عبدالحمید بن عبدالعزیز بصری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوحازم (ابوخازم) عبدالحمید بن عبدالعزیز سکونی بصری بغدادی قاضی (م ۲۹۲ هـ) از پیروان
ابوحنیفه و از فقها، محدثان و قضات
قرن سوم قمری در
بغداد بود. او به علوم ریاضی، جبر، شعر و ادب و امور ثبتی نیز آشنا بود.
ابوحازم (ابوخازم) عبدالحمید بن عبدالعزیز سکونی بصری بغدادی قاضی، از دانشمندان حنفی و از اهالی
بصره بود که در بغداد اقامت گزید و بزرگ شد.
او مردی پارسا، متدین و از پیروان ابوحنیفه بود، لذا به ابوخازم حنفی معروف شد. او دانای به نحوه تقسیم
ارث و حساب و به خوبی با علم جبر و مقابله آشنا بود.
علمای رجال
اهلسنت او را
فقیه و
ثقه دانستهاند.
او زمانی که
معتضد عباسی (خلافت ۲۷۹-۲۸۹ هـ) به خلافت رسید، از
دمشق به
عراق فرستاده شد و بسیار مورد اکرام و احترام خلیفه واقع شد.
عبدالحمید سکونی،
علم حدیث را نزد کسانی چون
محمد بن بشار،
محمد بن مثنّی عنزی و
شعیب بن ایوب،
و
فقه را نزد
هلال بن یحیی رازی،
بکر عمّی و محمود انصاری فرا گرفت و با علوم ریاضی، جبر، شعر و ادب و امور ثبتی نیز آشنا شد.
کسانی چون
مکرم بن احمد قاضی و
ابومحمد بن زبر از او
روایت نقل کردهاند.
عبدالحمید سکونی در
قضا، از پیشوایان و پیشگامان و بهتر از همگان به اسناد و نحوه تنظیم آنها آشنا بود. او در دوره خلافت عباسی به سال ۲۶۴هـ در
کوفه،
شام و کرخِ بغداد، به قضاوت پرداخت
و از شجاعت و درستکاری او در امر قضا، آن بود که دعوای معتضدبالله عباسی را نپذیرفت، زیرا خلیفه بیّنه قابل قبولی ارائه نکرده بود. او همچنین از خلیفه خواستار پرداخت حقّی شد که به سبب
وقف، برگردن داشت و مانع فروش قطعه زمینی متعلق به فرزند یتیم
عبیدالله بن سلیمان وزیر شد. او در شناخت طرف حق در دعوای مدعیان، مهارتی بسزا داشت.
خطیب بغدادی حکایاتی در مورد وی نقل کرده که دلالت بر زیرکی و فراست او در امر قضا دارد.
روزی دو متشاکی نزدش آمدند. یکی از آنان حرکتی از خود نشان داد که لازم بود ادبش کنند، لذا ابوخازم دستور داد او را تنبیه کنند، آن مرد در حال تنبیه جان سپرد. قاضی دستور داد از
بیت المال دیه او را بپردازند، زیرا او را برای مصلحت قضا تنبیه کرده بود و پرداخت دیهاش لازم بود از بیت المال مسلمین باشد و خلیفه را از تصمیم خود آگاه کرد. خلیفه نیز به او اجازه داد. قاضی ده هزار درهم از بیت المال به خانواده شخص متوفّا داد. نویسنده کتاب
المنتظم نقل میکند: قاضی ابوخازم در راه مردی را دید که به او گفت: «
خداوند به تو پاداش خیر دهد! زیرا تو در پاکدامنی از قاضی شهرمان فلان کس پیروی کردهای.» ابوخازم بر او فریاد زد: «خاموش باش ای مرد! خدایت عافیت دهد! درباره قاضی میگویی پاکدامن است؟! پاکدامنی از صفات شرطه و ماموران انتظامی است، ولی قاضیها بالاتر از این حرفها هستند.» آنگاه خشمگین و خاموش گذشت. یکی از همراهان از او پرسید: «ای قاضی! تو را چه میشود؟» او پاسخ داد: «هرگز انتظار نداشتم زنده بمانم تا این سخن را بشنوم، اما روزگار، فاسد شده و این کار وامانده است. به جانم سوگند! کسانی وارد این رشته و کار شدند که قاضیها نیازمند ستایش آنان بودند و مردم احتیاجی نداشتند بگویند: «فلانی پاکدامن است.»
سرانجام عبدالحمید سکونی در سال ۲۹۲ هـ در بغداد از دنیا رفت.
آثار عبدالحمید سکونی عبارتاند از: المحاضر و السجلات، الفرائض، ادب القاضی
شرح جامع کبیر در فروع
و الامالی.
۵۵.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۳۱، برگرفته از مقاله «عبدالحمید بن عبدالعزیز بصری».