• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن موسی علوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِبْراهیمِ‌بْنِ موسی عَلَوی، فرزند امام موسی بن جعفر (ع)، معروف به جزّار و ملقب به مرتضی (د ۲۱۰ق/۸۲۵م)، یکی از ائمۀ زیدیه که یک چند بر یمن و مکه فرمان راند.



اشتهار وی به جزّار از آن روست که در حمله به یمن بسیاری از مردم آن‌جا را کشت یا اسیر کرد.
[۱] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.



یعقوبی
[۲] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۱۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
، ابن بابویه،
[۳] ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۵، ترجمۀ محمدتقی اصفهانی، تهران، علمیّۀ اسلامیّه.
مفید،
[۴] مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۸، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
ابن شهر آشوب
[۵] ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۴، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۷۹ق.
و دیگران از ابراهیم نامی در میان فرزندان امام موسی‌بن جعفر (ع) نام برده‌اند، اما برخی نوشته‌اند که امام موسی‌بن جعفر (ع) دارای ۲ فرزند به نام ابراهیم بوده است: ابراهیم اکبر که در یمن به حکومت رسید
[۶] ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۱۹۷، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
[۷] ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
و ابراهیم اصغر که ملقب به مرتضی بود.
[۸] ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
[۹] ابن عنبه، احمدبن علی، الفصول الفخریّه، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۴۶ش.



دربارۀ زندگی ابراهیم‌بن موسی این نکته درخور یادآوری است که او یک‌بار در مخالفت عباسیان و یک‌بار به عنوان نمایندۀ ایشان بریمن فرمان راند، از ابراهیم فرزندی باقی نماند،
[۱۰] ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
ولی خواندمیر نوشته است که وی را دو پسر به نام‌های موسی و جعفر بوده است.
[۱۱] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، ج۱، ص۸۱-۸۲، به کوشش محمددبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.



ابراهیم را مردی کریم، دلیر و بخشنده معرفی کرده‌اند.
[۱۲] مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۹، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
[۱۳] طبرسی، فضل‌بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۳۰۱، بیروت، ۱۹۷۹م.



ابن زهره وی را محدّثی دانسته که از پدران خود روایت کرده است.
[۱۴] ابن زهره، تاج‌الدین ابن محمد، ج۱، ص۸۷، غایه الاختصار، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۲ق.
مجلسی وی را از راویان ممدوح به‌شمار آورده است.
[۱۵] مجلسی، محمدباقر، وجیزه، ج۱، ص۱۴۳، تهران، ۱۳۱۱ق.



ابن خلکان به نقل از جهشیاری بیتی از اشعار ابراهیم را برای تسلی فضل‌بن سهل وزیر دولت عباسیان در مرگ فرزندش آورده است و می‌نویسد که پدر پس از شنیدن این شعر آرام گرفت
[۱۶] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۳، ص۲۱۱، به کوشش محمد محیی‌الدین، عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۸م.



در سال ۱۹۸ق/۸۱۴م محمدبن ابراهیم علوی معروف به ابن طباطبا (د ۱۹۹ق) به یاری سرّی‌بن منصور شیبانی معروف به ابوالسرایا (د ۲۰۰ق) در کوفه قیام کرد
[۱۷] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، یروت، ۱۹۶۰م.
و اکثر علویان و طالبیان با وی بیعت کردند. ابراهیم ابن موسی نیز با او بیعت کرد
[۱۸] شامی، فضیله عبدالامیر، تاریخ الفرقه الزیدیه، ج۱، ص۲۱۲، نجف، ۱۹۷۴م.
اما دیری نپایید که ابن طباطبا چشم از جهان فروبست و ابوالسرایا با محمدبن محمدبن زید (د ۲۰۰ق)
[۱۹] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
یا محمدبن زید
[۲۰] مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۹، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
بیعت کرد و هریک از یاران، مأمور گرفتن شهری شدند، ابراهیم نیز به محمد پیوست و مأمور گرفتن یمن شد
[۲۱] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.

