• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیروزی خام اصلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به موفقیت در نبرد و شکست دشمن به یاری خداوند اطلاق شده است.



پیروزی یا فیروزی به معنای غالب شدن بر دشمنان و نیز فوز و کامیابی است.
[۱] لغت‌نامه، ج۴، ص۵۱۹۱، «پیروزی».
معادل قرآنی این کلمه، ظفر، فتح و فوز است که هنگام کامیابی و گشایش به کار می‌رود.
[۴] ترتیب العین، ص۱۹۴.
کلمات متعدد دیگری مانند نصر ، غلبه، سلطه، اظهار و معنای فوقیت و علو نیز به نوعی در ارتباط با این مفهوم هستند، افزون بر این، معنای پیروزی از فحوای برخی آیات نیز برداشت می‌شود.
پیروزی و شکست دو مفهوم متضاد و دو روی یک سکه هستند، چنان‌که سخن از عوامل عدم پیروزی در واقع بررسی ادله شکست است.


از کاربرد واژه‌های پیروزی در قرآن می‌توان نتیجه گرفت که سه ماده فتح، ظفر و علوّ در آن‌جا که به معنای پیروزی به کار رفته‌اند به خداوند ارتباط داده شده و مخصوص مؤمنان گشته و تنها در پیروزی‌های ظاهری به کار رفته‌اند. ماده «نصر» نیز همچون موارد گذشته، آنجا که به معنای پیروزی آمده به خداوند نسبت داده شده و به صراحت از دیگران نفی گردیده است اما ماده «غلبه» از سوی خداوند در بیش‌تر موارد برای مؤمنان به کار رفته و تنها در یک مورد برای غیر مؤمنان استفاده شده است. نیز برای وعده پیروزی غیر مؤمنان، آنگاه که گویندگان سخن، کافران مانند شیطان و ساحران هستند از این ماده استفاده شده است. ماده غلبه تنها برای پیروزی‌های ظاهری به کار رفته است. دو ماده اظهار و سلطه نیز دارای معنای گسترده‌تری بوده، در پیروزی صالحان و کافران هر دو به کار رفته‌اند.

۲.۱ - نگاه کلی قرآن به پیروزی

پیروزی در قرآن کریم در معنایی گسترده‌تر از پیروزی ظاهری و مادی به کار رفته و رسیدن به فلاح و فوز اخروی نیز‌ از سوی خداوند پیروزی دانسته شده است. قرآن کریم در آیات متعددی بر این اصل تأکید می‌ورزد که پیروزی تنها از سوی خداوند است و به صراحت آن را از دیگران نفی می‌کند: «و مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللّه». قرآن کریم پیروزی و غلبه ایمان راستین بر کفر را سنت الهی می‌داند و به مؤمنان بشارت و وعده فتح و ظفر می‌دهد؛ مادامی که آنان به لوازم ایمان خود پای‌بند باشند. وعده پیروزی اسلام ، انبیا ، حزب اللّه و جنداللّه نیز در همین راستاست.

۲.۱.۱ - ایجاد انگیزه

انتظار و امید دو عنصر اساسی برای ایجاد انگیزه در انسان است. قرآن نیز با بهره‌گیری از این دو عنصر، مسلمانان را به انتظار برای فرا رسیدن وعده الهی بر پیروزی خود دعوت کرده، توصیه می‌کند که همواره به این مطلب امید داشته باشند.
[۴۶] الوجیز، ج۱، ص۳۴۰.
خداوند پیروزی ظاهری کافران را حقیر می‌شمارد: «اَلَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَاِن کَانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ‌اللّهِ قَالوا اَلَم نَکُن مَعَکُم و اِن کَانَ لِلکفِرینَ نَصیبٌ قالوا اَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم و نَمنَعکُم مِنَ المُؤمِنین...». دراین آیه شریفه پیروزی و فتح مسلمانان به خداوند نسبت داده شده، در حالی که از پیروزی کافران به «نصیب» تعبیر شده است. برخی از مفسران این مطلب را اشاره به کم مقدار بودن بهره کافران از پیروزی دانسته‌اند که تنها شامل دنیای آنان است.

