• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

موانع فهم قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم به همه ی انسانها هشدار می‌دهند که اگر غرق در امور مادی باشید، منبع الهام درونی و تشخیص حق و باطل و تقوا و بدی را از دست می دهید.



خدای سبحان می‌فرماید «ساصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض؛ کسی که عمدا خودبزرگ بین باشد و فروتنی در برابر حق نداشته باشد، من قلبش رااز درک معارف دینی منصرف می‌کنم.»
«ثم انصرفوا صرف الله قلوبهم؛ چون آنها نخست به دلیل ضعف درونی خود از آیات الهی روی گردان شدند، خدا نیز قلوب آنان را از ادراک مفاهیم قرآن منصرف کرد...» و چنین گروهی نه قرآن را می‌فهمند و نه بر فرض فهمیدن، از آن بهره مند می‌شوند. آنها همیشه در فکر متاع زودگذر دنیا هستند، «یاخذون عرض هذا الادنی؛ متاع پست دنیا را می‌گیرند و در مقابلش عقل و فطرت پاک و الهی را می‌دهند و به کوردلی مبتلا می‌شوند.»


قرآن کریم به همه ی انسانها هشدار می‌دهند که اگر غرق در امور مادی باشید، جان پاک خود را در طبیعت دفن کرده و خسران دیده‌اید. اگر کسی عقل و فطرت خود را در غریزه‌ها و هدف‌های طبیعی دفن کند، منبع الهام درونی و تشخیص حق و باطل و تقوا و بدی را نیز دفن کرده است «فالهمها فجورها و تقواها؛سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است.» و هیچ گاه نمی‌تواند معارف جدای از طبیعت و بلند قرآن کریم را بفهمد.


کسانی که لزوم وحی را نمی‌فهمند و در برابر انبیا مقاومت می‌کنند؛ جاهلان و تکبر کننده گانند. چون جاهلند، ذهن علمی ندارند و اهل تفکر نیستند و به همین جهت قابلیت فهم ره آورد انبیا را ندارند و چون تکبر کننده گانند، در ساحت حق فروتنی و تواضع ندارند و در برابر آن قیام می‌کنند. چنین کسانی نه زبانشان به علم و حق گویاست و نه گوش شنوایی برای شنیدن حق دارند؛ و نه تنها خود به آیات زنده کننده ی قرآن کریم گوش فرا نمی‌دهند، بلکه دیگران را نیز از گوش دادن به آن باز می‌دارند «و هم ینهون عنه و ینؤون عنه؛آنها دیگران را از آن باز می‌دارندو خود نیز از آن دوری می‌کنند. هم دیگران را از فیض الهی نهی می‌کنند و هم خود آنان محرومند.»


«و قال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه؛کافران گفتند گوش به این قرآن فرا ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید.» به این قرآن گوش ندهید و این سخنان را نپذیرید و در آشوب گری و یاوه سرایی و بیهوده گویی بکوشید و به این وسیله به مبارزه با قرآن برخیزید.


خدای سبحان اینان را کسانی می‌داند که از درون تهی هستند و جوشش درونی ندارند و از بیرون نیز کانال ورودی قلبشان به منبع زندگی بسته است و لذا تهی مغز و درون پوچند «و افئدتهم هواء؛دلهایشان (فرو می‌ریزدو از اندیشه و امید) خالی می‌گردد.»
تمام سعی انبیای الهی این بوده که با شکوفا ساختن فطرت مردم به آنها دلی عمیق، ذهنی علمی، گوشی حق شنوا، و زبانی حق گو بدهد.
کافران می‌گفتند «و قالوا قلوبنا فی اکنة مما تدعونا الیه و فی آذاننا وقر و من بیننا و بینک حجاب؛ قلب ما در غلاف و در پوشش است نسبت به آنچه تو ما را بدان می‌خوانی و در گوشهایمان وقر و سنگینی وجود دارد و منطق تو را نمی‌فهمیم. بین ما و بین تو حجاب و پرده‌ای است که رابطه ی تفهیم و تفاهم دو طرفه را قطع می‌کند.»


نوح (سلام‌الله‌علیه) نیز از این کبر ورزیدن و نفهمی کافران زمان خود به درگاه خدای سبحان شکایت می‌کند: «و انی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم فی آذانهم و استغشوا ثیابهم و اصروا و استکبروا استکبارا؛ عرض می‌کند پروردگارا، من قومم را شب و روز دعوت به حق کردم ولی نصیحتم جز بر فرار آنها نیفزود و هر چه آنان را به مغفرت و آمرزش تو فرا خواندم انگشت بر گوش نهادند و جامه بر رخسار کشیدند و بر کفر خود اصرار نمودند و استکبار شدید ورزیدند.»
خدای سبحان درباره ی منکران قرآن خطاب به رسول گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید «و اذا قرات القرآن جعلنا بینک و بین الذین لا یؤمنون بالآخرة حجابا مستورا؛ وقتی که تو قرآن را قرائت می‌کنی ما بین تو و بین کسانی که ایمان به آخرت ندارند حجاب و پرده ی پنهان و مستوری قرار می‌دهیم.»
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چگونه ممکن است هنگام قرائت قرآن، که نور محض است، حجاب و تاریکی رخ بدهد؟ این حجاب چگونه حجابی است و برای چه ایجاد می‌شود؟


