ولایت کبرای فاطمه زهرا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ولایت کبرای حضرت زهرا (علیهاالسلام) در امتداد
ولایت مطلق خداوند قرار دارد، به گونهای که ایشان به اذن الهی، حق دخل و تصرف در امور عالم را دارد و میتواند نفوس انسانهای مستعد را شناخته، به سرمنزل مقصود رهنمون سازد. آیاتی در باب اثبات
عصمت و
طهارت و علم وهبی و لدنّی ایشان بخصوصه یا در جمله
اهل بیت (علیهمالسّلام) نازل گردیده و روایاتی نیز بهطور عام یا خاص درباره
حضرت زهرا (علیهاالسلام) صادر شدهاند که از این میان، چهل منقبت درباره آن حضرت استخراج گردیده که همگی بیانگر آنند که ایشان در
عالم آفرینش رکن میباشد.
نکته مسلّم آن است که این روایات مبتنی بر
آیات بوده و با سندهای محکم و متقن در میان منابع و مراجع فقهی و روایی ما بیان شدهاند و حجّیت خود را حفظ کردهاند.
عدهای بر این باورند که
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) از آنرو که دخت گرامی رسول والامقام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد، دارای منقبت و فضایلی خاص است، اما آنچه باید بدان توجه نمود این است که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) صاحب ولایت کبراست، یعنی همانگونه که باید به ولایت رسول گرامی،
امیرمؤمنان علی و
حسنین (علیهمالسّلام)
ایمان و اعتقاد قطعی داشت، باید به ولایت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نیز اذعان و اعتراف نمود.
پیش از ورود به بحث اصلی، لازم است مطالبی در زمینه ولایت بیان شوند تا اثبات چنین امری از طریق
آیات و
روایات قابل بررسی و تحقیق باشد.
ولایت به معنای قرب، محبوبیت، تصرّف، ربوبیت و نیابت، دارای مراتبی است که برخی از مراتب آن اوسع و اتمّ از دیگر مراتبند. باطن ذات ولایت، کنز مخفی است و به حسب ظهور، دارای شدت و ضعف و کمال و نقص میباشد.
ولایت در اصطلاح اهل معرفت، حقیقت کلّیهای است که شانی از شئون ذاتی حق میباشد و علم ظهور حقایق خلقی است. مبدا ولایت، حضرت احدیت است و انتهای آن عالم ملک و شهادت.
ولایت به اعتبار مفهوم، به دو بخش «مطلق» و «مقیّد» تقسیم میشود.
اما به اعتبار مصداق، ولایت به «عامّه» و «خاصه» تقسیم میگردد.
ولایت از آن اعتبار که صفتی از صفات الهی است، مطلق، و به اعتبار استناد به
انبیا و اولیا (علیهمالسّلام) «مقیّد» میشود، در واقع، مقیّد، مرتبه نازله مطلق است.
از آنرو که ولایت شامل جمیع اهل ایمان میشود، آن را «ولایت عامّه» گویند. «ولایت خاصه» نیز به اهل سلوک و شهود اختصاص دارد که به اعتبار فنای آنها در حق و بقا به وجود مطلق، به این مقام میرسند.
چون دایره ولایت به حسب حیطه و شمول، بزرگتر از
نبوّت است و نبوّت جهت ظاهری ولایت و ولایت جهت باطنی نبوّت است، از اینرو، انبیا در حیطه مقام ولایت واقع شدهاند. انبیا به اعتبار جهت ولایت، فانی در حق و متصل به علم ربّ مطلق میباشند و به مصالح و مفاسد اجتماعی آگاهی پیدا میکنند.
ابتدای ولایت، انتهای سفر اول سالک الیاللّه میباشد و وجودش حقانی میگردد.
مقام ولایت مطلقه مقام حصول جمیع کمالات وجودی و صفات کمالی و مجمع مظاهر و مراتب است. این وجود جمعی کامل تمام محمّدی فانی در حق و باقی به اوست
و محیط بر جمیع مراتب وجودی میباشد. بر همین اساس،
ائمّه اطهار (علیهمالسّلام) معارف حقیقی و احکام الهی را از ماخذی که خاتم رسل اخذ مینموده است، دریافت مینمایند. این ماخذ برای
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بالاصاله و برای ائمّه اطهار (علیهمالسّلام) به تبع وجود خاتم است. به همین دلیل، اجماع
شیعه بر آن است که علم ائمّه اطهار (علیهمالسّلام) لدنّی و وهبی است.
