پرسش از حکم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند برای انسانها احکامی را وضع کرده که در بعضی موارد سوالاتی در مورد آنها پیش می آید که
پیامبر موظف بوده اند به آنها جواب بدهد.
سؤال از احکام مسکوت مانده از جانب خداوند، مورد
نهی او می باشد.
« یـایها الذین ءامنوا لا تسـلوا عن اشیاء ان تبد لکم تسؤکم...؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت میکند! و اگر به هنگام
نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار میشود؛ خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.»
خداوند، پاسخ دهنده به
احکام، در صورت سؤال از آنها، هنگام نزول
قرآن بوده است.
« یـایها الذین ءامنوا لا تسـلوا عن اشیاء ان تبد لکم تسؤکم وان تسـلوا عنها حین ینزل القرءان تبد لکم عفا الله عنها...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت میکند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال کنید، برای شما آشکار میشود؛ خداوند آنها را بخشیده (و نادیده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.»
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم موظف به پاسخگویی به سؤالات مردم، درباره
حکم، بر اساس وحی بوده است.
«یسـلونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر فللولدین والاقربین والیتـمیوالمسـکین وابن السبیل...؛
از تو سؤال میکنند چه چیز
انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق میکنید، باید برای
پدر و
مادر و نزدیکان و
یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. (لازم نیست تظاهر کنید، او میداند.»
«یسـلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر وصد عن سبیل الله وکفر به والمسجد الحرام واخراج اهله منه اکبر عند الله والفتنة اکبر من القتل...؛
از تو، در باره
جنگ کردن در ماه
حرام، سؤال میکنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین
حق) و
کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام
مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد
فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به
کفر، تشویق و از
ایمان بازمیدارد) حتّی از قتل بالاتر است. و
مشرکان، پیوسته با شما میجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال
کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در
دنیا و
آخرت، برباد میرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.».
این آیه شریفه از قتال در
ماه های حرام منع و مذمت مى کند، و مى فرماید: این کار جلوگیرى از راه خدا و کفر است ، و این را هم مى فرماید که با این حال بیرون کردن اهل مسجد الحرام از آنجا جرم بزرگترى است نزد خدا، و بطور کلى فتنه از آدم کشى بدتر است.
«یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما ویسـلونک ماذا ینفقون قل العفو کذلک یبین الله لکم الایـت لعلکم تتفکرون؛
در باره
شراب و
قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آنها
گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید!».
آیه اول از دو سؤ ال درباره شراب و قمار شروع مى شود، مى فرماید: از تو درباره شراب و قمار سؤ ال مى کنند (یسئلونک عن الخمر و المیسر).
(خمر) در لغت در اصل به گفته (
راغب) به معنى پوشانیدن چیزى است و لذا به چیزى که با آن مى پوشانند (خمار) گفته مى شود هر چند خمار معمولا به چیزى گفته مى شود که
زن سر خود را با آن مى پوشاند.
در معجم مقاییس اللغه نیز براى (خمر) یک ریشه ذکر کرده که دلالت بر پوشاندن و اختلاط و آمیزش در پنهانى مى کند و از آنجا که شراب
عقل انسان را مى پوشاند به آن خمر گفته شده زیرا سبب مستى است و مستى پرده اى بر روى عقل مى افکند و نمى گذارد انسان خوب و بد را تشخیص دهد.
(خمر) در اصطلاح شرع به معنى شراب انگور نیست بلکه به معنى هر مایع مست کننده است خواه از انگور گرفته شده باشد و یا از
کشمش یا
خرما و یا هر چیز دیگر، هر چند در لغت براى هر یک از انواع
مشروبات الکلی اسمى قرار داده شده است .
(میسر) از ماده (یسر) گرفته شده که به معنى سهل و آسان است ، و از آنجا که (قمار) در نظر بعضى از مردم وسیله آسانى براى نیل به مال و
ثروت است به آن میسر گفته شده است.
«.. ویسـلونک عن الیتـمیقل اصلاح لهم خیر وان تخالطوهم فاخونکم...؛
(تا اندیشه کنید) درباره
دنیا و
آخرت ! و از تو در باره
یتیمان سؤال میکنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد) آنها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید!) خداوند،
مفسدان را از مصلحان، بازمیشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت میاندازد؛ (و دستور میدهد در عین سرپرستی
یتیمان، زندگی و اموال آنها را بکلی از اموال خود، جدا سازید؛ ولی خداوند چنین نمیکند؛) زیرا او توانا و حکیم است.»
