عادٍ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عادٍ
عادٍ:(غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ) «عادٍ» يا
«عادى» از مادّه «عَدْو» به معناى «تجاوز» است.
و در
سوره نحل منظور كسى است كه بيش از حدّ لازم، به هنگام ضرورت از اين گوشتها استفاده كند.
البته، در رواياتى كه از طرق
اهلبیت (علیهمالسلام) به ما رسيده، گاهى «عادى» به معناى «غاصب» تفسير شده، حتى «عادى» به معناى «دزد» آمده است.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با عادٍ:
(قُل لاَّ أَجِدُ فِي مَا أُوْحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ) (بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ طعامى را براى خورندگان، حرام نمىيابم؛ به جز اينكه مردار باشد، يا خونى كه از بدن حيوان بيرون ريخته، يا گوشت خوک- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام ذبح نام غير خدا (نام بتها) بر آن برده شده است.» امّا كسى كه ناچار از خوردن اين محرمات شود، در صورتى كه ستمكار و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست؛ زيرا پروردگارت، آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: دو كلمه
(غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ) دو حال هستند، كه عامل آنها اضطرار است و معنايش اين است كه هر كس مضطر و ناچار شد در حالى كه نه باغى است و نه متجاوز، از آنچه ما حرام كرديم بخورد، در اين صورت گناهى در خوردن آن نكرده، و اما اگر اضطرارش در حال بغى و تجاوز باشد، مثل اينكه همين بغى و تجاوز باعث اضطرار وى شده باشند، در اين صورت جایز نيست از آن محرمات بخورد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ) (
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و حيوانى كه با نام غير خدا ذبح شده، بر شما حرام كرده است؛ امّا كسى كه ناچار شود، در صورتى كه ستمكار و متجاوز نباشد، خدا او را مىبخشد؛ چرا كه خدا آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: مفاد اين آيه با چند عبارت مختلف در چهار جاى
قرآن يعنى دو
سوره انعام و
نحل كه هر دو مكى است و يكى در اوایل بعثت نازل شده و ديگرى در اواخر توقف
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در
مکه و در دو
سوره بقره و
مائده كه در اوایل هجرت به
مدینه و اواخر آن نازل شده ايراد شده، و اين آيه به طورى كه بعضى
[۱۵] ازمفسرين گفتهاند: دلالت دارد بر انحصار محرمات در همين چهار تا، يعنى مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه براى غير خدا ذبح شود. ليكن با مراجعه به سنت، به دست مىآيد كه محرمات ديگرى غير اين چهار حرام كه اصل در محرماتند نيز هست.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عادٍ»، ص۳۶۹.