• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَنون (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَنون: (نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنونِ)
«مَنون» از مادّه‌ «من» در اصل به دو معنا آمده: «نقصان» و «قطع و بريدن» كه اين دو نيز مفهوم نزديكى دارند. سپس واژه «منون» به مرگ نيز اطلاق شده؛ چرا كه‌ «يَنْقُصُ الْعَدَدَ وَ يَقْطَعُ الْمَدَدَ» (نفرات را كم مى‌كند و كمک‌ها را قطع مى‌نمايد). گاه‌ «منون» به گذشت روزگار نيز گفته شده، به اين مناسبت كه آن نيز موجب مرگ و مير و بريدن پيوندها و نقصان نفرات است و گاه به شب و روز «منون» گفته‌اند و آن نيز ظاهراً به همين مناسبت است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مَنون:

۱.۱ - آیه۸ سوره فصلت

(إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنونٍ) (امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، پاداشى دائمى دارند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى مؤمنين اجرى غير مقطوع و دائمى دارند، هم چنان كه بعضى از مفسرين ممنون را اين طور معنا كرده‌اند و بعضى‌ ديگر آن را به غير معدود معنا كرده‌اند همان معنايى كه آيه‌ (يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ) نيز بدان اشاره مى‌كند. بعضى‌ ديگر احتمال داده‌اند كه منظور از اين جمله اين باشد كه: در رزق مردم با ايمان و صالح منت و اذيت نيست و دهنده رزق عمل خود را با منت نهادن مكدر نمى‌كند. ممكن است ما نيز اين معنا را توجيه نموده، بگوييم: اينكه اين رزق را اجر ناميده، اشعار بر اين معنا دارد كه رزق مزبور حق مردم با ايمان و صالح است، هر چند كه اين استحقاق را هم خدا به آن‌ها داده، نه اينكه از پيش خود به دست آورده باشند، هم چنان كه فرمود: (إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً) و معلوم است رزقى كه به عنوان مزد به كسى مى‌دهند، ديگر منت برنمى‌دارد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه۳۰ سوره طور

(أَمْ يَقولونَ شاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنونِ) (بلكه آن‌ها مى‌گويند: «او شاعرى است كه ما انتظار مرگش را مى‌كشيم».)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه منون و نيز كلمه منية، هر دو به معناى مرگ است و كلمه ريب به معناى قلق و اضطراب است و در نتيجه ريب المنون به معناى اضطراب مرگ است‌. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۸.    
۲. طور/سوره۵۲، آیه۳۰.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۷۷۸.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۱۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۲۳۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۵۷.    
۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۸.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۹. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح المعانی، ج۲۴، ص۹۹.    
۱۰. غافر/سوره۴۰، آیه۴۰.    
۱۱. انسان/سوره۷۶، آیه۲۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۴۸-۵۴۹.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶.    
۱۶. طور/سوره۵۲، آیه۳۰.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۸.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۹.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۵۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَنون»، ص۵۵۹.    






جعبه ابزار