بعضی نوشته‌اند که وی از جانب ابوالسرایا به حکومت یمن برگزیده شد. ابراهیم در جریان قیام ابن طباطبا و پس از او محمدبن محمدبن زید و ابوالسرایا، در مکه به سر می‌برد. هنگامی که از قیام آنان و انتصاب خویش به حکومت یمن آگاه شد با جمعی از یاران و خاندان و سپاهیان خود به سوی این سرزمین شتافت.
[۲۳] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.

در آن زمان اسحاق‌ بن موسی‌ بن عیسی‌بن ماهان از جانب مأمون عباسی (د ۱۹۸ق/۸۱۴م) بر یمن حکومت می‌کرد. چون وی از نزدیک شدن ابراهیم و یارانش به شهر صنعا باخبر شد، همراه نزدیکان و یاران خود از یمن بیرون آمد و به مکه رفت.
[۲۴] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
ابن کثیر از جنگ‌های بسیار ابراهیم در یمن خبر داده، ولی نگفته است که این جنگها با چه کسی و در کجا و چگونه بوده است. ابراهیم در ۲۰۰ق پس از استقرار در یمن به گفتۀ طبری
[۲۶] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
مردی از فرزندان عقیل‌بن ابی‌طالب را به عنوان امیرالحاج همراه سپاهیان بسیار به مکه فرستاد. طبری داستانی از مقابلۀ این مرد با معتصم برادر مأمون آورده است
[۲۷] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.



در این‌که چگونه ابراهیم‌بن موسی (ع) از حکومت یمن کنار گذاشته شد سخنان مختلفی گفته‌اند. یعقوبی نوشته است که حسن‌بن سهل که از جانب مأمون حکومت عراق یافته بود، پس از ورود به مدائن، حمدویه‌ بن [[علی‌بن عیسی‌|علی‌بن عیسی‌ بن ماهان]] را به حکومت یمن گماشت. ابراهیم در جنگ از او شکست خورد و روانۀ مکه شد
[۲۸] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۷، بیروت، ۱۹۶۰م.
ابن خلدون نوشته است که مأمون لشکریان خود را به یمن فرستاد. سپاهیان وی نواحی گوناگون یمن را تسخیر کردند و جمع بسیاری از بزرگان یمن را با خود نزد مأمون بردند. در میان آنان، محمد زیادبن عبدالله‌ بن ابی‌سفیان بود که مأمون وی را به حکومت یمن برگماشت و به وی فرمان داد تا با علویان بجنگد و یمن را بگشاید.
[۲۹] ابن خلدون، العبر، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴.
قلقشندی نام کسی را که مأمون برای سرکوبی ابراهیم به یمن فرستاد، محمدبن ابراهیم‌بن عبیداللـه‌بن زیادبن ابیه نوشته است. وی بنیان‌گذار دولت بنی‌زیاد در یمن بود.
[۳۰] قلقشندی، احمدبن عبداللـه، مآثرالانافه فی معالم الخلافه، ج۱، ص۲۱۶، به کوشش عبدالستّار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.

بعضی نوشته‌اند که احمدبن یزیدبن عبدالرحمن قشیبی شاعر یمنی که مخالف ابراهیم‌بن موسی بود، در هنگام هجوم ابراهیم به یمن اسیر شد. وی بعداً گریخت و با اشعار شورانگیز خود مردم یمن را بر ابراهیم شوراند و آنان به سرکردگی عبدالله‌بن محمدبن ماهان (در ۲۰۱ق/۸۱۶م) قیام کردند و ابراهیم را از یمن بیرون راندند
[۳۱] شامی، احمد محمد، قصه الادب فی‌الیمن، ص۲۶۴-۲۶۶، بیروت، ۱۹۶۸م.
ابراهیم‌بن موسی پس از خروج یا فرار از یمن به مکه رفت. در آن زمان یزیدبن محمدبن حنظلۀ مخزومی که به نیابت از حمدویه‌بن علی‌بن عیسی‌بن ماهان
[۳۲] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
یا به نمایندگی از عیسی‌بن یزید جلودی
[۳۳] فاکهی، محمدبن اسحاق، المنتقی، ج۲، ص۱۹۰، لایپزیک، ۱۸۵۹م.
بر مکه فرمان می‌راند، برای مقابله با ابراهیم از مکه بیرون آمد، اما شکست خورد و به قتل رسید و ابراهیم وارد مکه شد
[۳۴] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۸، بیروت، ۱۹۶۰م.

