علیبن عیسی بهاءالدیناربلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن علی بن عیسی هَکّاری بهاءالدین اِرْبِلی ، محدّث، مورّخ، ادیب و شاعر نامبردار
شیعی سده هفتم بود.
بهاءالدین اِرْبِلی در اِرْبِل زاده شد و همانجا پرورش یافت.
تنها کسی که تاریخ ولادت او را به صراحت ۶۲۵ دانسته
ابن حبیب حلبی (متوفی ۷۷۹) است.
پدرش فخرالدین عیسی، معروف به
ابن جِجْنی حاکم اربل و نواحی آن بود و در ۶۶۴ در همانجا درگذشت.
اربلی نزد شماری از علمای عامّه و خاصّه دانش آموخت و از بسیاری اجازه
روایت یافت.
برخی از آنان عبارتاند از:
رضی الدین علی بن طاوس (متوفی ۶۶۴) که اربلی با وی مباحثات علمی داشت،
جلال الدین عبدالحمید بن فخّار موسوی ،
تاج الدین علی بن انجب معروف به
ابن ساعی بغدادی (متوفی ۶۷۴)،
حافظ ابوعبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی (متوفی ۶۵۷).
جمعی از بزرگان نیز نزد او درس خوانده و از او روایت کرده اند، از جمله
علامه حلّی و برادرش
رضی الدین علی بن مطهّر ،
احمد بن عثمان نصیبی فقیه مالکی،
عبدالرزاق بن فوطی .
جمعی نیز نزد او کشف الغمّة را قرائت کرده اند.
اربلی در زمان حکومت تاج الدین بن صَلایا در اربل به دبیری پرداخت و کاتب وی بود و پس از سقوط اربل به دست مغولان
به گفته خود در
رجب ۶۶۰ به بغداد رفت و در زمان
علاءالدین عطاملک جوینی (متوفی ۶۸۱) در دیوان انشا به دبیری پرداخت.
اربلی در بغداد از اطرافیان عطاملک جوینی
و در سفر و حضر همراه او بود و در منزلی مشرف بر دجله و معروف به «دیوان شرابی» اقامت داشت و بیشترین آثار خود را در همین زمان تألیف کرد و در ۶۷۸ تعمیر
مسجدی معروف به جامع باب السیف را عهده دار گشت.
در ۶۸۰ به سعایت دشمنان، اباقاخان مغول پسر هلاکو (حک: ۶۶۳ـ۶۸۰) به جوینی بدبین شد و دستور داد که جوینی و برخی همراهانش، از جمله اربلی، را به اردوی او در همدان ببرند، ولی پیش از آنکه آنان به همدان رسند در گردنه اسدآباد خبر فوت خان مغول منتشر شد و پس از وی تکودار احمد، برادر اباقاخان، ایلخان شد و جوینی مجدداً به حکومت بغداد گماشته شد و اربلی همچنان با او بود تا اینکه جوینی در ۶۸۱ درگذشت.
در ۶۸۷ سعدالدوله یهودی موصلی ـ وزیر ارغون خان ـ
مسلمانان را آزار بسیار کرد، و اربلی نیز مدتی از کار برکنار شد تا اینکه سعدالدوله در ۶۹۰ به قتل رسید.
اربلی سالهای آخر عمر خود را خانه نشین شد و به تألیف پرداخت.
اربلی بنابر مشهور در ۶۹۲
یا ۶۹۳
در بغداد درگذشت.
البته
ابن عماد حنبلی سال درگذشت او را ۶۸۳ دانسته است.
او را در خانه مسکونیش معروف به کارپردازخانه واقع در غرب
بغداد به خاک سپردند.
محدّث قمی بر سر مزار او رفته است،
ولی امروزه آن خانه ویران گشته و اثری از آن بر جای نمانده است.
درباره وزارت اربلی اختلاف است؛ برخی او را صاحب وزارت و صدارت خوانده و یکی از سیاستمداران زمان خویش دانسته اند.
ابوالحسن شعرانی نیز وزیر بودن او را با چنان علم و فضل بعید ندانسته است.
برخی هم احتمال دادهاند که علی بن عیسی وزیر ـ معروف به ابن جرّاح (متوفی ۳۳۴) ـ شخص دیگری بوده و وزارت «مقتدر» و «قادر» عباسی را عهده دار بوده است.
به نوشته
افندی اصفهانی میرداماد در شرعة التسمیة درباره اربلی تعبیری آورده که یکی از شاگردان وی آن را دالّ بر امامی نبودن اربلی از نظر میرداماد دانسته و او را
زیدی مذهب خوانده است.
