• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیمان عمومی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیمان عمومی یا موادعه یهود از مهم‌ترین کوشش‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای شکل دهی یک نظام سیاسی است. پیامبر گرامی صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ و سلّم برای شکل دهی جامعه اسلامی بر پایه آموزه‌های وحی، معاهده‌ای را با توجه به وضعیت جامعه ساده اسلام آن روز با همه گروه‌های مدینه تدوین کردند که از چارچوب یک قانون اساسی برخوردار است.



پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از آغاز ورود به مدینه در تلاش بود تا با ابزارهای گوناگون اجتماعی، تعصب‌های قبیله‌ای را به همدلی و یگانگی در حفظ جامعه نوپای اسلامی تبدیل کند؛ زیرا زمینه‌هایی دیرپا برای اختلاف و درگیری میان ساکنان مدینه در آن عصر وجود داشت. پیمان‌های گوناگون میان گروه‌های مختلف مدینه، از درگیری و رقابت کهن میان اوس و خزرج و نیز میان قبایل یهودی با یکدیگر و میان آنان و اهل یثرب نشان داشت. افزون بر این پیشینه پر تنش در یثرب، ورود گروهی از مسلمانان مکی، یعنی مهاجران، زمینه‌های چالش و تنش را افزایش می‌داد. وفا به عهد، یکی از ارزش‌های روزگار جاهلیت بود که برای عرب بسیار اهمیت داشت. این ارزش در آثار ادبی باقی مانده از آنان نیز آشکار است.و نقض پیمان یک ننگ برای جامعه آن روز به شمار می‌رفت.


با توجه به زمینه فرهنگی که پیمان در میان اعراب داشت، پیامبر اسلام در مدینه با بهره گیری از پیمان برادری میان مهاجران و انصار مدینه و نیز پیمان نامه عمومی میان مسلمانان و غیر مسلمانان ساکن آن، به جامعه جوان اسلام استقلال و هویتی فراقبیله‌ای و فرادینی بخشید تا مسلمانان در یک حلقه تنگ تر، نخست در میان خودشان و سپس در حلقه‌ای گسترده تر میان هموطنان خود، احساس وحدت و یگانگی در برابر تهدیدات احتمالی جامعه اسلامی کنند. ایشان با این ابتکار، تهدید وجود اقلیت‌های مخالف را تبدیل به فرصتی برای تبلیغ اسلام در میان آنان و نشان دادن روح اسلام به یهود کرد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پس از هجرت به مدینه، برخوردهای گوناگونی با یهودیان این شهر داشته که از این میان، جنگ‌های آن حضرت با بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قریظه و خیبرشهرت یافته است. هم چنین آن حضرت سریه‌هایی برای کشتن برخی چهره‌های مفسد یهودی اعزام نموده‌اند، از طرفی هم پیامبر بعد از ورود به مدینه با گروه‌های زیادی پیمان بستند؛ لیکن درباره برخوردهای مسالمت آمیز میان رسول خدا و یهودیان کمتر سخن به میان آمده است. تنها دو مورد از این قراردادها به طور کامل ثبت شده که یکی مربوط به همه گروه‌های مدینه است و به پیمان عمومی و موادعه یهود معروف شده و دیگری مخصوص سه طایفه بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قینقاع است. با این که مورخان به مناسبت‌های مختلف به قراردادهای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با یهود اشاره کرده‌اند اما به متن آن‌ها چندان توجهی نشده است مثلا هنگام گزارش جنگ‌های آن حضرت با سه گروه یهود می‌گویند: پیامبر با آنان پیمانی داشت که نادیده گرفتند
[۱۱] تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۳۷۰.
ولی مواد آن را بیان نکرده ‌اند.


