• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صلب (ستون)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صُلْب به معنای ستون فقرات؛ تیره پشت می‌باشد.



صلب در لغت به معنای شی ‌ء محکم و قوی آمده است. به پشت از آن جهت که ستون فقرات از بالا تا پایین پشت کشیده شده و موجب قوت و استحکام آن گردیده، صلب اطلاق می‌شود
[۱] معجم مقاییس اللغة و لسان العرب، واژه «صلب»
( پشت).


به فرزندان بدون واسطه انسان در مقابل نوه و نتیجه نیز فرزند صلبی اطلاق شده است که در کلمات فقها بسیار کاربرد دارد.
بر اصل ترکه میّت نیز صلب (= صلب المال) در مقابل ثلث آن اطلاق می‌شود.
به بعض احکام عنوان یاد شده که در باب وقف و وصیّت آمده، اشاره می‌شود.
چنانچه واقف بگوید:این مال را بر فرزندانم وقف کردم، به قول مشهور، منصرف به فرزندان صلبی است و شامل نوادگان او نخواهد شد.
[۲] العروة الوثقی (تکملة)، ج۲، ص۲۱۹- ۲۲۰

هرگاه فردی به واجب (مانند حج واجب ، کفّارات ، زکات و خمس ) و غیر واجب، وصیّت کند، ابتدا واجب از صلب مال او خارج می‌شود و باقی از ثلث مال، در صورتی که وارث اجازه برداشت آن را از صلب مال ندهد.


۱. معجم مقاییس اللغة و لسان العرب، واژه «صلب»
۲. العروة الوثقی (تکملة)، ج۲، ص۲۱۹- ۲۲۰
۳. جامع المقاصد، ج۱۰، ص ۱۱۹ ۱۲۰.    



برگرفته از مقاله «صلب»، فرهنگ فقه فارسی، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی.    



جعبه ابزار