۲.۱.۲ - اهمیت اطاعت از خداوند

در آیات قرآن آن‌جا که هدف اطاعت الهی است پیروزی و شکست یکسان است: «... و مَن یُقتِل فی سَبیلِ اللّهِ فَیُقتَل اَو یَغلِب فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجرًا عَظیما»، با این حال یاری اسلام و اعمال نیک وقتی قبل از پیروزی و سیادت ظاهری باشد ارزشمندتر است: «... لا یَستَوی مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ و قتَلَ اُولئِکَ اَعظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذینَ اَنفَقوا مِن بَعد».
[۵۵] تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۵۶.


۲.۱.۳ - راه‌های کسب پیروزی

از منظر قرآن پیروزی مادی تنها از راه جنگ و جهاد به دست نمی‌آید، بلکه گاهی این صلح است که پیروزی را تضمین می‌کند. صلح حدیبیه نمونه روشنی برای این مطلب است: «اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحًا مُبینا». مفسران این صلح را برترین پیروزی شمرده‌اند. در میان آیات قرآن به مواردی از پیروزی‌های مسلمانان اشاره شده است. البته مفسران در مورد این آیات آرای گوناگونی دارند و در مورد شأن نزول آن‌ها اتفاق نظر وجود ندارد. این پیروزی‌ها عبارت است از پیروزی در بدر
[۶۳] مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۹.
[۶۶] مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۸.
حدیبیه بنی‌قریظه
[۷۳] تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۷۹.
بنی‌نضیر
[۷۶] مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۷-۳۹۱.
تبوک حنین خیبر و مکه
[۹۶] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۸.
[۹۷] تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۶۰.


۲.۱.۴ - پیروزی نهایی از نگاه قرآن

پیروزی نهایی چنان‌که قرآن آن را ترسیم می‌کند، رهایی از آتش جهنم و ورود به بهشت است
[۹۸] تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۱.
و‌ پیروزی مادی وسیله‌ای برای امتحان و آزمایش است.
[۱۰۲] التبیان، ج۱، ص۱۵۵.
قرآن مسلمانان را هنگام پیروزی به تسبیح خداوند و استغفار دعوت می‌کند. و با یادآوری پیروزی‌های گذشته به تقوا و شکرگزاری فرا می‌خواند.

۲.۱.۵ - کافران و منافقان در برابر پیروزی مؤمنان

قرآن کریم در آیاتی به امید کافران برای پیروزی بر صالحان اشاره می‌کند. کافران برای دستیابی به این پیروزی به غیر خدا دل بسته و به رفتارهایی غیر منطقی متوسل می‌شوند. کافران پیروزی خود بر صالحان را دلیلی بر پای‌بندی به مذهب خویش و عدم پیروی از پیامبران الهی می‌شمرند.
[۱۱۴] منهج الصادقین، ج۶، ص۴۴۳.
شیطان نیز در این میان به کافران وعده یاری و غلبه بر مؤمنان می‌دهد؛ اگرچه با رسیدن نصرت و پیروزی الهی، کافران را تنها گذاشته و از عمل به وعده خود ناتوان می‌ماند.
[۱۱۷] جامع البیان، ج۶، ص۲۵-۲۸.
قرآن کریم با اشاره به پرسش همراه با تمسخر کافران از زمانِ فرا رسیدن پیروزی مؤمنان، آنان را به پیروزی نهایی صالحان توجه داده و غلبه کافران بر آنان را نفی کرده است.
[۱۲۱] جامع‌البیان، ج۱۰، ص۴۲.
[۱۲۳] الدرالمنثور، ج۴، ص۶۸.

