• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شناخت امام زمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عدم شناخت امام زمان (علیه‌السّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم‌ ردیف کفر و بی‌ایمانی شمرده شده است و به یقین شناخت امام عصر (علیه‌السّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نام‌ها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمی‌شود، بلکه باید در نامه‌ها و حکمت‌ها و فرامین و آرمان‌های آن حضرت تدبر کرد.



امام زمان (علیه‌السّلام) و ویژگی‌های او را، دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگر باره با دیدی عمیق‌تر و در گستره‌ای وسیع‌تر باید بررسی کرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان (علیه‌السّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم‌ ردیف کفر و بی‌ایمانی شمرده شده است؟
رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم):«مَن ماتَ وَ هُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً؛ کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است».
رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم): «مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ؛ کسی که مهدی را تکذیب کند کافر است».
چرا در دعای شریفه می‌خوانیم:
«... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی».
«خدایا حجّت خویش را به من بشناسان، که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد».
آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمی‌توان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمی‌توان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر (علیه‌السّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نام‌ها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمی‌شود.
باید در حکمت نام‌ها و نشان‌های او‌ اندیشه کرد.
باید در شگفتی‌های ولادت و حیات او تامل نمود.
باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد.
باید در کلمات و فرمایشات امام (علیه‌السّلام) دقّت کرد.
باید در نامه‌ها و فرامین او تدبّر نمود.
باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت.
باید اهداف و آرمان‌های او را فهمید.
این‌ اندیشه و تامل و بررسی و دقّت و تدبّر و فهم و شناخت، مقدّمه‌ای تعهّد آفرین برای اطاعتی تعبّدآمیز از امام زمان (علیه‌السّلام) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) است که غایت ایمان و اسلام به شمار می‌آید.


اقتداء از ریشه قدوة، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنانکه تاسی، از ریشه اُسوة و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت کردن از اوست.
امام زمان (علیه‌السّلام) امام زمانه است، امام همه انسانها در همه ابعاد زندگی است. امام‌ وار زندگی کردن وظیفه‌ای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به مقصد رسید. چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.
آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان (علیه‌السّلام) می‌شمارد، ‌به همان‌اندازه که ویژگی‌های او را می‌شناسد، در همسو کردن زندگی، ‌ همسان نمودن خُلق و خو، همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان (علیه‌السّلام) را به زهد و بی‌اعتنایی به دنیا شناختیم، دیگر نمی‌توانیم با ادّعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذّت بردن خلاصه کنیم. («ما لباس القائم الّا الغلیظ و ما طعامه الّا الجشب امام رضا (علیه‌السّلام): لباس قائم ما (علیه‌السّلام) چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی‌ خشک». )
اگر امام زمان (علیه‌السّلام) را به اهتمام در دعا و عبادت‌ها شناختیم، دیگر نمی‌توانیم نسبت به دعاها بی‌تفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و کم‌توجهی روا داریم. (کثرت دعاهای وارده از امام زمان (علیه‌السّلام) و نمازهای طولانیِ مخصوص آن حضرت (که در کتب روایی نقل شده) بهترین نشانه این ویژگی است.)
اگر امام زمان (علیه‌السّلام) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم، دیگر نمی‌توانیم با ادّعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی‌ که بر دیگر بندگان خدا می‌شود، بی‌تفاوت بمانیم. (امام باقر (علیه‌السّلام): «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ‌ منهم و الفاجر امام زمان (علیه‌السّلام) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار می‌کند، چه نیکوکار باشند و چه بدکار». )
اگر امام زمان (علیه‌السّلام) را به...
«راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) را درک کند در حالی که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تاسی جوید» («پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) : طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یاتمّ به فی غیبته قبل قیامه... .


امامت یک امام جز با اطاعت امّت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه فرمان‌پذیری پیروانش، تحقّق نمی‌پذیرد. خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر برای آنکه اطاعت شود «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ».
و هیچ امامی‌ را مقرّر نداشت مگر آنکه مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم».
امام زمان (علیه‌السّلام) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمان‌هایش را باید اطاعت کرد، حاکمیّت او را باید گردن نهاد، و همین‌ها است که زمینه ظهور را فراهم می‌آورد.
او خود فرمود: «و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فی‌الوفاء باعهد علیهم لما تاخّر عنهم الیمن بلقائنا».
«اگر شیعیان ما (که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفّق گرداند) در وفای به عهد الهی هم‌دل و هم‌پیمان می‌شدند، سعادت دیدار ما از آنان به تاخیر نمی‌افتاد».
به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟ («اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ اَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ‌ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما است- و مرا بپرستید که همین است راه راست». )
و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولیّ خدا تحقّق‌پذیر است؟
«طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره».
«خوشا به حال شیعیان مهدی قائم (علیه‌السّلام)، آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او».
منتظرین حضرت مهدی (علیه‌السّلام) همان نیک‌بختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمی‌شناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمی‌دهند.
و باز هم امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هُم اطوع من الامة لسیدهااطاعت و فرمان‌پذیری منتظرین از امام زمان (علیه‌السّلام) افزون‌تر از اطاعت و فرمانبری کنیزی از مالک و مولای او است».


تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، ‌امام غائب قائم موعود (علیه‌السّلام) است.
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه‌جا پسندیده است؛ چنانکه برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) و فرزندان معصومش (علیهم‌السّلام) بالاترین تکریم‌ها و تجلیل‌ها بایسته به نظر می‌رسد، لکن برخاستن و در حالت قیام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترامی‌است که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم)» به صورت سیره و سنّت در نیامده است.
امام رضا (علیه‌السّلام) را در خراسان می‌دیدند که در موقع ذکر نام «قائم» برمی‌خیزد و دست بر سر می‌نهد و می‌فرماید: «خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان».
از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم» (از القاب امام حجّت (علیه‌السّلام) )چیست؟
فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است، ‌و او را شدّت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد می‌کند به دیده عنایت می‌نگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست. به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و فروتن، هنگامی‌که مولای گرامی‌ او با دیدگان شریفش به او نگاه می‌کند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد.
بی‌تردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق (علیه‌السّلام) یادآور قیام و حکومت حضرت مهدی (علیه‌السّلام) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمی‌گیرد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه منتظر، ‌برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.
پیام این قیام؛ هم احترام به قائم است، هم همسویی با آرمان‌های بزرگ قیام جهانی او. پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز مولای غایب است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.
پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است، و هم اعلام آمادگی برای قیام. و شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را پیدا می‌کند.
«یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ».


وقت ظهور؛ چگونگی اطلاع مردم از ظهور؛ وقایع ظهور حضرت مهدی؛ علائم حتمی‌ ظهور؛ علائم غیرحتمی‌ ظهور؛ زمینه‌های ظهور؛ دعا برای امام عصر؛ ندبه برای امام زمان؛ خدمت به امام زمان


۱. . محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱، ص۲۴۷.    
۲. ابن حجر الهیثمی، احمد بن محمد، الفتاوی الحدیثیه، ص۲۷.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۷، ح۵.    
۴. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نُعمانی، ص۲۳۳.    
۵. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۲، ص۳۲۹.    
۶. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۲، ص۳۳۶.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۲.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۹. نساء/سوره۴، آیه۵۹.    
۱۰. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۵.    
۱۱. یس/سوره۳۶، آیه۶۰-۶۱.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۵۰.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.    
۱۴. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۳، ص۲۲۵.    
۱۵. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ج۳، ص۲۲۶.    
۱۶. صافی، لطف الله، منتخب الاثر، ص۵۰۶.    



سایت‌ اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شناخت امام زمان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۲۰.    



جعبه ابزار