عبدالعزیز بن ابراهیم ثمینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثَمینی، عبدالعزیزبن ابراهیم، ملقب به ضیاءالدین و معروف به مُصْعَبی،
فقیه و
متکلم معروف اِباضی قرن دوازدهم و سیزدهم است.
نسبِ وی به ابوحفص عمر هِنْتاتی، از
قبیله بزرگ هِنتاته و جد
خاندان حفصیان ، می رسد.
وی در ۱۱۳۰ در یَسْقِن یا یَسْجِن/ یَزْقِن، از توابع میزاب/ مِزاب، در جنوب
الجزایر متولد شد.
در همانجا به
حفظ قرآن و فراگیری
صرف و
نحو پرداخت.
سپس همراه پدرش به منطقه وَرْجَلان (وَرْقَلَه) کوچ کرد.
در
جوانی به
تجارت مشغول شد و پس از مرگِ پدرش، اداره اموال او را در یسقن و ورجلان بر عهده گرفت.
در حدود ۱۱۶۰، با ورود ابوزکریا یحیی بن صالح افضلی (فقیه و آغازگر جنبش اصلاحی در میزاب، متوفی ۱۲۰۲) به یسقن، ثمینی بی وقفه
علوم دینی را از او آموخت.
ذکاوت و طبع شاعری ثمینی، که زندگی در
صحرا و حشر و نشر با بادیه نشینان
عرب و تأثیرپذیری از
فصاحت آنان و نیز مطالعات ادبی بسیار آن را تقویت کرد، موجب پیشرفت و دستیابی او به مدارج عالی علمی شد، به طوری که استادش او را به سبب فصاحت و
بلاغت و توانایی اش در ارائه مطالب علمی با
نثر روان، به «العربی السَلیقَه» ملقب نمود و از وی خواست تا آموخته هایش را بنویسد.
ثمینی در پاسخ به این درخواست، به تألیف پرداخت و بعضی از آثارش را به استادش عرضه کرد.
ثمینی به
تدریس و
تعلیم نیز پرداخت.
ابراهیم بن یوسف اَطَّفَیِّش (متوفی ۱۳۰۳)، حَمُّوبن باحمد بکلِّی (باکلی)، بالحاج بن کاسی بن امحمد قراری معروف به شیخ بالحاج (متوفی ۱۲۴۳)، حمُّو والحاج یسقنی/ یَزقِنی، ابویعقوب یوسف بن حمُّوبن عَدُّون (متوفی ۱۲۵۲)، خواهرزاده ثمینی ابراهیم بن بیحْمان (متوفی ۱۲۳۲)، و دختر ثمینی حاجه.
ثمینی از مشاهده
جهل مردم و رواج بدعتها و عادات نادرست در میان آنها بسیار رنج میبرد.
همفکریِ استادش، یحیی بن صالح، با وی در مورد لزوم
اصلاح امور، همراه با
استقامت و
شکیبایی و
آرامش و
ذکاوت ثمینی، موجب پیدایش جنبشی اصلاح گرا در میزاب و ورجلان شد و پس از او شاگردانش کار او را ادامه دادند.
وی در این راه متحمل رنج فراوان شد
و به حل و فصل منازعات و آشوبهای اجتماعی میپرداخت.
ثمینی در ۱۲۰۱ به
امامت مسجد بنی یسجن و ریاست مجلس اعلای عمّی سعید در میزاب رسید.
این مجلس با داشتن قدرت
افتا و اجرا، عالی ترین مقام رسیدگی به مشکلات و مسائل جامعه اباضی بود.
در همین سال ریاست «هیئت عَزّابه» (شورایی مرکّب از اعیان محل که در باره همه امور اباضیان تصمیم گیری میکرد)
هم به او واگذار شد.
ثمینی که به
پرهیزگاری نیز وصف شده،
در ۱۲۲۳ در
یسقن از دنیا رفت.
هر چند شماری از آثار ثمینی شرح یا تلخیص کتب دیگر است، وی کوشیده تا با گزینش موضوعات مناسب در آثار خود، برای رفع برخی از مشکلات و مسائل جامعه راه حلهایی عملی ارائه دهد.
دیدگاههای کلامی و فقهی او، بر خلاف برخی از معاصرانش، کمتر تحت تأثیر گرایشهای عرفانی و ذوقی بوده و بیشتر بر پایه های علمی استوار است.
همچنین آشنایی وی با مسائل
تجارت موجب شد که
آرای فقهی او بتواند پاسخگوی نیازهای عملی و واقعی مردم باشد.
مهم ترین کتاب ثمینی،
النیل ، در باره
عبادات و
معاملات است.
وی کتابش را النیل نامید، به این امید که
خداوند آن را همچون
رود نیل پر فایده گرداند.
