• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هدایت بنی اسرائیل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیاتی از قرآن عوامل و اسباب هدایت بنی اسرائیل همچنین موانع هدایت و اسباب محرومیت از هدایت الهی را، خداوند بیان نموده است.





۱.۱ - معجزات موسی

آیات و معجزات ارائه شده از سوی موسی علیه‌السّلام زمینه‌ای مناسب برای هدایت بنی اسرائیل بود
ولقد ارسلنا موسی بـایـتنآ ان اخرج قومک من الظـلمـت الی النور وذکرهم بایام الله ان فی ذلک لایـت لکل صبار شکور. ما موسی را با آیات خود فرستادیم (و دستور دادیم: ) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و «ایام الله» را به آنان یاد آور! در این، نشانه‌هایی است برای هر صبر کننده شکرگزار

۱.۲ - شمار معجزات موسی

در قرآن مجید برای موسی آیات و معجزات فراوانی آمده است از جمله:
۱- تبدیل شدن عصا به مار عظیم و بلعیدن ابزار ساحران (فاذا هی حیة تسعی).
۲- ید بیضاء یا درخشیدن دست موسی ع همچون یک منبع نور (و اضمم یدک الی جناحک تخرج بیضاء من غیر سوء آیة اخری).
۳- طوفانهای کوبنده (فارسلنا علیهم الطوفان).
۴-" ملخ" که بر زراعتها و درختان آنها مسلط گشت و آفت کشاورزی آبادشان شد- (و الجراد).
۵-"قمل" یک نوع آفت نباتی که غلات را نابود می‌کرد- (و القمل).
۶-" ضفادع" قورباغه‌ ها که از رود نیل سر برآوردند و آن قدر تولید مثل کردند که زندگی آنها را قرین بدبختی و مشکلات کرد- (و الضفادع).
۷-" دم" یا ابتلای عمومی به خون دماغ شدن و یا به رنگ خون درآمدن رود نیل بطوری که نه برای شرب قابل استفاده بود و نه کشاورزی (و الدم آیات مفصلات).
۸- شکافته شدن دریا به گونه‌ای که بنی اسرائیل توانستند از آن بگذرند (و اذ فرقنا بکم البحر).
۹- نزول" من" و" سلوی" (و انزلنا علیکم المن و السلوی).
۱۰- جوشیدن چشمه‌ها از سنگ (فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا).
۱۱- جدا شدن قسمتی از کوه و قرار گرفتن همچون سایبانی فوق آنان (و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة).
۱۲- قحطی و خشکسالی و کمبود میوه‌ها (و لقد اخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات).
۱۳- بازگشت حیات و زندگی به مقتولی که قتل او مایه اختلاف شدید میان بنی اسرائیل شده بود (فقلنا اضربوه ببعضها کذلک یحی الله الموتی).
۱۴- استفاده از سایه ابرها که در حرارت شدید بیابان بطور معجزه آسایی بر سر آنها قرار می‌گرفت (و ظللنا علیکم الغمام).

۱.۳ - ارشادهای هارون

هارون علیه السلام، وظیفه دار رهبری و ارشاد بنی اسرائیل در غیاب موسی علیه‌السّلام بود.
ولقد قال لهم هـرون من قبل یـقوم انما فتنتم به وان ربکم الرحمـن فاتبعونی واطیعوا امری• قال یـهـرون ما منعک اذ رایتهم ضلوا• الاتتبعن افعصیت امری. و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: «ای قوم من! شما به این وسیله مورد آزمایش قرار گرفته‌اید! پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پیروی کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید! » • (موسی) گفت: «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند... • از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟! »
هارون پیش از مراجعت موسی از روی موعظه و نصیحت به آنها گفته بود که خداوند در پرستش بر شما سخت گرفته است. خدای یکتا را بشناسید و او را بپرستید و گوساله پرستی نکنید.
ممکن است منظور این باشد که: سامری شما را بفتنه افکنده و گمراه کرده است

۱.۴ - عواطف خویشاوندی

تورات از عواطف خویشاوندی بنی اسرائیل، جهت هدایت آنان به توحید استفاده نموده است.
وءاتینا موسی الکتـب وجعلنـه هدی لبنی اسرءیل الاتتخذوا من دونی وکیلا• ذریة من حملنا مع نوح انه کان عبدا شکورا. ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل ساختیم (و گفتیم: ) غیر ما را تکیه گاه خود قرار ندهید! • ‌ای فرزندان کسانی که با نوح (بر کشتی) سوار کردیم! او بنده شکر گزاری بود. (شما هم مانند او باشید، تا نجات یابید! ) این برداشت با توجه به دو نکته است: ۱. نصب «ذریه» به حرف ندای محذوف و ادامه کلام تورات در آیه قبل.۲. آیه در پی دعوت از بنی اسرائیل به توحید، به آنان یادآوری می‌کند که آنها از فرزندان همراهان نجات یافته نوح علیه السلام‌اند تا به این وسیله ایشان را به قبول دعوت برانگیزاند.
توجه دادن فرزندان به شرافت و ایمان نیاکان، راهی عاطفی برای تربیت و پذیرش دعوت و مسئولیت آنان است

