• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرینه شخصی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انحصار قرینه بودن یک چیز به مورد یا شخص خاص زا قرینه شخصی گویند.



قرینه شخصی، مقابل قرینه نوعی بوده و به قرینه‌ای گفته می‌شود که قرینه بودنش به مورد یا شخص خاصی منحصر است و در غیر آن، ویژگی قرینه بودن را ندارد،

۱.۱ - مثال

مثل این که مولا به عبد خود بگوید: «اکرم رجلا»، سپس خود مولا تصریح کند که در انجام این کار آزاد هستی و هر کسی چه زن و چه مرد را که خواستی، می‌توانی اکرام کنی، یا این که، عبد این تخییر را از عادت مولا به دست آورد.
یا مثل این که مولا بگوید: «اکرم العلما» سپس بگوید: «زید لیس بعالم»، در حالی که واقعاً زید عالم است. این جمله دوم ( حاکم ) را چون بر جمله اول ( محکوم ) نظارت خاص دارد و مربوط به آن است، قرینه شخصی برای جمله اول تلقی می‌کنند؛
بنابر این، حکومت ، بر قرینه شخصی بودنِ یکی از دو دلیل بر دیگری دلالت می‌کند.
[۱] صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۷، ص۱۶۵.
[۳] محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۴۲۱.



۱. صدر، محمد باقر، بحوث فی علم الاصول، ج۷، ص۱۶۵.
۲. سیستانی، علی، الرافد فی علم الاصول، ص۲۳.    
۳. محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۴۲۱.
۴. خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۳۶۴.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «قرینه شخصی».



جعبه ابزار