میلاد امام جواد1
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دهم
رجب مصادف است با میلاد یازدهمین معصوم از
آل رسول الله (صلیاللهعلیهماجمعین)، مولودی پر از
خیر و
برکت، نهمین اختر تابناک
آسمان امامت و
ولایت حضرت جواد الائمه (علیهالسّلام).
امام نهم که مشهور است به جوانترین امام، در
سال ۱۹۵ هـق در مدینة النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دیده به
دنیا گشود.
البته نقل دیگری نیز در مورد
تاریخ ولادت حضرت وجود دارد و آن نوزدهم
رمضان سال ۱۹۵ ق است؛
که این فراز از
دعای ناحیۀ مقدسه:
«اللهم انی اسئلک بالمولودین فی رجب، محمد بن علی الثانی وابنه علی بن محمد المنتجب»
مؤید قول اول است، که بیان شد.
پدر بزرگوارش ابوالحسن علی الرضا ابن موسی الکاظم (علیهماالسلام) و مادرشان "
سبیکه" یا "ریحانه" که
حضرت رضا (علیهالسّلام) او را "خیزران" نامیدند.
نام بزرگوارش محمد و کنیهاش مانند کنیۀ
جد بزرگوارش
امام محمد باقر (علیهالسّلام)، ابوجعفر؛ به همین جهت به ابی جعفر ثانی معروفند. از القاب آن حضرت میتوان به قانع، مرتضی، جواد، تقی، رضی، منتجب و باب المراد اشاره کرد.
آن حضرت حدود هشت سال داشتند که با شهادت
پدر بزرگوارشان در سال ۲۰۲هـ به امامت منصوب شدند. و در سال ۲۲۰ هـ، در سن بیست و پنج سالگی به فرمان
معتصم عباسی، توسط همسرش
ام الفضل دختر مامون مسموم و به شهادت رسیدند و در
بغداد کنار
قبر جدش،
موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به خاک سپرده شدند.
پیشوای نهم در مجموع دوران امامت خود، که حدود ۱۷ سال بود، با دو خلیفۀ عباسی یعنی مامون و معتصم، معاصر بوده است، که معتصم بعد از روی کار آمدن، حضرت را به اجبار از
مدینه به بغداد احضار کرد و طبق شیوۀ سیاسیای که مامون در مورد امام رضا (علیهالسّلام) به کار برده بود، او را در پایتخت تا هنگام شهادتشان که حدود یک سال طول کشید، تحت نظارت شدید خود قرار داد.
تولد امام جواد (علیهالسّلام) برکاتی را به دنبال داشت. با تولد این مولود عزیز، امام رضا (علیهالسّلام) توانست از مشکلاتی که با آنان روبرو بود، رهایی یابد. مشکلاتی که در عصر امامان قبل بی سابقه بوده است. زیرا از یک سو پس از شهادت
امام کاظم (علیهالسّلام) تا حدود چهل و هفت سالگی، دارای فرزند نشده بود، و چون
احادیث رسیده حاکی بود که امامان دوازده نفرند، که نه نفر آنان از نسل
امام حسین (علیهالسّلام) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا (علیهالسّلام)، هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را زیر سؤال میبرد و
واقفیه این موضوع را بهانه قرار داده و امامت حضرت رضا (علیهالسّلام) را انکار میکردند.
گواه این ادعا، اعتراض "حسین بن قیاما واسطی" به امام هشتم در این مورد و پاسخ آن حضرت است. "ابن قیاما" که از سران واقفیه بوده است، طی نامهای به امام رضا (علیهالسّلام) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی در حالی که فرزند نداری؟ امام در پاسخ نوشت: از کجا میدانی که من دارای فرزند نخواهم بود،
سوگند به
خدا بیش از چند روزی نمیگذرد که خداوند، پسری به من عطا میکند که
حق را از
باطل جدا میکند.
تولد حضرت جواد (علیهالسّلام) به این سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهۀ تشیع بالا رفت. شاید به همین خاطر بود که در خانوادۀ امام رضا (علیهالسّلام) و در محافل
شیعه از حضرت جواد (علیهالسّلام) به عنوان مولودی پر خیر و برکت یاد میشد. چنانکه "
ابویحیی صنعانی" میگوید: روزی در محضر امام رضا (علیهالسّلام) بودم، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکت تر از او زاده نشده است.