مهم‌ترین و جامع‌ترین قرارداد بین المللی در اسلام، پیمانی است که به وسیله پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، بین مسلمانان، مشرکان و یهود منعقد شده و به پیمان عمومی و موادعه یهود معروف شده است. بر اساس این پیمان، رابطه بین مسلمانان ـ اعم از مهاجر و انصار ـ و رابطه میان مسلمانان و یهود و همچنین رابطه میان مسلمانان و مشرکان و وظایف هر دسته مشخص گردید. هدف اساسی این پیمان حفظ امنیت و همزیستی مسالمت آمیز همه جوامع گوناگونی است که در مدینه می‌زیسته‌اند. بستن این پیمان، تلاشی برای شکل گیری جبهه‌ای واحد در مدینه در برابر مشرکان مکه بود و فرصتی مناسب را در اختیار مسلمانان نهاد تا با آسودگی از درگیری‌های داخلی به پی ریزی جامعه اسلامی بپردازند. بر خلاف چهره خشونت گرایی که دشمنان اسلام از آن نشان می‌دهند، این پیمان نشان سیاست مسالمت آمیزی است که اسلام در روابطش با ادیان دیگر دنبال می‌کرد و نشان می‌دهد که نخستین حرکت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در برخورد با ادیان، معاهده و صلح و پیام دوستی بود.
[۱۶] کتاب قیم، (فصلنامه)، ش۱، سال۱۳۹۰، ص۱۲۱-۱۴۲، «صحیفة النبی نماد قانون گرایی در حکومت نبوی».
کهن‌ترین منابع این پیمان نامه که صحیفه مدینه یا قانون اساسی مدینه نیز خوانده شده،سیره ابن هشام (م. ۲۱۴ق.) و کتاب الاموال ابوعبیده قاسم بن سلام (م. ۲۲۴ق.) است؛ هر چند در متون کهن دیگر نیز می‌توان شواهد و اشاراتی در باره نسخه‌هایی دیگر از آن یافت.
[۱۷] کیهان اندیشه، ش۷۵، ص۱۰۱، «قانون نامه مدینه».
خلاصه‌ای از این پیمان نامه در دو کتاب از کتب چهارگانه شیعه نیز یافت می‌شود.

۳.۱ - متن پیمان

متن این پیمان که ابن هشام آن را قبل از داستان برادری مهاجرین و انصار آورده، طولانی است. در این جا به بخش‌هایی از آن که مورد نظر است توجه می‌کنیم: ابن اسحاق می‌گوید: رسول خداصلی الله علیه وآله بین مهاجرین و انصار نوشته‌ای امضا کرد و در آن با یهود پیمان بست. آنان را بر دین و اموالشان تثبیت کرد و به سود و زیان آنان شرایطی مقرر فرمود. متن پیمان چنین است: بسم الله الرحمن الرحیم این نوشته‌ای است از محمد پیامبرصلی الله علیه وآله بین مسلمانان قریش و یثرب و کسانی که به ایشان ملحق شوند و به همراهشان جهاد کنند. آنان ملتی واحد را تشکیل می‌دهند. مهاجرین در پرداخت دیه و فدیه بر آداب پیش از اسلام باقی‌اند و به نیکی و عدالت آن را می‌دهند. بنی عوف، بنی ساعده، بنی حارث، بنی جشم، بنی نجار، بنی عمروبن عوف، بنی نبیت و بنی اوس هم بر رسوم پیش از اسلام باقی‌اند... هر یهودی از ما پیروی کند یاری می‌شود و با دیگر مسلمانان مساوی است، بر او ستم نمی‌شود و دشمنش یاری نمی‌گردد... یهود هنگام جنگ همراه مسلمانان هزینه جنگی را می‌پردازند. یهود بنی عوف و بندگانشان با مسلمانان در حکم یک ملت‌اند. یهودیان دین خود را دارند و مسلمانان دین خود را، اما هر که ستم کند، خود و خانواده اش را به هلاکت خواهد انداخت. برای یهودیان بنی نجار، بنی حارث، بنی ساعده، بنی جشم، بنی اوس، بنی ثعلبه، جفنه بنی ثعلبه و بنی شطیبه همان حقوق بنی عوف ثابت است. نزدیکان ایشان هم از این مزایا برخوردارند. کسی بدون اجازه محمدصلی الله علیه وآله از این مجموعه بیرون نمی‌رود. از قصاص جراحتی کوچک هم گذشت نخواهد شد. هر که دیگری را ترور کند خود و خانواده اش را در معرض ترور قرار داده، مگر این که به او ستم شده باشد. یهودیان و مسلمانان هزینه جنگ را به سهم خود می‌پردازند... قریش و دوستانشان پناه داده نمی‌شوند. اگر کسی به مدینه حمله کرد همه دفاع خواهند کرد. یهود اوس و موالی شان نیز از این حقوق برخوردارند.