حمدویه‌بن علی‌بن عیسی‌بن ماهان پس از استقرار در یمن به دلایلی به فرمان مأمون از مقام خود برکنار گردید و مأمون بار دیگر ابراهیم‌بن موسی (ع) را به حکومت یمن منصوب کرد و به جلودی فرمان داد که برای مقابله با حمدوبه‌بن علی که از فرمان مأمون سرپیچی کرده بود، همراه ابراهیم به یمن برود. جلودی همراه ابراهم نرفت و ابراهیم خود با یارانش به یمن شتافت. در ابتدا ابراهیم بر فرزند حمدویه چیره شد و بسیاری از سپاهیان وی را کشت و به سوی شهر صنعا پیش رفت. حمدویه خود برای مقابله با ابراهیم از صنعا خارج شد و جنگ سختی میان آنان درگرفت که به شکست ابراهیم انجامید و بار دیگر ابراهیم به مکه گریخت
[۳۵] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۹، بیروت، ۱۹۶۰م.
در ۲۰۲ق مأمون وی را به حکومت مکه گمارد.
[۳۶] فاکهی، محمدبن اسحاق، المنتقی، ج۲، ص۱۹۱، لایپزیک، ۱۸۵۹م.
و امیرالحاج کرد.
[۳۷] ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۵۳۲.



ابراهیم در مراسم حج آن سال مردم را به ولایتعهدی برادر خود علی‌بن موسی (ع) فرا خواند.
[۳۸] طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۶۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.



عیسی‌بن یزید جلودی که پس از ابراهیم‌بن موسی از جانب مأمون به حکومت یمن منصوب شده بود، نخست به مکه آمد و ابراهیم‌بن موسی را به بغداد فرستاد و به جای وی عبیدالله‌بن حسن علوی را به حکومت مکه گمارد
[۳۹] یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
برخی نوشته‌اند که ابراهیم و علویان متفرق شده بودند. از این روی به بغداد رفت و امان خواست و مأمون وی را امان داد، یا به قولی علی‌بن موسی‌الرضا (ع) نزد مأمون از وی شفاعت کرد.


ابراهیم تا ۲۱۰ق/۸۲۵م در بغداد ماند تا او را مسموم کردند.
[۴۰] شامی، فضیله عبدالامیر، تاریخ الفرقه الزیدیه، ج۱، ص۲۱۴-۲۱۵، نجف، ۱۹۷۴م.



(۱) ابن اثیر، الکامل، بیروت، ۱۹۶۵.
(۲) ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ترجمۀ محمدتقی اصفهانی، تهران، علمیّۀ اسلامیّه.
(۳) ابن خلدون، العبر.
(۴) ابن زهره، تاج‌الدین ابن محمد، غایه الاختصار، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۲ق.
(۵) ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی‌طالب، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۷۹ق.
(۶) ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
(۷) ابن عنبه، احمدبن علی، الفصول الفخریّه، به کوشش جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۸) ابن کثیر، اسماعیل‌بن عمر، البدایه والنهایه، قاهره، ۱۹۳۲م.
(۹) خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به کوشش محمددبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۱۰) شامی، احمد محمد، قصه الادب فی‌الیمن، بیروت، ۱۹۶۸م.
(۱۱) شامی، فضیله عبدالامیر، تاریخ الفرقه الزیدیه، نجف، ۱۹۷۴م.
(۱۲) طبرسی، فضل‌بن حسن، اعلام الوری، بیروت، ۱۹۷۹م.
(۱۳) طبری، محمدبن جریر، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
(۱۴) فاکهی، محمدبن اسحاق، المنتقی، لایپزیک، ۱۸۵۹م.
(۱۵) قلقشندی، احمدبن عبداللـه، مآثرالانافه فی معالم الخلافه، به کوشش عبدالستّار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.
(۱۶) مجلسی، محمدباقر، وجیزه، تهران، ۱۳۱۱ق.
(۱۷) مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
(۱۸) یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، بیروت، ۱۹۶۰م.
(۱۹)ابن خلکان، وفیات الاعیان، به کوشش محمد محیی‌الدین، عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۸م.


