مثنی (صرف و نحو)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مثنّی از اصطلاحات
ادبیات عرب، اسمى است كه بر دو فرد، دلالت مىكند.
مثنّی در اصطلاح
ادبیات عرب، اسمى است كه بر دو فرد، دلالت مىكند.
۱. براى ساختن مثنّى، آخر
مفرد، مفتوح مىشود و اين
حروف به آن اضافه مىگردد:
(۱) «
الف و
نون» مكسور، در حالت
رفع:
«رَجُلٌ، رَجُلانِ».
(۲) «
یاء و نون» مكسور، در حالت
نصب و
جرّ:
«رَجُلٌ، رَجُلَيْنِ».
۲. شرط آن، اين است كه:
(۱) بتوان علامت مثنى را از آخر آن حذف كرد: «رَجُلانِ، رَجُلٌ».
(۲) بتوان مفردى مانند آن را بر آن عطف كرد: «الرَّجُلُ و الرَّجُلْ».
۳. مثنّى در اين موارد جارى مىشود:
•
ثلاثی؛ «الف» آن به اصل خود باز مىگردد:
«عَصًا، عَصَوانِ، عَصَوَيْنِ».
• غير ثلاثى؛ «الف» آن همواره به «ياء» تبديل مىشود؛ «مُعْطًى، مُعْطَيانِ، مُعطَييَنْ».
• هر «الف» زايدى، به «ياء»، تبديل مىشود: «حُبْلَى، حُبْليانِ، حُبْلَيَيْنِ».
(۲)
اسم منقوص؛ اگر «ياء» آن حذف شده باشد، در
تثنیه، به جاى خود باز مىگردد:
«هادٍ، هادِيانِ، هادِيَيْنِ».
• اگر
مذکّر باشد،
همزۀ آن در تثنيه باقى مىماند:
«قَرّاءٌ، قَرّاءَانِ، قرّائينِ».
• اگر
مؤنّث باشد، همزه به «
واو»، تبديل مىشود:
«صَحْراءٌ، صَحْراوانِ، صَحْراوَيْنِ».
(۴) اسمهايى كه لام الفعل آنها حذف شده است:
• اگر حرفى به جاى محذوف نيامده باشد، محذوف، در تثنيه باز مىگردد: «أَبٌ، أَبَوانِ، أَبَوَيْنِ».
• اگر حرفى به جاى محذوف آمده باشد، تثنيه به همان صورت خود تثنيه ساخته مىشود: «اِسم، اِسمانِ، اِسمَيْنِ».
در ادامه برخی شواهد قرآنی مربوط به
مثنّی ارائه میشود:
•
فرهنگ اصطلاحات صرف و نحو عربی، دحداح، انطوان، ص۳۴۲.