۱.۵ - تورات

تورات، وسیله‌ای برای هدایت بنی اسرائیل بود.
واذ ءاتینا موسی الکتـب والفرقان لعلکم تهتدون. و (نیز به خاطر آورید) هنگامی را که به موسی، کتاب و وسیله تشخیص (حق از باطل) را دادیم تا هدایت شوید
بیاد آورید وقتی را که بموسی کتاب دادیم که همان تورات است و در باره کلمه فرقان که در این آیه به کتاب عطف شده چهار قول از مفسران نقل شده است.

۱.۶ - مراد از فرقان

۱- ابن عباس میگوید: مراد از فرقان همان تورات است و تفاوت آن با کتاب فقط از نظر لفظ است.
۲- منظور از کتاب، تورات است و فرقان شکافته شدن دریا است که هر دو نعمتی برای موسی بودند.
۳- فرقان، همان جدا کردن حلال از حرام و فرق بین موسی و یارانش با فرعون و درباریانش است به چیزهایی مانند نجات دادن اینان و هلاک و غرق فرعونیان.
۴- منظور از فرقان قرآن است و تقدیر آیه بنا بر این قول، چنین است که:
بموسی، کتاب و بمحمد، قرآن دادیم.
ولی قول چهارم را دانشمندان، ضعیف دانسته‌اند زیرا آیه میگوید: ما بموسی فرقان دادیم و در آیه دیگر نیز می‌فرماید: «و لقد آتینا موسی و هارون الفرقان» ما بموسی و هارون فرقان دادیم.
ولما سکت عن موسی الغضب اخذ الالواح وفی نسختها هدی ورحمة للذین هم لربهم یرهبون. هنگامی که خشم موسی فرو نشست الواح (تورات) را برگرفت و در نوشته‌های آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خویش می‌ترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند)
ظاهر آیه این است که خداوند، الواحی بر موسی ع نازل کرد که شرایع و قوانین تورات در آن نوشته شده بود، نه اینکه الواحی در دست موسی ع بود و فرمان خدا این دستورات در آن منعکس گردید، اما اینکه این الواح چگونه بوده؟ و از چه جنس و ماده‌ای؟ در قرآن، بحثی از آن به میان نیامده، تنها کلمه"الواح" به طور سربسته آمده است، و این کلمه جمع" لوح" است، که در اصل از ماده" لاح یلوح" به معنی ظاهر شدن و درخشیدن گرفته شده و چون با نوشتن بر روی یک صفحه، مطالب آشکار می‌گردد و می‌درخشد، به صفحه‌ای که بر آن چیزی می‌نویسند، لوح می‌گویند ولی در روایات و گفتار مفسران احتمالات گوناگونی پیرامون کیفیت و جنس این لوح آمده است،
وءاتینا موسی الکتـب وجعلنـه هدی لبنی اسرءیل الاتتخذوا من دونی وکیلا. ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل ساختیم (و گفتیم: ) غیر ما را تکیه گاه خود قرار ندهید!
ولقد ءاتینا موسی الکتـب لعلهم یهتدون. و ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم شاید آنان(بنی اسرائیل ) هدایت شوند.
ولقد ءاتینا موسی الکتـب... وجعلنـه هدی لبنی اسرءیل. ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و شک نداشته باش که او آیات الهی را دریافت داشت و ما آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم!
ولقد ءاتینا موسی الهدی واورثنا بنی اسرءیل الکتـب• هدی وذکری لاولی الالبـب. و ما به موسی هدایت بخشیدیم، و بنی اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. • که مایه هدایت و تذکر برای صاحبان عقل بود
تعبیر به میراث در مورد" تورات" بخاطر این است که بنی اسرائیل نسلی بعد از نسل دیگر آن را در اختیار گرفتند، و می‌توانستند از آن بهره گیری کنند بی آنکه زحمتی برای آن کشیده باشند، همچون میراثهای معمولی که بدون زحمت در اختیار انسان قرار می‌گیرد، هر چند آنها این میراث بزرگ الهی را ضایع کردند تفسیر