۳.۲ - طرفین پیمان

طرفین قرارداد در این پیمان، افزون بر مهاجران قریش، عبارتند از: بنی عوف، بنی ساعده، بنی حارث، بنی جشم، بنی نجار، بنی عمرو بن عوف، بنی اوس، بنی ثعلبه و بنی شطیبه.در این پیمان نامه که به «موادعه با یهود» نیز در منابع شهرت دارد، همه گروه‌های مسلمان اعم از مهاجران و انصار و نیز مشرکان و یهودیان وابسته به آنان حضور داشتند. این اقلیت دینی به سبب انتسابشان به انصار کمترین تنش را با مسلمانان داشتند و به مرور در میان توده مسلمانان جای گرفتند. از این رو، هیچ گزارش تاریخی از درگیری میان مسلمانان و آنان گزارش نشده است. البته برخی قبایل بزرگ یهود مدینه یعنی بنی نضیر و بنی قینقاع و بنی قریظه را نیز از شرکت کنندگان در این پیمان دانسته‌اند؛ اما با توجه به قراینی می‌توان پیمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با یهودیان را پیمانی دیگر در مسیر موادعه با یهود و شاید پس از آن دانست که در برخی از منابع به آن اشاره شده است.از جمله این قراین، نام نبردن از این سه قبیله مشهور در آن پیمان نامه است که در پیمان نامه‌ای دیگر به حفظ بی طرفی در نبردهای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تعهد داده‌اند، در حالی که نام قبایل و تیره‌های کوچک یهودی مدینه در این پیمان نامه برده شدهکه تعهد همکاری و مساعدت در برابر تهدیدهای نظامی داده‌اند.
[۳۱] الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی العاملی، ج۴، ص۲۵۳.
[۳۲] تاریخ اسلام، س اول، ش۲، ص۱۱، «برخوردهای مسالمت آمیز پیامبر با یهود».
بر این اساس، احتمال برخی از پژوهشگران نادرست است که این پیمان نامه ترکیبی از هردو پیمان نامه باشد.
[۳۳] پژوهش‌های دینی، ش۱۵، ص۱۰۵، «وثاقت پیمان نامه مدینه».
این قرارداد همان گونه که پیداست میان مهاجرین و قبایل مسلمان و یهودی انصار بسته شده است. یهودیانی که نامشان در این پیمان آمده شهرتی ندارند و به سبب اوس یا خزرجی بودن، کمترین تنش‌ها را با مسلمانان داشته‌اند و به نظر می‌رسد کم کم اسلام آورده و ارتباطی با یهودیان اصیل نداشته‌اند. علت معروف شدن این پیمان به موادعه یهود هم، شرکت این گروه از یهود انصار، در آن است. اما نام گذاری این قرارداد به موادعه یهود چندان درست نیست، چون طرف‌های اصلی آن مهاجران مکه و انصار مسلمان مدینه هستند. در ابتدای متن و در گزارش منابع دیگر نیز تنها همین گروه طرف قرارداد هستند و هیچ اشاره‌ای به یهود نشده است.
[۳۷] مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۱.
[۳۸] مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۰۴.
به همین دلیل برخی محققان براین باورند که این پیمان مجموعه‌ای از چند قرارداد است که ابن اسحاق و دیگران آن را در کنار هم و به عنوان یک پیمان نامه آورده‌اند.
[۴۰] نشاة الدولة الاسلامیة، عون شریف، ص۲۵.
[۴۱] محمد فی المدینة، مونتگمری وات، ص۳۴۳.
؛ تکرار برخی مواد متن نیز چنین مطلبی را تایید می‌کند. به هر حال عنوان «موادعه یهود» و شرکت گروه‌های یهودی انصار در این پیمان نامه، بسیاری را به اشتباه انداخته و موجب شده است گمان کنند سه طایفه معروف یهود - که گفته می‌شود یهود اصلی حجازند. نیز در این قرارداد شرکت داشته‌اند. علامه جعفر مرتضی در این باره می‌گوید: «روشن است که مقصود از یهود در این قرارداد بنی قینقاع، بنی نضیر و بنی قریظه نیستند، بلکه یهودیانی هستند که جزء قبایل انصار بودند».
[۴۳] الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی عاملی، ج۴، ص۲۵۵.
هیکل هم می‌گوید: «در امضای این عهدنامه یهود سه گانه شرکت نداشتند و پس از مدتی بین آنان و پیامبرقراردادی بسته شد».
[۴۵] محمد فی المدینة، مونتگمری وات، ص۳۴۶.


