عزاداری امام حسین (دیدگاه امام رضا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهلبیت (علیهمالسلام)، اهتمام ویژهای به
عزاداری و
گریه بر
امام حسین (علیهالسّلام) داشتهاند و این مطلب در
روایات فراوان نقل شده است. در این نوشتار، روایتی از امام رضا (علیهالسلام) را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم. در ابتدا سند روایت بررسی و سپس موضوعات مطرح شده در روایت تحلیل میشود. در فرازهای مختلف این روایت، مطالب و موضوعاتی بیان شده است که برای هر فرد محب اهلبیت (علیهمالسّلام) به ویژه برای شیعیان، قابل تامل و برخی از فرازها پاسخی قاطع به شبهاتی است که دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) در ایام محرم از تریبونها و شبکههای ماهوارهای، القاء میکنند.
دشمنان قسم خورده اهلبیت (علیهمالسلام)، در ایام محرم و عزاداری، شبهاتی را در بحث عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) از شبکههای اجتماعی مطرح میکنند، از جمله:
آیا گریه و عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام)
بدعت است؟
آیا
صحابه برای ایشان عزاداری و گریه نکردهاند؟
آیا
ائمه شما برای امام حسین (علیهالسّلام) عزاداری کردهاند که شما مجلس عزا میگیرید؟
آیا ائمه شما برای ایشان گریه کردهاند؟
آیا عزاداری و گریه ثوابی هم دارد؟ چرا شما کار بدون
ثواب انجام میدهید؟
آنچه گفته شد، مهمترین سؤالات دشمنان اهلبیت در بحث عزاداری است که در روایت زیر،
امام هشتم (علیهالسّلام) به همه آنها پاسخ داده است. نکته ضروری آنکه شیعیان، اعتقادشان را از
پیامبر و اهلبیت (علیهمالسّلام) میگیرند؛ یعنی گفتار و رفتار آن بزرگواران برای ما
حجت است، نه گفتار و رفتار صحابه؛ زیرا طبق عقیده
شیعه و
اهلسنت، صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (جز
امیرمؤمنان و فرزندانش)،
معصوم نیستند. بنابراین، شایستگی اقتدا و پیروی کردن را ندارند. و گذشته از آن، برخی از همان صحابه نیز بودهاند که در حادثه
عاشورا در صف مقابل امام حسین (علیهالسّلام) قرار داشتهاند و در مقابل آن حضرت
شمشیر کشیده و فرماندهی هزاران جنگجو را در
کربلا بر عهده داشتهاند.
ابتدا متن و ترجمهی روایت را ذکر میکنیم و پس از آن به تحلیل موضوعات آن میپردازیم.
مرحوم
شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه)، در کتاب
الامالی، این روایت را با سند صحیح این گونه نقل کرده است:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ عَنْ اَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا (علیهالسّلام) فِی اَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ- فَقَالَ لِی:
يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَصَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عليه السلام رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا عليه السلام.
ثُمَّ قَالَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ اَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْاُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ اَبَداً.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْاَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْاَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ اِلَی الْاَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ اَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ اِلَی اَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ اَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی اَبِی عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیهالسّلام) اَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی (علیهالسّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً اَحْمَرَ.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ اَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ اَوْ کَثِیراً.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ علیه السلام.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) فَقُلْ مَتَی مَا ذَکَرْتَهُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.
یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ اَنَّ رَجُلًا تَوَلَّی حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَه؛
ریان بن شبیب میگوید: در روز اول
محرم خدمت
امام رضا (علیهالسّلام) رسیدم، آن حضرت فرمود: در اين روز،
حضرت زکریا (علیهالسلام) دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به
فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در
محراب مشغول
عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز
روزه داشته باشد و از
خداوند هر چه بخواهد، مورد اجابت قرار خواهد گرفت همان طور كه دعاى زكريا مستجاب شد.
ای پسر شبیب! همانا محرم ماهی است که مردم زمان
جاهلیت در این ماه ظلم و کشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت این ماه،
حرام میدانستند؛ اما این امت (امت اسلام) حرمت این ماه و حرمت پیامبرش را نشناختند و در این ماه ذریه ایشان را کشتند و زنانش را اسیر و اموالش را غارت کردند؛ پس خداوند آنها را هرگز نیامرزد.