۱.۶.۱ - هدایت‌های تورات

خداترسان بنی اسرائیل از هدایتهای تورات بهره مند شدند.
ولما سکت عن موسی الغضب اخذ الالواح وفی نسختها هدی ورحمة للذین هم لربهم یرهبون. هنگامی که خشم موسی فرو نشست الواح (تورات) را برگرفت و در نوشته‌های آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خویش می‌ترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند)
جبائی و ابو مسلم گویند: یعنی مطالبی که در لوحه‌ها نوشته شده بود، هدایت و رحمت برای جهانیان بود. برخی گویند: یعنی مطالبی که در لوحه‌ها نسخه برداری شد، مردم را به امور دینی هدایت می‌کرد و برای کسانی که بر اثر خوف از خدا، معصیت نمی‌کنند و بدستورات آن عمل می‌کنند، رحمت است


هدف از رسالت موسی علیه‌السّلام هدایت بنی اسرائیل بود.
ولقد ءاتینا موسی الکتـب فلاتکن فی مریة من لقائه وجعلنـه هدی لبنی اسرءیل. ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و شک نداشته باش که او آیات الهی را دریافت داشت و ما آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم! بر اساس یک احتمال، ضمیر «جعلنه» به موسی علیه‌السّلام برمی گردد.


وجود برخی روحیات و رذائل اخلاقی مانع هدایت بنی اسرائیل گشت.

۳.۱ - تکبر

تکبر و خودبرتربینی بنی اسرائیل، مانع راهیابی آنان به راه رشد و هدایت شد.
وجـوزنا ببنی اسرءیل البحر... • ساصرف عن ءایـتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق وان یروا کل ءایة لایؤمنوا بها وان یروا سبیل الرشد لایتخذوه سبیلا وان یروا سبیل الغی یتخذوه سبیلا ذلک بانهم کذبوا بـایـتنا وکانوا عنها غـفلین. و بنی اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم • بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبر می‌ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف می‌سازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانه‌ای را ببینند، به آن ایمان نمی‌آورند اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمی‌کنند و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب می‌کنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند!
بحثی که در این دو آیه آمده است در حقیقت یک نوع نتیجه گیری از آیات گذشته در زمینه سرنوشت فرعون و فرعونیان و سرکشان بنی اسرائیل است، خداوند در این آیات این حقیقت را بیان می‌کند که اگر فرعونیان و یا سرکشان بنی اسرائیل با مشاهده آن همه معجزات و شنیدن آن همه آیات الهی به راه نیامدند به خاطر آن است که ما افراد متکبر و خودخواه را که در برابر حق جبهه گیری می‌کنند- به جرم اعمالشان- از قبول حق باز می‌داریم و به تعبیر دیگر اصرار و ادامه به سرکشی و تکذیب آیات الهی آن چنان در فکر و روح انسان اثر می‌گذارد که به صورت موجودی انعطاف ناپذیر و غیر قابل نفوذ در برابر حق درمی آید.
لذا نخست می‌فرماید: " بزودی کسانی را که در زمین، به غیر حق تکبر ورزیدند از آیات خود، منصرف می‌سازیم" (ساصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق).
و از اینجا روشن می‌شود که آیه فوق، هیچگونه منافاتی با دلائل عقلی ندارد که برای توجیه آن، همانند بسیاری از مفسران، مرتکب خلاف ظاهر شویم، این یک سنت الهی است که نسبت به آنها که لجاجت و سرکشی را به آخرین حد می‌رسانند، توفیق هر گونه هدایت و راهیابی را سلب می‌کند، و به تعبیر دیگر: این خاصیت اعمال زشت خود آنها است که با توجه به انتساب همه اسباب به خدا که مسبب الاسباب نهایی است به او نسبت داده شده است.
این موضوع نه موجب جبر است و نه محذور دیگر، تا بخواهیم دست به توجیه آیه بزنیم.

۳.۲ - جهالت و بی عقلی

ناتوانی گوساله پرستان بنی اسرائیل، از درک عجز گوساله برای هدایت آنان:
واتخذ قوم موسی من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار الم یروا انه لایکلمهم ولایهدیهم سبیلا اتخذوه وکانوا ظــلمین. قوم موسی بعد (از رفتن) او (به میعادگاه خدا)، از زیورهای خود گوساله‌ای ساختند جسد بی جانی که صدای گوساله داشت! آیا آنها نمی‌دیدند که با آنان سخن نمی‌گوید، و به راه (راست) هدایتشان نمی‌کند؟! آن را (خدای خود) انتخاب کردند، و ظالم بودند
جهل و نادانی بسیاری از این جمعیت و مهارت و زبردستی سامری در پیاده کردن نقشه خود نیز به این موضوعات کمک کرد و مجموعا سبب شد در مدت کوتاهی اکثریت بنی اسرائیل به بت پرستی روی آورند و غوغایی اطراف گوساله به راه اندازند.
یعنی یک معبود واقعی حد اقل باید نیک و بد را بفهمد و توانایی بر راهنمایی و هدایت پیروان خود داشته باشد، با عبادت کنندگان خویش، سخن بگوید و آنها را به راه راست هدایت کند و طریقه عبادت را به آنها بیاموزد.
اصولا چگونه عقل انسان اجازه می‌دهد که معبود بیجانی را که ساخته و پرداخته خود او است، بپرستد، حتی اگر فرضا آن زیورآلات تبدیل به گوساله واقعی هم شده باشد به هیچوجه شایسته پرستش نیست، گوساله‌ای که هیچ نمی‌فهمد و در نفهمی ضرب المثل است.
آنها در حقیقت به خودشان ظلم و ستم کردند، لذا در پایان آیه می‌فرماید:
" گوساله را معبود خود انتخاب کردند و ظالم و ستمگر بودند" (اتخذوه و کانوا ظالمین).

