• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایمان و محبت اهل بیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی از روایات تصریح دارد بر این که بین ایمان و محبت ارتباط مستقیم و هماره‌یی موجود است؛ سلمان از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرمود: «هیچ مردی ایمان نمی‌آورد مگر آن که خاندان مرا از روی دوستی من، دوست بدارد. این ارتباط بین ایمان و محبت به امام، از این جهت می‌باشد که دوستی آنان، دوستی حق و حقیقت است و دوست‌دارانشان بدانان از آن جهت محبت می‌ورزند که آنان را محور حق و رهبران راه حق می‌دانند و این است رمز و نکته این که نخست باید رهبران را شناخت و آن گاه با بینایی به آنها مهر ورزید تا از ره گذر دوستی‌شان، پیوند با حق، حاصل آید.



«قل ما سالتکم من اجر فهو لکم؛
بگو اجر و پاداش دوست داشتن اهل بیت (علیهم‌السّلام) که از شما خواستم، به سود شما است».
شناخت پیشوایان دینی نخستین گام به سوی سرزمین شایستگی است و یادآور شدیم که اسلام، شناخت رهبر و امام را مسؤولیتی همگانی می‌داند و بدان توجه و نگرشی ویژه دارد.
مهرورزی به رهبران نیز، گرچه خود میوه درخت شناخت، است اما به تنهایی و به طور استقلال هم، مورد نظر اسلام می‌باشد و اسلام آن را گام دیگری به سوی سرزمین فرازمند شایستگی می‌داند.
پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مقام شکوه مند حضرت علی (علیه‌السّلام) را یاد آور می‌شدند و آن گاه محبت و دستداری او را سفارش می‌فرمودند.
«سوگند به آن که جانم بر کف او است؛ این مرد و شیعیان وی، در رستاخیز رستگارانند».
[۲] سیوطی، جلالالدین عبدالرحمان، در المنثور، ج۶، ص۳۷۹.

و در غدیر پس از آن که امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) را به جانشینی برگزیدند چنین فرمودند: «اللهم وال من ولاه و عاد من عاداه» خداوندا دوستدار او را دوست بدار و دشمن خواه او را دشمن.
هم از این روی بود که گروهی، دوست داران راستین علی (علیه‌السّلام) شدند و از مکتب تشیع که حقیقت اسلام و آمیخته با محبت و شیفتگی و جانبازی در راه امام است پیروی کردند.
اینک بر پیشانی این نوشتار، بیان قرآن و پیشوایان دین را درباره محبت و دوستداری یاد آور می‌شویم تا به ژرفا و حقیقت آن راه یابیم و پس از آن به انگیزه دعوت به محبت و نقش حساس آن می‌پردازیم تا آشکار شود که منظور از این چنین دعوت و انگیزشی، راهی عاطفی و نیرو آفرین است برای پرواز به افق‌های شایستگی و بایستگی.


ابراهیم (علیه‌السّلام) موحد بزرگ تاریخ، پس از آن که فرزند خود اسماعیل را با مادرش در سرزمین مکه، کنار خانه خدا، جای داد، از خداوند چنین خواست: «فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم...؛ خدایا چنین کن که دل مردمان به ایشان مهر ورزد.»
او می‌داند که سلاله او هنگامی می‌توانند پیشوایی مردم کنند که محبوب آنان باشند چرا که رهگذر خواستاری و دوستاری و گرایش دلهاست که رسالت‌ها پیاده شده و ملت‌ها هدایت می‌یابند.
ابراهیم بزرگ، محبت مردم را نسبت به دودمانش نه به عنوان خواسته یی شخصی، بلکه چون سودی همگانی، از خدا می‌خواهد. و نیز به عنوان سود ویژه خاندان خود، بلکه برای دستیابی به هدفی والاتر، آن را عنوان می‌کند. و هم این جا بگوییم که سر آمد دودمان ابراهیم (علیه‌السّلام) (که او برایشان چنان به مهر دعا کرد) پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دودمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشند که از نسل اسماعیل‌اند.
پیامبر عزیز ما نیز به هنگام ولادت حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) به خانه دختر بزرگوار خود حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) آمد و از خداوند چنین خواست:
«پروردگارا! من در مورد این نوزاد و برادرش حسن، از تو آنچه را می‌خواهم که ابراهیم در مورد فرزندش می‌خواست، از تو می‌خواهم... ایشان و دوست‌داران ایشان را دوست بداری و بر دشمنانشان لعنتی فرود آوری که آسمان و زمین از آن پر شود».
قرآن کریم، پاداش رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را محبت به نزدیکان ارجمند وی، قرار می‌دهد:
«... قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی...» ‌ای پیامبر بگو که پاداشی بر رسالت نمی‌خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم» .
چون مودت و دوستی با آرزوی بقای محبوب همراه است، گرایش به او شدیدتر و میل به پیروی و شکل گرفتن از رهبری که محبوب است در وجود دوستدار زنده تر خواهد شد.