گناه، حجاب است و تار و پودهای پرده ی حجاب، خودبینی است که هیچ حجابی بدتر از آن نیست. امام موسی بن جعفر (سلام‌الله‌علیه) چنین فرمود: «لیس بینه و بین خلقه حجاب غیر خلقه احتجب بغیر حجاب محجوب و استتر بغیر ستر مستور لا اله الا هو الکبیر المتعال؛ بین خدای سبحان و خلق او غیر از خود خلق، حجاب دیگری نیست. خداوند بدون حجاب پوشیده و بدون ساتر، مستور و پنهان است.»
اگر حجابی در میان است، همان خودبینی خلق است و اگر پرده‌ای آویخته باشد همان غرور مخلوق است و گرنه آن پریروی، پرده‌ای ندارند:
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیر
انسان هر اندازه که در تار و پود خود بینی واقع شود، از خدا بینی محروم است و با انبیای الهی نیز شهود و حضوری ندارد و از ره آورد آنان و از سخنان وحی به اندازه ی خود بینی خود محروم خواهد بود.
اگر انسان سخن رسول الله را نمی‌شنود و قرآن را نمی‌فهمد باید بداند که در حجاب گناه است و میزان نفهمیدنش به مقدار حجابش بستگی دارد. هر چه بیشتر در دنیا و گناهان خود غوطه ور باشد، به همان اندازه از فهم قرآن در حجاب است و هر اندازه از شهوت حیوانی لذت می‌برد، از لذت قرآنی محروم می‌شود؛ زیرا فرمود «فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم؛هنگامی که آنها از حق منحرف شدند.»
«ثم انصرفوا صرف الله قلوبهم؛سپس منصرف می‌شوند (و بیرون می‌روند)، خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته.»


بنابراین، قرآن در حجاب نیست و پرده‌ای ندارد، ابهامی ندارد که دیگران آیاتش را نفهمند، بلکه کافران و دنیا طلبانند که در حجاب خودبینی گرفتارند و به همین جهت نمی‌توانند بیرون از خود را بفهمند و هر چه را که با خودبینی و دنیا طلبی و لذت گرایی آنان نسازد، نمی‌توانند آن را بفهمند. خدای سبحان درباره ی محرومان از اندیشیدن در قرآن می‌فرماید: «ا فلا یتدبرون القرآن‌ام علی قلوب اقفالها؛ یعنی چرا اینها درباره ی قرآن تدبر نمی‌کنند. مگر بر قلب‌های آنان قفلهای دل ، زده شده است؟»
معلوم می‌شود دل هم قفل دارد و اگر دلی قفل شد، همانند چشمی که بسته باشد، نه توانایی دیدن نور را دارد و نه می‌تواند در پرتو آن نور چیزهای دیگر را ببیند.


قرآن کریم برای فهم آیات خود، قلب باز و سینه‌ای گشاده را لازم می‌داند «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام؛آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می‌سازد.» زیرا در متن قرآن پیچیدگی و ابهام نیست اگر مشکلی هست از ناحیه ی قابل یعنی قلب انسانهاست که قفل و مانع دارد. خدای سبحان به رسول خود می‌فرماید به اینان بگو اگر چه من از جنبه نبوت قرآن را دریافت کرده‌ام، ولی در تلاوت و تفهیم کردن آن، از راه بحث و استدلال و تعقل و برهان و بینه با شما سخن می‌گویم و اگر شما فطرت خود را دفن نکرده باشید و در گناهان غوطه ور نشده باشید، می‌توانید با ایمان و عمل صالح، آیات الهی را به روشنی دریابید. «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا؛بگو: من فقط بشری هستم مثل شما، (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است، پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.»


۱. اعراف/سوره ۷، آیه ۱۴۶.    
۲. توبه/سوره ۹، آیه ۱۲۷.    
۳. اعراف/سوره ۷، آیه ۱۶۹.    
۴. شمس/سوره ۹۱، آیه ۸.    
۵. انعام/سوره ۶، آیه ۲۶.    
۶. فصلت/سوره ۴۱، آیه ۲۶.    
۷. ابراهیم/سوره ۱۴، آیه ۴۳.    
۸. فصلت/سوره ۴۱، آیه ۵.    
۹. نوح/سوره ۷۱، آیه ۷.    
۱۰. اسراء/سوره ۱۷، آیه ۴۵.    
۱۱. صدوق، محمد بن علی، توحید، ص۱۷۹.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳، ص۳۲۷.    
۱۳. صف/سوره ۶۱، آیه ۵.    
۱۴. توبه/سوره ۹، آیه ۱۲۷.    
۱۵. محمد/سوره ۴۷، آیه ۲۴.    
۱۶. انعام/سوره۶، آیه ۱۲۵.    
۱۷. کهف/سوره ۱۸، آیه ۱۱۰.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انس معصومین با قرآن».    



جعبه ابزار