نخودکی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نخودکی اصفهانی، حسنعلی، عالم و
عارف امامی
قرن سیزدهم و چهاردهم. حسنعلی مقدادی در ۱۲۷۹ در
اصفهان به دنیا آمد.
اشتهار وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستاهای اطراف
مشهد ، بود
پدر نخودکی، علی اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان
اصفهان و متصف به
زهد و
پارسایی بود.
وی همچنین مرید
محمد صادق تخت پولادی ، از مشایخ سلسلۀ
چشتیه ، و مشهور به استجابت
دعا و
کرامت بود.
علی اکبر فرزندش، حسن علی، را نیز نزد مرشدش برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد.
حسن علی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تخت پولادی به
ریاضت های شرعی مشغول شد
. در ۱۲۹۰ محمد صادق تخت پولادی درگذشت و حسن علی سه سال دیگر نیز به
ریاضت پرداخت، چنانکه شبها تا صبح بیدار میماند و هر روز،
روزه میگرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر
سیدجعفر حسینی قزوینی ، که گویا از مجذوبان
سالک بود، به شهرضا رفت.
نخودکی در کنار
تهذیب نفس ، به آموختن
علوم دینی نیز پرداخت. او نزد استادان مشهور
حوزۀ علمیۀ اصفهان ، مانند
جهانگیرخان قشقایی و
آخوند ملامحمد کاشی (کاشی، آخوند ملامحمد)، به آموختن
علوم ادبی ،
منطق ،
فلسفه ،
فقه ،
اصول و
ریاضی و نزد
سید سینا ،
فرزند سیدجعفر کشفی (کشفی، سیدجعفر)، به آموختن
تفسیر قرآن مشغول شد.
وی در ۱۳۰۳ به
مشهد رفت و حدود یک سال در آنجا اقامت گزید و در یکی از حجره های فوقانی
صحن عتیق در
حرم امام رضا علیهالسلام، به ریاضت پرداخت. سپس به اصفهان بازگشت و در ۱۳۰۴ به
نجف رفت و تا ۱۳۱۱ در آنجا ماند و نزد استادان
حوزۀ علمیۀ نجف به تکمیل معلومات خویش در درس های
خارج فقه و
اصول پرداخت، استادانی چون
میرزا حبیب الله رشتی (رشتی، میرزاحبیب الله)،
سیدمحمد فشارکی اصفهانی ،
سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی (طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم)،
محمدحسن مامقانی (مامقانی، محمدحسنبن عبدالله) و ملا اسماعیل قره باغی.
او در همین
شهر به دیدار
عالم و
زاهد مشهور،
سیدمرتضی کشمیری ، رفت و مدتها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی های وی بهره برد.
نخودکی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ در مشهد اقامت گزید و به ریاضتهای شرعی پرداخت و از درس استادانی همچون
محمدعلی خراسانی (مشهور به حاجی فاضل)،
سیدعلی حائری یزدی ،
حاجآقا حسین قمی (قمی، حاجآقا حسین) و
عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.
وی در ۱۳۱۹به
شیراز سفر کرد و در آنجا به فراگرفتن
طب و آموختن
کتاب قانون نزد
میرزا جعفر طبیب پرداخت.
نخودکی در
رمضان همان سال به
بوشهر و از آنجا، از طریق
دریا ، به
مکه رفت.
وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد
و سرانجام در ۱۳۲۹ به مشهد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
نخودکی در مشهد بیشتر اوقات خویش را به
عبادت ، ریاضت،
اعتکاف و
زیارت قبور عرفا ، مانند
ابوعلی فارمدی ،
شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به
پیر پالاندوز ) و
شیخ محمد مؤمن ، گذراند. وی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و
ریاضیات ، کتابهایی چون
شرح لمعه ،
معالمالدین و خلاصةالحساب را تدریس میکرد.
نخودکی به
علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت. پارهای از اوقاتِ او نیز صرف پاسخگویی به سؤالات طالبان
سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی میشد که از شهرهای دور و نزدیک به او مراجعه میکردند
از نخودکی کرامتهای بسیاری نقل شده است.
برخی وی را قطب یا شیخ سلسلۀ چشتیه معرفی کرده و لقب طریقتی وی را
بندهعلی دانستهاند، اما وی کسی را به این سلسله دعوت نکرد.
او به
درویشان خاکسار نیز علاقهمند بود و بیشتر شبهای
جمعه به تکیۀ گنبد سبز، که محل اجتماع خاکساران بود، می رفت و با آنان
معاشرت میکرد.
نخودکی در۱۷
شعبان ۱۳۶۱ درگذشت. پیکر وی با حضور بسیاری از اهالی مشهد
تشییع و در صحن عتیق حرم
امام رضا علیهالسلام به خاک سپرده شد.
برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارت بودند از: فرزندش
علی مقدادی اصفهانی ،
عبدالنبی خراسانی ،
ذبیحالله امیر شهیدی ،
محمدحسین خراسانی ،
محمود حلبی ،
محمد احمدآبادی (مشهور به
طبیبزاده )،
سیدعلی رضوی ، و
ابوالحسن حافظیان .