پس از بیان این مقدّمه، باید اذعان کرد که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) گوهری قدسی در تعیّن و صورت انسی است و آن حضرت انسیه حورا و عصمت کبرای الهی است.
این مهم در آیات و روایات به خوبی مشهود است.
هفت آیه از
قرآن به نوعی، بیانگر ولایت حضرت صدیقه (علیهاالسلام) میباشند.
«اِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا؛
خداوند چنین اراده فرموده است که ناپاکی را فقط از شما اهل بیت بِبَرد و شما را پاک و منزّه گرداند.
درباره این آیه، که به
آیه تطهیر معروف است، روایات متواتری در شان نزول آن نقل میکنند که این آیه در خانه
امّسلمه نازل شد، زمانی که اهل بیت (پنج تن) (علیهمالسّلام) در زیر عبا قرار گرفته بودند و امّسلمه نیز از آمدن در زیر عبا نهی شد. غیر از جماعتی از
صحابه، قریب ۳۰۰ تن دیگر نیز این روایت را به همین شکل نقل کردهاند که نام آنها در کتاب
الغدیر آمده است.
این آیه بیانگر عصمت اهل بیت (علیهمالسّلام) و از جمله حضرت زهرا (علیهاالسلام) میباشد عصمت از جمله شئون منصب ولایت است و غیر از معصومان (علیهمالسّلام) کسی را سراغ نداریم که ولایت کبرا داشته باشد.
«فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ اَبْنَاءنَا وَاَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَاَنفُسَنَا واَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ؛
بگو (ای پیامبر): بیایید، بخوانیم ما فرزندانمان و شما فرزندانتان را، و ما زنانمان و شما زنانتان را، و ما خودمان و شما خودتان را، سپس به
مباهله برخیزیم تا دروغگویان را به
لعن خدا گرفتار سازیم.»
این آیه به
آیه مباهله معروف است. در ماجرای مباهله، حضرت زهرا (علیهاالسلام) نیز شرکت داشتند، چرا که «ابنائنا» در آیه، حسنین (علیهماالسلام) هستند و منظور از «انفسنا» پیامبر و حضرت علی (علیهماالسلام) میباشند و از حضرت زهرا (علیهاالسلام)، که بانوی معصوم میباشد، با لفظ «نسائنا» تعبیر شده است. چون امر مباهله یک امر عادی نیست و تنها از افراد شایسته و مقدّس برمی آید، حضرت زهرا (علیهاالسلام) یکی از شخصیتهایی است که مشمول آیه میباشد و این از مسلّمات است.
«فَتَلَقَّی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْه؛
پس
حضرت آدم از خداوند کلماتی فراگرفت و آن کلمات را وسیله
توبه خویش قرار داد.»
درباره این آیه، روایاتی نقل شدهاند که نشان میدهند همانگونه که رسول اکرم و حضرت علی و
امام حسن و
امام حسین (علیهمالسّلام) سبب خلقتند، حضرت زهرا (علیهاالسلام) نیز یکی از اسباب آفرینش جهان است، و معقول نیست کسی علت خلقت باشد و ولایت نداشته باشد. در این روایات، کلماتی را که حضرت آدم (علیهالسّلام) از حق تعالی فرا گرفت و به وسیله آنها، توبهاش مورد قبول واقع شد، نامهای مبارک اهل بیت (علیهمالسّلام) میباشند. در بخشی دیگر از روایات، خداوند در پاسخ حضرت آدم (علیهالسّلام) که عرض کرد: آیا نزد تو مخلوقی محبوبتر از من هست؟ خداوند فرمود: بلی، مخلوقاتی از تو محبوبتر دارم که اگر آنها نبودند، تو را نیز نمیآفریدم، و سپس نام اهل بیت و فرزندان ایشان (علیهمالسّلام) برده میشود. (این روایات را
سیوطی در
الدُّر المنثور،
بدخشانی از حافظ کبیر،
دارقطنی از
ابننجار، و
ابنمغازلی در مناقبش با ذکر سند نقل کردهاند.)