ای فرزند شبیب اگر خواستی بر کسی گریه کنی، بر حسین بن علی (علیهالسّلام) گریه کن که او را مانند گوسفند سر بریدند، و هیجده نفر از خاندان او را که مانند آنها در زمین نبودند با وی کشته شدند، آسمان و زمین برای کشته شدن او گریه کردند.
چهار هزار فرشته برای یاری کردن او فرود آمدند و او را کشته یافتند، و آنها محزون و غبار آلود در کنار قبر او میباشند تا وقتی که
قائم (علیهالسّلام) قیام کند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وی را یاری میکنند و شعار آنان «یالثارات الحسین» (علیهالسّلام) میباشد.
ای پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدش برایم نقل کرد، چون جدم حسین (علیهالسّلام) کشته شد، آسمان
خون و خاک سرخ بارید.
ای فرزند شبیب! اگر بر حسین بن علی (علیهماالسّلام) گریه کنی تا این که اشکهایت بر گونههایت جاری شود، خداوند همه گناهان تو را میآمرزد، بزرگ باشد یا کوچک، اندک باشد یا زیاد.
ای فرزند شبیب! اگر میخواهی خداوند را ملاقات کنی در حالی که گناه نداشته باشی، حسین (علیهالسّلام) را زیارت کن.
ای فرزند شبیب! اگر میخواهی در
بهشت جای گیری و با محمد و آلش همنشین گردی، قاتلان حسین (علیهالسّلام) را لعنت کن.
ای فرزند شبیب! اگر میخواهی ثواب شهدای
کربلا را داشته باشی، هر گاه یاد آنها را کردی بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»؛ ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ میرسیدم.
ای فرزند شبیب! اگر میخواهی با ما در درجات بلند قرار گیری، در هنگام اندوه ما اندوهگین باش، و در وقت خوشحالی ما خوشحالی کن، اکنون به
ولایت ما چنگ بزن و بدان اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند روز
قیامت او را با همان سنگ محشور میکند.»
این روایت از نظر
سند صحیح است. در این قسمت سخنان برخی از علمای شیعه را که بر صحت سند آن تصریح کردهاند، ذکر میکنیم:
مرحوم
علامه مجلسی اول در کتاب
روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، تصریح نموده که این روایت معتبر است:
«و فی الحسن کالصحیح، عن الریان بن شبیب قال: دخلت علی الرضا (علیهالسّلام) فی اول یوم من المحرم فقال لی یا بن شبیب ا صائم انت؟ فقلت: لا، ..»
«در
روایت حسن که همانند صحیح است، از ریان بن شبیب نقل شده که میگوید: در روز اول محرم بر امام رضا (علیهالسّلام) وارد شدم...»
مرحوم
محقق بحرانی در کتاب
الحدائق الناضره، نیز سند روایت را صحیح میداند:
«وروی فی کتاب المجالس وعیون الاخبار فی الصحیح عن الریان بن شبیب قال: " دخلت علی الرضا (علیهالسّلام) فی اول یوم من المحرم فقال لی یا ابنشبیب اصائم انت؟ فقلت لا....»
«در کتابهای مجالس و عیون الاخبار، در روایت صحیح از ریان بن شبیب نقل شده که میگوید: بر امام رضا (علیهالسّلام) در روز اول محرم وارد شدم...
شیخ هادی نجفی از علمای معاصر نیز بعد از نقل روایت، بر معتبر بودن سند روایت تصریح کرده است:
«الروایة معتبرة الاسناد. ونقلها الصدوق ایضا بهذا السند فی الامالی: المجلس السابع والعشرون ح ۵/ ۱۱۲.»
«روایت از نظر سند معتبر است، و آن را
شیخ صدوق نیز با این سند در کتاب
الامالی، مجلس ۲۷
حدیث پنجم روایت کرده است.»
بنابراین، سند روایت از نظر علمای شیعه، معتبر است.
در فرازهای مختلف این روایت صحیح، مطالب و موضوعاتی بیان شده است که برای هر فرد محب اهلبیت (علیهمالسّلام) به ویژه برای شیعیان، قابل تامل و برخی از فرازها پاسخی قاطع به شبهاتی است که دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) در ایام محرم از تریبونها و شبکههای ماهوارهای، القاء میکنند.
