• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میزان‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وسیله سنجش و وزن کردن اشیاء را میزان گویند. میزان هر شیء متناسب با خود آن شیء‌ می‌باشد.




در لغت به وسیله سنجش اشیاء میزان گویند.
[۱] التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم، ج۱۳، ص۹۸.

و آن هر چیزی است که با آن وزن و سنجش شود اعم از اینکه قول باشد یا فعل و یا ترازوی متداول،
[۲] قاموس قرآن، تهران، ج۷، ص۲۰۸.

که جمع آن موازین است.



در قرآن کریم واژۀ "میزان" نُه بار و جمع آن "موازین" هفت بار آمده است.



واژه میزان در قرآن به معانی مختلف استعمال شده است.

۳.۱ - وسیله سنجش کالا و مبادلات مالی


«وَ یَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَ لاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ»
«و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین به فساد نکوشید».

۳.۲ - هماهنگی و نظم در آفرینش


«وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِیزَانَ» «و آسمان را بر افراشت، میزان و قانون (در آن) گذاشت».
مقصود از میزان همان تنظیم زمین و آسمان است که در پرتو آن، تعادل به وجود آمده و کاخ آفرینش بر پا مانده است.
[۶] منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۴.


۳.۳ - تشریع قوانین الهی


«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...»
«ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسائی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند...».
در این آیه، قرآن واژۀ "میزان" را در مورد قوانین عادلانه الهی بکار برده است قوانینی که مایه گسترش قسط و عدل در جامعه بشری است.
[۸] منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۴.

همچنین در آیه:
«اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِیزَانَ...»
«خداوند کسی است که کتاب را به حق نازل کرد و میزان را...».

۳.۳.۱ - تفسیر علامه طباطبایی از آیه


علامه طباطبایی میزان را به معنای دین گرفته و گفته است: مراد از میزان به قرینه ذیلِ آیه و آیات بعد همان دینی است که کتاب مشتمل بر آن است و افزوده است؛ از این جهت دین را میزان نامیده که عقاید و اعمال انسانها به وسیله آن سنجیده می‌شود و در نتیجه در روز قیامت بر طبق آن سنجش، محاسبه و جزا داده می‌شود پس میزان عبارت است از دین با اصول و فروعش.



در اینکه خداوند در روز قیامت اعمال بندگان را با ابزاری خواهد سنجید شکی نیست امّا اینکه ماهیّت این ابزار چگونه است در قرآن کریم و احادیث نبوی چیزی مذکور نیست و مؤمنان مکلّفند به حکم خبر صادق به آن ایمان بیاورند.
[۱۱] دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، خرمشاهی، بهاءالدین، ج۲، ص۲۱۹۴.


۴.۱ - آیات دال بر حق بودن سنجش الهی


در آیاتی از قرآن کریم به حق بودن سنجش الهی در روز قیامت اشاره شده است:
«وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـئِکَ الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بِآیَاتِنَا یِظْلِمُونَ»
«وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است، افرادی هستند که سرمایه وجود خود را، بخاطر ظلم و ستمی که نسبت به آیات ما می‏کردند، از دست داده‏اند».

۴.۱.۱ - تفسیر آیه


آیه یاد شده اثبات می‌کند که برای نیک و بدِ اعمال وزنی هست و منظور از "وزن" سنگینی اعمال است در عین حال این سنگینی، سنگینی اضافی و نسبی است به این معنی که حسنات باعث ثقل میزان و سیئات باعث سبکی و خفّت آن است نه اینکه هم حسنات دارای سنگینی باشد و هم سیئات، آن وقت این دو سنگین با هم سنجیده شود هر کدام بیشتر شد بر طبق آن حکم شود، اگر حسنات سنگین‌تر بود به نعمتهای بهشتی و اگر سئیات سنگین‌تر بود به دوزخ جزا داده شود.
بلکه از ظاهر آیات استفاده می‌شود که میزان اعمال در آخرت از قبیل ترازو و قپان نیست تا فرضِ تساوی دو کفه در آن راه داشته باشد بلکه ظاهر آنها این است که عمل نیک باعث ثقل میزان و عمل بد باعث خفّت آن است.
امثال این آیات این احتمال را در نظر انسان تقویت می‌کند که شاید مقیاس سنجش اعمال و سنگینی آن، چیز دیگری باشد که تنها با اعمال حسنه وشایسته سنخیت دارد بطوری که اگر عمل حسنه بود با آن سنجیده می‌شود و اگر سیئه بود چون سنخیت با آن ندارد سنجیده نمی‌شود و ثقل میزان عبارت باشد از سنجیده شدن و خفت آن عبارت باشد از سنجیده نشدن.