۳.۳ - زمان و مکان پیمان

مورخان زمان دقیق این پیمان را مشخص نکرده‌اند؛ اما با توجه به این که آن را پیش از رویداد مؤاخات (پیمان برادری) یاد می‌کنند، گمان می‌رود این پیمان نامه در نخستین فرصت پس از هجرت انعقاد یافته باشد؛ چنان که برخی انعقاد آن را در پنجمین ماه هجرت دانسته‌اند.بر پایه گزارش‌هایی، پیمانی با همین محتوا در خانه انس بن مالک انصاری منعقد شدکه گویا اشاره به همین پیمان است. با توجه به خردسالی انس بن مالک در سال‌های نخستین هجرتاین سخن نادرست به نظر می‌رسد. با این که درباره تاریخ انعقاد پیمان عمومی تردیدهایی وجود دارد (منابع دست اول انعقاد آن را در اوایل هجرت می‌دانند لیکن برخی محققان معاصر با توجه به موارد آن می‌گویند پیمان نامه در سال‌های بعد نوشته شده است
[۵۳] محمد و الیهود، احمد برکات، ص۸۳.
اما شواهدی در دست است که بنابر آن‌ها پیمان با طوایف یهود را نمی‌توان دیرتر از ماه‌های اول هجرت دانست: نخست آن که در گزارش این پیمان آمده است: یهودیان نزد پیامبر آمده از دعوتش پرسیدند. پیداست این اولین برخورد یهود با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده که چنین سؤالی کرده‌اند. شاهد دیگر آن که، مخیریق (که طرف قرارداد بنی قینقاع معرفی شده) در همان اوایل هجرت ایمان آورده و در احد به شهادت رسیده است. دیگر این که وی وقتی پیمان نامه را گرفت و نزد قومش برگشت به آنان گفت: بیایید به محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ایمان آوریم. از این رو به نظر می‌رسد او در همان روزها به مسلمانان پیوسته باشد. پس انعقاد این قرارداد به ماه‌های اول هجرت برمی گردد. (البته استاد احمدی میانجی پنجمین ماه هجرت را زمان انعقاد آن دانسته‌اند لیکن این تاریخ در اعلام الوری و دیگر منابع نیست. از مورخان متاخر تنها دیار بکری موادعه یهود را در ماه پنجم هجرت دانسته است.

۳.۴ - مفاد پیمان

این پیمان نامه شامل ۵۱ بند است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آن را انشاء کرد. ۲۵ بند آن مربوط به امور مسلمانان و بقیه آن در باره ارتباط میان مسلمانان و پیروان ادیان دیگر به ویژه یهودیان و بت پرستان است.
[۵۸] نظرة جدیدة فی سیرة رسول الله، کونستانس جیورجیو، ص۱۹۲.
نباید توقع داشت که نظام سیاسی اسلام و الگوی کامل حکومتی پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را صرفا از این پیمان نامه به دست آورد و برای دستیابی به این منظور لازم است که همه آموزه‌های دینی از جمله قرآن کریم را مطالعه کنیم. با این حال، این پیمان نامه ارکان مهم یک حکومت از جمله قانون گذاری، رهبری،قوه قضائیه، مرکز حکومت، نظام اقتصادی، امنیت داخلی، روابط داخلی، و رویارویی با تجاوزهای خارجی را در بر دارد و نیز ارکان بنیادین یک دولت یعنی ملت (بند ۲۰)، سرزمین (بند ۳۹)، و قدرت سیاسی و حاکمیت (بند ۲۳) را می‌توان در آن یافت.
[۵۹] کتاب قیم، (فصلنامه)، س اول، ش۱، ص۱۲۱-۱۴۲، «صحیفة النبی نماد قانون گرایی در حکومت نبوی».
[۶۰] حکومت اسلامی، ش۴۲، «قانون مندی در حکومت نبوی».
مفاد اساسی پیمان را می‌توان به ۴ بخش تقسیم کرد که در ذیل خلاصه‌ای از آن می‌آید.

۳.۴.۱ - روابط متقابل مسلمانان

۱. مسلمانان در برابر سایر مردم ، یک ملت‌اند. بنابراین، میان هیچ مسلمان و کافری پیوند نیست؛ هر چند پدر یا فرزند باشند و جدایی میان مسلمانان با مسلمانان دیگر نیست. ۲. هر تیره از مسلمانان در میان خود فدیه ( دیه یا غرامت ) می‌پردازند، همان گونه که پیش از اسلام بوده است. ۳. مسلمانان در برابر کسانی که ستم یا گناه یا دشمنی یا فساد میان مسلمانان را توطئه نمایند، متحدند. ۴. هیچ مؤمنی به خاطر کافری کشته نمی‌شود و هیچ کافری بر ضد مؤمنی یاری نمی‌شود. ۵. عهد و امان خداوند یکی است. بنابراین، شخص مطرح نیست و پایین‌ترین شخص نیز می‌تواند به مسلمانان پناه دهد (کنایه از اینکه اگر شخصی به دیگری پناه داد و او را کفالت نمود، باید تمامی مسلمانان امان او را محترم شمارند.) ۶. در هنگام نبرد در راه خداوند، هیچ مؤمنی بدون موافقت افراد دیگر نمی‌تواند صلح نماید؛ بنابراین، صلح باید با نظر جمع انجام شود. ۷. گروه‌های رزمنده، هر یک باید پس از دیگری و به نوبت جنگ نماید. بنابراین، هیچ طایفه‌ای دو مرتبه متوالی به نبرد الزام نمی‌شود. ۸. هر کس مؤمنی را بدون دلیل بکشد، حکمش قصاص است، مگر اینکه ولی مقتول راضی شود. ۹. داور نهایی در اختلافات مسلمانان، خدا و رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است. ۱۰. مسلمانان هیچ بدهکاری را که بدهی بر او سنگینی کرده، رها نمی‌کنند، مگر اینکه او را کمک نمایند؛ چه بدهی به خاطر خون بهایی باشد یا غرامتی که به عنوان سرشکن بر خویشان پدری نصیب شخصی شده باشد. ۱۱ بعضی از مؤمنان سرپرست بعض دیگر هستند. بنابراین، هیچ کافری، سرپرست مؤمنان نیست. ۱۲. هیچ کس نمی‌تواند بدون رعایت مصالح سایر لشکریان، کافری را در پناه خود بگیرد.