از آن جا که حضرت جواد (علیهالسّلام) نخستین امامی بود که در کودکی به منصب عظیم و رفیع امامت رسید، طبعا نخستین سؤالی که به اذهان بسیاری میرسد، این است که چگونه یک نوجوان میتواند، مسئولیت حساس و سنگین امامت و پیشوایی مسلمانان را بر عهده بگیرد؟ این مسالهای بوده است که در
زمان خود حضرت نیز مطرح بوده و آنان را با
استدلال پاسخ دادهاند. به عنوان نمونه
روایت "
علی بن اسباط"، یکی از یاران امام رضا (علیهالسّلام) و امام جواد (علیهالسّلام) است که میگوید: روزی به محضر امام جواد (علیهالسّلام) رسیدم؛ در ضمن دیدار، به سیمای حضرت خیره شدم، تا قیافۀ او را به
ذهن خود سپرده، پس از بازگشت به
مصر برای ارادتمندان آن حضرت بیان کنم. درست در همین لحظه امام جواد (علیهالسّلام) که گویی تمام افکار مرا خوانده بود، در برابر من نشست و به من توجه کرد و فرمود: "علی بن اسباط"! کاری که خداوند در مسالۀ امامت انجام داده، مانند کاری است که در مورد
نبوت انجام داده است.
خداوند دربارۀ
یحیی (علیهالسّلام) میفرماید: ما به یحیی در کودکی فرمان نبوت دادیم؛
و دربارۀ
حضرت یوسف (علیهالسّلام) میفرماید: هنگامی که به حد رشد رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم؛
و دربارۀ
حضرت موسی (علیهالسّلام) میفرماید: و چون به سن رشد و بلوغ رسید به او حکم (نبوت) و علم دادیم
بنابراین همانگونه که ممکن است خداوند،
علم و
حکمت را در سن چهل سالگی به شخص عنایت کند، ممکن است همان حکمت را در دوران کودکی نیز عنایت کند.
همچنین مناظراتی که در همان ایام کودکی حضرت فراهم شد (که برخی از آنها بسیار پر سر و صدا و جالب بوده است) نتیجهای جز اعلاء شان و اظهار کرامت و
فضل و
اثبات امامت، نداشت.
شیعیان در آن هنگام برای آشامیدن آب زلال و گوارای علوم و
عرفان او، به سوی او از هر جانب شتافتند، به همان طریقی که از پدرانش بهر ه مند میشدند. و صغر سن او مانع از سیراب شدن از علوم عمیق و پشتوانه دار و بیکران دریای علم او نشد.
سخنان و مناظرات امام جواد (علیهالسّلام) و حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی توسط آن حضرت، تحسین و اعجاب دانشمندان و پژوهشگران اسلامی، اعم از شیعه و
سنی را برانگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت امام واداشته است و هرکدام او را به نحوی ستودهاند.
به عنوان نمونه، "
سبط ابن الجوزی" میگوید: او در علم و
تقوا و
زهد و بخشش بر روش پدرش بود.
"
ابن حجر هیثمی" مینویسد: "مامون" او را به دامادی انتخاب کرد، زیرا با وجود کمی سن از نظر علم و آگاهی و حلم، برهمۀ دانشمندان برتری داشت.
دورۀ امام جواد (علیهالسّلام) تا
امام حسن عسگری (علیهالسّلام) به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیتهای آنان از طرف حکومت، شعاع فعالیت آنان را بسیار محدود کرده و از این نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان
حضرت صادق (علیهالسّلام)، کاهش چشمگیری داشت. در عین حال باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههای درخشان و شخصیتهای برجستهای مانند: "
علی بن مهزیار"، "
احمد بن ابی نصر بزنطی"، "
زکریا بن آدم"، "محمد بن اسماعیل بن بزیع"، "
حسین بن سعید اهوازی"، "احمد بن محمد بن خالد برقی" و... بودند که هر کدام در صحنۀ علمی و فقهی وزنۀ خاصی به شمار میرفتند و برخی دارای تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر راویان احادیث امام جواد (علیهالسّلام) علاوه بر محدثان شیعه، محدثان و دانشمندان
اهل تسنن را نیز شامل میشود که معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل نمودهاند. به عنوان نمونه، "
خطیب بغدادی" احادیثی با
سند خود از آن حضرت نقل کرده است.
در پایان جهت زینت بخشی به گفتار، کلام نابی از آن امام همام میآوریم، که فرمودند:
«موت الانسان بالذنوب، اکثر من موته بالاجل و حیاته بالبر اکثر من حیاته بالعمر»
«مردن آدمی به
گناه بیشتر است از مردن او به اجل، و
حیات او به نیکویی بیشتر است از حیات او به عمر».
سایت پژوهه، برگرفته شده از مقاله «میلاد امام جواد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۶.