• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عواقب استهزاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استهزای مؤمنان، دین و آیات الهی در دنیا و آخرت آثار و پیامدهای متعددی دارد؛ که در ذیل برخی از آنها ذکر می‌شود.




استهزای پیامبران الهی از سوی امتهای پیشین باعث شد که خداوند به سختی از آنان انتقام گرفته، آنان را دچار هلاکت دنیوی کند: «و ما یأتیهِم مِن نَبی اِلاّ کانوا بِهِ یستَهزِءون فَاَهلَکنا اَشَدَّ مِنهُم بَطشـًا و مَضی مَثَلُ الاَوَّلین».

۱.۱ - استهزاء عذاب موعود توسط مشرکان


یکی از اموری که بیشتر مشرکان به تمسخر می‌گرفتند عذاب موعود از جانب پیامبران بود؛ لیکن همان عذابی که آن را به تمسخر می‌گرفتند دامنگیر آنان شد: «فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِروا مِنهُم ما کانوا بِهِ یستَهزِءون».
همچنین در شأن نزول آیه«اِنّا‌کفَینـک المُستَهزِءین»که درباره استهزاکنندگان پیامبر اسلام است، آمده که ۵ یا ۶ نفر از آنان هر یک با اشاره جبرئیل به نوعی گرفتار بلایی شده، در دنیا نابود شدند.
[۱۱] جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۹۵.




باطل شدن اعمال از دیگر آثار استهزای آیات خدا و پیامبران الهی شمرده شده است. اینان در قیامت ثواب اعمال خود را از‌ دست داده و هیچ بهره‌ای از کارهای خیر دنیوی خود نخواهند برد:«اُولـئِک الَّذینَ کفَروا بِـایـتِ رَبِّهِم و لِقاهِ فَحَبِطَت اَعمــلُهُم فَلانُقیمُ لَهُم یومَ القِیـمَةِ وَزنـا ذلِک جَزاؤُهُم جَهَنَّمُ بِما‌کفَروا واتَّخَذوا ءایـتی و رُسُلی هُزُوا».
و جمله «فَلانُقیمُ لَهُم یومَ‌القِیـمَةِ وَزنـا» به این حقیقت اشاره دارد که بر اثر بطلان اعمال استهزاگران، آنان هیچ وزن و ارزشی در پیشگاه خداوند ندارند، یا چنان‌که برخی گفته‌اند، بر اثر بطلان اعمال آنها خداوند هیچ میزانی برای سنجش اعمال آنان بر پا نخواهد کرد.



پیامد دیگر استهزا غفلت از یاد خداست: «فَاتَّخَذتُموهُم سِخریـًّا حَتّی اَنسَوکم ذِکری و کنتُم مِنهُم تَضحَکون».
به همین سبب خداوند نیز در قیامت آنان را فراموش می‌کند: «و قیلَ الیومَ نَنسـکم کما نَسیتُم لِقاءَ یومِکم هـذا و مَأوکمُ النّارُ و ما لَکم مِن نـصِرین ذلِکم بِاَنَّکمُ اتَّخَذتُم ءایـتِ اللّهِ هُزُوًا».
و فراموشی خداوند به این است که آنان ‌را در آتش جهنم رها کند و به یاری آنان نشتابد.



مسلمانی که خداوند، پیامبر و آیات الهی را مسخره کند، از دایره ایمان خارج و مرتد خواهد شد.
بر همین اساس قرآن در آیات ۶۴‌ـ‌۶۶ سوره توبهآن دسته از مسلمانان منافق که خدا و پیامبر را مسخره می‌کردند کافر شمرده است: «قُلِ استَهزِءوا اِنَّ اللّهَ مُخرِجٌ ما تَحذَرون ولـَئِن سَاَلتَهُم لَیقولُنَّ اِنَّما کنّا نَخوضُ و نَلعَبُ قُل اَبِاللّهِ و ءایـتِهِ و رَسولِهِ کنتُم تَستَهزِءون لاتَعتَذِروا قَد کفَرتُم بَعدَ ایمـنِکم اِن نَعفُ عَن طَـائِفَة مِنکم نُعَذِّب طَـائِفَةَ بِاَنَّهُم کانوا مُجرِمین».
که در شأن نزول آیات فوق نقل‌شده که در بازگشت از جنگ تبوک گروهی از منافقان اقدام به استهزای پیامبر کردند که آیات فوق نازل شد و آنان را کافر شمرد.
استهزای خدا، پیامبر و آیات الهی در صورتی موجب ارتداد مسلمان می‌شود که از سوی شخص بالغ، عاقل و از روی قصد و جدّی باشد.