۳.۴.۲ - صلح مسلمانان با یهودیان

۱. یهودیانی که تحت این پیمان هستند، باید مورد یاری و حمایت قرار گیرند و ستمی بر آنان نشود و دشمنانشان یاری نشوند. هر گاه مسلمانان، یهود را به مصالحه دعوت کردند، باید بپذیرند و همچنین هر گاه یهود، مسلمانان را به مصالحه دعوت کردند. ۲. در هنگام جنگ، یهودیان نیز باید در هزینه با مسلمانان شرکت کنند. مسلمانان هزینه خود و یهود، هزینه خودش را پرداخت نماید. ۳. مسلمانان و یهودیان هم پیمان، یک امت‌اند. مسلمانان دین خود را دارند و یهودیان دین خود را؛ مگر کسی که ستم و گناه مرتکب شود. ۴. بر مسلمانان و یهودیان لازم است که بر ضد دشمنان منطقه هماهنگی و همراهی نمایند. ۵. هیچ انسانی به خاطر گناه هم پیمانش مؤاخذه نمی‌شود. ۶. لازم است مظلومان را در میان خود یاری نمایند. ۷. هیچ کافری پناه داده نمی‌شود، مگر با رعایت مصالح مسلمانان و یهودیان. ۸. همسایه همانند خویشتن است و نباید مورد تعدی قرار گیرد. ۹. بر مسلمانان و یهودیان لازم است که در میان خود، بر مهاجمانی که به مدینه هجوم آورند، همیاری نمایند. ۱۰. میان مسلمانان و یهودیان پند، اندرز و خیرخواهی حاکم است.

۳.۴.۳ - حقوق ساکنان منطقه

حقوق ساکنان منطقه (اعم از مسلمان، یهودی و مشرک):
۱. این پیمان نمی‌تواند به عنوان سپری برای ستمگر با گناهکاری محسوب شود. ۲. یثرب بر حسب این پیمان بر تمامی اهل منطقه، حرم (و مورد احترام) است؛ چنان که «مکه» بر حسب فرمان الهی حرم می‌باشد. ۳. قریش و هوادارانش نباید پناه داده شوند.

۳.۴.۴ - بند مخصوص مشرکان

مشرکان مدینه حق ندارند قریش را، مالی یا جانی پناه دهند.
[۶۱] السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۴۰.
[۶۲] انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۳۳.
[۶۳] تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۳۷۱.
[۶۵] المغازی، الواقدی، ج۱، ص۳۷۳.
[۶۶] تاریخ طبری، الطبری، ج۱، ص۲۲۵.
[۶۷] مجمع البیان، طبرسی، ج۱، ص۷۰۶.



این پیمان نامه به روشنی ابعاد سیاسی اجتماعی اسلام را روشن می‌سازد و اندیشه سکولاریزم را نفی می‌کند. از مهمترین مفاهیم سیاسی اجتماعی و حقوقی که در این پیمان آمده، مفاهیم ملت، قانون گرایی، تیعیت از قوانین، آزادی اندیشه و عقیده و برابری همه احاد جامعه اسلامی نسبت به حقوق اجتماعی می‌باشد.

۴.۱ - ملت اسلام

بند اول اعلان رسمیت ملت اسلام است که از قبایل اوس و خزرج و هم پیمانان آنان و مهاجران مکه شکل گرفت. براساس این بند، اسلام عامل وحدت بخش گروه‌های گوناگون جامعه اسلامی است و همه اختلاف‌ها و تمایز‌ها در برابر اتحاد و یگانگی مسلمانان هیچ انگاشته می‌شود. این وحدت را می‌توان به روشنی در این جمله دید: «مسلمانان از قریش و یثرب و هر کس پیرو آنان باشد و به آن‌ها بپیوندد و همراهشان به جهاد بپردازد، جدا از دیگر مردم، امتی واحد را تشکیل می‌دهند.» تعبیر امت که در این پیمان به کار رفته، شامل مسلمان و غیر مسلمان نیز می‌شود و ائتلافی از همه ساکنان مدینه را در بر می‌گیرد.