از آنجا که اربلی در مواضع متعددی از کشف الغمة به امامی بودن خود تصریح کرده، زیدی خواندن وی نادرست است. به نظر افندی اصفهانی
شاید منشأ این اشتباه آن باشد که یکی از دانشمندان
زیدیه کتابی به نام کشف الغمه تألیف کرده است (وی نسخهای از این کتاب را در
تبریز دیده بوده است).
در منابع کهن نیز به امامی بودن اربلی اشارت رفته است.
با توجه به استادان اربلی، جامعیّت وی در علوم مختلف معلوم میشود. او را از مشاهیر ائمه
علم نحو و عربیّت،
شاعر و کاتب دیوان،
مورّخ، ادیب و فقیه،
محدّثی صدوق، ثقه و مذکور در سند اجازات
دانسته اند. به گفته
فضل بن روزبهان شافعی ، اربلی ـ به اتفاق جمیع
امامیّه ـ از بزرگان علما و در نقل مطالب امین است.
اربلی بی تردید از شاعران و نثرنویسان بزرگ سده هفتم است. نثر او در آثارش ممتاز و استوار است. وی در نوجوانی
شعر میسروده
و در بیشتر ابواب و فنون شعر عرب طبع آزمایی کرده است.
اربلی علاوه بر اینکه قصائدی در مدح
اهل بیت علیهمالسلام سروده، از راویان شعر
حضرت علی علیهالسلام نیز بوده است.
قدرت شاعری او را میتوان در ابیاتی که بالبداهه سروده و نیز در نشستهای ادبی او با جوینی، ابن صلایا و دیگران یافت.
اربلی فرزندی به نام ابوالفتح محمّد بن علی داشته که به گفته ابن شاکر کتبی
و صفدی
پس از فوت پدر در حالت فقر از دنیا رفته است و او نیز فاضل، شاعر و ادیب بوده و کشف الغمةرا روایت کرده است.
نوه اربلی ـ عیسی بن محمّد ـ نیز فاضل و شاعر بوده و کتاب کشف الغمّه را از جدّش روایت کرده است.
آثار اربلی عبارتاند از:
کشف الغمّة فی معرفة الائمّة که از منابع معتبر در شرح حال
پیامبر اسلام ،
حضرت خدیجه ،
حضرت فاطمه و امامان دوازده گانه علیهمالسلام به شمار میآید.
این کتاب دو جزء دارد: جزءِ اول دربرگیرنده زندگانی
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و
امام علی علیهالسلام است و تاریخ اتمام آن
شعبان ۶۷۸ است.
و جزءِ دوم دربرگیرنده زندگانی حضرت فاطمه و حضرت خدیجه و امامان علیهمالسلام است و تاریخ اتمام آن
رمضان ۶۸۷ ذکر شده است.
وی در مقدمه کتاب
صراحتاً تشیّع خود را اعلام داشته و «اهل بیت» علیهمالسلام را «ثانی ثقلین» دانسته، دوستی و دشمنی با آنان را دوستی و دشمنی با
خدا عنوان کرده است. او چند مناظره با دانشمندان اهل سنت داشته
و تعبیراتی همچون «اصحابنا الشیعة»
و «انّا معاشر الشیعة»
دارد.
اربلی در کشف الغمّه راه اختصار را پیموده
و روایات هر باب را نخست از طریق
اهل سنت و سپس از طریق
شیعه روایت کرده
و از منابع مختلف شیعه و
سنی بهره برده است،
ولی فرصت بازنگری منابع را نیافته است.
او در پایان هر باب
قصیدهای نیز در
مدح یا
مرثیه اهل بیت علیهمالسلام سروده است.
این کتاب از منابع
وسائل الشیعة و
بحارالانوار و عبارات آن در غایت فصاحت و مشتمل بر اشعاری نیکو و اخباری مستند است.
کشف الغمّة چندین بار تلخیص و ترجمه شده است.
همچنین بعضی از بخشهای آن جداگانه با عنوانهای حیاة الامامین زین العابدین و محمدالباقر و حیاة الامام جعفرالصّادق چاپ شده است.
التذکرة الفخریّة که به گفته اربلی
آن را به درخواست
فخرالدین منوچهر بن ابی الکرم همدانی نایب عطاملک جوینی تألیف کرده است
بیشتر به اشعار معاصران و نوپردازان نظر دارد. مؤلف به درخواست فخرالدین پارهای دوبیتی، مَوالیا و موشّحات نیز بر آن افزوده است
هر چند کاتب نسخه بر آنها دست نیافته است.
به گفته ابن فوطی
تاریخ تألیف کتاب ۶۷۱ بوده است.