اکنون فهرستی از موضوعات این روایت را به ترتیب ذکر مینماییم:
نخستین فراز این روایت، درباره روزه گرفتن روز اول ماه محرم و استجابت
دعا در آن روز است؛ چنانچه حضرت زکریای پیامبر (علینبیناوآلهوعلیهالسلام)، در این روز، دعا فرمودند و دعایش به استجابت رسید:
«فَقَالَ لِی: یَا ابْنَ شَبِیبٍ اَصَائِمٌ اَنْتَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ اِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا (علیهالسّلام) رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً اِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ اَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ اَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا علیه السلام؛ فرمود: ای فرزند شبیب آیا روزه هستی؟ عرض کردم: روزه ندارم. فرمود: در این روز حضرت زکریا (علیهالسّلام) دعا کرد و از خداوند خواست تا به او فرزندی عنایت کند، خداوند دعای او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامی که زکریا در محراب مشغول عبادت است وی را مژده دهند که خداوند به او فرزندی خواهد داد، اینک هر کس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد مورد اجابت قرار خواهد گرفت، همان طور که دعای زکریا مستجاب شد.»
مرحوم
سید بن طاوس در کتاب
اقبال الاعمال، روزه روز اول ماه محرم را یکی از اعمال عبادی دانسته و یکی از ادله ایشان بر این مطلب، همین روایت مورد بحث است:
فصل (۳) فیما ندرکه من عمل اول یوم من المحرم فمن ذلک صلاة اول کل شهر ودعاؤه وصدقاته، وقد قدمنا ذلک فی الجزء الخامس عند کل شهر، فتعمل علی ما تقدمت صفاته. واعلم ان اول یوم من المحرم من ایام الصیام، وموسم من مواسم اجابة الدعاء لاهل الاسلام، روینا ذلک بعدة طرق: منها: ما رویناه قبل هذا الفصل عن ابنشبیب عن مولانا الرضا علیهالسلام.
«این فصل در باره اعمال روز اول محرم است. از جمله اعمال، نماز روز اول هر ماه، دعا و
صدقه دادن در آن است. این مطلب را در جزء پنجم در قسمت اعمال هر ماه گفتیم، بنابر آنچه ذکر کردیم مورد عمل قرار داده شود. بدان که روز اول محرم، از روزهایی است که در آن روزه گرفت و هنگامه اجابت دعا برای مسلمانان است. این مطلب از چند طریق برای ما نقل شده است: از جمله آن، روایتی است که قبل از این، از ابنشبیب از امام هشتم (علیهالسّلام) روایت کردیم».
دومین فراز فرمایش امام هشتم علیهالسلام، مقایسه زمان جاهلیت و اسلام در گرامی داشت این ماه و حفظ حرمت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهلبیت پاک آن حضرت است:
«ثُمَّ قَالَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ اَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْاُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ اَبَداً؛ سپس فرمود: ای پسر شبیب! همانا محرم ماهی است که مردم زمان جاهلیت در این ماه ظلم و کشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت این ماه، حرام میدانستند؛ اما این امت (منظور گروه
بنیامیه و طرفداران آنهاست که خود را از امت اسلام میدانستند) حرمت این ماه و حرمت پیامبرش را نشناختند و در این ماه ذریه ایشان را کشتند و زنانش را اسیر و اموالش را غارت کردند؛ خداوند آنها را هرگز نیامرزد».
امام هشتم (علیهالسّلام) این مطلب را در روایت دیگری نیز این چنین بیان کرده است:
«حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا (علیهالسّلام) اِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ کَانَ اَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَفَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِکَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ اُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی اَمْرِنَا؛ امام رضا (علیهالسّلام) فرمود: محرم ماهی بود که مردم جاهلیت جنگ و کشتار را در آن حرام میدانستند (اما بنیامیه) ریختن خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را دریدند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و خیمههای ما را آتش زدند و آنچه را در آن بود، چپاول و غارت کردند و در باره ما حرمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مراعات نکردند».
امام هشتم (علیهالسّلام) میخواهد بفرماید، دشمنان اهلبیت (علیهمالسلام)، بدتر از مردم زمان جاهلیت هستند؛ زیرا مردم آن زمان، حرمت ماههای حرام را حفظ میکردند و هر اندازه که با هم دشمنی داشتند، وقتی ماه حرام فرا میرسید، جنگ را رها میکردند. اما آنها با این که خود را از امت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میپنداشتند، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را، بلکه در این ماه، خون فرزند پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بر روی زمین ریختند، خانواده شان را اسیر کردند و حتی کار را به جایی رساندند که حرمشان را آتش زدند و اموالشان را به غارت بردند و در شقاوت و سنگدلی، از مردم زمان جاهلیت پیشی گرفتند.