۴.۲ - نظام حقوقی

بندهایی دیگر از این پیمان نامه، به برقراری نظام حقوقی و تامین اجتماعی جامعه اسلامی می‌پردازد و همراهی و یاری متقابل میان افراد جامعه اسلامی را به روشن‌ترین صورت بیان می‌کند. بر این اساس، همه مسلمانان در برابر یکدیگر دارای مسؤولیت اجتماعی هستند. احکام فقهی شریعت اسلامی به صورت‌های گوناگون، این مسؤولیت و ولایت متقابل مسلمانان را اجرایی ساخته است. بند بعد بیان کننده نظام امنیت اجتماعی و رویارویی با ستم بر پایه حق مداری و اصلاح عادت تعصب قبیله‌ای با همگرایی امت واحد اسلامی است.

۴.۳ - مساوات و برابری

بند ششم این پیمان تاکید سخت اسلام بر مساوات و برابری مسلمانان را نه به عنوان یک شعار عامه پسند، بلکه به عنوان رکنی بنیادین در جامعه اسلامی، روشن می‌سازد. امتیاز «جوار» بر پایه سنت‌های جاهلی به اشراف قبایل اختصاص داشت؛ اما بر اساس این پیمان نامه، هر مرد و زن در جامعه اسلامی از آن برخوردار شدند. جمله «و ان ذمة الله واحدة یجیر علیهم ادناهم» به معنای معتبر دانستن جوار و پناه دادن کوچک‌ترین فرد جامعه اسلامی برای همه افراد جامعه است و مبنای فقیهان مسلمان برای اعتبار پناهندگی است. سیرة النبی، ابن هشام الحمیری، ج۲، ص۳۴۹.    

۴.۴ - آزادی دینی

از دیگر بند‌های این پیمان نامه، اعطای آزادی دینی به اهل کتاب و یهود، تعامل نظامی و امنیتی میان مسلمانان و یهودیان، ایجاد وحدت قضایی، و مدیریت بحران در جامعه اسلامی با رجوع به داوری رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود.از بندهای این پیمان، نکاتی تاریخی نیز برداشت می‌شود؛ مانند این که رسم یثربیان در گرفتن فدیه چگونه بوده یا آن که قصاص پیش از این پیمان نیز وجود داشته و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آن را پذیرفته و تاکید نموده است.به رسمیت شناختن واحد اجتماعی قبیله، از این پیمان نامه روشن می‌شود. همچنین با انتساب رئیس حکومت به خدا با وصف (رسول الله) و این که داوری با خدا و رسول او است، خاستگاه الهی این حکومت تبیین می‌گردد.

۴.۵ - اثبات قانون مداری

از دستاوردهای این پیمان، اثبات قانون مداری جامعه اسلامی و برپایی نخستین دولت اسلام بر اساس مواد قانونی بود. این پیمان نامه به روشنی ابعاد سیاسی اجتماعی اسلام را روشن می‌سازد و اندیشه سکولاریزم را نفی می‌کند. نیز بر عدالتی دلالت می‌کند که در روابط پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و یهودیان وجود داشت.در دست نبودن گزارشی از درگیری و ستیز میان مسلمانان و یهودیان یاد شده در این پیمان، نشانه وفاداری آنان به این میثاق و تاثیر گذاری دراز مدت آن بر جامعه مدینه است. در این پیمان نامه، برخی بندها دو یا چند بار تکرار شده است؛ به گونه‌ای که برخی آن را مجموعه‌ای از چند قرارداد دانسته‌اند که بعدها در کنار هم قرار گرفته است.
[۸۱] نشاة الدولة الاسلامیه، عون شریف، ص۲۵.
[۸۲] کیهان اندیشه، ش۷۵، ص۱۰۲، «قانون نامه مدینه».
برخی نیز باور دارند که این پیمان یک مجموعه است و تکرار بعضی از بندها نشان گر تاکید است.
[۸۳] الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی العاملی، ج۴، ص۲۵۴.
گفتنی است که اصطلاح امت نخستین بار و با الهام از کلام الهی، در این پیمان آمده است.
[۸۶] سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص۴۳۶، «پاورقی».



الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ الاوائل: ابوهلال العسکری (م. ۳۹۵ق.) ، طنجا، دار البشیر، ۱۴۰۸ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ پژوهش‌های دینی (فصلنامه): صاحبان امتیاز: پردیس قم و دانشگاه تهران؛ تاریخ اسلام (فصلنامه): قم، دانشگاه باقر العلوم؛ تاریخ الخمیس: حسین الدیاربکری (م. ۹۶۶ق.) ، بیروت، مؤسسة شعبان، ۱۲۸۳ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تهذیب الاحکام: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛ حکومت اسلامی (فصلنامه): قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری؛ الروض الانف: السهیلی (م. ۵۸۱ق.) ، به کوشش عبدالرحمن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ق؛ السیرة الحلبیه: الحلبی (م. ۱۰۴۴ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳ق./۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛ سیره رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : رسول جعفریان، قم، دلیل ما، ۱۳۸۵ش؛ صبح الاعشی: احمد القلقشندی (م. ۸۲۱ق.) ، به کوشش یوسف علی، دمشق، دار الفکر، ۱۹۸۷م؛ الصحیح من سیرة النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ عیون الاثر: ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق.) ، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق؛ فقه السیرة النبویه: محمد سعید البوطی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۲۶ق؛ فقه السیره: محمد الغزالی السقاء، به کوشش محمد الالبانی، دمشق، دار القلم، ۱۹۹۸م؛ فی تاریخ الادب الجاهلی: علی جندی، دار التراث، ۱۴۱۲ق؛ کتاب قیم (فصلنامه): دانشگاه یزد؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ کیهان اندیشه (دوماهنامه): قم، مؤسسه کیهان؛ المستطرف: محمد الابشیهی (م. ۸۵۰ق.) ، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۹ق؛ المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۴ق؛ مکاتیب الرسول: احمدی میانجی، تهران، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق؛ المنتظم: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق؛ موسوعة التاریخ الاسلامی: محمد هادی یوسفی غروی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق؛ نشاة الدولة الاسلامیه: عون شریف، بیروت، ۱۴۱۱ق؛ نظرة جدیدة فی سیرة رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : کونستانس جیورجیو، ترجمه: محمد التونجی، الدار العربیة للموسوعات، ۱۹۸۳م. المغازی، واقدی، تحقیق مارسدن جونز (قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۴ق)؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق عطا (بیروت، دارالمکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق)؛ فتوح البلدان، بلاذری، (بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق)؛ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، تحقیق مهنا (بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۱۳ق)؛ الکافی، کلینی، (بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق)؛ نشاة الدولة الاسلامیة، عون شریف، (بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۱ق)؛ محمد فی المدینة، مونتگمری وات، (بیروت، المکتبة العصیریة، بی تا)؛ الاغانی، ابو الفرج اصفهانی، (بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۹۴م)؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، (بیروت، دارالسیرة، ۱۹۹۵م)؛ حیاة محمد، هیکل، (قاهره، مطبعة السنة، ۱۹۶۸م)؛ محمد و الیهود، احمد برکات، (بی جا، الهیئة المصریه العامة لکتاب، ۱۹۹۶م)