اربلی در التذکرة الفخریّه
غنا و اصوات مغنّیان را بررسی کرده و در هر باب مقدمهای به اسلوب ترسّل و مسجّع آورده که از ویژگیهای نثر آن دوران حکایت دارد
این کتاب علاوه بر مقدمه شامل هشت باب در معانی غنایی و توصیف طبیعت و مدح و فخریات است. و اربلی در آن علاوه بر نقل اشعار به نقد آنها نیز پرداخته و معیارهای جدیدی در نقد عرضه کرده است.
او به
سرقتهای برخی شاعران از دیگران
و به احوال شعرا و برخی ابیات آنان اشاره کرده است که در دیگر منابع یافت نمیشود.
رسالة الطیف
به نثر که از آثار گرانبهای اربلی است و دربرگیرنده اخبار و اشعار شاعران جاهلی،
اسلام و برخی معاصران مؤلف، و نیز خود او است که بخشی از این ابیات در دیگر کتابها یافت نمیشود. مؤلف در این کتاب راه «طیف الخیال» علم الهدی را پیموده و به برخی ابیات بُحتری و ابوتمّام اشاره کرده است. او میان اسلوب «مقامه نویسی» و طیف الخیال جمع بسته و نیم نگاهی نیز به رسالة الغفران ابوالعلاء مَعرّی داشته است. اربلی مانند
سید مرتضی که نقدی علمی به کار بسته و اقوال آمِدی را رد کرده و از ابوتمّام و بحتری دفاع نموده، رفتار نکرده و با ذوقی شاعرانه کتاب را تألیف کرده است.
این کتاب نمونهای زیبا از تواناییهای ادبی اربلی است.
او گوشه هایی از زندگانی و موقعیّتهای خود را در این کتاب بیان کرده است.
دیوان شعر،
محقّقان التذکرة الفخریّة بر نسخه خطی آن دست یافته اند.
المقامات الاربع که شامل مقامه های بغدادیّه، دمشقیّه، حلبیّه و مصریّه است.
چند رساله.
جلوة العشّاق و خلوة المشتاق.
نزهة الاخبار (الاخیار) فی ابتداء الدنیا و قدر القویّ الجبّار.
آثاری نیز که بدو منسوب است اینهاست:
اربعین ، مشتمل بر
چهل حدیث مختصر
حدائق البیان فی شرح التبیان فی المعانی و البیان (ظاهراً انتساب این کتاب به اربلی اشتباه است)
؛ برهة من الدهر
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الانوار الساطعة فی المائة السابعة، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۳) ابن حبیب، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بن یه، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶.
(۴) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۵) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۶) ابن فُوَطی، تلخیص مجمع الا´داب فی معجم الالقاب، جزء۴، قسم ۳، چاپ مصطفی جواد، دمشق ۱۹۶۵.
(۷) ابن فُوَطی، الحوادث الجامعة و التجارب النافعpgt; و از منابع مختلف شیعه و سنی بهره برده است، ة فی المائة السابعة، چاپ مصطفraquo; ی جواد، بغداد ۱۳۵۱.
(۸) عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۹) محسن امین، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۰) عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج ۲، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج ۵، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج ۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۳، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۳) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، التذکرة الفخریّة، چاپ نوری حمودی قیسی و حاتم صالح ضامن، بغداد ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۴) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، رسالة الطیف، چاپ عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
(۱۵) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، کشف الغمّة فی معرفة الائمّة، چاپ هاشم رسولی محلاّ تی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۶) علی بن عیسی بهاءالدین اربلی، با ترجمه فارسی به نام ترجمه المناقب، از علی بن حسین زوارئی، با مقدمه ابوالحسن شعرانی، چاپ ابراهیم میانجی، قم ۱۳۶۴ ش.
(۱۷) محمد بن حسن حرّعاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
(۱۸) محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۱۹) محمد باقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ ۱۳۹۲.
(۲۰) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، چاپ بهمن کریمی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۱) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰.
(۲۲) نورالله بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، چاپ مرعشی نجفی، ج ۱، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۷۷).
(۲۳) حسن صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، عراق، چاپ افست تهران.
(۲۴) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۲۱، چاپ محمد حجیری، اشتوتگارت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۵) عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج ۳، بیروت ۱۹۸۹.
(۲۶) عباس قمی، فوائد الرضویّه: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۷ ش).
(۲۷) عباس قمی، کتاب الکنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم.
(۲۸) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
(۲۹) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۰) جلال الدین محدث، تعلیقات نقض، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۳۱) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۳۲) عبدالله بن فضل الله وصّاف حضرة، تاریخ وصاف، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۶۹.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علیبن عیسی بهاءالدیناربلی»، شماره۲۱۴۲. /spanspan class=span class=/spanlightdark