۱. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۲. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۱۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
۳. ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۵، ترجمۀ محمدتقی اصفهانی، تهران، علمیّۀ اسلامیّه.
۴. مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۸، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
۵. ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۴، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۷۹ق.
۶. ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۱۹۷، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
۷. ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
۸. ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
۹. ابن عنبه، احمدبن علی، الفصول الفخریّه، ص۱۳۴، به کوشش جلال‌الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۴۶ش.
۱۰. ابن عنبه، احمدبن علی، عمده الطالب، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش محمدحسن آل الطالقانی، قم، ۱۳۶۲ش.
۱۱. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، ج۱، ص۸۱-۸۲، به کوشش محمددبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
۱۲. مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۹، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
۱۳. طبرسی، فضل‌بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۳۰۱، بیروت، ۱۹۷۹م.
۱۴. ابن زهره، تاج‌الدین ابن محمد، ج۱، ص۸۷، غایه الاختصار، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۲ق.
۱۵. مجلسی، محمدباقر، وجیزه، ج۱، ص۱۴۳، تهران، ۱۳۱۱ق.
۱۶. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۳، ص۲۱۱، به کوشش محمد محیی‌الدین، عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۸م.
۱۷. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، یروت، ۱۹۶۰م.
۱۸. شامی، فضیله عبدالامیر، تاریخ الفرقه الزیدیه، ج۱، ص۲۱۲، نجف، ۱۹۷۴م.
۱۹. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
۲۰. مفید، محمدبن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸۹، ترجمۀ محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۵۱ش.
۲۱. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
۲۲. ابن اثیر، الکامل، ج۶، ص۳۰۵، بیروت، ۱۹۶۵.    
۲۳. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۲۴. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۳۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۲۵. ابن کثیر، اسماعیل‌بن عمر، البدایه والنهایه، ج۱۰، ص۲۴۶، قاهره، ۱۹۳۲م.    
۲۶. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۲۷. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۲۸. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۷، بیروت، ۱۹۶۰م.
۲۹. ابن خلدون، العبر، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴.
۳۰. قلقشندی، احمدبن عبداللـه، مآثرالانافه فی معالم الخلافه، ج۱، ص۲۱۶، به کوشش عبدالستّار احمد فراج، کویت، ۱۹۶۴م.
۳۱. شامی، احمد محمد، قصه الادب فی‌الیمن، ص۲۶۴-۲۶۶، بیروت، ۱۹۶۸م.
۳۲. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
۳۳. فاکهی، محمدبن اسحاق، المنتقی، ج۲، ص۱۹۰، لایپزیک، ۱۸۵۹م.
۳۴. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۸، بیروت، ۱۹۶۰م.
۳۵. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۹، بیروت، ۱۹۶۰م.
۳۶. فاکهی، محمدبن اسحاق، المنتقی، ج۲، ص۱۹۱، لایپزیک، ۱۸۵۹م.
۳۷. ابن خلدون، العبر، ج۳، ص۵۳۲.
۳۸. طبری، محمدبن جریر، تاریخ، ج۸، ص۵۶۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۶ق.
۳۹. یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، ج۲، ص۴۴۵، بیروت، ۱۹۶۰م.
۴۰. شامی، فضیله عبدالامیر، تاریخ الفرقه الزیدیه، ج۱، ص۲۱۴-۲۱۵، نجف، ۱۹۷۴م.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۶۶۳.    



جعبه ابزار