۳.۳ - دروغ پردازی

دروغ پردازان بنی اسرائیل از هدایتهای الهی محروم شدند.
واذ قال عیسی ابن مریم یـبنی اسرءیل انی رسول الله الیکم مصدقا... • ومن اظـلم ممن افتری علی الله الکذب وهو یدعی الی الاسلـم والله لایهدی القوم الظـلمین. و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: «ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده(تورات) می‌باشم، و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من می‌آید و نام او احمد است! » هنگامی که او(احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحری است آشکار»! • چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام می‌شود؟! خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند!
کسی که دعوت پیامبر الهی را دروغ، و معجزه او را سحر، آئین او را باطل، می‌شمرد ستمکارترین مردم است، چرا که راه هدایت و نجات را به روی خود و سایر بندگان خدا می‌بندد، و آنها را از این سرچشمه فیض الهی که ضامن سعادت ابدی آنها است محروم می‌سازد.
و در پایان آیه می‌افزاید: " خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند" (و الله لا یهدی القوم الظالمین).
کار خدا هدایت است، و ذات پاکش نور و روشنایی معنوی است" الله نور السماوات و الارض" ولی هدایت زمینه می‌خواهد، و این زمینه در کسانی که دشمن حقیقت‌اند وجود ندارد.
این آیه بار دیگر تاکیدی است بر این حقیقت که هدایت و ضلالت هر چند از ناحیه خدا است ولی مقدمات آن از ناحیه خود انسان شروع می‌شود، و به همین دلیل هرگز جبر لازم نمی‌آید.
تعبیر به من اظلم (چه کسی ستمکارتر است...) پانزده بار در قرآن مجید تکرار شده که آیه مورد بحث آخرین آنها است، گرچه موارد آنها ظاهرا متفاوت است، و همین امر ممکن است منشا این سؤال شود که مگر" ظالمترین مردم" بیش از یک گروه می‌تواند باشد؟ اما دقت در این آیات نشان می‌دهد که همه بازگشت به تکذیب آیات الهی و مانع شدن مردم از راه حق است و در واقع ستمی بالاتر از این نیست که مردم را از رسیدن به چنین برنامه‌ای که راه خوشبختی در همه زمینه‌ها است بازدارند.


۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۵..    
۲. طه/سوره۲۰، آیه۲۰.    
۳. طه/سوره۲۰، آیه۲۲.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۳.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۵۰.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۶۰.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۱.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۰.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۷۳.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص:۳۰۹    
۱۷. طه/سوره۲۰، آیه۹۰..    
۱۸. طه/سوره۲۰، آیه۹۲..    
۱۹. طه/سوره۲۰، آیه۹۳..    
۲۰. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۷، ص:۴۹    
۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲..    
۲۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۳..    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۵۳..    
۲۴. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی،ج۱، ص:۲۱۵    
۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۴..    
۲۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص:۳۶۳    
۲۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۲..    
۲۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۹..    
۲۹. سجده/سوره۳۲، آیه۲۳..    
۳۰. غافر/سوره۴۰، آیه۵۳..    
۳۱. غافر/سوره۴۰، آیه۵۴..    
۳۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص:۱۳۲    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۴..    
۳۴. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۴، ص:۳۶۶    
۳۵. سجده/سوره۳۲، آیه۲۳..    
۳۶. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۸، ص:۱۱۱    
۳۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۸..    
۳۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۶..    
۳۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص:۳۶۶    
۴۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۸..    
۴۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص:۳۷۱    
۴۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲۶، ص:۳۷۳    
۴۳. صف/سوره۶۱، آیه۶..    
۴۴. صف/سوره۶۱، آیه۷..    
۴۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ۲۴، ص:۸۱    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «هدایت بنی اسرائیل (قرآن)».    



جعبه ابزار