امام رضا (علیهالسّلام) بعد از این که ظلم بنیامیه را دربارهی اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در قضیهی عاشورا شرح میدهد، به ابنشبیب دستور میدهد که اگر خواستی برای چیزی گریه کنی، برای مظلومیت حسین (علیهالسّلام) گریه کن:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیهالسّلام) فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛ ای فرزند شبیب اگر میخواهی برای کسی گریه کنی، برای حسین بن علی (علیهالسّلام) گریه کن که او را مانند گوسفند سر بریدند».
در این قسمت فرمایش امام هشتم (علیهالسلام)، چند نکته برای شیعیان و محبان اهلبیت (علیهمالسلام)، قابل تامل است:
دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) در هر زمانی، به ویژه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام) از شبکههای ماهوارهای، این شبهه را مطرح میکنند که گریه کردن و عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) بدعت است.
این فراز از سخنان امام هشتم (علیهالسلام)، پاسخ این شبهه را میدهد، زیرا در تعریف بدعت گفتهاند، چیزی بدعت است که ریشهی دینی و دستوری از جانب بزرگان دین نداشته باشد.
طریحی از لغت شناسان میگوید:
«البدعه: الحدث فی الدین، وما لیس له اصل فی کتابٍ ولا سنّه، وانّما سُمّیَتْ بدعه؛ لانّ قائلَها ابتدعها هو نفسه؛
بدعت، کار تازهی در
دین است که ریشه در
قرآن و
شریعت نداشته باشد. بدعت را از این جهت بدعت نامیدهاند، چون گویندهی آن، آن چیز را از پیش خود، ساخته و به وجود آورده است».
ابنحجر عسقلانی از علمای اهلسنت، بدعت را اینگونه معنا کرده است:
والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما احدث ولیس له اصل فی الشرع ویسمّی فی عرف الشرع بدعه، وما کان له اصل یدلّ علیه الشرع فلیس ببدعه؛ محدثات، به فتح دال، جمع (محدثه) است. مراد از آن، هر چیز جدیدی است که ریشه شرعی نداشته باشد و در عرف
شرع، بدعت نامیده شود و هر چیزی که ریشه و دلیل شرعی داشته باشد، بدعت نیست».
بنابراین، معنای بدعت همان است که به صورت اختصار بیان کردیم؛ اما عزاداری و گریه بر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) ریشه دینی دارد، پس تعریف بدعت بر آن صدق نمیکند. زیرا:
اولا: قبل از شهادت امام حسین (علیهالسلام)، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگامی که از شهادتش خبر دادند، چند مرتبه برایش گریه کردند، نه تنها ایشان بلکه همه صحابه که دور و بر آن حضرت بودند گریه کردند.
ثانیا: در این روایت، امام هشتم (علیهالسّلام) دستور میدهد که برای امام حسین گریه کنید: اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ علیه السلام. اگر گریه کردن در عزاداری آن حضرت بدعت میبود، امام رضا (علیهالسّلام) چنین دستوری را نمیدادند.
علاوه بر این روایت، حدیث دیگری از امام هشتم (علیهالسّلام) نقل شده که در قسمتی از آن، سیره ائمه اهلبیت (علیهمالسّلام) را در برگزاری مجالس عزاداری و اشک ریختن برای امام حسین (علیهالسّلام) را بیان کرده است:
«... اِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ اَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ اَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ اَذَلَّ عَزِیزَنَا بِاَرْضِ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ اَوْرَثَتْنَا (یَا اَرْضَ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ اَوْرَثْتِنَا) الْکَرْبَ (وَ) الْبَلَاءَ اِلَی یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَی مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْبَاکُون...»
عبارت: اَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ اَسْبَلَ دُمُوعَنَا، میرساند که اهلبیت (علیهمالسّلام) همیشه برای آن حضرت گریه میکردند، و گریههای آنها نیز در ایام عزا، یک ساعت و چند ساعت هم نبود؛ چون گریه زیاد است که پلک چشم را زخم میکند.
و عبارت: اَوْرَثْتِنَا الْکَرْبَ وَ الْبَلَاءَ اِلَی یَوْمِ الِانْقِضَاءِ، نیز میرساند که اهلبیت (علیهمالسّلام) تا قیامت در غم مظلومیت امام حسین (علیهالسّلام) محزون و سوگوار هستند.