«وَاِذِ ابْتَلَی اِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَاَتَمَّهُن؛
هنگامی که
حضرت ابراهیم را پروردگارش با کلماتی امتحان نمود، پس آن کلمات را تمام کرد.»
درباره این آیه، همانند آیه سوم منظور از «کلمات» طبق روایتی که
مفضّل بن عمر از بزرگان
صحابه امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند، اهل بیت (علیهمالسلام) میباشند و منظور از «اَتَمَهُنَّ» نُه امام دیگر از اولاد امام حسین (علیهمالسّلام) میباشند.
امام صادق (علیهالسّلام) همچنین طبق روایتی میفرماید: «نحن الکلماتُ»، ما آن کلماتی هستیم که خداوند در قرآن به آنها اشاره میفرماید.
حال چگونه ممکن است که اشخاصی در منطق وحی «کلمات الهی» نامیده شوند و
انبیا به آنان
متوسّل گردند، ولی خودشان عاری از ولایت باشند؟! حضرت زهرا (علیهاالسلام) از این کلمات میباشد. درباره آیه پنجم نیز روایات بسیاری میان
شیعه و
سنّی مطرحند که منظور از «مودّت قربی» محبت اهل بیت (علیهمالسّلام) میباشد. این مودّت همسنگ و هموزن اجر رسالت محمّدی است. به دنبال نازل شدن این آیه، حافظ ابوعبداللّه ملاّ روایتی را در سیرهاش نقل میکند:
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «خدای تعالی مزد رسالتم را، که بر عهده شماست، مودّت خویشان و نزدیکانم قرار داده است و من در
روز قیامت، نسبت به این
مودّت از شما بازخواست خواهم کرد.»
با توجه به این روایت، آنچه در روز قیامت همه در مقابل آن مسئولیم ولایت
چهارده معصوم (علیهمالسّلام) است که از جمله آنها ولایت حضرت زهرا (علیهاالسلام) میباشد.
درباره شان نزول سوره «هل اتی»، از مسلّمات شیعه و سنّی است که حضرت زهرا (علیهاالسلام) یکی از اشخاصی است که این سوره در شان آنها نازل شده.
«قُل لَّا اَسْاَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرا اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛
بگو ای پیامبر، من بر آن (انجام رسالتم) پاداشی از شما نمیخواهم، مگر مودّت با خویشان نزدیکم.»
«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیًما وَاَسِیرا اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورا؛
آنان که در راه دوستی خدا طعام خود را به
فقیر و
یتیم و
اسیر میدهند، (میگویند:) ما فقط برای رضای خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ
پاداش و سپاسی نمیطلبیم.»
در این آیه، فضایل اهل بیت (علیهمالسّلام) را بیان نموده که حضرت صدیقه (علیهاالسلام) نیز یکی از آنان است. چنین فضایلی تنها از آن کسانی هستند که ولایت آنها از جانب خداوند تایید شده باشد.
«اِنَّا عَرَضْنَا الْاَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ وَالْجِبَالِ فَاَبَیْنَ اَن یَحْمِلْنَهَا وَاَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْاِنسَانُ اِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا؛
ما امانت را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، آنها نپذیرفتند و ترسیدند که آن را حمل کنند، در حالی که انسان این امانت را پذیرفت، که او بسیار ستمکار و نادان است.»
اما درباره این آیه، که
خداوند امانتی را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها زیر بار پذیرش آن نرفتند، امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: منظور از «امانت»، «ولایت» است که اهل بیت (علیهمالسّلام) بار آن را بر دوش خود حمل میکنند.
مفضّل بن عمر طبق روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) درباره این آیه، نقل میفرماید که اگر این چهارده تن نبودند، آدم و همسرش آفریده نمیشدند، و اینان خزانهداران علم الهی و امینان اسرار حق میباشند. حضرت فاطمه (علیهاالسلام) یکی از گنجوران دانش و امانتداران اسرار خدایی است.
اما احادیثی که در منقبت حضرت زهرا (علیهاالسلام) وارد شدهاند به دو بخش تقسیم میشوند: بخش اول، روایاتی که در ذیل آیات بیان شدهاند و بخش دوم روایاتی که در شان حضرت آمدهاند و با آیه ویژهای مرتبط نیستند. روایات بخش دوم نیز به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته روایات اشتراکیاند که در منقبت اهل بیت (علیهمالسّلام) بیان شدهاند که حضرت زهرا (علیهاالسلام) نیز در آن مناقب اشتراک دارند و دسته دوم احادیث اختصاصیاند که تنها به مدح و فضایل حضرت صدیقه (علیهاالسلام) میپردازند.
