• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَرَق (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مرتبط


وَرَق: (مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ)
وَرَق: بر وزن «شفق» به معنى «برگ، برگ درخت» و جمع آن «اوراق» است و «ورق» (به فتح واو و كسر راء) به معنى «درهم و پول مسكوک» (سكه‌هاى نقره) است، چنان‌كه در آيه ۱۹ سوره کهف در داستان اصحاب کهف مى‌خوانيم:
(... فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هٰذِهِ إِلَى اَلْمَدِينَةِ‌...)
«اكنون يک نفر را با اين سكه‌اى كه داريد به شهر (براى تهيّه آذوقه) بفرستيد.»
كه منظور از «ورق» سكه نقره‌اى است كه همراه خود داشتند.



به موردی از کاربرد وَرَق در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَرَق (آیه ۲۲ سوره اعراف)

(فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ)
(و به اين ترتيب، آن‌ها را با فريب از مقامشان فرود آورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان (عورتشان‌) بر آن‌ها آشكار شد و براى پوشاندن خود، از برگ‌هاى درختانِ بهشتى جامه دوختند. و پروردگارشان آن‌ها را ندا داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم و نگفتم كه شیطان براى شما دشمن آشكارى است؟!»)

۱.۱.۱ - وَرَق در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،

۱.۲ - وَرَق (آیه ۱۲۱ سوره طه)

(فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى)
(سرانجام هر دو از آن خوردند و لباس بهشتى آن‌ها فرو ريخت و عورتشان آشكار گشت و از برگ‌هاى درختان بهشتى براى پوشاندن خود جامه دوختند. آرى آدم پروردگارش را نافرمانى كرد و از پاداش او و ماندن در بهشت محروم شد.)

۱.۱.۱ - وَرَق در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،

۱.۳ - وَرَق (آیه ۱۹ سوره کهف)

(وَ كَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا)
(اين گونه آن‌ها را از خواب برانگيختيم تا از يكديگر سؤال كنند؛ يكى از آن‌ها گفت: «چه مدّت در خواب بوده‌ايد؟» گفتند: «يک روز، يا بخشى از يک روز.» و چون نتوانستند مدّت خوابشان را دقيقاً بدانند گفتند: «پروردگارتان از مدّت خوابتان آگاهتر است. اكنون يک نفر از خودتان را با اين سكّه‌اى كه داريد به شهر بفرستيد، پس بنگرد كدام يک از آن‌ها غذاى پاكيزه‌ترى دارند، و مقدارى از آن را براى روزى شما بياورد. امّا بايد مراقب باشيد، و هيچ كس را از وضع شما باخبر نسازد؛)

۱.۱.۱ - وَرَق در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين جمله نيز تتمه محاوره و گفتگوى ايشان است، كه پيشنهاد مى‌كند يک نفر را به شهر بفرستند تا طعامى برايشان بخرد و غذايى تهيه كند. ضمير در كلمه ايها به مدينه بر مى‌گردد و مقصود اهل مدينه است، يعنى كدام يک از اهل شهر طعام بهترى دارد از او بخرد و بياورد و اين قسم اضمار را استخدام گويند.
كلمه ازكى: پاكيزه‌تر از ماده زکات است و زكات طعام پاكيزه آن است. بعضى‌ گفته‌اند: يعنى حلال‌تر آن. بعضى‌ ديگر گفته‌اند يعنى پاک‌تر آن و ليكن اينكه كلمه را به صيغه افعل تفصيل (ازكى) آورده خالى از اين اشعار و اشاره نيست كه مقصود از كلمه مذكور همان معناى اول باشد.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۲.    
۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۱.    
۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۹.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۶۵.    
۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۲۴۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۲، ص۳۷۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۳، ص۳۲۲.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۲۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۲.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۷۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۲۹.    
۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۱.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۲۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۵۵.    
۱۶. کهف/سوره۱۸، آیه۱۹.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۵.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۶۱.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۶۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۳۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۶.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَرَق»، ج۴، ص۶۵۰.






جعبه ابزار