قرآن کریم به واکنش منافقان در برابر پیروزی مسلمانان نیز توجه کرده است. منافقان در ابتدا سعی می‌کنند با یاری دشمنان اسلام از پیروزی مسلمانان جلوگیری کنند. آنان با وارونه نشان دادن امور به پیامبر سعی در جلوگیری از غلبه حق دارند و در این راه از ایجاد اختلاف در صفوف مسلمانان نیز دریغ ندارند. آنان وعده الهی به پیروزی مؤمنان را دروغ و فریب می‌انگارند؛
[۱۲۸] تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۶۱-۱۶۳.
اما باز هم با برخوردی دوگانه خود را از سویی به مسلمانان و از سوی دیگر به کافران نزدیک می‌کنند تا در صورت پیروزی هریک از دو طرف بی‌نصیب نمانند: «اَلَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَاِن کَانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ اللّهِ قَالوا اَلَم نَکُن مَعَکُم و اِن کَانَ‌لِلکفِرینَ نَصیبٌ قالوا اَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم و نَمنَعکُم مِنَ‌المُؤمِنین...». خداوند آنان را از پشیمانی، هنگام پیروزی مسلمانان بیم می‌دهد: «... فَعَسَی اللّهُ اَن یَأتِیَ بِالفَتحِ اَو اَمر مِن عِندِهِ فَیُصبِحوا عَلی ما اَسَرّوا فی اَنفُسِهِم ندِمین». پس از پیروزی اسلام، منافقان اگرچه از این مطلب ناراحت هستند: «... حَتّی جاءَ الحَقُّ و ظَهَرَ اَمرُ اللّهِ و هُم کرِهون»؛ اما برای بهره‌گیری از غنیمت و امکانات مادی پیروزی، خود را به مسلمانان نزدیک کرده،
[۱۳۹] جامع‌البیان، ج۴، ص۲۲۹.
[۱۴۰] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۸.
آرزوی همراهی با مسلمانان را دارند.
[۱۴۲] تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۲۹.



قرآن کریم از منظری هدایتی و تربیتی به برخی عوامل پیروزی مؤمنان اشاره کرده است:

۳.۱ - آرامش قلبی

آرامش از مهم‌ترین شاخصه‌هایی است که به موفقیت انسان کمک می‌کند. خداوند نیز آرامش و سکینه را موهبتی برمی‌شمرد که با اعطای آن به مسلمانان راه برای پیروزی آنان هموار می‌شود.
[۱۴۵] جامع‌البیان، ج۶، ص۱۳۴.
[۱۴۹] روض‌الجنان، ج۹، ص۱۸۸.
[۱۵۰] المیزان، ج۹، ص‌۲۲۰.
در این آیات خداوند سکینه و آرامش را به خود منسوب می‌کند که نشان از الهی بودن این آرامش نازل بر قلوب مؤمنان دارد. مفسران ذیل این آیات بحث‌های فراوانی داشته و درباره حقیقت و چیستی «سکینه» اختلاف نظر دارند. برخی از آنان سکینه را از جنود الهی دانسته‌اند.

۳.۲ - تأییدات الهی

در آیات متعددی پیروزی حاصل تأیید و یاری خداوند دانسته شده است: «فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلی عَدُوِّهِم فَاَصبَحوا ظهِرین» و به مسلمانان یادآوری می‌کند که حتی عوامل ظاهری یاری آنان نیز از خود اختیاری ندارند و یاری و کمک تنها از سوی خداوند صورت می‌گیرد: «و مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللّهِ العَزیزِ‌الحَکیم».
[۱۵۷] جامع البیان، ج۳، ص۱۱۲.
[۱۵۸] تفسیر ثعالبی، ج۱، ص۳۰۸.
این یاری به صورت‌های گوناگون به مؤمنان عرضه شده است؛ از جمله اعطای معجزه به پیامبران الهی،
[۱۶۱] مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۹۵.
[۱۶۲] تفسیر بغوی، ج۳، ص‌۳۸۳.
ارسال ملائکه ، ایجاد رعب در دل کافران
[۱۷۰] جامع البیان، ج۳، ص۶۳.
و باد و طوفان .(امدادهای غیبی)
[۱۷۶] الدرالمنثور، ج۵، ص۱۸۵.
[۱۷۷] جامع البیان، ج۱۱، ص‌۱۸۲.