بنابراین، سزاوار است محبان و شیعیان ائمه اطهار علیهم السلام، در برگزاری عزاداری و اشک ریختن بر آن حضرت، به ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) اقتدا کنند.
عبارت: «فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ»، نهایت قساوت قلب قاتلان و بغض و عداوت آنها و در مقابل، اوج مظلومیت فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام) را بیان میکند.
مظلومیت بالاتر از این نمیشود، همان حسینی که جایش روی دوش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، و در آغوش مبارک ایشان و در خانه
وحی بزرگ شد، روزی این گونه مظلومانه سرش را از
قفا جدا کنند.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این روز و لحظه را قبل از شهادتش در حضور جمعی از صحابه که امیرمؤمنان،
فاطمه زهرا،
امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) بر ایشان وارد شده بودند، به آنها خبر دادند و در باره امام حسین (علیهالسّلام) در روایت طولانی فرمودند:
«کاَنِّی اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَ قَدْ رُمِیَ بِسَهْمٍ فَخَرَّ عَنْ فَرَسِهِ صَرِیعاً ثُمَّ یُذْبَحُ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ مَظْلُوماً ثُمَّ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صوَ بَکَی مَنْ حَوْلَهُ وَ ارْتَفَعَتْ اَصْوَاتُهُمْ بِالضَّجِیجِ ثُمَّ قَالَ صوَ هُوَ یَقُولُ اللَّهُمَّ اِنِّی اَشْکُو اِلَیْکَ مَا یَلْقَی اَهْلُ بَیْتِی بَعْدِی؛ گویا به سوی او (حسین علیه السلام) نگاه میکنم که مورد هدف تیری قرار میگیرد و از روی
اسب به زمین میافتد، سپس همانند گوسفند سرش را مظلومانه از بدن جدا میکنند. پس از آن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و کسانی که اطراف آن حضرت بودند، گریه کردند و صدایشان به فریاد بلند شد. سپس حضرت فرمود: خدایا از آنچه اهلبیتم بعد از من میبینند، به سوی تو شکایت میکنم».
فراز دیگر این روایت، یکی از آثار اشک ریختن و گریه کردن بر امام حسین (علیهالسّلام) را بیان میکند و آن بخشیده شدن تمام
گناهان است:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ اَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ اَوْ کَثِیراً؛ ای فرزند شبیب اگر بر حسین بن علی (علیهماالسّلام) گریه کنی تا اشکهایت بر گونههایت جاری شود، خداوند همه گناهان تو را میآمرزد، بزرگ باشد یا کوچک، اندک باشد یا زیاد».
در قسمت دیگر، امام رضا (علیهالسّلام) از جایگاه معنوی شهدای
بنیهاشم که همراه امام حسین (علیهالسّلام) در کربلا به شهادت رسیدهاند، تجلیل کرده و تصریح نموده که شبیه آنها در روی
زمین کسی نبوده است:
«وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ اَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْاَرْضِ شَبِیهُونَ؛ همراه امام حسین (علیهالسّلام) هجده تن از اهلبیتش کشته شد که شبیه آنها در روی زمین کسی دیگر نبود».
پس از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) در عصر
عاشورا، رویدادهایی در عالم اتفاق افتاد که نشانه حقانیت ایشان و
معجزه برای آن حضرت محسوب میشود. این رخدادها در منابع شیعه و اهلسنت ذکر شده که یکی از این معجزات، خون گریه کردن
آسمان و زمین برای آن حضرت است.
امام هشتم (علیهالسلام)، در یک قسمتی از روایت فرمودهاند:
«وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْاَرَضُونَ لِقَتْلِهِ؛ به تحقیق، هفت آسمان و زمین در مصیبت کشته شدن آن حضرت گریه کرد.»
و در قسمتی دیگر فرموده است که آسمان خون گریه کرد.
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی اَبِی عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیهالسّلام) اَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی (علیهالسّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً اَحْمَرَ؛ ای پسر شبیب! پدرم، از پدرش از جدش
امام باقر (علیهالسلام) نقل کرده است، هنگامیکه جدم حسین (علیهالسّلام) کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید.
در این روایت، تنها به یکی از این رویدادها اشاره است، درحالی که طبق روایات دیگر، اتفاقات دیگری نیز در عالم رخ داده است.
