‌ سال قبل نـوشتند در شبهه آکل و ماکول این فرض را طرح کردند که اگر مـثلاً انـسانی از بدن‌ انسان‌ دیگر‌ تغذیه کند (بلاواسطه یا مع‌الواسطه) و مقداری از بدن انسان اوّل جزء‌ بدن‌ او شود، در روز قیامت که معتقد به معاد جسمانی هـستیم، آیا انسان اوّل از انسان‌ دوم‌ جدا‌ می‌شود یا نه؟ اگر جدا شـود انسان دوم ناقص می‌شود و اگر جدا نشود‌ انسان‌ نیکوکار‌ و بدکار با هم مخلوط است، پس امر چگونه است؟ و تکلیف معاد آنـ‌ها چیست؟
از‌ ایـن‌ اشـکال‌ معروف‌ جواب‌هایی‌ داده شده است، جوابی که ایشان با استفاده از مسئله شـبیه‌سازی بـه عنوان یک‌ نظریه‌ داد این بود که: از پرورش یک سلول، انسان کامل به وجود می‌آید‌، حتی‌ اگر‌ یـک سـلول از انـسان دوم هم باقی بماند، از همان می‌تواند به قدرت خداوند‌، انسان‌ دوم ساخته شود و انـسان اوّل هـم بـه جای خودش باقی می‌ماند.
همان‌طوری که‌ گفته‌ شد‌ در شبیه‌سازی مسیر تولد فرزند از ترکیب نـطفه نـر و مـادّه نیست، بلکه چیزی شبیه قلمه‌زدن‌ در‌ گیاهان است، یعنی سلولی را از بدان جدا کرده و در درون تخمک‌ (خـالی‌شده‌) مـادّه‌ قرار می‌دهند و در رحم شخصی می‌کارند و شروع به نمو می‌کند، و از آن‌جا که سلولی از‌ بـدن‌ انـسان‌ تـمام صفات او را دارد، (چون انسان، روز اوّل یک سلول بیشتر‌ نبود‌ و بعد تکثیر پیدا کرد و دست و پا و... پدید آمـد، پس تـمام این‌ها به یک ریشه برمی‌گردند و اگر‌ هر‌ جزئی را بتوانیم پرورش دهیم یک انسان شـبیه اصـل پیـدا می‌شود که‌ از‌ نظر جنسیّت هم قطعاً شبیه اوست). و گفتیم‌ این‌ مسئله‌ در مورد حیوانات عملی شـده اسـت و این‌ عمل‌ را cloningبه معنای «تکثیر کردن» می‌گویند.


چنان‌چه فـرزندانی از‌ طـریق‌ شـبیه‌سازی متولد شوند از نظر‌ فقه‌ اسلامی چه‌ حکمی‌ دارند؟ آیا‌ اصل این عمل در مورد انسان‌ها‌ جایز‌ است؟
حـکم شـرعی‌ ایـن مسئله از سه جهت قابل بررسی است:

۲.۱ - لوازم‌ و عوارض

این کار مـسلّماً مـستلزم نظر‌ و لمس حرام است (به‌ جهت‌ کاشتن در درون رحم) مگر‌ این‌ که کسی که این کار را مـی‌کند شـوهرِ زن باشد که این، فرض‌ نادری‌ است.

۲.۲ - عنوان اوّلی

اصل اباحه‌ است‌ چون‌ آیه و روایت و اجماع‌ و دلیل‌ عقلی بر حرمت «شبیه‌سازی‌» نـداریم‌، و از مـسائل مـستحدثه است.

۲.۳ - عنوان ثانوی

این عمل از نظر مـسائل اخـلاقی، حقوقی و اجتماعی‌ جوانب‌ مختلفی دارد:

۲.۳.۱ - مسائل اخلاقی

اگر‌ این‌ باب مفتوح‌ شود‌ که‌ از شـبیه‌سازی فـرزندانی متولد‌ شوند، در این صورت مـمکن اسـت مسئله نکاح و ازدواج کـه یـک امر طبیعی است، تدریجاً‌ برچیده‌ شـود و نـظام خانوادگی مختل گردد و بسیاری‌ از‌ زنان‌ بی‌شوهر‌ باردار‌ شوند، یا زنی‌ از‌ وجود خـودش بـاردار شود، که ظاهراً مادر و فرزند هـستند؛ ولی به یک معنا دوقـلو هـستند! اخلاق‌ در‌ سطح‌ جهان این عـمل را نـمی‌پذیرد، زیرا باعث‌ اضمحلال‌ نظام‌ خانواده‌ در‌ جوامع‌ بشری می‌شود.

