• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مرگ ناگهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به مرگی که در غیر موعد خودش فرا رسیده است مرگ ناگهانی گفته می شود.




مرگ به معنای مردن است. لسان العرب آن را به "ضد حیات" معنا کرده است.
[۱] ابن منظور، محمد بن مکرم‏؛ لسان العرب‏، دار صادر، بیروت‏، سال: ۱۴۱۴ ق‏، چاپ سوم، ج‏۲، ص ۹۱.
برخی مرگ را به معنای "سکون" گرفته اند.
[۲] طریحی، فخر الدین؛ مجمع البحرین،‏‏ کتابفروشی مرتضوی،‏ تهران،‏ ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج‏۱، ص ۱۱۵.
التحقیق درباره معنای موت میگوید: مرگ نفی شدن حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است، پس مرگ هر چیز هم به مقتضای آن است.
[۳] مصطفوی، حسن‏؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‏، تهران‏، ۱۳۶۰ ش‏، ج‏۱۱، ص ۱۹۶.

"ناگهانی" به معنای یک دفعه و دور از انتظار واقع شدن چیزی است که این مفهوم در عربی گاهی با "ة" آخر کلمات
[۴] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‏، دمشق، بیروت‏، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق‏، چاپ: اول ج۱ ص۶۹۱.
و گاهی با کلماتی مانند: " بَغتَةً "
[۵] مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص.۱۸۹
و... افاده میشود.



در عربی برای بیان معنای "مرگ ناگهانی" از الفاظ بسیاری استفاده میشود که برخی از آنها عبارتند از: «الموت الابیض»
[۶] مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۹.
«موت رخیص»
[۷] مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۳۰۷.
«موت جهیز»
[۸] مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۰۸.
«موت دریع»
[۹] مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۰۸.
«موت ذعاف»
[۱۰] مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۲۷.
اما این اصطلاحات در قرآن کریم به کار نرفته اند.
منظور از ترکیب "مرگ ناگهانی" به گونه های گوناگونی بیان شده است برخی از مفسران مرگ ناگهانی را این گونه تبیین میکنند: ترکیب خاصی که ساختمان بدن آدمی را تشکیل می‏دهد با همه اقتضاءات محدودی که در ارکان آن هست اقتضا می‏کند که این ساختمان عمر طبیعی خود را (که چه بسا به صد و یا صد و بیست سال تحدیدش کرده‏اند) بکند، لیکن در اثر اسباب و موانعی که خارج از این بدن است انسان قبل از رسیدن به حد طبیعی حیاتش منقضی میشود که این همان "مرگ ناگهانی" است
[۱۱] طباطبائی، علامه محمد حسین؛ ترجمه: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان‏، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏، ۱۳۷۴ ش‏، چاپ پنجم، ج‏۷، ص ۱۰.
و طنطاوی در توضیح آن گفته است منظور مرگ و میر بر خلاف انتظار میباشد.
[۱۲] عاملی، ابراهیم؛‏ تفسیر عاملی، تهران، انتشارات صدوق،‏۱۳۶۰ ش‏، ج‏۸، ص ۳۶۷.
برخی مرگ ناگهانی را به مرگ زودرس یا سکته تفسیر کرده اند.




مرگ در قرآن کریم در قالبهای لفظی مختلفی آمده است از جمله آنها می توان به ماده "موت"، "هلک"، "قتل" و "وفی" اشاره کرد.
در متون دینی مرگ ناگهانی گاه به عنوان مرگ بد و عاقبت برخی گناهان به شمار میرود و گاه خداوند جهت قدرت نمایی و موعظه مردم افرادی را به مرگ ناگهانی مبتلا میکند.
در قرآن اشاره به معنای مرگ ناگهانی به وسیله چند واژه بیان شده است که اکثرا بار منفی دارد و برای عذاب و تهدید به کار میرود، این واژهها عبارتند از:
۱.اجل:اجل به معنای مهلت و برهه ای از زمان است که در قرآن کریم درباره انسان به کار رفته و منظور از آن مهلتی است که به انسان برای زندگی داده میشود.
۲. صاعقه: صاعقه در قرآن کریم درباره قوم عاد و ثمود به کار رفته است که برخی آن را به معنای مرگ ناگهانی گرفته اند
[۱۳] طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن‏، شرکت سهامی انتشار، تهران‏، ۱۳۶۲ ش‏، چاپ چهارم‏،ج‏۱، ص ۱۵۹
[۱۴] مترجمان‏، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۱، ص ۱۸۱
[۱۵] داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن،‏ انتشارات صدر، تهران،‏ ۱۳۷۵ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۲، ص ۹۷.
و برخی گفته اند معنای آن مرگ ناگهانی نیست؛ بلکه کنایه از مرگ ناگهانی میباشد.
[۱۶] حسینی همدانی سید محمد حسین؛ انوار درخشان‏، کتابفروشی لطفی‏، تهران‏، ۱۴۰۴ ق‏، اول‏، ج‏۱، ص ۱۷۰.