قابل توجه آنکه روایات اشتراکی در پانزده موضوع ردهبندی شده و عبارتند از:
۱. اهل بیت (علیهمالسلام)، علت آفرینش.
۲. معرفی شدن اهل بیت (علیهمالسّلام) به همه
فرشتگان.
۳. منوّر بودن
بهشت با تصویر اهل بیت (علیهمالسّلام).
۴. اهتدا و اقتدا و تمسّک به ایشان از جانب مردم.
۵. تولا و تبرّای مردم نسبت به دوستان و دشمنان ایشان.
۶. اشتراک در مقام ولایت.
۷. رکن بودن
حضرت فاطمه و پیامبر (علیهماالسلام) نسبت به
حضرت علی (علیهالسلام).
۸. جواز (استثنایی) ورود و توقّف اهل بیت (علیهمالسّلام) در
مسجد النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جمیع حالات.
۹. اشتراک اهل بیت (علیهمالسّلام) در شنیدن سخن فرشتگان (محدَّثه بودن).
۱۰. مژده بهشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
شیعیان حضرت علی (علیهالسّلام) و شیعیان حضرت زهرا (علیهاالسلام) (به صورت مشترک).
۱۱. اشتراک در مبدا خلقت بودن، در خوی و سرشت و در شئون دیگر آفرینش.
۱۲. اشتراک اهل بیت (علیهمالسّلام) در کیفیت خلقت یکسان ایجاب میکند که در تمام شئون ولایت در ردیف یکدیگر باشند.
۱۳. اشتراک اهل بیت (علیهمالسّلام) در مقامات و درجاتی که منحصر به پنج تن است و برای هیچ بشری به آن درجات راهی نیست.
۱۴. مقام رکوب (سواره بودن) اهل بیت (علیهمالسّلام) در روز قیامت، در بهشت و در هنگام سیر در مواقف آخرت.
۱۵. اشتراک
اهل بیت (علیهمالسّلام) در
صلوات بر ایشان و کیفیت
زیارت ایشان.
نتیجه پانزده موضوع مزبور چهل منقبت میباشند که بسیاری از آنها از شئون ولایت و از خصوصیات
ولی اللّه هستند و حضرت زهرا (علیهاالسلام) در این مناقب با پیامبر و دیگر معصومان (علیهمالسّلام) سهیم میباشد و این حاکی از مقام والای ولیّة اللهی آن حضرت است. این چهل منقبت عبارتند از:
۱. آفرینش حضرت زهرا (علیهاالسلام) پیش از خلقت دیگران. «خِلْقَتُها قَبلَ النّاسِ شان اَبیها و بَعلِها و بنیها، و هُم انوارٌ یُسبّحونَ اللّهَ و یُقَدِسّونَه و یُهلّلونه و یکبّرونه.»
۲. آفرینش حضرت زهرا (علیهاالسلام) از نور عظمت حضرت حق. «خَلْقُها مِن نورِ عظمة الله تبارک و تعالی و هی ثُلثُ النورِ المقسومِ بینها و بینَ ابیها و بَعلِها.»
۳. سبب و علت آفرینش آسمانها و زمین. «عِلّتُها فِی خِلقةِ السماءِ والارضِ والجنّةِ والنّارِ والعرشِ و الکُرسیِ والملائِکةِ والانسِ والجنِّ.»
۴. نامگذاری حضرت زهرا (علیهاالسلام) از سوی خدای متعال. «تَسمیتُها مِن عندِ رَبِّ العزّةِ.»
۵. مشتق شدن نام فاطمه (علیهاالسلام) از اسماء خدای تبارک و تعالی. «اشتقاقُ اسمُها مِن اسماءِ اللّهِ تبارک و تعالی.»
۶.
توسّل انبیا به حضرت فاطمه (علیهاالسلام). «توسّلُ الانبیاءِ بِها و باسمائِها.»