۲.۳.۲ - مسائل حقوقی

انسانی که از راه شـبیه‌سازی بـه‌وجود آید، نه پدری دارد (چون از نطفه مـرد نـیست) و نـه مادری (چون تـرکیب بـا نطفه ماده نیست‌) و نـه خـواهری دارد و نه برادری و نه منتسب به فامیل، و در رحمی پرورش پیدا کرده که مادرش نیست، بلکه مـادر جـانشین است. خلاصه فردی است فاقد نـسب.

۲.۳.۳ - مـسائل اجتماعی

عـمل شـبیه‌سازی‌ اخـتلافات‌ زیادی ایجاد می‌کند و ارکـان جامعه را به هم می‌ریزد، زیرا با روح آیه «وجعلناکم شعوباً وقبائل لتعارفوا» سازگار نیست، چرا کـه افـرادی شبیه و یک‌دست و طبعاً دارای یک خواسته و یـک‌ پایـگاه‌ بـه وجـود مـی‌آیند و تنوع اجتماعی از مـیان مـی‌رود.
اگر گفته شود که شبیه‌سازی می‌تواند فواید زیادی هم داشته باشد؛ مثلاً سلول‌های نوابغ را‌ بگیرند‌ و نـگهداری کـنند و در هـر عصر‌ و زمانی‌ نوابغی درست کنند چون نـوابغ سـرمایه‌هایی بـرای مـلت‌ها هـستند! در پاسـخ می‌گوییم:
اوّلاً؛ آیا شبیه نابغه هم نابغه خواهد شد؟ این امر معلوم نیست، چون‌ کسی‌ ندیده و نمی‌داند.
ثانیاً؛ بر‌ فرض‌ که بتوان نوابغی به وجود آورد معلوم نیست که نـوابغ هم اگر در جامعه‌ای زیاد شوند جامعه خوشبخت شود، چون ممکن است سبب جنگ نوابغ گردد.
ثالثاً؛ اگر این راه‌ باز‌ شود، ممکن است جانیان بزرگ جوامع بشری افرادی مانند هـیتلرها و حـجاج‌ها را که در هر زمانی یافت می‌شود هم شبیه‌سازی کنند، لذا بهتر است کار روی حسابی باشد که نظام‌ آفرینش‌ دارد. پس‌ این که گمان شود شبیه‌سازی فوایدی دارد، در کنار آن ضررهای زیادی هم دارد که قـابل کـنترل‌ نخواهد بود.
پس، از نظر عناوین ثانویّه این کار برای جامعه‌ بشری‌ خطرناک‌ است، لذا تمام اقوام و ملل جهان آن را خلاف مسائل اخلاقی می‌دانند و حتی بسیاری از دولت‌ها بـا ‌تصویب‌ قانون، این کار را مـمنوع دانـسته‌اند.


همان‌طور که‌ گفته‌ شد‌ شبیه‌سازی از نظر حکم شرعی به عنوان اوّلی مشمول اصالة الاباحه است، چون آیه، روایت، دلیل‌ عقلی و اجـماعی بـر حرمت نداریم؛ ولی بعضی بـرای حـرمت آن، سه دلیل اقامه‌ کرده‌اند:

۳.۱ - اصالة‌ الحرمة‌

بدن ما ملک خداست؛ ما اجازه نداریم که از آن برداریم و روی آن کار کنیم و در تخمک مادّه قرار دهیم، تا در رحم بماند و پرورش پیدا کند و شبیه‌سازی شود.
‌ایـن سـخن‌ در واقع همان منطق اصالة‌الحظری‌هاست که اصل را در همه اشیاء حرمت می‌دانند؛ ولی اصل در اشیاء اباحه است و اگر منظور از این که ملک خدا هستیم مالکیّت تکوینیّه الهی است‌، در‌ مقابل از سوی خداوند طبق آیـه «وخـلق لکم مـا فی الارض جمیعاً» و احادیث «الناس مسلّطون علی اموالهم و انفسهم (طبق بعضی از روایات)» و «کل شی‌ء لک حلال» اجازه تصرف داده شـده‌ که‌ این تصرف با مالکیّت تکوینیّه الهی منافات ندارد.