۳.۳ - ایمان

در قرآن کریم پیروزی و یاری خداوند منوط به ایمان اشخاص و گروه‌ها یاد شده است؛ به عبارت دیگر شاخص دستیابی به وعده الهی برای پیروزی، ایمان است: «اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن‌کُنتُم مُؤمِنین».
[۱۷۹] تفسیر بغوی، ج۱، ص۲۷۸.


۳.۴ - صبر

صبر وسیله‌ای برای افزایش قدرت و در نهایت پیروزی و از عوامل نزول یاری خداست. البته برخی صبر را در آیه شریفه به شجاعت تفسیر کرده‌اند.
[۱۸۵] انوار العرفان، ج۶، ص۴۴۸.
اهمیت این عامل تا جایی است که کاهش و افزایش میزان صبر مسلمانان، نقش مستقیمی در قدرت رویارویی آنان با دشمنان داشته است همچنین صبر از سوی برخی مفسران از ملاک‌های پیروزی دانسته شده است.

۳.۵ - توکل

توکل بر نصر الهی از عوامل کلیدی در کسب پیروزی است. در آیه ۲۳ مائده و از زبان دو تن از مؤمنان بنی‌اسرائیل بر این مطلب تأکید شده است که ورود به عرصه کارزار با توکل بر خدا غلبه و فتح را در پی دارد: «فَاِذا دَخَلتُموهُ فَاِنَّکُم غلِبونَ و عَلَی اللّهِ فَتَوَکَّلوا اِن کُنتُم مُؤمِنین» همچنین بر کفایت خداوند از کسی که بر او توکل کند در آیات متعددی تأکید شده است.
[۱۹۰] جامع البیان، ج۷، ص۱۹۲.
[۱۹۴] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۳۰.


۳.۶ - دعا

دعا برای پیروزی نیز از جمله راه‌هایی است که خداوند برای دستیابی به فتح آن را توصیه می‌کند و پیروزی و ظفر، استجابت خداوند برای این دعای مؤمنان است.
[۱۹۵] التبیان، ج۳، ص۱۲-۱۳.
[۱۹۹] روض‌الجنان، ج۵، ص۸۸.
به دعا برای پیروزی قبل از ورود به عرصه جهاد در آیات دیگری نیز اشاره شده است.

۳.۷ - رضایت الهی

در آیه ۱۸ فتح رضایت الهی نیز از عوامل فتح به شمار آمده است: «لَقَد رَضِیَ اللّهُ عَنِ المُؤمِنینَ... و اَثبَهُم فَتحًا قَریبا». ‌برخی از مفسران ذیل این آیه تصریح کرده‌اند که پیروزی وعده داده شده، نتیجه رضایت الهی از مسلمانان است.
[۲۰۵] زادالمسیر، ج۷، ص۱۶۷.


۳.۸ - ولایت الهی

پذیرفتن ولایت خداوند و پیامبرش در قرآن از عوامل ورود در حزب خداوند و به دست آوردن پیروزی نهایی دانسته شده است.
[۲۰۸] جامع البیان، ج۴، ص۳۹۰.


۳.۹ - تقوا

تقوا در کنار دیگر عوامل می‌تواند فتح و ظفر را به همراه داشته باشد
[۲۱۱] الوجیز، ج۱، ص۵۲۳.
: «فَاصبِر اِنَّ العقِبَةَ لِلمُتَّقین».
برخی از مفسران تقوا را به همراه صبر دو ملاک پیروزی دانسته‌اند.
افزون بر این موارد، در قرآن از عوامل شکست نیز سخن به میان آمده است که می‌توان از آن به «زمینه‌های پیروزی دشمن» نیز، تعبیر کرد. برخی از این عوامل عبارت‌است از: سستی، تفرقه ، درگیری، سرپیچی از دستورات و ترس .
در بخشی از آیات به برخی آثار پیروزی مؤمنان اشاره شده است. بعضی از این آثار مانند شادمانی مؤمنان، ذلت کافران و اندوه منافقان و پشیمانی آنان از همراهی نکردن مؤمنان پیامدی است که در همه پیروزی‌های مؤمنان خود را نشان می‌دهد؛ اما بعضی دیگر مانند گرویدن دسته‌های بسیاری به اسلام در فتح مکه، ایمان ساحران پس از پیروزی حضرت موسی و... آثار پیروزی خاصی را بازگو می‌کنند. در آیات دیگری پاره‌ای از آثار پیروزی کافران مانند آزمایش مؤمنان و شناسایی مؤمنان از منافقان آمده است.