از مقدمه کتاب معلوم میشود که هدف ثمینی از تألیف آن، گردآوری مجموعه ای موجز و قابل فهم از فتاوای عالمان مشهور اباضی برای معاصران خود بوده است.
ناشران کتاب آن را النیل و شفاءالعلیل نامیدند.
النیل ۲۲ کتاب فقهی دارد که در سه جزء گرد آمدهاند و در پایان هر کتاب نیز بخشی با عنوان خاتمه آمده است.
گفتهاند ثمینی النیل را طی هجده سال نوشت و پس از اتمام، آن را به استادش یحیی بن صالح عرضه نمود و استادش آن را
تصحیح کرد.
سپس ثمینی دوبار آن را
تلخیص نمود و همین امر موجب
ایجاز بیش از حد برخی قسمتهای کتاب شد.
سبک و اسلوب نگارش النیل مشابه المختصر خلیل بن اسحاق مالکی (متوفی ۷۷۶) است.
النیل، به رغم موجز بودن، در
فقه اباضی بسیار مورد توجه است؛ ازاین رو، بسیاری از علمای اباضی بر آن شرح یا حاشیه نوشته یا آن را به
نظم در آورده
و به
تحقیق ،
تدریس
و حتی حفظ کردن آن
اهتمام داشته اند.
النیل در زمان سلیمان بن محمد شمّاخی (عالم زاهد اباضی؛ متوفی ۱۲۳۴) به جَرْبَه در
تونس رسید و قاسم، فرزند شمّاخی، از آن نسخه برداری کرد و به همگان شناساند.
النیل اولین بار در ۱۳۰۵ در
مصر چاپ شد.
از مهم ترین شروح این کتاب، شرح مفصّل محمدبن یوسف اَطَّفَیِّش، مشهور به قطب الائمه (متوفی ۱۳۳۲)، است.
به گفته محمد (بن) علی دبُّوز، اطَفیّش هنگامی که مطّلع شد فرانسویها بر آناند که به چاپ مجله الاحکام الاسلامیه و کتابی در تدوین
فقه اسلامی بپردازند، به شرح النیل اقدام کرد، ولی با توجه به حجم زیاد شرح و طولانی بودن زمان تألیف، نمی توان نظر وی را پذیرفت.
در واقع، اطّفیّش با این هدف که النیل برای همگان قابل استفاده باشد، به شرح و توضیح عبارات آن اقدام کرد.
این شرح، آرای
مذاهب اسلامی را در بر دارد و به بررسی تطبیقی اقوال مختلف پرداخته است.
شرح اطّفیّش که در حدود ۱۳۰۰/۱۸۸۳ به پایان رسید، درزمان اشغال
الجزایر در محاکم استیناف فرانسوی مورد
استناد بود.
همچنین از ۱۳۰۳/۱۸۸۶ رسماً در محاکم اباضیه در الجزایر مورد استناد
قضات قرار گرفت.
این شرح، که در آشنا شدن
جهان اسلام با فقه اباضی تأثیر بسزایی داشت، بارها در
مصر و
عمان و
عربستان به چاپ رسیده و محمدبن شامس بطّاشی (متوفی ۱۳۳۱) آن را با نام سلاسل الذهب فی الاصول و الفروع و الادب به نظم در آورده است.
از شروح دیگر النیل، شرح قاسم بن سلیمان شماخی (متوفی ۱۲۶۵) و شرح ابراهیم بن عمر بیّوض (متوفی ۱۴۰۱) است.
ارنست زایس، بخشهایی از النیل را به
زبان فرانسه ترجمه کرد.
۱) التکمیل لما اَخَلَّ بِهِ کتابُالنیل، در باره احکام زمین که خلاصه شده اصول الارضین فی الفن المعماری اثر ابوالعباس احمدبن محمد (متوفی ۵۰۴) و در واقع، مکمل النیل و شفاءالعلیل است.
این کتاب را نواده ثمینی، محمدبن صالح، با شرح حال مفصّلی از جدش چاپ کرده و ابراهیم بن ابی بکر حفّار (متوفی ۱۳۷۳) بر آن حاشیه نوشته است.
۲) الوردالبسام فی ریاض الاحکام در موضوع
احکام و
معاملات که تتمه النیل و شفاءالعلیل است.
این
کتاب به چاپ رسیده و اغبری عمانی آن را به
نظم کشیده است.
۳) التاج فی حقوق الازواج، در باره حقوق و تکالیف زوجین.
۴) التاج علی المنهاج یا تاج المنظوم من دُرَر المنهاج المعلوم، که خلاصه شده منهاج الطالبین و بلاغ الراغبین اثر خمیس عمانی است.
۵) المصباح، در باره
ارث ، که خلاصه شده دو کتاب ابی مسأله و الالواح نوشته ابوالعباس احمدبن محمد فَرَسْطائی (متوفی ۵۰۴) است.