هدف از دعوت به دوستی رهبران دینی اسلام چیست؟ و آیا این محبت دارای چه اثر و نتیجه است؟

۳.۱ - سود حب برای محبین

آیه‌ای که در طلیعه این دفتر آورده‌ایم: «قل ما سالتکم من اجر فهو لکم»
می‌رساند که فایده دوست داشتن نزدیکان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عاید دوست داران آن گرامی و مجتمع اسلامی می‌شود و آن بزرگوار، این پاداش را به سود و بهره پیروان خود منظور فرموده و به حساب آنان واریز کرده‌اند و پاداش خود را تنها از خداوند خواهند گرفت:
«ان اجری الا علی الله و هو علی کل شی ء شهید؛ پاداش من جز بر خدا نیست و او بر همه چیز گواه است.» یعنی این مائیم که باید از ره گذر محبت آنها بهره مند شویم.

۳.۲ - رسیدن به سود دنیوی

اما اینک باید به بررسی این نکته بپردازیم که آیا سودی که از محبت ایشان عاید می‌شود، تنها سودی اخروی است یا دست‌مایه عواید دنیایی ما نیز تواند بود؟
بی شک این سود، منحصر به پاداش‌های جهان دیگر نیست، بل در این جهان نیز بسیار سودمند است، دوستاری رهبران دینی، سازنده است، عامل تربیت و پیوند و ارتباط است، محبت به پاکان انسان ساز است، چرا که آدمی را به آنها نزدیک می‌کند و به سوی ایشان می‌کشاند تا از وجود سخن، تعلیمات، آثار، سیرت و کردارشان بهره گیریم و پیروی کنیم.

۳.۳ - محبت عاملی برای تهذیب

گرچه محبت چون ایمان دارای مراتب و درجاتی است (و کم‌ترین مرتبه آن نیز بی نتیجه نمی‌باشد و سرانجام هم پس از حساب و کتاب و کیفرهای اخروی موجب دوستدار اهل بیت است) اما باید به هر صورت توجه داشت که محبت وسیله یی برای کشش و جذب و عاملی است برای تهذیب اخلاق و تنظیم اعمال از روی الگو و نماد محبوب است، پس نباید چنین پنداشت که محبت جوازی برای تمام آلودگی‌ها و انحراف‌ها، است و نباید با تکیه بر این پندار باکی از زشتی‌ها نداشته باشیم خود را، اهل نجات بدانیم و پاداش‌هایی را که برای محبت تعیین شده به رخ این و آن بکشیم بی اینکه بیندیشیم دوستی چیست. دوستدار کیست و هدف از محبت کدام است.

۳.۴ - رسیدن به بهشت برین

آری، محبت نجات دهنده است و دوست‌داران اهل بیت (علیهم‌السّلام) در بهشت جاودان جای خواهند داشت و بدون محبت ایشان کردار آدمی نزد خداوند مورد قبول واقع نیست، اما نخست باید دید مقصود از محبت چیست، آن گاه به پاداش آن چشم دوخت.

