• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفات تنزیلی قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن کریم صفات متعددی برای خود قرآن آمده است. یکی از این دسته صفات، صفات تنزیلی است.




منظور از صفات تنزیلی، آن دسته از صفات قرآن است که بیانگر نزول قرآن از سوی خداوند سبحان است، در کنار دیگر اوصاف قرآن که از زوایای دیگر به معرفی این کتاب پرداخته‌اند، مانند: عربی، محکم، متشابه، مبین که به نحوه بیان قرآن پرداخته است و یا صفات تفصیل، تصدیق و مهیمن که به هیمنه قرآن، نسبت به کتب آسمانی اشارت دارد و یا صفات آیات، بصائر، بینات، تذکره‌، موعظه و نور که از زاویه بیدارگری و روشنگری قرآن، سخن گفته است، چنانکه صفات برهان، حق، حکمت و علم، ناظر به اتقان و استواری این کتاب عزیز و شکست‌ناپذیر می‌باشد.



قرآن کریم به طور مکرر و بیش از یکصد و شصت بار به این حقیقت اشارت کرده است که این کتاب نازل از سوی پروردگار است، مجموع صفات، بیانگر نزول قرآن اعم از تصریحی
[۱] منظور از صفات تصریحی آن دسته از صفات است که در قرآن بدان تصریح شده است مانند: حکیم، عزیز، مجید.
یا انتزاعی
[۲] بدین معنی که از مفاد فعل‌های ماضی و مضارع، صفات پنهان و ناپیدا، آشکار کرده و صفتی به دست آید، مانند وصف معلم برای پیامبر از آیه «یعلمهم الکتاب والحکمه». و نیز هادی بودن قرآن از آیه «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم».
، اصلی
[۳] مراد از صفات اصلی، آن دسته از اوصاف قرآن است که از نظر ادبیات عرب خود در جایگاه موصوف قرار دارد، مانند کتاب و ذکر.
یا تبعی
[۴] مقصود از صفت تبعی، آن دسته از صفات است که در قاموس ادبیات، اعراب متبوع خود را می‌گیرد، مثل: «انا انزلناه قرآنا عربیا».
عبارت است از:

۲.۱ - تنزیل


خداوند سبحان در موارد متعددی، از قرآن به تنزیل تعبیر کرده و می‌فرماید: «تنزیل من رب العالمین». و «تنزیل من الرحمن الرحیم». و نیز فرمود: «و نزلناه تنزیلا». تعبیر به تنزیل، نه بار دیگر نیز در قرآن تکرار شده است.

۲.۲ - منزّل


نازل‏کننده این کتاب آسمانی در جای دیگر از قرآن، تعبیر به منزّل کرده و می‌فرماید: «انه مُنَزًّلُ من ربک بالحق»، چنان که از افعال «نزل» و «ینزل» نیز استفاده می‌شود.
چنان که پیش از این نیز یادآوری شد صفات قرآن، منحصر به صفات تصریحی نمی‌‌شود، بلکه اوصاف انتزاعی را نیز در بر می‌گیرد، از این رو، این صفات نیز ‌آشکار می‌‌شود.

۲.۳ - منزل


چنان که از آیات مشتمل بر فعل «انزل» و «ینزل» به دست می‌آید، از جمله آیه شریفه «و انزلنا الیک الکتاب بالحق» و در ادعیه نیز به این صفت اشارت شده است. چنان که در دعای شب قدر می‌خوانیم که امام صادق(ع) به زراره فرمود: در سه شب رمضان -شب‌های قدر- قرآن بر سر بگیر، و آن را بگشای و جلوی رو خود، قرار داده و بگو: «اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل و ما فیه و فیه اسمک الاکبر».

۲.۴ - نازل


این وصف انتزاعی است که از آیه شریفه «و بالحق نَزَل»، و آیه شریفه «نَزَل به الروح الامین» می‌توان دریافت کرد.