فتح در نظر عارفان عبارت است از گشایش ابواب معارف و علوم و مکاشفات از جانب حق بعد از آن‌که آن ابواب بر او بسته است.
[۲۲۹] چهل حدیث، ص۳۴۱.
در برخی تفاسیر عرفانی آیاتی که در آن‌ها از پیروزی سخن گفته شده بر همین معنا حمل شده است.
[۲۳۰] مخزن العرفان، ج۱۲، ص۱۸۸.

از سوی دیگر بعضی از آیات پیروزی در کتب عرفانی برای تقسیم بندی عالم فتح (از عوالم دوازده‌ ‌گانه و از مقدمات عالم خلوص) استفاده شده است.
[۲۳۱] تحفة الملوک، ص۱۱۶.
از منظر عارفان فتح به سه قسم تقسیم می‌شود و برای هریک از این اقسام به آیاتی از قرآن استناد کرده‌اند:
۱. فتح قریب و آن عبارت است از ظهور به کمالات روحی و قلبی، پس از عبور از منازل نفسی، با استفاده از آیه شریفه «نَصرٌ مِنَ اللّهِ و فَتحٌ قَریب».
۲. فتح مبین و آن ظهور به مقام ولایت و تجلیات انوار اسمای الهی است که صفات روح و قلب را فانی و کمالات سرّ را ثابت می‌کند، با استناد به آیه «اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحًا مُبینا».
۳. فتح مطلق و آن همان تجلی ذات احدیت و استغراق در عین جمع با فنای رسوم خلقی است، با بهره‌گیری از آیه «اِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ والفَتح».
[۲۳۵] مصباح الانس، ص۴۹ ۵۲.

گرچه آن‌گونه که از تعبیرهای برخی عارفان برمی‌آید مقصود آنان از فتح، معنای لغوی آن (گشایش) است و در پاره‌ای از مکتوبات خود به این معنا تصریح کرده‌اند؛
[۲۳۶] الانوار الساطعه، ج۴، ص‌۵۲۴.
اما با توجه به قرار گرفتن عالم فتح پس از عالم جهاد اکبر در زمره مقدمات عالم خلوص، نوعی پیوند معنایی بین اصطلاح عرفا و مفهوم متداول پیروزی برقرار می‌شود. این پیوند نیز از سوی برخی عارفان مورد توجه قرار گرفته است.
[۲۳۷] تحفة الملوک، ص۱۰۶-۱۰۷.



ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم، ابی‌السعود؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ الانوار الساطعة فی شرح زیارة الجامعه؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحفة الملوک فی السیر و‌السلوک؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر الجلالین؛ تفسیر شبّر؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر منهج الصادقین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض‌الجنان و روح‌الجنان؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ شرح چهل حدیث؛ شرح فصوص‌الحکم؛ فتح‌القدیر؛ لسان العرب؛ لغت نامه؛ مجمع‌البحرین؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مخزن‌العرفان در تفسیر قرآن مجید؛ مدارک التنزیل و حقائق التأویل، نسفی؛ مصباح‌الانس؛ معالم التنزیل فی التفسیر والتأویل، بغوی؛ الوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز.


