صاحِب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صاحِب، صاحِبُكُم: (بِصاحِبِكُمْ مِّن جِنَّةٍ) «صاحِب» در اينجا ممكن است اشاره به يكى از رؤساى قوم «
ثمود» باشد، و يكى از اشرار معروف آنها، كه، در تاريخ به عنوان «
قدارة بن سالف» از او ياد شده است و نيز به معناى ملازم، رفيق و همنشين است؛ و در
سوره تکویر علاوه بر اين كه از مقام تواضع پيامبر نسبت به همه مردم حكايت مىكند، كه او هرگز قصد برترى جویى نداشت، اشاره به اين است كه: او ساليان دراز در ميان شما زندگى كرده، و همنشين با افراد شما بوده است، او را به عقل، درايت و امانت شناختهايد، چگونه نسبت جنون به او مىدهيد؟! جز اين كه او بعد از بعثت، تعليماتى با خود آورده كه با تعصبها و تقليدهاى كوركورانه، هوا و هوسهاى شما سازگار نيست، لذا، براى اين كه خود را از اطاعت دستورات او معاف كنيد، چنين نسبت ناروايى را به او مىدهيد.
و تعبير
«صاحِبُكُم» (همنشين و دوست شما) در
سوره سبأ در مورد شخص
پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، اشاره به اين است كه: او براى شما چهره ناشناختهاى نيست، او ساليان دراز در ميان شما بوده، او را به امانت، درايت، صدق و راستى شناختهايد، تاكنون نقطه ضعفى در پرونده زندگى او مشاهده نكردهايد، بنابراين، انصاف دهيد اتهاماتى كه به او مىبنديد، همه بىاساس است.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با صاحِب:
(قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ) (بگو: «شما را تنها به يک چيز اندرز مىدهم، دو نفر دو نفر يا به تنهايى براى
خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد اين دوست و همنشين شما (
محمد) هيچ گونه جنونى ندارد؛ او فقط بيمدهنده شما در برابر عذاب شديد الهى است!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مراد از صاحب شما خود
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است، و اگر آن جناب را به اين تعبير نام برد، براى اين است كه به ياد ايشان بياورد كه اين مرد همان كسى است كه چهل سال با او همنشين بودند، در اين مدت كه فاصله بين ولادت و بعثت اوست، هيچ گونه اختلالى در فكر او، و حتى هيچ سابقهاى از خفت رأى، و يا هر چيزى كه توهم جنون بياورد از او نديديد، پس چگونه او را ديوانه مىخوانيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ) (ولى سرانجام يكى از ياران خود را براى از بين بردن
ناقه صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و ناقه را پى كرد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: منظور از صاحب قوم ثمود، همان شخصى است كه ناقه را كشت، و كلمه تعاطى كه مصدر فعل تعاطى است به معناى دست به كار شدن است. معناى آيه اين است كه: قوم ثمود قاتل ناقه را صدا زدند، پس او دست به كار شد، و ناقه را پى كرد و كشت.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ مَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ) (و همنشين شما (پيامبر) ديوانه نيست.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه عطف است بر جمله
(إِنَّهُ لَقَوْلُ ...)، و رد تهمتى است كه
کفار به رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) مىزدند و او را مجنون مىخواندند و اينكه از رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) به عبارت
(صاحبكم) همنشين شما تعبير كرده، به قول آن مفسر
خواسته است تهمت كفار را تكذيب كند، كه او را مجنون مىخواندهاند، و ساحتش را از چنين چيزهايى منزه بدارد، پس اين جمله اشاره دارد به اينكه او از اول عمرش تاكنون با شما معاشرت داشته، در بين شما بوده، و شما او را از هر كس ديگر بهتر مىشناسيد، و او را داراى كمالى از عقل، رزانتى از رأى و صدقى در قول يافتهايد، و كسى را كه چنين كمالاتى داشته باشد، به جنون نسبت نمىدهند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «صاحِب»، ص۳۲۷. [[رده:لغات سوره قمر]