۷. نوشته شدن نام حضرت فاطمه (علیهاالسلام) بر ساق
عرش و درهای بهشت. «کِتابَةُ اسمِها علی ساقِ العرشِ و ابوابِ الجنّةِ لدة ابیها و بَعلها و بَنیها.»
۸. تصویر حضرت زهرا (علیهاالسلام) در بهشت. «کَوْنُها شَبَحا عن یُمنَةِ العرشِ و صورةً فِی الجَنّه.»
۹. هدایت و پیشوایی حضرت فاطمه (علیهاالسلام). «اشتراکها فِی الاهتداءِ و الاقتداءِ والتمَسُّکِ بِها رِدْفَ اَبیها و بَعْلها و بنیها.»
۱۰.
عصمت و طهارت. «اشتراکُها فِی العصمةِ و دُخولُها فی آیةِ التّطهیرِ.»
۱۱. امانتداری ولایت الهی. «کونُها مِنَ الامانةِ المعروضةِ عَلیَ السمواتِ والارضِ والجبالِ.»
۱۲. دارای مقام رکن نسبت به حضرت علی (علیهالسّلام). «اِشتراکُها مَعَ رسولِ اللّهِ فِی الرّکنیةِ لِعَلی بن ابی طالب.»
۱۳. جواز ورود به مسجد النبی در هر زمان. «اِشتراکُها فی تَطْهیر مَسجِدِ رسولِ اللّهِ نظیرَ ابیها و بَعْلِها و بنیها.»
۱۴. محدّثه بودن حضرت زهرا (علیهاالسلام). «کَوْنُها محدثّةً کالائمةِ امیرالمؤمنین و اولاده.»
۱۵. مژده نجات و رستگاری به شیعیان حضرت زهرا (علیهاالسلام). «اِشتِراکُها معَ امیرِالمؤمنینَ و اولادِه فِی التَّبشیر بِشیعَتِها و مُحبّیها.»
۱۶. سواره محشور شدن حضرت زهرا (علیهاالسلام) در روز قیامت: «رکوبُها یومَ القامةِ کاَبیها و بَعلِها و بَنیها.»
۱۷. دست به دامان پیامبر بودن در قیامت.
۱۸. سخن گفتن حضرت زهرا (علیهاالسلام) با مادرش در رحم. «کانَتْ تُحدِّثُ اُمَّها و هی فی بَطنِها و تُصَبِّرُها.»
۱۹. بیان شهادتین در هنگام ولادت. «تُکلُّمها بالشّهادَتینِ حینَ الولادةِ.»
۲۰. عالِم به گذشته و آینده. «اِشتراکُها مَعَ ابَیها و بَعلِها و بَنیها فِی العلمِ بما کانَ و ما یَکونُ و ما لم یکُنْ اِلی یَومِ القیامةِ.»
۲۱. پاک و طاهر از مادر متولّد شدن. «ولادتُها طاهرةً مطهّرةً زکیّةً میمونةً تقیّةً.»
۲۲. رشد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در هر ماه بهاندازه یک سال. «نُمُوُّها فِی الیومِ والشهرِ مثل ما جاءَ فی نُموِّ الائمّة الاطهار.»
۲۳. نورافشانی وجود حضرت زهرا (علیهاالسلام) هنگام ولادت بر تمام خانههای
مکه و شرق و غرب عالم. «دُخول نورِها حینَ وُلِدَتْ بیوتاتِ مکّةَ کولادةِ ابیها.»
۲۴. بشارت
فرشتگان به یکدیگر هنگام ولادت حضرت فاطمه (علیهاالسلام). «تبشیرُ اهلِ السماءِ بَعضُهُم بعضا.»
۲۵. وجوب محبت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) بر همگان. «فی وجوبِ حُبّها کحُبِّ بَعلها و بَنیها اَجرا للرِسالةِ الخاتِمة.»
۲۶. حضور در قبّة الوسیله یا درجة الوسیله بهشت. «اشتراکُها مَع اَبیها و بعلها و بنیها فی درجةِ الوسیلةِ فِی الجنةِ.»
۲۷. حضور در قبّه زیر عرش. «اشتراکُها مَع اَبیها و بَعلها و بَنیها یَومَ القیامةِ فی قُبّةٍ تحتَ العرشِ.»
۲۸. نخستین کسی که وارد بهشت میشود. «فِی الدخولِ الی الجنّةِ قبلَ الناسِ.»