۶) تلخیص شرح الرائیه ابونصر فتح بن نوح ملوشائی در باره
نماز با نام الاسرار النورانیه.
النور، شرح النونیه ابونصر فتح بن نوح ملوشائی در علم کلام؛ تلخیص حاشیه مسند الربیع بن حبیب تألیف ابوسته محمدبن عمر قصبی (متوفی ۱۰۸۸) در شرح احادیث نبوی؛ تَعاظُم المَوْجَیْن شرحی بر مَرْجُالبَحْرَیْن اثرِ ابویعقوب یوسف بن ابراهیم ورجلانی (متوفی ۵۷۰) در باره
فلسفه و
منطق و
هندسه که ناتمام است؛ معالم الدین در
فلسفه و
اصول دین که بخشهایی از آن را محمدبن یوسف اطّفیّش شرح کرده؛ عِقْدُالجَواهِر مِنْ بَحْرِ الْقَناطِر که تلخیصِ قناطرالخیرات اسماعیل بن موسی جیطالی (متوفی ۷۵۰) است؛ ارجوزه فی الفلک و منازل البروج؛ و مجموعه مراسلات او با اهالی
عمان در ۱۲۰۵.
حاجّه، دختر ثمینی، از عالمان اباضی یسقن بود.
تاریخ ولادت و وفات او معلوم نیست.
وی نزد پدرش
درس خواند و در یسقن الگوی
تقوا و
دانش به شمار میرفت.
حاجه در
مسائل فقهی ، به ویژه در مسائل
خانواده ، نوعی مرجعیت علمی یافت.
محمدبن صالح، نواده ثمینی و از فعالان سیاسی
تونس ، در ۱۳۱۴ به دنیا آمد.
وی در یسقن نزد کسانی چون محمدبن یوسف اطّفیّش تحصیل کرد و در ۱۳۳۵ به تونس رفت و به
تحصیل و
تدریس پرداخت.
در حدود ۱۳۴۳ به ریاست هیئت علمی میزاب در تونس رسید.
وی عضو کمیته اجرایی حزب دستور جدید در تونس، نماینده دولت موقت الجزایر در
امریکا و
مغرب ، رئیس جمعیت «الاستقامه» در شهر قالِمه (در شرق الجزایر) و رئیس کتابخانه «الاستقامه» در تونس بود.
محمدبن صالح در ۱۳۹۰ در تونس از دنیا رفت.
او برخی از آثار جدش، ثمینی، را منتشر کرد.
از وی مقالاتی با موضوعات تاریخی و اجتماعی بر جا مانده، از جمله سلسله مقالاتی با عنوان حقائق عن وادی میزاب که در مجله العرب به چاپ رسیده است.
ابراهیم بن بیحْمان، خواهرزاده ثمینی،
ادیب و از
فعالان سیاسی الجزایر بود.
تاریخ ولادت او معلوم نیست.
وی نزد ثمینی و یحیی بن صالح تلمذ کرد و از حامیان نهضت اسلامی
الجزایر بود.
بعضی از تألیفات او عبارتاند از:
أَصْدافُالدُّرِّ و اَکْمامُ الزَّهرِ الموضوعه علی سوره العصر، حاشیه ای بر تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل اثرِ عبداللّه بن عمر بیضاوی (متوفی ۶۸۵)، شرح موازین القسط اثرِ ابومهدی عیسی بن اسماعیل، تلخیص عقائدالوَهْبیه فی نکته توحید خالق البریه و قصیده ای با نام البرده در مدح پیامبر اکرم.
(۱) عبدالعزیزبن ابراهیم ثمینی، کتاب النیل و شفاءالعلیل، و شرح کتاب النیل و شفاءالعلیل، تألیف محمدبن یوسف أطفیش، جده ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲) عبدالعزیزبن ابراهیم ثمینی، کتاب معالم الدین، عمان ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۳) عبدالرحمان جیلالی، تاریخ الجزائر العام، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۹۹.
(۵) ابوالقاسم سعداللّه قماری، تاریخ الجزائر الثّقافی، بیروت ۱۹۹۸.
(۶) معجم اعلام الاباضیه من القرن الاول الهجری الی العصر الحاضر، قسم المغرب الاسلامی، تألیف محمدبن موسی باباعمی و دیگران، چاپ محمدصالح ناصر، بیروت: دارالمغرب الاسلامی، ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۷) علی یحیی معمر، الاباضیه فی موکب التاریخ، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۸) عادل نُوَیْهِض، معجم اعلام الجزائر من صدر الاسلام حتی منتصف القرن العشرین، بیروت ۱۹۷۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالعزیز بن ابراهیم ثمینی»، شماره۴۲۷۷.