• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قصاص جراحت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیشتر فقهای شیعه و عامه، عمدی بودن جنایت ، مسلمان بودن و حریّت زیان دیده و بزهکار را برای قصاص شرط کرده و در اجرای قصاص هم تساوی در اندازه جراحت را ضروری دانسته‌اند.



قصاص جراحتها، از جمله قوانین و احکام خداوند در تورات است که برای بنی اسرائیل فرموده است.
انا انزلنا التورة... • وکتبنا علیهم فیها... والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون (ما تورات را كه در آن رهنمود و روشنايى بود نازل كرديم...•و در (تورات) بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مى‌باشد و زخمها (نيز به همان ترتيب) قصاصى دارند و هر كه از آن (قصاص) درگذرد پس آن كفاره (گناهان) او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده ‌اند آنان خود ستمگرانند.)
«سیاق این آیه مخصوصا با در نظر گرفتن جمله : (( و الجروح قصاص )) دلالت دارد بر اینکه مراد از این آیه بیان حکم قصاص در اقسام مختلف جنایات یعنى قتل نفس و قطع عضو و زخم وارد آوردن است بنابراین زمینه جمله : (( النفس بالنفس )) و مقابله در آن و در سایر جمله ها بین مقتص له و مقتص به واقع شده و خلاصه میخواهد بفرماید در باب قصاص نفس در مقابل نفس و چشم در مقابل چشم و بینى در مقابل بینى قرار مى گیرد و همچنین هر عضوى که جانى از یک انسان سلب کند همان عضو از خودش گرفته مى شود پس حرف (( باء )) در همه این جملات باء مقابله است...»
«بنابراين، حكم قصاص به طور عادلانه و بدون هيچ گونه تفاوت از نظر نژاد و طبقه اجتماعى و طايفه و شخصيت اجرا مى‌گردد، و هيچ گونه تبعيضى در آن از اين جهات راه ندارد (البته اين حكم مانند ساير احكام اسلامى داراى شروط و مقرراتى است كه در كتب فقهى آمده است؛ زيرا اين حكم اختصاصى به بنى‌اسرائيل نداشته، در اسلام نيز نظير آن وجود دارد چنان كه در آيه قصاص در سوره «بقره»، آيه ۱۷۸ ذكر شد).
اين آيه، به تبعيض‌هاى ناروائى كه در آن عصر وجود داشت، پايان مى‌دهد.
به طورى كه از بعضى تفاسير استفاده مى‌شود، در ميان دو طايفه يهود « مدينه » در آن عصر نابرابرى عجيبى وجود داشت:
اگر فردى از طايفه « بنى النضير » فردى از طايفه « بنى قريظه » را مى‌كشت قصاص نمى‌شد.
ولى به عكس اگر كسى از طايفه «بنى قريظه» فردى از طايفه «بنى النضير» را به قتل مى‌رساند، كشته مى‌شد.
هنگامى كه اسلام به «مدينه» آمد، «بنى قريظه» در اين باره از پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال كردند، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خون‌ها با هم فرق ندارد، طايفه «بنى النضير» زبان به اعتراض گشودند كه مقام ما را پائين آوردى.
آيه فوق نازل شد و به آنها اعلام كرد كه نه تنها در اسلام، در آئين يهود نيز اين قانون به طور مساوى وجود داشته است.»


