میرزاعبدالکریم تبریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حاج میرزا عبدالکریم تبریزی، از علمای بزرگ و برجسته مبارز
ایران در
قرن چهاردهم هجری میباشد..
از دوران نخست
زندگی و تحصیلات او اطلاعی در دست نیست. وی از
خاندان معروف به
علم و
فقاهت بود. عموی او حاج میرزا حسن مجتهد، عالم اول آذربایجان بود و
شهرت و
نفوذ بسیار داشت. او همانند پدرش میرزا عبدالرحیم، «
امام جمعه»
تبریز بود. این منصب از زمان جد اعلای او، میرزا لطفعلی در خاندانش موروثی شده بود.
میرزا عبدالکریم طبعی بزرگوار، اخلاقی نیکو و دستی گشاده داشت و در رفع نیازمندی های
فقرا و بذل و بخشش به آنها، از
ثروت فراوان خود دریغ نمی کرد. علاوه بر آن،
ریاست حوزه علمیه تبریز بر عهده وی بود و نفوذ و محبوبیت بسیاری در میان مردم و
رجال دولت داشت و احکام و اوامرش برای آنان مطاع بود. او از راه و رسم اروپاییان و تشبه به آنان
نفرت داشت و با گمراهی و
انحرافات اجتماعی مبارزه می کرد. کمی پیش از
جنبش مشروطیت (۱۳۲۴ ق) میان
ارامنه و
مسلمانان قفقاز درگیریهای خونینی روی داد. چون بیم آن می رفت که دامنه اغتشاش به تبریز کشیده شود و دولت نتواند آن را کنترل نماید، حاج میرزا عبدالکریم حمایت از ارامنه تبریز را بر عهده گرفت و مانع بروز آشوب در آذربایجان گردید. سوسیال دموکراتهای قفقاز در روزنامههای تفلیس و باکو به این
دلیل، از امام جمعه به شدت
انتقاد کردند.
وی از جمله علمای تبریز بود که از جنبش مشروطیت حمایت کرد، اما پس از تشکیل انجمن ایالتی تبریز و اقدامات تندروانه آن، همانند بسیاری دیگر از علما و روحانیون از آن کنار، گرفت و به مخالفت با آنان برخاست.
احمد کسروی ، مشروطه خواهی او را از سر ناچاری دانسته و بر این باور است که وی معنی مشروطه را نمی دانست و به نتایج آن آگاه نبود. و پس از اطلاع، به مخالفت با آن برخاست. انجمن نیز که کانون مشروطه خواهان تندرو شده بود، اتهامات ناروایی به وی نسبت داد و او و جمعی دیگر از علما را از تبریز اخراج کرد. از اینرو حاج میرزا عبدالکریم در مخالفت خود با آنان جدیتر شد. انجمن ایالتی نیز متقابلاً،
برادر و یکی از دوستان میرزا را به نشانه
انتقام، دستگیر و به فجیعترین وضعی به
شهادت رساند.
پس از
پیروزی انقلاب روسیه در ۱۳۳۶ ق/ ۱۹۱۷ و بروز
قحطی در آن
کشور که به آذربایجان نیز سرایت کرد، اعضای حزب دموکرات آذربایجان که سخت تحت تأثیر انقلاب روسیه و مشی تندروانه آن قرار داشتند به
غصب زمین و اموال مردم پرداختند، از جمله حاج میرزا عبدالکریم را به
احتکار و انبارداری
متهم کردند و او را در
روز پنجشنبه ۸
جمادی الثانی ۱۳۳۶ ق، چند ساعت قبل از تحویل سال به همراه پسرش
ترور کردند و به شهادت رساندند. پس از انتشار خبر شهادت وی، علما، آن روز را روز ماتم اعلام کردندو به
عزاداری پرداختند و دموکراتها را به
اتهام دست داشتن در ترور محکوم کردند.
حاج عبدالکریم امام جمعه در ترویج
شعائر اسلامی کوشا بود. پس از شهادتش حاج میرزا صادق آقا تبریزی مرثیهای در
مرگ او سرود که ترجمه فارسی آن چنین است: «آیا
جهان کفر این گونه در ملأ و منظر عموم مسلمین،
دین حضرت محمد (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) را
تهدید می کند؟ آیا اینگونه
مکر و
توطئه خود را بر پیشوای یکتای مسلمین فرود می آورد؟ و منبع
مکارم و
هدایت را همراه شاخه بزرگوار و ارزنده اش،
زنده به گور میسازد؟ او از دودمان
علم و دانشی بود که ارکان آن با آثار درخشان احمد، علم شده بود. پس از درگذشت امام جمعه، کیست که به داد
زنان بیوه و
یتیمان و رفع نیازهای مستمندان برسد؟ کیست که پس از او به تعظیم شعایر الهی و دفع
شر کفار
قیام ورزد؟ و کیست که پس از او به
مناجات پروردگار در
دل شب تاریک یا در
محراب و
مسجد بپردازد؟
اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «میرزاعبدالکریم تبریزی».