عوامل اعتقاد به تثلیث (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
قرآن کریم از عواملی نام برده است که باعث عقیده مسیحیان به
تثلیث شده است.
پیروی از
عقاید پیشینیان گمراه، عامل اعتقاد بعضی از
مسیحیان به تثلیث است.
•قل یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم غیر الحق ولاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل واضلوا کثیرا وضلوا عن سواء السبیل (بگو اى اهل كتاب در
دین خود بناحق گزافهگويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى (از مردم) را گمراه كردند و (خود) از راه راست منحرف شدند نرويد.)
منظور از «قوم قد ضلوا» پیشوایان گمراه یهودیان و مسیحیان است که اهل کتاب از آنان در بدعتهایی که با هواهای نفسانی خویش ایجاد کرده بودند
تقلید کورکورانه مینمودند.
«((غالى)) (با غین نقطه دار) کسى را گویند که از حد
تجاوز کرده و مرتکب
افراط شود، کما اینکه در مقابل آن ((قالى )) (با قاف ) کسى را گویند که
تفریط و کوتاهى کرده باشد، این آیه خطاب دیگرى است به
رسول الله (صلى الله علیه و آله )، در این خطاب به آن جناب دستور مى دهد که اهل کتاب را دعوت کند به اینکه در دین خود مرتکب غلو و افراط نشوند، چون اهل کتاب مخصوصا نصارا به این بلیه و
انحراف در عقیده مبتلا بودند، آرى دینى که از طرف پروردگار نازل شده باشد و
کتب آسمانی آنرا بیان کنند نشانه اش این است که در درجه اول
توحید را بر بشر عرضه کرده باشد، و شریک را از خدا نفى کند، دینى است که بشر را از انباز گرفتن براى خداوند و
پرستش بت نهى کند، و
یهود و نصارا داراى چنین دینى نیستند، چون این دو طایفه نیز براى خدا انباز گرفتند مخصوصا نصارا که رسوائى و شناعتشان از یهود بیشتر است ، گر چه در کیش یهودیهاى امروز چیزى که مستقیما
شرک باشد دیده نمى شود.»
پیروی
اهل کتاب از پیشوایان هواپرست هم یکی دیگر از عوامل اعتقاد به تثلیث می باشد.
•قل یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم غیر الحق ولاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل واضلوا کثیرا وضلوا عن سواء السبیل ((بگو اى اهل كتاب در دين خود به ناحق گزافهگويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى (از مردم) را گمراه كردند و (خود) از
راه راست منحرف شدند نرويد.)
«و از آنجا که سرچشمه غلو غالبا پیروی از هوا و
هوس گمراهان است، برای تکمیل این سخن میفرماید: «از هوسهای اقوامی که پیش از شما گمراه شدند و بسیاری را نیز
گمراه کردند و از راه مستقیم منحرف گشتند، پیروی نکنید» «و لاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا کثیرا و ضلوا عن سواء السبیل».
این جمله، در حقیقت اشاره به چیزی است که در
تاریخ مسیحیت نیز منعکس است که مساله تثلیث و غلو درباره مسیح علیهالسّلام در قرون نخستین مسیحیت در میان آنها وجود نداشت، بلکه هنگامی که
بت پرستان هندی و مانند آنها به آئین مسیح علیهالسّلام پیوستند، چیزی از بقایای آئین سابق خود را که تثلیث و شرک بود به مسیحیت افزودند...»
گزافه گویی و غلو مسیحیان در دین خویش، باعث اعتقاد به تثلیث در بین آنها شده است.
•یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم ولاتقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته القـیهآ الی مریم وروح منه فـامنوا بالله ورسله ولاتقولوا ثلـثة انتهوا..(اى اهل كتاب در دين خود
غلو مكنيد و در باره خدا جز (سخن) درست مگوييد مسيح
عیسی بن مریم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد (خدا) سهگانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است.)
«ظاهر این
خطاب (البته به قرینه اینکه در این خطاب در باره مسیح علیهالسّلام سخن گفته شده این است که مورد خطاب خصوص نصارا باشد نه عموم
ا هل کتاب و اگر نصارا را به عنوان اهل کتاب (که عنوانی است مشترک بین یهود و نصارا) مورد خطاب قرار داد، برای اشاره به این حقیقت است که نصارا بدان جهت که اهل کتابند باید از حدودی که خدای تعالی نازل کرده و در کتب آسمانیش بیان فرموده تجاوز نکنند و یکی از آن حدود همین مساله مورد بحث است و آن اینکه در باره خدای تعالی به جز حق چیزی نگویند.