کافرانی که مؤمنان را در دنیا استهزا کرده‌اند در آخرت مورد تمسخر آنان قرار خواهند گرفت: «اِنَّ الَّذینَ اَجرَموا کانوا مِنَ‌الَّذینَ ءامَنوا یضحَکون و‌اِذا مَرّوا بِهِم یتَغامَزون... فَالیومَ الَّذینَ ءامَنوا مِنَ الکفّارِ یضحَکون عَلَی الاَرائِک ینظُرون».
بر روی بهشتیان که بر تختها تکیه زده‌اند دری از جهنم گشوده می‌شود و آنان به جهنمیان که در حال عذاب هستند می‌نگرند و به آنان می‌خندند.
[۲۴] جامع‌البیان، مج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۱۳۹.

و این استهزا، بر اثر همان تمسخری است که کافران در دنیا نسبت به مؤمنان داشتند
[۲۵] جامع‌البیان، مج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۱۳۹‌ـ‌۱۴۰.
:«هَل‌ثُوِّبَ الکفّارُ ما کانُوا یفعَلُون».



افزون بر استهزای مؤمنان، خداوند نیز کسانی که مؤمنان را مسخره کنند استهزا خواهد کرد: «اَلَّذینَ یلمِزونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ المُؤمِنینَ فِی الصَّدَقـتِ والَّذینَ لایجِدونَ اِلاّ جُهدَهُم فَیسخَرونَ مِنهُم سَخِرَ اللّهُ مِنهُم».
در آیه‌ای دیگر نیز به استهزای مؤمنان از سوی منافقان اشاره شده و در آن استهزای خداوند را از پیامدهای آن برشمرده است: «و اِذا لَقُوا الَّذینَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا و اِذا خَلَوا اِلی شَیـطینِهِم قالوا اِنّا مَعَکم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون اَللّهُ یستَهزِئُ بِهِم و یمُدُّهُم فی طُغیـنِهِم یعمَهون».

۶.۱ - نوع استهزای خداوند


در تفسیر استهزای خداوند وجوه گوناگونی بیان شده است که به آنها در ذیل اشاره می‌شود.

۶.۱.۱ - مجازات


بیشتر مفسران استهزای خداوند را مَجاز دانسته و در توجیه آن گفته‌اند: استهزای خداوند همان توبیخ و سرزنش آنان است
[۳۰] جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۱۹۱.
[۳۱] الکشاف ج‌۱، ص‌۶۶‌ـ‌۶۷‌.
، یا مراد کیفر استهزاست.
، چنان‌که از امام‌ رضا(علیه السلام)نقل شده که خداوند کسی را استهزا نمی‌کند، بلکه آنان را به جزای استهزایشان عذاب می‌کند.

۶.۱.۲ - مهلت دادن در دنیا


قول دیگر این است که استهزای خداوند همان مهلت دادن و تجدید نعمت بر ایشان است، چنان‌که قرآن در پی استهزای خداوند آورده است: «و یمُدُّهُم فی طُغیـنِهِم یعمَهون» و این معنا از آن جهت استهزا نامیده شده که آنان می‌پندارند خدا به آنان لطف کرده که به آنان مهلت داده است، حال آنکه این امهال برای افزودن بر عذاب آنان است.

۶.۱.۳ - خندیدن بهشتیان بر استهزاءگران


قول دیگر که از ابن‌ عباس نقل شده این است که این استهزا حقیقی و مربوط به قیامت است، به این صورت که خداوند دری از بهشت بر روی جهنمیان می‌گشاید و چون آنان به سوی آن روی آورند آن درب را بر رویشان بسته و دری دیگر می‌گشاید و چون به سوی آن می‌روند آن در نیز بسته می‌شود که در این هنگام مؤمنان بهشتی به آنان می‌خندند.



کسانی که پیامبر و مؤمنان را در دنیا به استهزا گرفته‌اند در آخرت به شدت از کار خود پشیمان و بر کوتاهی خود در انجام دادن کارهای نیک و ترک استهزا دچار حسرتند: «یـحَسرَتی عَلی ما فَرَّطتُ فی جَنـبِ اللّهِ و اِن کنتُ لَمِنَ السّـخِرین».
کوتاهی این گروه در انجام کارهای خیر و ترک اعمال ناروا به قدری است که حتی خداوند نیز واژه حسرت را درباره آنان به‌کار برده، می‌گوید: «یـحَسرَةً عَلَی العِبادِ ما یأتیهِم مِن رَسول اِلاّ کانوا بِهِ یستَهزِءون».

۷.۱ - معنای حسرت بندگان


یعنی حسرت و پشیمانی بر چنین بندگانی باد که زمینه هدایت برای آنان فراهم بوده؛ ولی به جای آن به استهزای پیامبران الهی پرداختند.
در اینکه اهل حسرت در این آیه و مانند آن کیان‌اند و مورد حسرت چه کسانی هستند، اقوال متعددی در بین مفسران است.
[۴۰] جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۴‌ـ‌۵.