۳.۲ - آیه ۱۱۹ نساء

آیـه «فـلیغیّرن خـلق اللّه...» شیطان می‌گوید انسان‌ها را وسوسه می‌کنم تا خلق خدا را تغییر دهند. پس نباید خلق‌ خدا‌ را تغییر بدهیم و شبیه‌سازی هـم ‌ ‌نـوعی تغییر خلق الله است!
این سخن به دو دلیل بسیار سست است.
۱. اگر این اسـتدلال درسـت بـاشد باید از کارهای زیادی که حرام‌ نیست‌ جلوگیری‌ کرد مثل جراحیِ زیبایی؛ جراحی‌ برای‌ جداسازی‌ انـگشت ششم، جدا کردن دوقلوهای به‌هم چسبیده و ترکیب انواع گیاهان و تولید گیاهان جدید کـه همه تصرف در خلق اللّه اسـت و بـاید‌ براساس‌ این‌ استدلال حرام باشد، در حالی که هیچ‌کدام حرام‌ نیست‌.
۲. «خلق الله» در آیه اشاره به فطرت الله است، (یعنی من این‌ها را وسوسه می‌کنم تا فطرت الله را‌ تبدیل‌ به‌ کفر کنند)، چون آیه «فطرة‌الله التـی فطر الناس علیها لاتبدیل‌ لخلق الله» که در ذیل آیه فطرت است «فلیغیّرن خلق الله» را تفسیر می‌کند. پس آیه مربوط به‌ توحید‌ و شرک‌ است و ربطی به جراحی و شبیه‌سازی و مانند این‌ها ندارد.

۳.۳ - تفرقه‌ مـیان‌ زن و شـوهر

قائلان به حرمت شبیه‌سازی معتقدند به مقتضای آیه «فیتعلّمون منهما مایفرّقون به بین المرء‌ وزوجه‌ این‌ کار حرام است. یعنی شبیه‌سازی را به جریان‌ هاروت و ماروت تشبیه می‌کنند‌ که‌ آن‌ها‌ از طـریق سحر بین زن و شوهر جدایی می‌انداختند، شبیه‌سازان نیز میان همسران جدایی می‌افکنند‌!
در‌ پاسخ‌ باید گفت: این دو مسئله هیچ ربطی با هم ندارند، زن و شوهر را از‌ هم‌ جدا کردن غیر از شبیه‌سازی است، چون شـبیه‌سازی تـکثیر از غیر طریق ترکیب‌ نطفه‌ زن‌ و مرد است و نوعی تکثیر قلمه‌ای است.


بنابراین دلایل سه‌گانه فوق چیزی را اثبات نمی‌کند‌؛ ولی‌ اگر به مشکلات ناشی از شبیه‌سازی از نظر اخلاقی و اجتماعی و حقوقی تـوجه شـود‌ مـی‌توان‌ از‌ نظر عنوان ثانوی حرام دانـست.
در نـتیجه اگـرچه از نظر عنوان اولی قائل به اصالة‌ الاباحه‌ شدیم‌؛ ولی از نظر عنوان ثانوی مشکلات اخلاقی زیادی از جمله از بین‌ رفتن‌ نظام‌ خانواده، باردار شدن زن‌های بـدون شـوهر و... دارد. کـه این مسئله در جامعه گسترش پیدا کند‌، خانواده‌ها‌ تـهدید‌ مـی‌شوند و مسائل غیراخلاقی شایع می‌گردد و مشکلات عظیم اجتماعی را ایجاد می‌کند بنابراین‌ از‌ طریق عنوان ثانوی می‌توان قائل به حرمت آن شد.
گـاه گـفته مـی‌شود می‌توان به وسیله شبیه‌سازی‌ پیوند‌ اعضا انجام داده و افرادی را از این طـریق از مرگ نجات دهیم‌. ولی‌ جواب آن معلوم است، چون مثلاً «کلیه‌» را‌ به‌تنهایی‌ نمی‌توان شبیه‌سازی کرد، بلکه باید انسانی را‌ بـسازیم‌ و آن را قـطعه‌قطعه کـنیم و قطعات بدنش را به انسان دیگر پیوند بزنیم و حال‌ آن‌که‌ انسان شـبیه‌سازی شـده هم حقّ‌ حیات‌ دارد، پس‌ ترمیم‌ اعضا‌ به قیمت کشتن انسان‌ها خواهد بود‌ و این‌ کار جایز نـیست.
بـنابراین در بـحث از مقام اوّل (حکم شرعی) به‌ این‌ نتیجه رسیدیم که شبیه‌سازی به عنوان‌ اوّلی مـشمول اصـالة‌الاباحة اسـت‌؛ ولی‌ به عنوان ثانوی حرام است‌.