البته این امکان نیز هست که بگوئیم : خطاب متوجه
یهود و نصارا هر دو است، برای اینکه یهودیان نیز مانند نصارا در دین خود غلو کردند و در باره خدای تعالی سخنان غیر حقی گفتند، همچنانکه
قرآن یکی از سخنان یهود را حکایت کرده میفرماید: ( (و قالت الیهود عزیربن الله)).»
•لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلـثة وما من الـه الا الـه وحد وان لم ینتهوا عما یقولون لـیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم• قل یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم غیر الحق ولاتتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل واضلوا کثیرا وضلوا عن سواء السبیل (كسانى كه (به
تثلیث قائل شده و) گفتند خدا سومين (شخص از) سه (شخص يا سه
اقنوم ) است قطعا
کافر شدهاند و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مىگويند باز نايستند به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد •بگو اى اهل كتاب در دين خود بناحق گزافهگويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى (از مردم) را گمراه كردند و (خود) از راه راست منحرف شدند نرويد.)
«(و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا کثیرا و ضلوا عن سواء السبیل)
این جمله در حقیقت
اشاره به چیزی است که در
تاریخ مسیحیت نیز منعکس است که مساله تثلیث و غلو درباره مسیح علیهالسّلام در قرون نخستین مسیحیت در میان آنها وجود نداشت بلکه هنگامی که بت پرستان هندی و مانند آنها به آئین مسیح علیهالسّلام پیوستند، چیزی از بقایای آئین سابق را که تثلیث و
شرک بود به مسیحیت افزودند و لذا میبینیم که ثالوث هندی (
ایمان به خدایان سه گانه
برهما ، فیشنو، سیفا) از نظر تاریخی قبل از تثلیث مسیحیت بوده است و در حقیقت این انعکاسی از آن است، در آیه ۳۰ سوره توبه نیز پس از ذکر غلو یهود و نصاری درباره
عزیر و
مسیح علیهالسّلام میخوانیم یضاهئون قول الذین کفروا من قبل : ((گفتار آنها شبیه سخنان کافران پیشین است.) )
در این عبارت دو بار جمله ضلوا درباره کفاری که اهل کتاب، غلو را از آنها
اقتباس کردند تکرار شده است، این تکرار ممکن است به خاطر تاکید بوده باشد و یا به خاطر اینکه آنها قبلا گمراه بودند و بعد که با تبلیغات خود دیگران را نیز گمراه کردند به گمراهی جدیدی افتادند، زیرا کسی که سعی میکند دیگران را هم به گمراهی بکشاند در حقیقت از همه کس گمراهتر است، چرا که نیروهای خود را در مسیر بدبختی خویش و دیگران تلف کرده و بار مسئولیت گناهان دیگران را نیز بر دوش کشیده است.»
غلو در عظمت حضرت عیسی علیهالسّلام، یکی از عوامل
اعتقاد به تثلیث است.
•اتخذوا احبارهم ورهبـنهم اربابا من دون الله والمسیح ابن مریم ومآ امروا الا لیعبدوا الـها وحدا لا الـه الا هو سبحـنه عما یشرکون (اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست منزه است او از آنچه
وی شريك مىگردانند.)
از
امام باقر علیهالسّلام درباره آیه «اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله و المسیح بن مریم» روایت شده است: اما مسیح را نافرمانی کردند و او را در اندیشه خود تا آنجا بزرگ دانستند که گمان کردند او
معبود و
فرزند خداست و گروهی از آنان گفتند: وی یکی از سه معبود است و گروهی گفتند: او خداست.
شخصیت فوق العاده عیسی علیه السلام، زمینه غلو و
گرایش مسیحیان به تثلیث شد.
•یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم ولاتقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته القـیهآ الی مریم وروح منه فـامنوا بالله ورسله ولاتقولوا ثلـثة...(اى اهل كتاب در
دین خود غلو مكنيد و در باره خدا جز (سخن) درست مگوييد مسيح
عیسی بن مریم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى
مریم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد (خدا) سهگانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر استخدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است .)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «عوامل اعتقاد به تثلیث».