فرشتگان الهی به قصد یاری آن حضرت در سرزمین کربلا، در روز عاشورا فرود آمدند؛ اما چون دیدند آن حضرت به شهادت رسیدهاند، تا هنگامه
ظهور، با حالت ژولیده و غبارآلود نزد قبر مطهر آن حضرت باقی ماندند:
«وَ لَقَدْ نَزَلَ اِلَی الْاَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ اَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ اِلَی اَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ اَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ؛ چهار هزار فرشته برای یاری کردن او فرود آمدند و او را کشته یافتند، و آنها محزون و غبارآلود در کنار قبر ایشان میباشند تا وقتی که
حضرت مهدی (علیهالسّلام) قیام کند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وی را یاری میکنند و شعار آنان «
یالثارات الحسین» (علیهالسّلام) میباشد».
طبق روایات دیگر، هنگامیکه امام حسین (علیهالسّلام) از
مدینه حرکت کردند، گروهی از فرشتگان و
جنیان برای یاری آن حضرت آمدند؛ اما حضرت به آنها اجازه ندادند. مرحوم سید بن طاوس از
شیخ مفید (رحمةاللهعلیه) چنین نقل میکند:
وَ ذَکَرَ الْمُفِیدُ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِ مَوْلِدِ النَّبِیِّ صوَ مَوْلِدِ الْاَوْصِیَاءِ صبِاِسْنَادِهِ اِلَی اَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (علیهالسّلام) قَالَ لَمَّا سَارَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ صمِنْ مَکَّةَ لِیَدْخُلَ الْمَدِینَةَ لَقِیَهُ اَفْوَاجٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ الْمُسَوِّمِینَ وَ الْمُرْدِفِینَ فِی اَیْدِیهِمُ الْحِرَابُ عَلَی نُجُبٍ مِنْ نُجُبِ الْجَنَّةِ فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ وَ قَالُوا یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ بَعْدَ جَدِّهِ وَ اَبِیهِ وَ اَخِیهِ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَمَدَّ جَدَّکَ رَسُولَ اللَّهِ صبِنَا فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَ اِنَّ اللَّهَ اَمَدَّکَ بِنَا فَقَالَ لَهُمْ الْمَوْعِدُ حُفْرَتِی وَ بُقْعَتِیَ الَّتِی اُسْتَشْهَدُ فِیهَا وَ هِیَ کَرْبَلَاءُ فَاِذَا وَرَدْتُهَا فَاْتُونِی فَقَالُوا یَا حُجَّةَ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ اَمَرَنَا اَنْ نَسْمَعَ لَکَ وَ نُطِیعَ فَهَلْ تَخْشَی مِنْ عَدُوٍّ یَلْقَاکَ فَنَکُونَ مَعَکَ فَقَالَ لَا سَبِیلَ لَهُمْ عَلَیَّ وَ لَا یَلْقَوْنِی بِکَرِیهَةٍ اَوْ اَصِلَ اِلَی بُقْعَتِی.
وَ اَتَتْهُ اَفْوَاجٌ مِنْ مُؤْمِنِی الْجِنِّ فَقَالُوا لَهُ یَا مَوْلَانَا نَحْنُ شِیعَتُکَ وَ اَنْصَارُکَ فَمُرْنَا بِمَا تَشَاءُ فَلَوْ اَمَرْتَنَا بِقَتْلِ کُلِّ عَدُوٍّ لَکَ وَ اَنْتَ بِمَکَانِکَ لَکَفَیْنَاکَ ذَلِکَ فَجَزَاهُمْ خَیْراً وَ قَالَ لَهُمْ اَ مَا قَرَاْتُمْ کِتَابَ اللَّهِ الْمُنْزَلَ عَلَی جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ صفِی قَوْلِهِ «قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ اِلی مَضاجِعِهِمْ» فَاِذَا اَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا یَکُونُ سَاکِنَ حُفْرَتِی...
شیخ مفید محمّد بن محمّد بن نعمان (رضیاللَّهعنه) در کتاب «
مولد النّبی و مولد الاوصیاء» با سند خود از
امام جعفر صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمود: هنگامی که حسین (علیهالسّلام) از مکّه حرکت کردند، گروههایی از فرشتگان با صفهای آراسته و پشت سر هم اسلحه بدست و هر یک بر اسبی از اسبهای بهشتی سوار، خدمت حضرت رسیدند و سلام دادند و عرض کردند: ای آنکه پس از جدّ و پدر و برادر،
حجت خداوند بر خلق، تو هستی! همانا خداوند عزّوجل جدّ تو را در جاهای بسیاری به وسیله ما کمک و یاری فرموده و اکنون نیز ما را به یاری تو فرستاده است، حضرت فرمود: وعدهگاه من و شما در گودال و بقعهای که آنجا
شهید خواهم شد که همان کربلا است چون به آنجا رسیدم نزد من بیائید عرض کردند:
خداوند، ما را مامور فرموده است که گوش به فرمان شما باشیم و اگر از دشمنی بیمناک هستی ما به همراه تو باشیم، حضرت فرمود: راهی ندارند که آسیبی به من برسانند تا به جایگاه خود برسم.
