محمد بن سلیمان تنکابنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد بن
سلیمان تنکابنی (۱۲۳۴ یا ۱۲۳۵ه.ق-۱۳۰۲ه.ق)،
فقیه، ادیب، شاعر، مفسر و رجالی شیعی در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود.
محمد تنکابنی،
علوم دینی را در
ایران و
عراق نزد بزرگان آموخته و از شاگردان
شیخ مرتضی انصاری،
صاحب ضوابط،
شیخ محمدحسن نجفی،
سید محمدباقر شفتی،
ملا آقا دربندی و علمای دیگر به شمار میرود. میرزای تنکابنی، دانشمندی فاضل و جامع معقول و منقول بود که در جوانی به
درجه اجتهاد نایل شد. از ایشان تالیفاتی در
فقه،
رجال و
تفسیر برجای مانده، مهمترین اثرش کتاب
قصص العلماء است که زندگینامه و
شرح حال بیش از ۱۵۰ تن از علمای شیعه را جمعآوری نموده است.
محمد بن
سلیمان تنکابنی در ۱۲۳۴ یا ۱۲۳۵ه.ق. به دنیا آمد.
خاندان او از علما بودند و پدرش،
میرزا سلیمان تنکابنی، و مادرش از سادات امام جمعه
اصفهان بود.
هیچیک از منابع، به محل تولدش اشاره نکردهاند. شاید اشتهار او به تنکابنی حاکی از محل تولدش باشد. اما مطابق آنچه خود نگاشته، در روستای
سلیمانآباد از توابع
شهرستان تنکابن به دنیا آمده است.
محمد تنکابنی، کودکی و نوجوانی را در تنکابن گذرانید و
ادبیات عربی و
منطق را نزد پدر و دو دایی خود فرا گرفت. او از چنان استعداد بالایی برخوردار بود که همزمان، بر کتابهای
سیوطی و
جامی تعلیقه نوشت. پس از ارتحال پدرش، به
قزوین و سپس به
تهران مهاجرت کرد و در محضر فرزانگان برجسته آن زمان، تحصیلاتش را ادامه داد.
ایشان چندی بعد عازم اصفهان گردید و از محفل درسی اساتید نامی آن شهر بهرهمند گردید.
همزمان با تحصیل آیتاللّه تنکابنی در اصفهان، خبر حمل جنازه مرحوم پدرش (که مدتی در تنکابن بهطور امانت به خاک سپرده شده بود) به
عتبات عالیات، به ایشان رسید.
با شنیدن این خبر، خود را به
کرمانشاه رسانید و همراه جنازه پدر راهی
نجف اشرف گردید. پس از خاکسپاری پدر، فرصت پیش آمده را مغتنم شمرد و در عتبات عالیات به ادامه تحصیل پرداخت. فقه و
اصول و رجال را عمدتاً نزد سید ابراهیم موسوی قزوینی، صاحب ضوابط الاصول، آموخت و در درس استادانی چون شیخ محمدحسن نجفی صاحب
جواهر الکلام و سید محمدباقر شَفتی معروف به حجةالاسلام، و ملا آقا دربندی حاضر شد و از ایشان و استادان دیگر
اجازه روایت گرفت.
و در جوانی به مقام اجتهاد و استادی نایل گردید.
تنکابنی با علمایی چون
میرزا محمدباقر خوانساری، مؤلف
روضات الجنّات، هممباحثه بود.
میرزای تنکابنی، دانشمندی فاضل و جامع معقول و منقول بود و در موضوعات مختلف، تالیف داشت. ایشان، زمان رسیدن به استنباط
احکام و درجه اجتهاد را خود، چنین نگاشته است: «این فقیر، در بیست و سه سالگی به استخراج مسایل پرداختم».
بسیاری از علما و اساتید بزرگ، مراتب علمی و اجتهاد ایشان را تایید و امضا کردند، که در اینجا فقط به فرازهایی از اجازه اجتهاد سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابط، به ایشان، بسنده میکنیم:
«... ان جناب العالم العامل و الفاضل الکامل بحرالحقایق و کنزالدقایق، منبع الافاضات و ینبوع الفیوضات، معدن المنطوق و المفهوم، و مخزن المنثور و المنظوم، المحقق
فی الفروع و الاصول، و المدقق
فی المعقول و المنقول، وحید زمانه و فرید اوانه، علامت العلماء الاعلام و نخبت الفضلاء الکرام، ذاالفضل العظیم و الطبع
السلیم و الفهم المستقیم، حاوی المحامد و الماثر و جامع المکارم و المفاخر ولدنا العزیز الروحانی جناب الآقامیرزا محمد التنکابنی... بلغ مرتبت الاستنباط و درجت الاجتهاد...».