کیفر استهزاگران انبیا و آیات الهی و مؤمنان، جهنم است: «ذلِک جَزاؤُهُم جَهَنَّمُ بِما کفَروا واتَّخَذوا ءایـتی ورُسُلی هُزُوا».
و برای آنان عذابی دردناکو خوارکننده است:«اُولـئِک لَهُم عَذابٌ مُهین».
عذابی که هیچگاه از آن خارج نشده و عذر آنان نیز پذیرفته نخواهد شد: «فَالیومَ لایخرَجونَ مِنها و لا هُم یستَعتَبون».
و در برابر فریاد آنان برای خروج، با لحنی تحقیر کننده به خاموشی فراخوانده خواهند شد:«رَبَّنا اَخرِجنا مِنها فَاِن عُدنا فَاِنّا ظــلِمون قالَ اخسَـوا فیها و لاتُکلِّمون اِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِن عِبادی یقولونَ رَبَّنا ءامَنّا... فَاتَّخَذتُموهُم سِخریـًّا».
نه اعمالی که در دنیا انجام داده‌اند بر ایشان سودی خواهد داشت و نه یاورانی که غیر از خدا برای خود برگزیده‌اند: «و لایغنی عَنهُم ما کسَبوا شَیـًا و لا مَا اتَّخَذوا مِن دونِ اللّهِ اَولِیاءَ و لَهُم عَذابٌ عَظیم».، ازاین‌رو آنان در آخرت هیچ کمک و یاوری نخواهند داشت: «ما لَکم مِن نـصِرین ذلِکم بِاَنَّکمُ اتَّخَذتُم ءایـتِ اللّهِ هُزُوًا».


 
۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۸-۷.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۱۰.    
۳. هود/سوره۱۱، آیه۸.    
۴. نحل/سوره۱۶، آیه۳۴.    
۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۱.    
۶. زمر/سوره۳۹، آیه۴۸.    
۷. غافر/سوره۴۰، آیه۸۳.    
۸. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۳.    
۹. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۶.    
۱۰. حجر/سوره۱۵، آیه۹۵.    
۱۱. جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۹۵.
۱۲. مجمع‌البیان ج‌۶‌، ص‌۵۳۳‌‌۵۳۴.    
۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۶-۱۰۵.    
۱۴. مجمع‌البیان ج۶‌، ص۷۶۷.    
۱۵. تفسیرنمونه ج۱۲، ص‌۵۶۲.    
۱۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۰.    
۱۷. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۵-۳۴.    
۱۸. مجمع‌البیان ج۹، ص۱۲۱.    
۱۹. المیزان ج۱۸، ص۱۸۰.    
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۶۶-۶۴.    
۲۱. مجمع‌البیان ج‌۵، ص‌۷۰‌‌۷۱.    
۲۲. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۳۰-۲۹.    
۲۳. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۳۵-۳۴.    
۲۴. جامع‌البیان، مج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۱۳۹.
۲۵. جامع‌البیان، مج‌۱۵، ج‌۳۰، ص‌۱۳۹‌ـ‌۱۴۰.
۲۶. المیزان ج‌۲۰، ص‌۲۴۰.    
۲۷. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۳۶.    
۲۸. توبه/سوره۹، آیه۷۹.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵-۱۴.    
۳۰. جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۱۹۱.
۳۱. الکشاف ج‌۱، ص‌۶۶‌ـ‌۶۷‌.
۳۲. التبیان ج‌۵، ص‌۲۶۷.    
۳۳. مجمع‌البیان ج‌۱، ص‌۱۴۱.    
۳۴. التوحید ص‌۱۶۳.    
۳۵. نورالثقلین ج‌۱، ص‌۳۵.    
۳۶. مجمع‌البیان ج‌۱، ص‌۱۰۸.    
۳۷. مجمع‌البیان ج‌۱، ص‌۱۰۹.    
۳۸. زمر/سوره۳۹، آیه۵۶.    
۳۹. یس/سوره۳۶، آیه۳۰.    
۴۰. جامع البیان، مج‌۱۲، ج‌۲۳، ص‌۴‌ـ‌۵.
۴۱. التبیان ج‌۸، ص‌۴۵۴.    
۴۲. مجمع البیان ج‌۸، ص‌۶۵۹.    
۴۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۶.    
۴۴. توبه/سوره۹، آیه۷۹.    
۴۵. جاثیه/سوره۴۵، آیه۹.    
۴۶. هود/سوره۱۱، آیه۳۹.    
۴۷. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۵.    
۴۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۰-۱۰۷.    
۴۹. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۰.    
۵۰. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۴-۳۳.    
۵۱. انعام/سوره۶، آیه۷۰.    




دانشنامه موضوعی قرآن    



جعبه ابزار