اگر انسانی از این طـریق مـتولد شـد، خواه قائل به‌ حلیّت‌ باشیم یا حرمت، این انسان‌ از‌ جهت‌ ارث، قتل، اسلام‌، حضانت‌، نفقه و محرمیّت چه حکمی‌ دارد؟
محرمیّت‌: چون عناوین «الاب» و «الاخ» و «الاخت» در مورد چنین انسانی صادق نیست، پس عنوان بـرادر‌ و خـواهر‌ و هـیچ‌یک از عناوین نسبیّه بر او‌ صادق‌ نیست؛ ولی‌ زنی‌ که‌ سلول این انسان در‌ رحم او پرورش پیدا کـرده شـبیه مادر رضاعی است که او را پرورش داده و نطفه‌ای‌ در‌ کار نیست. در این‌صورت نباید با‌ این‌ مادر‌ ازدواج کـند‌؛ چـون مثل مادر‌ رضاعی‌ است، زیرا گوشت و پوست او از آن زن پرورش یافته است. بنابراین، احکام محارم جاری نمی‌شود‌، جـز‌ نـسبت‌ به مادر احتیاطاً.
اسلام: اگر مسلمان شود‌ حکم‌ مسلمان‌ را‌ دارد‌، و اطلاقات‌ ادلّه شامل وی مـی‌شود.
قـتل: اگـر مسلمان باشد، قتلش دیه یا قصاص دارد، هم‌چنین کفّار غیرحربی، و دلیلی ندارد که اسلامش پذیرفته نـمی‌شود.
نـفقه و حـضانت: عرف عقلا کسی‌ را که سبب پیدایش چنین طفلی شده، مسئول می‌داند پس نـفقه و حـضانتش با اوست.
ارث: چون در حقیقت برادر و خواهر کسی نیست و پدر و مادری ندارد، از کسی ارث هم نمی‌برد‌، ولی‌ هرگاه ازدواج کـند و صـاحب همسر و فرزندانی شود به حکم اطلاقات و عمومات آیات و روایات از یک‌دیگر ارث می‌برند. واللّه العـالم.


۱. برای اطلاع بـیشتر نـک. مجله مکتب اسلام، سال۳۷، شماره ۵۰ (مردادماه سال ۱۳۷۹)
۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۳. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه آیت الله مکارم شیرازی مورخ ۱۳۸۰/۰۲/۱۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲، ص۲۷۲، ح۷.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۵‌، ص۱۵۶، ح۳۰‌.    
۷. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه آیت الله مکارم شیرازی مورخ ۱۳۸۰/۰۲/۱۹.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۱۱۹.    
۹. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۱۰. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه آیت الله مکارم شیرازی مورخ ۱۳۸۰/۰۲/۱۹.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.    
۱۲. سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه آیت الله مکارم شیرازی مورخ ۱۳۸۰/۰۲/۱۹.    



مجله پژوهش و حوزه، مکارم شیرازی، ناصر، برگرفته از مقاله «دیدگاه فقهی حضرت آیة الله مکارم شیرازی درباره مسئله شبیه‌سازی»، تابستان ۱۳۸۰، ش۶، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۵.    
سایت مدرسه فقاهت، درس خارج فقه آیت الله مکارم شیرازی مورخ ۱۹و ۱۳۸۰/۰۲/۱۸، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۲۵    



جعبه ابزار