۱. فی تاریخ الادب الجاهلی، علی جندی، ج۱، ص۳۹۴.    
۲. المفصل، جواد علی، ج۷، ص۳۷۰-۳۷۱.    
۳. الاوائل، ابوهلال العسکری، ج۱، ص۳۶.    
۴. صبح الاعشی، احمد القلقشندی، ج۱، ص۴۶۶.    
۵. المستطرف، محمد الابشیهی، ص۲۱۸.    
۶. السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۲۲۱.    
۷. المغازی، واقدی، ج۱، ص۳۶۵-۳۶۸.    
۸. المغازی، واقدی، ج۱، ص۴۵۴-۴۵۹.    
۹. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۴۸.    
۱۰. فتوح البلدان، بلاذری، ص۳۵.    
۱۱. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۳۷۰.
۱۲. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۱۵۰.    
۱۳. سیرة النبی، ابن هشام الحمیری، ج۲، ص۳۴۸.    
۱۴. فقه السیره، غزالی، ص۱۹۰-۱۹۷.    
۱۵. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۰.    
۱۶. کتاب قیم، (فصلنامه)، ش۱، سال۱۳۹۰، ص۱۲۱-۱۴۲، «صحیفة النبی نماد قانون گرایی در حکومت نبوی».
۱۷. کیهان اندیشه، ش۷۵، ص۱۰۱، «قانون نامه مدینه».
۱۸. الکافی، الکلینی، ج۹، ص۴۱۹.    
۱۹. التهذیب، الطوسی، ج۶، ص۱۴۰.    
۲۰. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۵۰۱-۵۰۲.    
۲۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۵۰۱.    
۲۲. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۲۷.    
۲۳. الروض الانف، السهیلی، ج۴، ص۱۷۱.    
۲۴. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۲۷۳.    
۲۵. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۴۱۹.    
۲۶. امتاع الاسماع، المقریزی، ج۱، ص۶۹.    
۲۷. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۳۶۷.    
۲۸. تاریخ طبری، الطبری، ج۲، ص۱۷۲.    
۲۹. تاریخ طبری، الطبری، ج۲، ص۴۷۹.    
۳۰. المنتظم، ابن الجوزی، ج۳، ص۱۳۶.    
۳۱. الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی العاملی، ج۴، ص۲۵۳.
۳۲. تاریخ اسلام، س اول، ش۲، ص۱۱، «برخوردهای مسالمت آمیز پیامبر با یهود».
۳۳. پژوهش‌های دینی، ش۱۵، ص۱۰۵، «وثاقت پیمان نامه مدینه».
۳۴. السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۵۱۶.    
۳۵. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۳۰۸.    
۳۶. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۰.    
۳۷. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۱.
۳۸. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۲۰۴.
۳۹. الکافی، کلینی، ج۹، ص۴۱۹.    
۴۰. نشاة الدولة الاسلامیة، عون شریف، ص۲۵.
۴۱. محمد فی المدینة، مونتگمری وات، ص۳۴۳.
۴۲. الاغانی، ابو الفرج اصفهانی، ج۲۲، ص۳۴۳.    
۴۳. الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی عاملی، ج۴، ص۲۵۵.
۴۴. حیاة محمد، هیکل، ص۱۵۱.    
۴۵. محمد فی المدینة، مونتگمری وات، ص۳۴۶.
۴۶. مجمع البیان، طبرسی، ج۲، ص۳۶۵.    
۴۷. تاریخ الخمیس، حسین الدیاربکری، ج۱، ص۳۵۳.    
۴۸. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۲۷۲.    
۴۹. السیرة الحلبیه، الحلبی، ج۲، ص۱۲۴.    
۵۰. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۱۲.    
۵۱. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۱۰.    
۵۲. الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ج۱، ص۲۷۶.    
۵۳. محمد و الیهود، احمد برکات، ص۸۳.
۵۴. المغازی، واقدی، ج۱، ص۲۶۲.    
۵۵. اعلام الوری، طبرسی، ج۱، ص۱۵۸.    
۵۶. مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۱، ص۲۶۰.    
۵۷. تاریخ الخمیس، حسین الدیاربکری، ج۱، ص۳۵۳.    
۵۸. نظرة جدیدة فی سیرة رسول الله، کونستانس جیورجیو، ص۱۹۲.
۵۹. کتاب قیم، (فصلنامه)، س اول، ش۱، ص۱۲۱-۱۴۲، «صحیفة النبی نماد قانون گرایی در حکومت نبوی».
۶۰. حکومت اسلامی، ش۴۲، «قانون مندی در حکومت نبوی».
۶۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۴۰.
۶۲. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۴۳۳.
۶۳. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۱، ص۳۷۱.
۶۴. تاریخ طبری، الطبری، ج۲، ص۱۷۲.    
۶۵. المغازی، الواقدی، ج۱، ص۳۷۳.
۶۶. تاریخ طبری، الطبری، ج۱، ص۲۲۵.
۶۷. مجمع البیان، طبرسی، ج۱، ص۷۰۶.
۶۸. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۱.    
۶۹. سیرة النبی، ابن هشام الحمیری، ج۲، ص۳۴۸.    
۷۰. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۳.    
۷۱. مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۳، ص۶.    
۷۲. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۳.    
۷۳. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۱.    
۷۴. مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۳، ص۲۳.    
۷۵. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۵۰۱-۵۰۳.    
۷۶. مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، ج۳، ص۶.    
۷۷. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۱.    
۷۸. فقه السیره، غزالی، ص۱۹۰-۱۹۷.    
۷۹. موسوعة التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۲، ص۶۵.    
۸۰. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۱.    
۸۱. نشاة الدولة الاسلامیه، عون شریف، ص۲۵.
۸۲. کیهان اندیشه، ش۷۵، ص۱۰۲، «قانون نامه مدینه».
۸۳. الصحیح من سیرة النبی، جعفر مرتضی العاملی، ج۴، ص۲۵۴.
۸۴. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۵۰۱.    
۸۵. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۲۷.    
۸۶. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ص۴۳۶، «پاورقی».
۸۷. فقه السیره، بوطی، ص۱۵۲.    



حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«پیمان عمومی».    



جعبه ابزار