۱. لغت‌نامه، ج۴، ص۵۱۹۱، «پیروزی».
۲. لسان العرب، ج۴، ص۵۱۹، «ظفر».    
۳. مجمع‌البحرین، ج۳، ص‌۴۳۷، «فوز».    
۴. ترتیب العین، ص۱۹۴.
۵. لسان العرب، ج۲، ص۵۳۶، «فتح».    
۶. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۷. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۸. فتح/سوره۴۸، آیه۲۴.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۱۰. طه/سوره۲۰، آیه۲۰.    
۱۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۱۲. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۱۳. انفال/سوره۸، آیه۶۵.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۵۶.    
۱۵. روم/سوره۳۰، آیه۲.    
۱۶. روم/سوره۳۰، آیه۳.    
۱۷. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۱۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۴.    
۱۹. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۸.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۹۰.    
۲۲. حشر/سوره۵۹، آیه۶.    
۲۳. مجمع‌البحرین، ج۲، ص۲۸۱، «زکو».    
۲۴. مجمع‌البحرین، ج۳، ص۴۲۶، «فلح».    
۲۵. مجمع‌البیان، ج۱، ص۹۰.    
۲۶. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۱۸۲.    
۲۷. صفّ/سوره۶۱، آیه۱۴.    
۲۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۲۹. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۳۰. مجمع‌البیان، ج۴، ص۴۳۸.    
۳۱. تفسیر شبر، ص۱۰۲.    
۳۲. المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۳۳. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۳۴. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۳۵. صفّ/سوره۶۱، آیه۹.    
۳۶. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۱.    
۳۷. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۱.    
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۵۶.    
۳۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۴۰. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۷۳.    
۴۱. سجده/سوره۳۲، آیه۳۰.    
۴۲. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۱۲.    
۴۳. فتح القدیر، ج۴، ص۲۵۸.    
۴۴. المیزان، ج۱۶، ص۲۶۸.    
۴۵. نساء/سوره۴، آیه۱۰۴.    
۴۶. الوجیز، ج۱، ص۳۴۰.
۴۷. المیزان، ج۵، ص۶۳.    
۴۸. نساء/سوره۴، آیه۱۴۱.    
۴۹. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۲۶۹.    
۵۰. تفسیر ابی السعود، ج۲، ص۲۴۵.    
۵۱. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۵۲. نساء/سوره۴، آیه۷۴.    
۵۳. حدید/سوره۵۷، آیه۱۰.    
۵۴. مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۶.    
۵۵. تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۵۶.
۵۶. تفسیر شبر، ج۱، ص۵۰۳.    
۵۷. مجمع البیان، ج۹، ص۱۸۱.    
۵۸. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۵۹. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۶۰.    
۶۰. تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۱۹۹.    
۶۱. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۸۲.    
۶۲. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۶۰.    
۶۳. مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۹.
۶۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۶۵. انفال/سوره۸، آیه۱۰.    
۶۶. مجمع البیان، ج۴، ص۸۰۸.
۶۷. الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.    
۶۸. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۶۹. فتح/سوره۴۸، آیه۲۴.    
۷۰. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۷۱. الکشاف، ج۴، ص۳۴۱.    
۷۲. الکشاف، ج۴، ص۳۴۵.    
۷۳. تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۷۹.
۷۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۶.    
۷۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۷.    
۷۶. مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۷-۳۹۱.
۷۷. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۷۸. حشر/سوره۵۹، آیه۶.    