علامه تنکابنی، سالها در
حوزه علمیه کربلا به تدریس و تحقیقات علمی اشتغال داشت، تا اینکه بر اثر تهاجم وهابیها به
کربلا و قتل و کشتار دوستداران
اهل بیت (علیهمالسلام)، ناچار شد به ایران باز گردد.
این استاد و مجتهد جوان، مدتی در قزوین ماندگار شد و به تدریس و تربیت طلاب پرداخت. ایشان هم چنین با اقامه
نماز جماعت در مسجد جامع قزوین و
خطابه و منبر، در جهت
ارشاد و
هدایت مردم انجام وظیفه کرد، اما با گذشت یکسال و اندی از توقف ایشان در قزوین، بیماری «وبا» بروز و شدت پیدا کرد و چنان وحشتی در میان مردم افتاد که اکثر ساکنان قزوین از آن دیار گریختند. آیتاللّه تنکابنی نیز در پی آن، جهت دیدار با مادرش راهی تنکابن گردید.
هر چند آیتاللّه تنکابنی در سفر به تنکابن، قصد داشت، بعد از دیدار با ارحام، به قزوین مراجعت کند، اما با اصرار و ممانعت برخی از بزرگان و اعیان منطقه مواجه و ناگزیر از اقامت شد. آنها برای جلب موافقت و تشویق آیتاللّه تنکابنی برای اقامت، حاضر شدند هزینه احداث یک مدرسه علمیه را در
سلیمانآباد بپردازند، که این امر در زمانی کوتاه تحقق یافت و جویندگان علم و دانش از محضر آن عالم بهرهمند گردیدند.
علامه تنکابنی در کنار تدریس و تربیت طلاب، دست به یک حرکت تبلیغی و ارشادی زد و با اعزام مبلغ به روستاهای منطقه،
احکام دینی و شعائر مذهبی را در میان مردم ترویج داد.
از برکت حضور و کرسی درس آیتاللّه تنکابنی در
سلیمانآباد، دهها عالم و مجتهد، نویسنده و مبلغ دینی تربیت و رشد پیدا کردند. ایشان با تمام وجود، در پرورش طلاب همت گماشت و بخشی از اموال و مزارع شخصی که از پدر به ارث برده بود را وقف هزینه طلاب علوم دینی و مدرسین کرد.
بزرگانی چون پدرش ملا
سلیمان تنکابنی، شیخ مرتضی انصاری، سید ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، آقا سید رضی قزوینی، آخوند ملا جعفر شیرازی، ملا عبدالکریم ایروانی شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهرالکلام و سید محمدباقر شفتی|سید محمدباقر شَفتی معروف به حجة
الاسلام، و ملا آقا دربندی و.... از اساتید علامه تنکابنی بودند.
آیتاللّه تنکابنی شاگردانی نیز تربیت کرد از جمله:
سید علی قزوینی از علمای معروف قزوین و از خویشان صاحب ضوابط، آقا
سید احمد کیسُمی و حاج شیخ
محمد طهرانی،
میرزا محمدحسن تنکابنی، ملا علی اشکوری، ملا عبدالعلی مرجانی طالقانی و....
علامه تنکابنی از جهات علمی و عملی، کامل و خود ساخته بود، و در طول زندگیش زهد و پارسایی را شعار خود ساخته و از مال دنیا چیزی نیندوخت، با اینکه در منطقه تنکابن مرجعیت تامه داشت، اما آنچه از
وجوهات به دستش میرسید، همه را به مصرف طلاب و نیازمندان میرسانید.
ایشان در این ارتباط، به قلم خود چنین نگاشته است: «در مقام جمع مال برنیامدم، ابواب آمد و شد را به روی خود بستم و خویش را محض برای تدریس و تالیف و اعمال و قواعد فکریه مقرر داشتم».
آیتاللّه تنکابنی در زمینه های علمی مختلفی چون ادبیات عربی، شعر،
اصول فقه،
فقه،
درایه، خلاف، تفسیر،
کلام و
فلسفه آثاری شامل تألیف،
شرح، حاشیه و ترجمه دارد که بنا بر نقل خود او به بیش از ۱۷۱ اثر میرسد.
مشهورترین اثر آیتاللّه تنکابنی کتاب قصص العلماء است.
تبریزی خیابانی
این کتاب را ستوده است.
این کتاب شامل زندگینامه ۱۵۳ تن از علمای شیعه است که اغلب آنان از مشایخِ اجازه و اصحاب تألیف قرن سوم تا اواخر قرن سیزدهماند و بیش از شصت درصد آنان به
دوره صفویه و پس از آن تعلق دارند. بعلاوه، چنانچه تنکابنی اشاره کرده،
شرححال شمار زیادی از عالمان نیز به مناسبت ذکر شده است.