۳. طوفان: برخی از مفسران مانند طبرسی نویسنده مجمع البیان
[۱۷] مترجمان‏، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۱، ص ۱۸۱
[۱۸] داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن،‏ انتشارات صدر، تهران،‏ ۱۳۷۵ ش‏، چاپ اول، ج‏۱۰، ص ۲۴.
و رهنما در تفسیرش
[۱۹] رهنما، زین العابدین‏؛ ترجمه و تفسیر رهنما، انتشارات کیهان‏، تهران‏، ۱۳۴۶ ش‏، ج‏۱، ص ۶۳۰.
و برخی از اهل لغت مانند مهریار در کتاب فرهنگ ابجدی
[۲۰] مهیار، مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۵۸۶.
در میان معانی­ای که برای این کلمه ذکر کرده اند یک معنای محتمل این کلمه در قرآن کریم را مرگ ناگهانی دانسته اند.



قرآن چنانکه دیدید برای مرگ ناگهانی از الفاظ مختلفی استفاده و از این واقعه برای پند دادن و هدایت کردن آنها استفاده میکند. درسهایی که قرآن کریم از مرگ ناگهانی برای مؤمنان استخراج می کند را این گونه میتوان یاد آور شد:
۱. عبرت در مرگ حضرت سلیمان:
قرآن کریم از مرگ عجیب و عبرت‏انگیز سلیمان پیامبر سخن می‏گوید، و این واقعیت را روشن می‏سازد که پیامبری با آن عظمت، و حکمرانی با آن قدرت و ابهت، چگونه به آسانی جان به جان آفرین سپرد، و حتی پیش از آنکه تن او در بستر آرام گیرد چنگال اجل گریبانش را گرفت و به این صورت خداوند می تواند جان هر کس را که خواست هر چند قدرتمند و نیرومند باشد ناگهانی بگیرد.
[۲۱] مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش‏، چاپ اول، ج۱۸، ص۴۲.

۲. لزوم داشتن تقوا در همه مراحل زندگی:
«وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ »

«و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید!»
نظر به این که بشر در همه لحظات زندگی ممکن است با مرگ ناگهانی مواجه شود، و بخاطر خطرهایی که از دایره احتمالات خارج است، عمر او بپایان رسد. از این جهت برای تأمین سعادت خود، ناگزیر در همه لحظات زندگی باید رعایت تقوی و پرهیز را بنماید.
[۲۳] حسینی همدانی، پیشین، ج‏۳، ص ۱۵۷.




قرآن کریم در سرگذشت برخی از گروهها آورده است که آنها به مرگ ناگهانی گرفتار شدهاند اکنون به برخی از آنان اشاره میکنیم:
۱. گروهی که همراه حضرت موسی به کوه طور رفتند: بنی اسرائیل بعد از مشاهده معجزات موسی و کرامات او به جای اینکه به او ایمان بیاورند بهانه جویی کرده و از زیر دستورات خداوند شانه خالی میکردند و به حضرت موسی گفتند که تا خدا را نبینیم به تو ایمان نمیآوریم خداوند نیز به دلیل کفر و نفاقی که در باطن آنها دید ایشان را به صاعقه ای دچار نمود و همه را به مرگ ناگهانی کشت.
[۲۴] داور پناه، ابوالفضل،؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص ۷۷.