۷۹. مجمع البیان، ج۵، ص۵۱-۵۵.    
۸۰. مجمع البیان، ج۵، ص۸۶-۹۳.    
۸۱. توبه/سوره۹، آیه۴۲.    
۸۲. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۸۳. توبه/سوره۹، آیه۸۳.    
۸۴. توبه/سوره۹، آیه۹۴.    
۸۵. توبه/سوره۹، آیه۲۵‌.    
۸۶. توبه/سوره۹، آیه۲۶.    
۸۷. الکشاف، ج۴، ص۳۴۰- ۳۴۶.    
۸۸. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۸۹. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۹۰. الکشاف، ج۴، ص۳۳۱.    
۹۱. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۹۲. نصر/سوره۱۱۰، آیه۱.    
۹۳. نصر/سوره۱۱۰، آیه۲.    
۹۴. صف/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۹۵. الکشاف، ج۴، ص۸۱۰.    
۹۶. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۵۸.
۹۷. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۶۰.
۹۸. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۱۷۱.
۹۹. توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.    
۱۰۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۵.    
۱۰۱. تفسیر نسفی، ج۱، ص۱۹۶.    
۱۰۲. التبیان، ج۱، ص۱۵۵.
۱۰۳. نصر/سوره۱۱۰، آیه۱.    
۱۰۴. نصر/سوره۱۱۰، آیه۳.    
۱۰۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۱۰۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۳.    
۱۰۷. انفال/سوره۸، آیه۲۶.    
۱۰۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۱۳.    
۱۰۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۱.    
۱۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۴.    
۱۱۱. فصّلت/سوره۴۱، آیه۲۶.    
۱۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۰.    
۱۱۳. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۲۳۷.    
۱۱۴. منهج الصادقین، ج۶، ص۴۴۳.
۱۱۵. الصافی، ج۴، ص۳۴.    
۱۱۶. مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.    
۱۱۷. جامع البیان، ج۶، ص۲۵-۲۸.
۱۱۸. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۱۱۹. سجده/سوره۳۲، آیه۲۸.    
۱۲۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۴.    
۱۲۱. جامع‌البیان، ج۱۰، ص۴۲.
۱۲۲. تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۱۸۹.    
۱۲۳. الدرالمنثور، ج۴، ص۶۸.
۱۲۴. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۱۲۵. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۲۶. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۲۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۲.    
۱۲۸. تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۶۱-۱۶۳.
۱۲۹. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۳۶۶.    
۱۳۰. المیزان، ج۱۶، ص۲۸۶.    
۱۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱۴۱.    
۱۳۲. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۴۱۹.    
۱۳۳. المیزان، ج۵، ص۱۱۶.    
۱۳۴. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۱۳۵. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۱.    
۱۳۶. توبه/سوره۹، آیه۴۸.    
۱۳۷. مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.    
۱۳۸. المیزان، ج۹، ص۲۹۰-۲۹۱.    
۱۳۹. جامع‌البیان، ج۴، ص۲۲۹.
۱۴۰. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۶۸.
۱۴۱. نساء/سوره۴، آیه۷۳.    
۱۴۲. تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۲۹.
۱۴۳. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۳۷.    
۱۴۴. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۲۱۷.    
۱۴۵. جامع‌البیان، ج۶، ص۱۳۴.
۱۴۶. توبه/سوره۹، آیه۲۵.    
۱۴۷. توبه/سوره۹، آیه۲۶.    
۱۴۸. التبیان، ج۵، ص۱۹۹.    
۱۴۹. روض‌الجنان، ج۹، ص۱۸۸.
۱۵۰. المیزان، ج۹، ص‌۲۲۰.
۱۵۱. التبیان، ج۵، ص۱۹۹.    
۱۵۲. تفسیر قرطبی، ج۳، ص۲۴۸-۲۴۹.    
۱۵۳. تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۵۸.    
۱۵۴. المیزان، ج۹، ص۲۸۰.    
۱۵۵. صفّ/سوره۶۱، آیه۱۴.    
۱۵۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۱۵۷. جامع البیان، ج۳، ص۱۱۲.