آیت الله سیدشهاب¬الدین مرعشی نجفی
و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز ازشاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازۀ نقل حدیث گرفتند.
آثار نخودکی را فرزند وی، مقدادی اصفهانی، در کتابی به نام نشان از بی نشانها، در دو مجلد، به چاپ رسانده، که مشتمل است بر تعلیقهای بر کتاب
تذکرةالمتقین اثر
شیخ محمد بهاری همدانی ، نامههایی به برخی از مریدان، تقریر برخی از مجالس وی، و رسالههایی با موضوعهای بیشتر عرفانی و اخلاقی همچون
توحید ،
ولایت و
محبت اهل بیت علیهمالسلام،
عشق و
محبت ، زهد و پارسایی، حقوق
مسلمانان بر یکدیگر، دعا و شرایط استجابت آن، و
اخلاص .
نخودکی کتابهای
ارشاد البیان و اسرار نامۀ
عطار نیشابوری را تصحیح و در ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ در
تهران به چاپ رساند. او همچنین
کتاب ترجمه الصلاة، اثر
ملا محسن فیض کاشانی ، را به همراه تأویلاتی از خویش دربارۀ
نماز ، چاپ کرد.
او گاهی
شعر نیز میسرود.
اساس دستورهای سلوکی نخودکی به شاگردانش عبارت بود از: اهتمام فراوان به رعایت
شرع ، حلال بودن
غذا ، گزاردن نمازهای واجب در اول وقت، و سعی در تحصیل حضور
قلب . وی همچنین به بیداری در سحرها،
مراقبه در طول روز و
محاسبه در
شب بسیار توصیه میکرد.
بنا بر بعضی از نامههای نخودکی به شاگردانش، او اعتقاد داشته است که در زمان وی، عارف کامل و استادی که توانایی دستگیری از سالکان را داشته باشد، وجود ندارد. وی ضمناً مکرر اظهار میداشته است که کامل نیست و نمیتواند
مرشد باشد و بنابراین، از سر ناچاری، برای کسانی که طالب بودند و اصرار داشتند، دستورهایی را از شخص کاملی که موفق به درک او شده بود به طالبان میداد و مداومت بر آنها را تا رسیدن به محضر یکی از عارفان کامل توصیه میکرد.
وی همچنین
تصوف را طریق وصول الیالله میدانست و ازاینرو اعتقاد داشت که تصوف مخصوص
اسلام نیست و در همۀ ادیان وجود دارد و طریقۀ همۀ
انبیا و
اولیا بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است. او همچنین ظاهر تصوف را
شریعت اسلام و باطن و حقیقت آن را اتصال با
ولایت ، یعنی
ایمان به ولایت
حضرت علی و جانشینان وی علیهمالسلام، میدانست. بنابراین، از نظر وی
قطب کسی است که رشتۀ اجازۀ وی به علی و فرزندان
معصوم وی علیهمالسلام اتصال داشته باشد تا بتواند راهنمایی دیگران را بر عهده بگیرد و آنکه به ولایت متصل نیست، اگرچه ظاهر اعمالش با
شرع نبوی مطابقت داشته باشد، از اسلام و تصوف بهرهای ندارد.
(1) جلالالدین آشتیانی، در حکمت و معرفت مجموعۀ مقالهها و مصاحبههای حکمی معرفتی استاد سیدجلالالدین آشتیانی، چاپ حسن جمشیدی، تهران ۱۳۸۵ش.
(2) آقابزرگ طهرانی.
(3) حسن ابطحی، پرواز روح، قم ۱۳۷۶ش.
(4) محمدبن علی ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، چاپ غلامرضا عرفانیان، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(5) لوح فشردۀ اهل بیت.
(6) محمدامین امامی خویی، مرآةالشرق: موسوعة تراجم اعلام الشیعة الامامیة فی القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، چاپ علی صدرائی خویی، قم ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
(7) محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(8)عبدالحجت بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش.
(9) ابوالحسن حافظیان، شرح و تفسیر لوح محفوظ، تهران ۱۳۸۶ش.
(10) محمدشریف رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش.
(11)عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش.
(12) علیبن محمد علوی، المجدی فی انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹.
(۱۳) مرتضی مدرسگیلانی، منتخب معجمالحکماء، چاپ منوچهر صدوقیسها، تهران ۱۳۸۴ش.
(۱۴) نورالدین مدرسی چهاردهی، سلسلههای صوفیۀ ایران، تهران ۱۳۶۰ش.
(۱۵) محمود مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶.
(۱۶) علی مقدادی اصفهانی، نشان از بینشانها، ج۱ و۲، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش.
(۱۷) مصلحالدین مهدوی، تذکرةالقبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان ۱۳۴۸ش.
(۱۸) حجت هاشمی خراسانی، کتاب مرآة الحجة شرح حال حجت هاشمی خراسانی، مشهد ۱۴۰۰.
(۱۹) جلالالدین همایی، تاریخ اصفهان: مجلد ابنیه و عمارات فصل تکایا و مقابر، چاپ ماهدخت بانو همایی، تهران ۱۳۸۱ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «نخودکی اصفهانی»، شماره ۷۳۱۲.