۲.۵ - متنزل


این نیز، وصف انتزاعی است که از نفی تنزل قرآن به وسیله شیطان‌ها‌، استفاده می‌شود، زیرا در این باره می‌فرماید: «و ما تَنَزَّلَتْ به الشیاطین و ما ینبغی لهم و ما یستطیعون»، که با نفی تنزیل و القاء شیطانی، الهی بودن آن را به اثبات می‌رساند و می‌فرماید: «الرحمن عَلَّم القرآن».
باید، توجه داشت که یکی از مهم‏ترین راه‌های آگاهی از حقیقت قرآن، توجه تامّ به نام‌ها و صفات قرآن است که خود، منبع سرشار و غنی در راستای قرآن‌شناسی به شمار می‌رود. از این روی از زمان‌های گذشته تا به امروز، هر کسی بر مبنای بینش یا به فراخور فرصت به دست آمده، نام‌هایی را برای قرآن، استخراج و به نوعی دسته بندی نموده است، از جمله زرکشی و سیوطی.
[۱۵] بدرالدین زرکشی در کتاب «البرهان» و جلال الدین سیوطی در کتاب «الاتقان»، پنجاه و پنج نام برای قرآن همراه با آیه مربوطه بیان می‌کند. رک: زرکشی‌، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، صص ۲۷۳-۲۷۶ و سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۵۰.
فیروزآبادی نیز به بیش از نود اسم‌، اشارت کرده است.
[۱۶] فیروزآبادی‌، محمدبن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج۱، ص۵۵.

منظور از وصف در مقابل اسم که معرف ذات شیء باشد، بیانگر زیبایی‌ها، نشانه‌ها، احوال و کیفیت‌های آن ذات است، از این رو، در کاربرد وصف، مراعات معنای آن، ضروری است.
البته مراد از وصف در این جا، مطلق آن چیزی است که می‌تواند در شناساندن قرآن، مؤثر و بیانگر بعدی از ابعاد وجود آن باشد، خواه به صورت صفت و موصوف باشد، یا مسند و مسندالیه و یا با جمله فعلیه باشد مثل وصف معلم برای پیامبر(ص) از آیه «یعلمهم الکتاب والحکمة». و نیز هادی بودن قرآن از آیه «اِنَّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم».
یادآور می‌شود، از آن جا که برخی از اوصاف قرآن از جمله وصف «تنزیل» به صورت مصدر بیان شده و مصدر، قابل حمل بر موصوف نیست مگر با وساطت «ذو» و یا «تأویل بردن» آن به اسم وصفی چون: اسم فاعل، اسم مفعول و صفت مشبهه، از این روی، اوصافی چون ت بیان، تنزیل، عجب و امثال آن که مصدرند در واقع به معنی مبین‌، منزل، عجیب می‌باشد. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که رمز و راز به کار بردن مصدر در چنین توصیف‌هائی‌، رعایت مبالغه و فزونی در وصف است.



 
۱. منظور از صفات تصریحی آن دسته از صفات است که در قرآن بدان تصریح شده است مانند: حکیم، عزیز، مجید.
۲. بدین معنی که از مفاد فعل‌های ماضی و مضارع، صفات پنهان و ناپیدا، آشکار کرده و صفتی به دست آید، مانند وصف معلم برای پیامبر از آیه «یعلمهم الکتاب والحکمه». و نیز هادی بودن قرآن از آیه «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم».
۳. مراد از صفات اصلی، آن دسته از اوصاف قرآن است که از نظر ادبیات عرب خود در جایگاه موصوف قرار دارد، مانند کتاب و ذکر.
۴. مقصود از صفت تبعی، آن دسته از صفات است که در قاموس ادبیات، اعراب متبوع خود را می‌گیرد، مثل: «انا انزلناه قرآنا عربیا».
۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۸۰.    
۶. فصلت/سوره ۴۱، آیه ۲.    
۷. اسراء/سوره ۱۷، آیه ۱۰۶.    
۸. انعام/سوره ۶، آیه ۱۱۴.    
۹. نساء/سوره ۴، آیه ۱۰۵.    
۱۰. بحارالانوار، ج۹۵، ص۱۴۶.    
۱۱. اسراء/سوره ۱۷، آیه ۱۰۵.    
۱۲. شعراء/سوره ۲۶، آیه ۱۹۳.    
۱۳. شعراء/سوره ۲۶، آیات ۲۱۰ و ۲۱۱.    
۱۴. الرحمن/سوره ۵۵، آیه ۱.    
۱۵. بدرالدین زرکشی در کتاب «البرهان» و جلال الدین سیوطی در کتاب «الاتقان»، پنجاه و پنج نام برای قرآن همراه با آیه مربوطه بیان می‌کند. رک: زرکشی‌، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، صص ۲۷۳-۲۷۶ و سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۵۰.
۱۶. فیروزآبادی‌، محمدبن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج۱، ص۵۵.
۱۷. جمعه/سوره ۶۲، آیه ۲.    
۱۸. اسراء/سوره ۱۷، آیه ۹.    




سایت معارف قرآن    




جعبه ابزار