و گروههائی از مؤمنین جنّ آمدند و عرض کردند: آقا، ما شیعیان و یاران شمائیم هر چه خواهید دستور دهید، اگر دستور بدهی که همه دشمنان تو کشته شود و تو از جای خود حرکت نکنی ما دستور را اجرا میکنیم، حضرت فرمود: خداوند به شما جزای خیر بدهد، و فرمود: مگر نخواندهاید قرآنی را که بر جدم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرود آمده است؟ که میفرماید:
اگر در میان خانههای خود باشید آنکه
مرگ برایشان مقدّر شده است به سوی بستر مرگ خویش میروند (و گذشته از این) اگر من در وطن خود بمانم پس این مردم بدبخت با چه وسیلهای آزمایش شوند؟ و چه کسی در
قبر من جایگزین خواهد شد؟
سؤالی که با توجه به این روایت، در ذهن میرسد این است که چرا امام حسین (علیهالسّلام) درخواست یاری فرشتگان و جنیان را رد کردند. علت آن در خود همین روایت بیان شده است:
«فَاِذَا اَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ وَ مَنْ ذَا یَکُونُ سَاکِنَ حُفْرَتِی...؛ اگر من در جای خود بمانم پس این مردم بدبخت با چه وسیلهای آزمایش شوند؟ و چه کسی در قبر من جایگزین خواهد شد؟»
در ادامه روایت آمده است که حضرت به جنیان فرمود:
وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ اَقْدَرُ عَلَیْهِمْ مِنْکُمْ وَ لَکِنْ لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ ثُمَّ سَارَ حَتَّی مَرَّ بِالتَّنْعِیم؛ به خدا سوگند، ما بیش از شما بر نابودی آنها قدرت داریم، اما میخواهیم هر که هلاک میشود و یا به
حیات ابدی میرسد، بر اساس دلیل روشن باشد، پس از آن، حضرت به سوی (منزلگاه) تنعیم حرکت کردند.»
بنابراین، حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام) میخواست قضیه کربلا از راه عادی به پایان برسد نه از راه معجزه؛ تا قیام و مرامش برای آیندگان سرمشق و الگو باشد.
فراز دیگری از فرمایش امام رضا علیه السلام، درباره زیارت قبر مطهر امام حسین (علیهالسّلام) است که میفرماید:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ علیه السلام؛ ای فرزند شبیب اگر میخواهی خداوند را ملاقات کنی در حالی که گناه نداشته باشی، حسین (علیهالسّلام) را زیارت کن».
این فراز، پاسخ دیگری بر سخنان کسانی است که به زیارت
مضجع شریف آن حضرت اشکال میگیرند.
دستور دیگر امام رضا (علیهالسّلام) به ابنشبیب این است که بر قاتلان امام حسین (علیهالسّلام)
لعن کند:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ؛ ای فرزند شبیب! اگر میخواهی همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت آن حضرت در بهشت همنشین گردی، قاتلان حسین (علیهالسّلام) را لعنت کن».
«لعن»، به معنای دشنام دادن نیست؛ بلکه به معنای دوری از
رحمت خداوند است.
جوهری یکی از لغت شناسان میگوید:
«اللعن: الطرد والابعاد من الخیر؛ لعن در لغت: راندن و دورکردن از خوبیهاست».
نووی از شارحان
صحیح مسلم نیز مینویسد:
«فان اللعن فی اللغة هو الطرد والابعاد؛ لعن در لغت به معنای راندن و دور کردن است».
بنابراین، طبق روایت فوق، دشمنان آن حضرت شایسته لعن هستند و از دایره رحمت واسعه الهی خارج هستند.