۲. قوم لوط: لوط پیامبری بود که بعد از ایمان به حضرت ابراهیم برای انذار قوم لوط برانگیخته شد. قوم لوط بت پرست بودند و از اولین افرادی بودند که عمل زشت لواط را مرتکب می­شدند خداوند نیز آنها را با عذابی دردناک میراند.
[۲۵] . برای اطلاع بیشتر از قصه قوم لوط ر. ک. طباطبائی، علامه محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱۰، ص ۵۲۹

«وَ اَمطَرنا عَلَیهِم مَطَراً فَسآءَ مَطَرُ المُنذَرینَ »

«و بارانی(از سنگ) را بر آنها فرستادیم، چه باران بدی بود باران انذارشدگان»
۳. قوم نوح ، قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس: این اقوام نیز به عذاب الهی دچار شده و با مرگ ناگهانی از دنیا رفتند خداوند درباره آنان در قرآن کریم میفرماید:
«وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آیة... وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّس‏....»

«و قوم نوح را هنگامی که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم‏.... (همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس‏ را....»
[۲۸] . برای اطلاع بیشتر از داستان این اقوام ر. ک. به المیزان ذیل همین آیات.




 
۱. ابن منظور، محمد بن مکرم‏؛ لسان العرب‏، دار صادر، بیروت‏، سال: ۱۴۱۴ ق‏، چاپ سوم، ج‏۲، ص ۹۱.
۲. طریحی، فخر الدین؛ مجمع البحرین،‏‏ کتابفروشی مرتضوی،‏ تهران،‏ ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج‏۱، ص ۱۱۵.
۳. مصطفوی، حسن‏؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، بنگاه ترجمه و نشر کتاب‏، تهران‏، ۱۳۶۰ ش‏، ج‏۱۱، ص ۱۹۶.
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن‏، دمشق، بیروت‏، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق‏، چاپ: اول ج۱ ص۶۹۱.
۵. مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص.۱۸۹
۶. مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۹.
۷. مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۳۰۷.
۸. مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۰۸.
۹. مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۰۸.
۱۰. مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص۴۲۷.
۱۱. طباطبائی، علامه محمد حسین؛ ترجمه: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان‏، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسین حوزه علمیه قم‏، قم‏، ۱۳۷۴ ش‏، چاپ پنجم، ج‏۷، ص ۱۰.
۱۲. عاملی، ابراهیم؛‏ تفسیر عاملی، تهران، انتشارات صدوق،‏۱۳۶۰ ش‏، ج‏۸، ص ۳۶۷.
۱۳. طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن‏، شرکت سهامی انتشار، تهران‏، ۱۳۶۲ ش‏، چاپ چهارم‏،ج‏۱، ص ۱۵۹
۱۴. مترجمان‏، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۱، ص ۱۸۱
۱۵. داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن،‏ انتشارات صدر، تهران،‏ ۱۳۷۵ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۲، ص ۹۷.
۱۶. حسینی همدانی سید محمد حسین؛ انوار درخشان‏، کتابفروشی لطفی‏، تهران‏، ۱۴۰۴ ق‏، اول‏، ج‏۱، ص ۱۷۰.
۱۷. مترجمان‏، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران‏، انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش‏، چاپ اول‏، ج‏۱، ص ۱۸۱
۱۸. داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن،‏ انتشارات صدر، تهران،‏ ۱۳۷۵ ش‏، چاپ اول، ج‏۱۰، ص ۲۴.
۱۹. رهنما، زین العابدین‏؛ ترجمه و تفسیر رهنما، انتشارات کیهان‏، تهران‏، ۱۳۴۶ ش‏، ج‏۱، ص ۶۳۰.
۲۰. مهیار، مهیار رضا؛ فرهنگ ابجدی عربی- فارسی‏، بی تا، بی جا، ص ۵۸۶.
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه‏، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش‏، چاپ اول، ج۱۸، ص۴۲.
۲۲. آل عمران/سوره۳،آیه۱۰۲.    
۲۳. حسینی همدانی، پیشین، ج‏۳، ص ۱۵۷.
۲۴. داور پناه، ابوالفضل،؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص ۷۷.
۲۵. . برای اطلاع بیشتر از قصه قوم لوط ر. ک. طباطبائی، علامه محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱۰، ص ۵۲۹
۲۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۷۳.    
۲۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۷-۳۸.    
۲۸. . برای اطلاع بیشتر از داستان این اقوام ر. ک. به المیزان ذیل همین آیات.




سایت پژوهه    



جعبه ابزار