۲۹. نام حضرت فاطمه (علیهاالسلام) یکی از کلماتی بود که حضرت آدم (علیهالسّلام) فرا گرفت. «فی اَنّها مِن الکلماتِ الّتی تَلقّیها آدمُ و ابتلی بِها ابراهیمَ ربُّه.»
۳۰. حضور حضرت صدیقه (علیهاالسلام) در
مباهله در میان «ابناءنا» و «انفسنا. «دُخولُها فی آیةِ المباهلةِ بینَ ابنائنا و انفسنا.»
۳۱. حضرت زهرا (علیهاالسلام) مشمول حکم
تولاّ و تبرّا و
حب و بغض و
صلح و
جنگ همراه با
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). «وَحْدَتُها مَعَ رسولِ الله و علیٍ و بنیهِ فی حکمِ الحبِّ والبغضِ و الولاءِ والعِداءِ و فی حکمِ السلمِ و الحَربِ و فی حکمِ السّبِّ والاذی.»
۳۲. همتا بودن در صفات و ارزشهای معنوی با حضرت علی (علیهالسّلام). «فی کفّوَیتها مَع علیٍّ فِی المَلَکات و النفسانیاتِ، ولَوْ لم یُخْلَق علیٌ لم یکن لها کفوٌ من آدم و من دونِهِ.»
۳۳. دشمنی با حضرت فاطمه (علیهاالسلام) موجب
کفر. «کُفرُ مَنْ اَبْغَضَ فاطمةَ.»
۳۴. حضرت فاطمه (علیهاالسلام) ملجا و مرجع توسّل انبیا. «فی الامرِ بالتوسّلِ الیها کَاَبیها و بَعْلِها و بَنیها فی الحوائجِ و عندَ کلِّ مسالةٍ والاَمرِ بحُبّها و الصَّلاةِ عَلَیها و زیارتِها.»
۳۵. حضرت صدیقه (علیهاالسلام) مورد شان نزول سوره «هل اَتی». «دُخولُها فی فَضْلِ سورةِ "هَلْ اَتی" مع بَعْلِها و بَنیها.»
۳۶. آشنا بودن با
حورالعین در هنگام ولادت. «عِرفانُها رُسُلَ رَبِّها الیها عندَ ولادتِها والتَّسلیمِ علیها بِاَسمائها.»
۳۷. برگزیده خداوند تبارک و تعالی در میان جمیع زنان عالم. «اطلاعُ اللّهِ علیَ الارضِ و اختیارُها علی نساءِ العالمینَ.»
۳۸. بزرگترین شفیع شیعیان و دوستداران خود در روز قیامت. «کَونُها شفیعةً کُبری یومَ القیامةِ لِشیعَتها و مُحبّها.»
۳۹. شناساندن مقام حضرت زهرا (علیهاالسلام) به اهل محشر از سوی
خداوند. «یُعَرِّفُ اللّهُ قَدَرها کَما یُعَرِّفُ قَدْرَ اَبیها و بَعلها و بَنیها یومَ القیامةِ.»
۴۰. افضلیت حضرت زهرا اهل محشر بر جمیع مخلوقات بنا بر روایات معتبر منصوص و مسلّم. «فی اَفْضَلّیتها عَلیَ الملائکةِ والجنِّ والانسِ.»
نتیجهای که از این بحث به دست میآید آن است که اولاً، حضرت زهرا (علیهاالسلام)
معصوم است و ثانیا، معصوم مطلق میباشد. بنابراین، قول و
فعل و
تقریر او، سنّت اسلامی محسوب میشود. ثالثا، سنّت ایشان
حجت است. پس فرقی در حجّیت سنّت حضرت زهرا (علیهاالسلام) با سایر
ائمّه اطهار (علیهمالسّلام) نیست. و این تنها در مقام داشتن ولایت قابل طرح و بررسی میباشد، چرا که «سنّت» به این معنای وسیع، منبع فقه اسلامی بوده و معیار آن هم تنها عصمت است و در نتیجه، حضرت زهرا (علیهاالسلام) به خاطر عصمت و
ولایت، یکی از منابع فقه اسلامی میباشد.
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله «حضرت فاطمه علیهاالسلام و ولایت کبرا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۱۷.