محبان و شیعیان امام حسین (علیهالسّلام) آرزو میکنند که ای کاش در زمان حضرت بودند تا در رکاب حضرت، ایشان را یاری میکردند. امام هشتم (علیهالسّلام) میفرماید، کسی که چنین آرزوای داشته باشد و جمله: یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً، را بگوید، همانند کسانی است که در کربلا بوده و با اصحاب امام، شهید شده است:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) فَقُلْ مَتَی مَا ذَکَرْتَهُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً؛ ای فرزند شبیب! اگر میخواهی ثواب شهدای کربلا را داشته باشی، هر گاه از آنها یاد کردی، بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»؛ ای کاش با آنان بودم تا به رستگاری بزرگ میرسیدم.»
یقینا یکی از نشانههای محبت و شیعه بودن، این است که در ایام سرور و حزن، در شادی و غم اهلبیت (علیهمالسّلام) شریک بوده و با آنها اظهار همدردی نمود. امام رضا (علیهالسّلام) در فراز پایانی، به این نکته تصریح نموده است:
«یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ سَرَّکَ اَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ اَنَّ رَجُلًا تَوَلَّی حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَه؛ ای پسر شبیب! اگر میخواهی همراه ما در درجات والا قرار گیری، در هنگام اندوه ما اندوهگین باش، و در وقت خوشحالی ما خوشحال باش، اکنون به ولایت ما چنگ بزن و بدان اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند روز قیامت او را با همان سنگ محشور میکند».
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نیز میفرماید: یکی از ویژگیهای شیعیان این است که در ایام سرور ما خوشحال و در ایام حزن و اندوه ما محزون هستند:
«اِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اطَّلَعَ اِلَی الْاَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُونَ اَمْوَالَهُمْ وَ اَنْفُسَهُمْ فِینَا اُولَئِکَ مِنَّا وَ اِلَیْنَا؛ خداوند متعال به زمین نظاره کرد، ما را برگزید، و شیعیانی که ما را یاری میکنند انتخاب نمود همان افرادی که با شادی ما شادمان و با حزن ما اندوهگین میشوند و مال و جانشان را در راه ما بخشش میکنند. آنها از ما هستند و به سوی ما بر میگردند.»
شرکت در مجالس عزاداری، پوشیدن لباس سیاه، سینه زنی و زنجیر زنی و... از مظاهر اظهار حزن و اندوه شیعیان در مصیبت ائمه اهلبیت (علیهمالسّلام) است.
علاوه بر آنچه گفته شد، عزاداران سالار شهیدان علیهالسلام میبایست نکات دیگری را به عنوان آداب عزاداری مراعات نمایند.
مرحوم سید بن طاوس در کتاب اقبال الاعمال، در این باره بیان جامعی دارد:
اعلم ان المواساة لائمة الزمان واصحاب الاحسان فی السرور والاحزان، من مهمات اهل الصفاء وذوی الوفاء والمخلصین فی الولاء، وفی هذا العشر کان اکثر اجتماع الاعداء علی قتل ذریة سید الانبیاء صلوات الله علیه وآله، والتهجم بذلک علی کسر حرمة الله جل جلاله مالک الدنیا والآخرة، وکسر حرمة رسوله (علیهالسّلام) صاحب النعم الباطنة والظاهرة، وکسر حرمة الاسلام والمسلمین ولبس اثواب الحزن علی فساد امور الدنیا والدین. فینبغی من اول لیلة من هذا الشهر ان یظهر علی الوجوه والحرکات والسکنات شعار آداب اهل المصائب المعظمات فی کلما یتقلب الانسان فیه، وان یقصد الانسان بذلک اظهار موالات اولیاء الله ومعاداة اعادیه...
بدان که همدردی با پیشوایان زمان و اصحاب احسان در اظهار خوشحالی و اندوه، از کارهای مهم انسانهای اهل صفا، پایبندان به
عهد و پیمان و
مخلصین در
ولایت است. در این دهه (دهه اول محرم) بیشترین اجتماع دشمنان بر کشتن ذریه سردار انبیا (علیهالسلام)، هجوم برای شکستن حرمت خداوند متعال (مالک دنیا و آخرت) و شکستن حرمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صاحب نعمتهای باطنی و ظاهری و شکستن حرمت
اسلام و
مسلمین صورت گرفت و لباس حزن را با فساد در امور دین و
دنیا پوشاندند.
بنابراین، سزاوار است که از شب نخست این ماه، آداب مصیبت دیدگان بزرگ را در هر حرکتی که انجام میدهند، ظاهر سازند و مقصودشان از این کار، اظهار دوستی اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا باشد.
و در پایان ایشان به روایتی که از طریق
ابراهیم بن ابیمحمود از امام هشتم (علیهالسّلام) نقل شده استدلال میکند.