معنای وزن اعمال در قیامت، تطبیق اعمال است بر حق، به این معنی هر شخصی پاداش نیکش به مقدار حقی است که عمل مشتمل بر آن است و در نتیجه اگر اعمال شخصی، شامل هیچ مقداری از حق نباشد از عملش جز هلاکت و عقاب بهره و ثمری عایدش نمی‌شود.



در قیامت، هیچ میزانی برای اعمال کافران برپا نمی‌شود:
«أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ و لِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا»
«آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد از این رو، روز قیامت، میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد».
عبارت «فَلا نُقیمُ لَهُمْ یَوْمَ القیامةِ وَزْنّا» فرع بر حبط اعمال است به دلیل اینکه سنجش و وزن در روز قیامت به سنگینی حسنات است و با حبط عمل دیگر سنگینی باقی نمی‌ماند و در نتیجه وزن کردن معنا ندارد.
به عبارتی دیگر توزین و سنجش مربوط به جایی است که چیزی دربساط باشد کافران که چیزی در بساط ندارند چگونه توزین و سنجشی داشته باشند.



«وَ نَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ...»
«ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا می‌کنیم...».
در تفسیر این آیه امام صادق (ع) فرموده‌اند:
«هُمُ الاَنبیَاء وَ الاَوصیَاء »
«انبیاء و اوصیاء میزانند».
و در زیارت مطلقه علی (ع) می‌خوانیم:
«السّلامُ علَی میزانِ الأعمالِ»
[۱۹] مفاتیح الجنان، زیارت مطلقه امیرالمؤمنین(ع)، ص۶۰۰.

در این صورت اعمال هر امّتی بر اعمال پیامبران و اوصیای آنان عرضه می‌شود و از طریق تطابق وعدم تطابق، سرنوشت آنان و اعمالشان به دست می‌آید.
[۲۰] منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۸.




عواملی موجود هست که موجب سنگینی میزان اعمال می‌گردد.

۸.۱ - اخلاق نیکو


امام سجاد (ع) از پیامبر اسلام (ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود:
«ما یُوضَعُ فی میزانِ امْرِیٍ یَوْمَ القیامَةِ اَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الخُلْقِ»
«در میزان هیچ انسانی روز رستاخیز چیزی گرانبهاتر از خُلق نیکو نیست».

۸.۲ - درود فرستادن بر پیامبر و آل پیامبر


امام باقر (ع) می‌فرماید:
«ما فِی الْمیزانِ شَیء اَثقَلُ مِن الصَلوةِ علی مُحمّدٍ و آل محمّدٍ»
«در میزان عمل چیزی سنگین‌تر از درود فرستادن بر محمد(ص) و آل محمد(ص) نیست».

۸.۳ - شهادت به وحدانیّت خداوند متعال


پیامبر اسلام (ص) در تفسیر لا اله الاّ الله فرمود:
«بِوَحْدانِیّةِ لا یَقْبَل اللهُ الاَعمالَ الاّبِها وهِی کَلِمَةُ التَقْوی یُثْقِلُ اللهُ بِها اَلْموازینَ یَوْمَ القِیامَةِ »
«"لااله‌الاالله" اشاره به وحدانیت خداوند است هیچ عملی بدون آن پذیرفته نمی‌شود و این، کلمه تقواست که ترازوی سنجش اعمال را در قیامت سنگین می‌کند».


 
۱. التحقیق فی الکلمات القرآن الکریم، ج۱۳، ص۹۸.
۲. قاموس قرآن، تهران، ج۷، ص۲۰۸.
۳. مجمع البحرین، ج۶، ص۳۲۵.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۸۵.    
۵. الرحمن/سوره۵۵، آیه۷.    
۶. منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۴.
۷. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۸. منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۴.
۹. شوری/سوره۴۲، آیه۱۷.    
۱۰. المیزان؛ ج۱۸، ص۵۴.    
۱۱. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، خرمشاهی، بهاءالدین، ج۲، ص۲۱۹۴.
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۸-۹.    
۱۳. ترجمه المیزان، ج۸، ص۱۰-۱۱.    
۱۴. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۱۵. ترجمه المیزان، ج۱۳، ص۵۴۸.    
۱۶. تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۶۲.    
۱۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۷.    
۱۸. بحارالانوار، ج۷، ص۲۴۹.    
۱۹. مفاتیح الجنان، زیارت مطلقه امیرالمؤمنین(ع)، ص۶۰۰.
۲۰. منشور جاوید، سبحانی، جعفر، ج۵، ص۴۶۸.
۲۱. بحارالانوار، ج۷، ص۲۵۰.    
۲۲. تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۶۵۹.    
۲۳. تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۶۵۹.    




دانشنامه موضوعی قرآن.    




جعبه ابزار