تنکابنی چهارمین زندگینامه را به معرفی تفصیلی خود و آثارش اختصاص داده است.
وی در این کتاب علاوه بر
شرح حال علما و بیان پارهای نصایح و مواعظ در ضمن آنها، مناظرات و حکایاتی بدیع از دانشمندان نقل کرده و به
شرح حال کسانی مانند
سید علی محمد باب و
شیخ احمد اَحسایی و نقد و رد آرای آنان پرداخته است.
قصص العلماء به فارسی است و به تعبیر مؤلف، این کتاب حاصل محفوظات، شنیدهها و تتبع پنجاه ساله اوست که در ۱۲۹۰ در مدت سه ماه نوشته است.
برخی از مطالب آن نیز با کتاب مختصر وی در همین زمینه به نام
تذکره العلماء مشترک است.
به نوشته برخی مؤلفان مطالب این کتاب بدون نظم و ترتیب است،
اما تنکابنی توضیح داده که در این کتاب از نظم خاصی پیروی کرده است.
آیتاللّه تنکابنی، کتاب قصص العلماء را با
شرححال علمای زمان خویش، و مقدّم بر همه، یکی از استادان اجازهاش به نام
سید ابراهیم بن سید محمدباقر موسوی، صاحب ضوابط الاصول، آغاز کرده و کوشیده است تا زندگینامهها را به ترتیب اجازات و دورههای زمانی از عصر مؤلف به قبل تنظیم کند،
چنانکه مرسوم مؤلفان اجازات (مثلاً
لؤلؤة البحرین بحرانی) بوده است.
با اینهمه وی از روش خود، بویژه پس از گزارش احوال
نصیرالدین طوسی (شماره ص۱۰۰)، عدول کرده و سرانجام قصص العلماء را با زندگینامه
سید نعمتاللّه جزایری، از علمای قرن یازدهم، به پایان برده است.
قصص العلماء نخستینبار در ۱۲۹۰، سال نگارش کتاب، همراه با
سبیل النجاه (اثری مختصر از مؤلف در گزارش گفتگوی تفصیلی وی با شخصی مسیحی (فرنگی) در تنکابن، برای اثبات
نبوت پیامبر اکرم)، در
تهران چاپ شد و پس از آن نیز بارها، چه جداگانه و چه همراه با آثار دیگر، در جاهای مختلف، بدون تصحیح انتقادی، به چاپ رسید.
برخی دیگر از آثار تنکابنی عبارتاند از:
بدایع الاحکام فی شرح شرایع الاسلام؛ آداب المناظره؛
لسان الصدق، در علم اصول؛
شرح بر
وجیزه شیخ بهایی، در علم درایه؛ تعلیقه بر
قوانین؛ حاشیه بر کتاب ریاض معروف به
شرح کبیر؛
الفوائد فی اصول الدّین؛ منظومه الفیه، درباره نبوت خاصه؛ فقه منظوم به
زبان عربی؛
توشیح التفسیر. از این میان چهار اثر اخیر به چاپ رسیده است.
اکلیل المصائب،
التاسیسات.
بنا به نوشته
شیخ آقا بزرگ تهرانی به نقل از فرزند آن مرحوم، آیتالله تنکابنی، در ۲۸
جمادی الآخره ۱۳۰۲ه.ق. درگذشت و در روستای
سلیمانآباد تنکابن به خاک سپرده شد.
آرامگاه آن مرحوم اکنون در مسجد جامع
سلیمانآباد، مورد احترام و مزار اهالی محل است.
(۱) آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه.
(۲) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر والآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ش.
(۳) بغدادی، اسماعیل، هدیة العارفین، ج ۲، در حاجی خلیفه، ج ۶.
(۴) تبریزی خیابانی، علی، علماء معاصرین، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
(۵) تنکابنی، محمد بن
سلیمان، قصص العلماء، تهران: انتشارات علمیه
اسلامیه (بی تا).
(۶) دایره المعارف تشیع، زیرنظر احمد صدر حاج سیدجوادی، کامران فانی، و بهاءالدین خرمشاهی، تهران ۱۳۶۶ ش ـ، ذیل «تنکابنی، میرزامحمد» (از محمدحسین روحانی).
(۷) مدرّس تبریزی.
(۸) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ش.
(۹) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
•
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن سلیمان تنکابنی»، شماره۳۹۵۱. •
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «علامه میرزا محمد تنکابنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۱/۱۴.