«ویسـلونک عن المحیض قل هو اذی فاعتزلوا النساء فی المحیض ولا تقربوهن حتی یطهرن فاذا تطهرن فاتوهن من حیث امرکم الله...؛
و از تو، در باره
خون حیض سؤال میکنند، بگو: «چیز زیانبار و آلودهای است؛ از اینرو در حالت
قاعدگی، از آنان کنارهگیری کنید! و با آنها نزدیکی ننماید، تا پاک شوند! و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! خداوند،
توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.»
«ویستفتونک فی النساء قل الله یفتیکم فیهن وما یتلی علیکم فی الکتـب فی یتـمیالنساء الـتی لا تؤتونهن ما کتب لهن وترغبون ان تنکحوهن والمستضعفین من الولدن وان تقوموا للیتـمیبالقسط...؛
از تو درباره حکم
زنان سؤال میکنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در
قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها
ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان
صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه میباشد؛ و نیز به شما سفارش میکند که) با یتیمان به
عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام میدهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته میدهد.»
«یستفتونک قل الله یفتیکم فی الکلــلة ان امرؤا هلک لیس له ولد وله اخت فلها نصف ما ترک وهو یرثها ان لم یکن لها ولد فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک وان کانوا اخوة رجالا ونساء فللذکر مثل حظ الانثیین...؛
از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال میکنند، بگو: «خداوند، حکم
کلاله (
خواهر و برادر) را برای شما بیان میکند: اگر مردی از
دنیا برود، که فرزند نداشته باشد، و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته، از او (ارث) میبرد؛ و (اگر خواهری از دنیا برود، وارث او یک برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث میبرد، در صورتی که (میّت) فرزند نداشته باشد؛ و اگر دو
خواهر (از او) باقی باشند دو سوم اموال را میبرند؛ و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را میان خود تقسیم میکنند؛ و) برای هر مذکّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احکام خود را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید؛ و خداوند به همه چیز داناست.»
«یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه...؛
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها
حلال شده است؟ بگو: آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز صید)
حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (
صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید؛ و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (
معصیت) خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است!»
مردم به پرسش از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره احکام الهی موظف بوده اند.
«وما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فسـلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون؛
و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی میکردیم، نفرستادیم! اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید (تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر
اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است.»
مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حکم آمیزش با زنان، در ایام عادت سؤال می کردند.
«ویسـلونک عن المحیض قل هو اذی فاعتزلوا النساء فی المحیض ولا تقربوهن حتی یطهرن فاذا تطهرن فاتوهن من حیث امرکم الله...؛
و از تو، در باره خون
حیض سؤال میکنند، بگو: «چیز زیانبار و آلودهای است؛ از اینرو در حالت قاعدگی، از آنان کنارهگیری کنید! و با آنها نزدیکی ننماید، تا پاک شوند! و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.»
مردم از محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حکم
ارث سوال می کردند.
«ویستفتونک فی النساء قل الله یفتیکم فیهن وما یتلی علیکم فی الکتـب فی یتـمیالنساء الـتی لا تؤتونهن ما کتب لهن وترغبون ان تنکحوهن والمستضعفین من الولدن وان تقوموا للیتـمیبالقسط...؛
از تو درباره حکم زنان سؤال میکنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه میباشد؛ و نیز به شما سفارش میکند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام میدهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته میدهد»
«یستفتونک قل الله یفتیکم فی الکلــلة ان امرؤا هلک لیس له ولد وله اخت فلها نصف ما ترک وهو یرثها ان لم یکن لها ولد فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک وان کانوا اخوة رجالا ونساء فللذکر مثل حظ الانثیین...؛
از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال میکنند، بگو: «خداوند، حکم کلاله (خواهر و برادر) را برای شما بیان میکند: اگر مردی از دنیا برود، که فرزند نداشته باشد، و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته، از او (ارث) میبرد؛ و (اگر خواهری از دنیا برود، وارث او یک برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث میبرد، در صورتی که (میّت) فرزند نداشته باشد؛ و اگر دو خواهر (از او) باقی باشند دو سوم اموال را میبرند؛ و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را میان خود تقسیم میکنند؛ و) برای هر مذکّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احکام خود را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید؛ و خداوند به همه چیز داناست.»
مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حکم ازدواج با یتیمان سؤال می کردند.
«ویستفتونک فی النساء قل الله یفتیکم فیهن وما یتلی علیکم فی الکتـب فی یتـمیالنساء الـتی لا تؤتونهن ما کتب لهن وترغبون ان تنکحوهن والمستضعفین من الولدن وان تقوموا للیتـمیبالقسط...؛
از تو درباره حکم زنان سؤال میکنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه میباشد؛ و نیز به شما سفارش میکند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام میدهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته میدهد»
مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حکم انفاق سؤال می کردند.
«یسـلونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر فللولدین والاقربین والیتـمیوالمسـکین وابن السبیل....؛
از تو سؤال میکنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر
خیر و
نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق میکنید، باید برای
پدر و
مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. (لازم نیست تظاهر کنید، او میداند.»
«.. ویسـلونک ماذا ینفقون قل العفو...؛
در باره شراب و
قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز
انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند
آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید!»
سؤال مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در مورد حکم جنگ، در ماههای حرام از سوالهای دیگر آنها بوده است.
«یسـلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر وصد عن سبیل الله وکفر به والمسجد الحرام واخراج اهله منه اکبر عند الله والفتنة اکبر من القتل...؛
از تو، در باره
جنگ کردن در
ماه حرام، سؤال میکنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام
مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به
کفر، تشویق و از
ایمان بازمیدارد) حتّی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما میجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، برباد میرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.»
مردم از
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره احکام مربوط به زنان سؤال می پرسیدند.
«ویستفتونک فی النساء قل الله یفتیکم فیهن وما یتلی علیکم فی الکتـب فی یتـمیالنساء الـتی لا تؤتونهن ما کتب لهن وترغبون ان تنکحوهن والمستضعفین من الولدن وان تقوموا للیتـمیبالقسط...؛
از تو درباره حکم زنان سؤال میکنند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ می دهد: آنچه در قرآن درباره زنان یتیمی که حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه میباشد؛ و نیز به شما سفارش میکند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام میدهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته میدهد.»
یکی از پرسشهای مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره شراب بوده است.
«یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما...؛
در باره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز
انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید!»
درباره شاءن نزول آیه اول گفته اند گروهى از یاران پیامبر خدمتش آمدند و عرض کردند: حکم شراب و قمار را که عقل را زائل و مال را تباه مى کند بیان فرما!
آیه نخست نازل شد و به آنها پاسخ داد.
دیگر از پرسشهای مردم از محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در مورد حکم قمار بوده است.
«یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما...؛
در باره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند
آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید! »
مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حلیت اشیا سؤال می کردند.
«یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت...؛
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها
حلال شده است؟ بگو: آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید؛ و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (
معصیت) خدا بپرهیزید که خداوند
سریع الحساب است!»
از دیگر سؤالات مردم از محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره احکام صید بوده است.
«یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه...؛
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این
حیوانات برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید؛ و نام
خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (معصیت) خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است!»
پرسش دیگر مردم از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره حکم معاشرت با یتیمان بوده است.
«... ویسـلونک عن الیتـمیقل اصلاح لهم خیر وان تخالطوهم فاخونکم والله یعلم المفسد من المصلح...؛
(تا اندیشه کنید) درباره دنیا و آخرت! و از تو در باره یتیمان سؤال میکنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمیشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت میاندازد؛ (و دستور میدهد در عین سرپرستی
یتیمان، زندگی و اموال آنها را بکلی از اموال خود، جدا سازید؛ ولی خداوند چنین نمیکند؛) زیرا او توانا و حکیم است.»
و در شاءن نزول این آیه در تفسیر قمى از
امام صادق (علیه السلام) و در
مجمع البیان از
ابن عباس چنین نقل شده است :
هنگامى که آیه (و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتى هى احسن) (و به مال یتیم جز به بهترین طریق نزدیک نشوید) و آیه (ان الذین یاکلون اموال الیتامى ظلما انما یاکلون فى بطونهم نارا و سیصلون سعیرا) (کسانى که اموال یتیمان را از روى
ظلم و
ستم مى خورند، تنها
آتش مى خورند و به زودى به آتش سوزانى مى سوزند) نازل شد، که در آن از نزدیک شدن به اموال و دارایى یتیمان مگر در صورتى که براى آنان نفعى داشته باشد، و نیز از خوردن اموال آنان نهى شده ، مردمى که یتیمى در خانه داشتند، از کفالت وى فاصله گرفتند و او را به حال خود گذاشتند، و حتى گروهى آنان را از خانه خود بیرون کردند، و آنها که بیرون نکردند، در
خانه براى آنان وضعى به وجود آورده بودند که کمتر از بیرون کردن نبود، زیرا غذاى او را که از مال خودش تهیه مى شد، با غذاى خود مخلوط نمى کردند، و حتى جداگانه براى آنان غذا مى پختند و پس از آنکه آن یتیم در گوشه اى از اطاق غذاى مخصوص خویش را مى خورد، زیادى آن را اگر اضافه مى آمد، براى او ذخیره مى کردند تا دفعه بعد بخورد و اگر
فاسد مى شد به دور مى ریختند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پرسش از حکم»