• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مناظره درباره جواز متعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به گفته خلیفه دوم اهل تسنن، دو متعه بود که در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) حلال و روا بود ولی من از آن دو نهی می‌کنم و مرتکبین آن دو را مجازات می‌کنم. خود این سخن، صرف نظر از دلائل قرآنی و روائی فراوان، بیانگر جواز متعه است. زیرا خود عمر اعتراف می‌کند که متعه در عصر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)حلال بود.



در مکه معظمه بودم به کتابفروشی‌ای که در نزدیکی باب السلام بود، برای خریداری قرآن رفتم. در آن جا با یکی از دانشمندان باهوش اهل تسنن، ملاقات کردم. او چون ‌دانست که من از علمای شیعه هستم، احترام شایانی از من نمود و پس سوالاتی از من پرسید. نخستین سؤال او این بود: شما شیعیان درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «لو کان نبیّ غیری لکان عمر؛ اگر بعد از من پیامبری وجود داشت، او عمر‌بن‌خطّاب بود!! »؟
گفتم: هرگز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چنین حدیثی را نفرموده است و این حدیث، جعل و دروغ محض است.
ـ به چه دلیل؟


ـ شما سنی‌ها در مورد «حدیث منزلت» چه می‌گویید؟ آیا این حدیث بین ما و شما از احادیث قطعیه و صحیحه است یا نه؟ که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به علی (علیه‌السّلام) فرمود: «یا علیّ انت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ انه لا نبیّ بعدی؛ ‌ای علی! نسبت تو به من همانند نسبت ‌هارون به موسی‌ (علیه‌السّلام) است، جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود».
ـ آری صحّت این حدیث در نظر ما مسلّم و قطعی است.
ـ از این حدیث فهمیده می‌شود که اگر پیامبری بعد از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌آمد، او حتما علی (علیه‌السّلام) می‌بود و دروغ بودن حدیث شما از این جا معلوم می‌شود.
او در برابر این پاسخ فروماند و سکوت نمود.


دانشمند سنی سؤالی دیگر مطرح کرد و گفت:
ـ آیا این مطلب درست که شیعیان متعه (ازدواج موقت) را روا می‌دانند؟
ـ آری.
ـ به چه دلیل؟
ـ به دلیل فرمایش عمر بن خطاب.
ـ عجیب است. عمر قائل به حرمت متعه بود چگونه چنین ادعایی می‌کنید.

۳.۱ - جواز متعه از زبان عمر

ـ عمر گفت: «متعتان کانتا علی عهد رسول الله و انا انهی عنهما و اعاقب علیهما؛ متعة الحجّ و متعة النّساء؛ دو متعه بود که در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) حلال و روا بود ولی من از آن دو نهی می‌کنم و مرتکبین آن دو را مجازات می‌کنم»، آن دو عبارتند از متعه در حج (در این که منظور عمر از متعة الحج چیست، ‌اندکی ابهام و اختلاف (حتی بین خود اهل سنت) وجود دارد ولی ظاهر آن است که عمر جواز تلذّذ بین حج عمره و تمتع را حرام اعلام کرد) و ازدواج موقت».
خود این سخن عمر (صرف نظر از دلائل قرآنی و روائی فراوان) بیانگر جواز متعه است. زیرا خود عمر اعتراف می‌کند که متعه در عصر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)حلال بود. از شما می‌پرسم به چه مجوزی عمر، متعه‌ای را که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) حلال می‌دانست را حرام کرد؟! آیا او بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از طرف خدا به پیامبری برگزیده شده بود و یا آیا بر او وحی نازل شد که باید متعه را حرام اعلام کنید؟! ‌قطعا چنین نیست زیرا «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة».


شما را به خدا آیا این گونه فتواها نوعی بدعت در دین نیست؟ و با توجه به این که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «هر بدعتی گمراهی است و گمراهی موجب ورود به آتش جهنم است.» دانشمند سنی، جز سرافکندگی و خجالت کار دیگری نکرد.


۱. ترمذی، محمد بن عيسى، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۱۹.    
۲. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۰.    
۳. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۳.    
۴. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۴۵، ص۱۴.    
۵. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۴۵، ص۴۵۹.    
۶. رازی، فخرالدین، تفسیر فخر رازی، ذیل آیه ۲۴ سوره نساء.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۷، ص۳۵.    
۹. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۶۹.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۴، ص۲۰۳.    
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۷۲.    
۱۲. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۵۹۲.    
۱۳. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۲۸، ص۳۷۵.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مناظره درباره جواز متعه»، تاریخ بازیابی۹۵/۷/۳۰.    



جعبه ابزار