حکم قصاص جراحتها در اسلام نیز از سوی پروردگار در قرآن نازل شده است.
وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون (و در (تورات) بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مى ‌باشد و زخمها (نيز به همان ترتيب) قصاصى دارند و هر كه از آن (قصاص) درگذرد پس آن كفاره (گناهان) او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده ‌اند آنان خود ستمگرانند.)
گرچه آیات مزبور بیانگر حکم قصاص در تورات است، ولی فقهای اسلام بر جریان همین حکم در بین مسلمانان اتفاق نظر دارند.
«فَمَن تَصدَّقَ بِهِ فَهُوَ کفَّارَةٌ لَّهُ ...
یعنى کسى که از اولیاى قصاص مثلا ولى مقتول و یا خود مجنى علیه که چشمش و یا عضو دیگرش را از دست داده و یا جراحتى برداشته از جرم جنایتکار بگذرد و او را ببخشد و از قصاص که حق او است صرف نظر کند این چشم پوشى کفاره گناهان او و یا کفاره جرم و جنایت جانى مى شود.
و از زمینه گفتار آیه بر مى آید که چیزى در تقدیر آن هست و تقدیر کلام چنین است (( فان تصدق به من له القصاص فهو کفارة له )) یعنى اگر صاحب حق قصاص تصدق کند و صرف نظر نماید همین عمل کفاره اوست و (( ان لم یتصدق فلیحکم صاحب الحکم بما انزل الله و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون : یعنى و اگر صاحب حق قصاص ، از قصاص صرف نظر نکرد صاحب حکم قاضى باید طبق آن دستورى که خدا در قصاص نازل کرده حکم کند و آن حاکم و قاضى که طبق ما انزل الله حکم نکند از ستمکاران است . با این بیان دو نکته روشن مى شود اول اینکه حرف (( واو )) در جمله : (( و من لم یحکم )) حرف عطف است و جمله را عطف مى کند بر جمله (( من تصدق )) نه اینکه حرف استینافى باشد همچنانکه حرف (( فاء )) در جمله (( فمن تصدق فاء )) تفریع است که مفصل مطلب را بر مجمل آن تفریع مى کند نظیر آیه قصاص که مى فرماید: (( فمن عفى له من اخیه شى ء فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان )) . »


عدم حکم براساس قانون قصاص جراحتها، موجب قرار گرفتن در زمره ظالمان است.
وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون.
«یهود کسانی بودند که به آنچه خداوند درباره قصاص حکم فرموده بود عمل نمی کردند.»
«چه ظلمى از اين بالاتر كه ما گرفتار احساسات و عواطف كاذبى شده و از شخص قاتل به بهانه اين كه خون را با خون نبايد شست، به كلّى صرف‌نظر كنيم، دست قاتلان را براى قتل‌هاى ديگر باز گذاريم و به افراد بى‌گناه از اين رهگذر ظلم و ستم كنيم.
بايد توجه داشت كه در « تورات » كنونى نيز در فصل ۲۱ «سفر خروج» اين حكم آمده است، آنجا كه مى‌گويد: «و اگر اذيتى ديگر رسيده باشد آنگاه، جان عوض جان بايد داده شود، چشم عوض چشم، دندان به عوض دندان ، دست به عوض دست، پا به عوض پا، سوختن به عوض سوختن، زخم به عوض زخم ، لطمه به عوض لطمه».
لازم به يادآورى است كه در آيه پيش، آمده بود: كسانى كه حكم به غير ما انزل اللَّه مى‌كنند، كافرند و در اين آيه مى‌گويد: ظالم و ستمگرند، و اين شايد به دو لحاظ باشد، از نظر اعتقادى كفر ، و از نظر رابطه انسانى، ظلم و ستم به ديگران.»


عفو و گذشت از قصاص جراحت، پسندیده و موجب آمرزش و تکفیر گناهان می باشد.
وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین والانف بالانف والاذن بالاذن والسن بالسن والجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفارة له ومن لم یحکم بما انزل الله فاولـئک هم الظــلمون.
«بايد توجه داشت: ضمير «بِهِ» به قصاص بر مى‌گردد، گويا اين قصاص را « عطيه » اى قرار داده كه به شخص جانى بخشيده است.
تعبير به «تَصَدَّقَ» و همچنين وعده عفوى كه خداوند به چنين كسى داده، همگى براى تشويق به عفو و گذشت است؛ زيرا شك نيست كه قصاص هرگز نمى‌تواند آنچه را انسان از دست داده به او باز گرداند، تنها يك نوع آرامش موقت به او مى‌دهد.
ولى وعده عفو خدا مى‌تواند به طور كلّى آنچه را او از دست داده به صورت ديگرى جبران كند و به اين ترتيب باقى‌مانده ناراحتى از قلب و جان او برچيده شود و اين رساترين تشويق براى چنين اشخاص است.
در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «كسى كه عفو كند، خداوند به همان اندازه از گناهان او مى‌بخشد».»


۱. مائده/سوره۵، آیه۴۴.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۳. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۳۴۴.    
۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۶۳.    
۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۹۷.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۷. زبدة البیان، محقق اردبیلی، ج۱، ص۶۷۹.    
۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۶۴.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۱۰. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۳۴۵.    
۱۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۹۹-۵۰۰.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۱۳. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۳، ص۳۴۴.    
۱۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۹۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «قصاص جراحت».    



جعبه ابزار