۱۵۸. تفسیر ثعالبی، ج۱، ص۳۰۸.
۱۵۹. تفسیر ابی‌السعود، ج۲، ص۸۲.    
۱۶۰. قصص/سوره۲۸، آیه۳۵.    
۱۶۱. مجمع‌البیان، ج۷، ص۳۹۵.
۱۶۲. تفسیر بغوی، ج۳، ص‌۳۸۳.
۱۶۳. تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۲۸۷.    
۱۶۴. انفال/سوره۸، آیه۹.    
۱۶۵. تفسیر قرطبی، ج۴، ص۱۹۳.    
۱۶۶. تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۹۲.    
۱۶۷. المیزان، ج۹، ص۹۰.    
۱۶۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۶.    
۱۶۹. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۱۷۰. جامع البیان، ج۳، ص۶۳.
۱۷۱. التبیان، ج۸، ص۳۳۳.    
۱۷۲. تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۴۱.    
۱۷۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۹.    
۱۷۴. تفسیر مجاهد، ج۲، ص۵۱۵.    
۱۷۵. التبیان، ج۸، ص۳۲۰.    
۱۷۶. الدرالمنثور، ج۵، ص۱۸۵.
۱۷۷. جامع البیان، ج۱۱، ص‌۱۸۲.
۱۷۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۹.    
۱۷۹. تفسیر بغوی، ج۱، ص۲۷۸.
۱۸۰. تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۲۰.    
۱۸۱. انفال/سوره۸، آیه۱۹.    
۱۸۲. روم/سوره۳۰، آیه۴۷.    
۱۸۳. المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۱۸۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۵.    
۱۸۵. انوار العرفان، ج۶، ص۴۴۸.
۱۸۶. انفال/سوره۸، آیه۶۵.    
۱۸۷. انفال/سوره۸، آیه۶۶.    
۱۸۸. المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۱۸۹. مائده/سوره۵، آیه۲۳.    
۱۹۰. جامع البیان، ج۷، ص۱۹۲.
۱۹۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳.    
۱۹۲. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    
۱۹۳. تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۶۲.    
۱۹۴. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۳۰.
۱۹۵. التبیان، ج۳، ص۱۲-۱۳.
۱۹۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۷.    
۱۹۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۸.    
۱۹۸. مجمع‌البیان، ج۲، ص۴۱۲.    
۱۹۹. روض‌الجنان، ج۵، ص۸۸.
۲۰۰. بقره/سوره۲، آیه۲۵۰.    
۲۰۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۱.    
۲۰۲. بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.    
۲۰۳. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۲۰۴. التبیان، ج۹، ص۳۲۸-۳۲۹.    
۲۰۵. زادالمسیر، ج۷، ص۱۶۷.
۲۰۶. المیزان، ج۱۸، ص۲۸۵.    
۲۰۷. مائده/سوره۵، آیه۵۶.    
۲۰۸. جامع البیان، ج۴، ص۳۹۰.
۲۰۹. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۳۴۰.    
۲۱۰. تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۴۷.    
۲۱۱. الوجیز، ج۱، ص۵۲۳.
۲۱۲. هود/سوره۱۱، آیه۴۹.    
۲۱۳. المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۲۱۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۲.    
۲۱۵. حشر/سوره۵۹، آیه۲.    
۲۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۲۱۷. توبه/سوره۹، آیه۵۰.    
۲۱۸. مائده/سوره۵، آیه۵۲.    
۲۱۹. نصر/سوره۱۱۰، آیه۱.    
۲۲۰. نصر/سوره۱۱۰، آیه۳.    
۲۲۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۰.    
۲۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۲.    
۲۲۳. طه/سوره۲۰، آیه۷۰.    
۲۲۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۶.    
۲۲۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۴۷.    
۲۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۰.    
۲۲۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۱.    
۲۲۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۷.    
۲۲۹. چهل حدیث، ص۳۴۱.
۲۳۰. مخزن العرفان، ج۱۲، ص۱۸۸.
۲۳۱. تحفة الملوک، ص۱۱۶.
۲۳۲. صفّ/سوره۶۱، آیه۱۳.    
۲۳۳. فتح/سوره۴۸، آیه۱.    
۲۳۴. نصر/سوره۱۱۰، آیه۱.    
۲۳۵. مصباح الانس، ص۴۹ ۵۲.
۲۳۶. الانوار الساطعه، ج۴، ص‌۵۲۴.
۲۳۷. تحفة الملوک، ص۱۰۶-۱۰۷.



دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «پیروزی».    



جعبه ابزار