۳.۵ - حب زمینه هدایت شدن

قرآن که دوستی ذوی القربی را مزد رسالت می‌داند در آیات دیگر یادآوری می‌فرماید که:
مقصود اصلی از آن، پیروی از حق و پیمودن راه خدا است یعنی محبت وسیله‌ای برای این هدف است «قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا »
بگو‌ای پیامبر که از شما بر رسالت خویش مزدی نمی‌جویم جز این که هر کس بخواهد به سوی خداوند راهی بجوید. یعنی جز هدایت یافتن شما منظوری ندارم، آن هم با اختیار خودتان و بی هیچ اکراهی.
پس، از دیدگاه قرآن، محبت عاملی است که به راه خدا رهنمون می‌شود، وسیله‌یی است که جهانیان اندرز گیرند و این است همانکه رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌خواهد و ابراهیم بزرگوار (علیه‌السّلام) می‌خواسته است، حال نام آن را پاداش می‌گذارید یا هر چیز دیگر، مختارید.
و به عبارت دیگر همان طور که ایمان به خدا مردم را از عمل به احکام بی نیاز نمی‌سازد محبت به اهل بیت (علیهم‌السّلام) نیز نمی‌تواند وسیله‌ای برای بی اعتنایی به احکام باشد پس دوست‌دار اهل بیت (علیهم‌السّلام) باید به احکام اسلامی ملتزم بوده و از گناه بترسد، آنگاه است که این دوستی به سود او تمام می‌شود و او را به پیروی وامی دارد و اگر هم از روی غفلت به گناهی آلوده شد می‌تواند چشم امید به شفاعت و نجات داشته باشد.


اینک به گفتارهایی از پیشوایان درباره دوست‌داری می‌نگریم:
حضرت علی (علیه‌السّلام) از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌فرماید: که می‌فرمود:
«شفاعت من نصیب امت من می‌شود، کسانی که خاندان مرا دوست می‌دارند و اینان شیعیان من هستند.»
یعنی شفاعت، مشروط به دوستی است، زیرا با دوستی، کشش و علاقه به رهبران حاصل می‌شود و انسان در مسیر تکامل قرار می‌گیرد و آن گاه ممکن است برای کمبودها و غفلت‌ها مورد شفاعت واقع شود.
امام باقر (علیه‌السّلام) از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرمود: «اگر مردی شبها (به عبادت) بایستد، روزها روزه بگیرد و تمام مال خود را در راه خدا بدهد و پیوسته حج بگزارد اما به ولایت ولی خدا، شناختی نداشته باشد تا از او پیروی کند و کردارش با راهنمایی او همراه باشد، نزد خداوند استحقاق ثوابی ندارد و در رده ایمان داران راستین قرار نمی‌گیرد.» (اما لو ان رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهره و لم یعرف و لایة ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان علی الله حق فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان)
امام صادق (علیه‌السّلام) در خطاب به حصین:
«ای حصین، دوستداری ما را کوچک مپندار که دوستی (با ما) از باقیات صالحات است».
[۱۲] امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱۲، ص۱۱.

دریغا، آنانکه از پیروی و محبت خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوری می‌جویند چه بی راهه می‌روند، به ویژه که در نهایت جهل و جسارت، دوستداری این پاک مردان را به شرک مانند می‌کنند و نمی‌خواهند دریابند که حقیقت این موضوع چیست.


برخی از روایات تصریح دارد بر این که بین ایمان و محبت ارتباط مستقیم و هماره‌یی موجود است.
سلمان از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرمود: «هیچ مردی ایمان نمی‌آورد مگر آن که خاندان مرا از روی دوستی من، دوست بدارد.عمر پرسید: ‌ای پیامبر، نشانه دوست‌داری خاندان شما چیست؟ فرمودند: دوستی این مرد، دست خود را بر حضرت علی (علیه‌السّلام) نهادند.»
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خطاب به علی (علیه‌السّلام) فرموده است: «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق؛ تو را جز فرد با ایمان دوست و جز منافق، دشمن نمی‌دارد.»
امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید:«لو ضربت خیشوم المؤمن بسیفی هذا علی ان یبغضنی ما ابغضنی و لو صببت الدنیا بجماتها علی المنافق علی نیحبنی ما احبنی؛ اگر بدین شمشیر بر بینی فرد با ایمان فرود آورم که مرا دشمن بدارد، نخواهد داشت و اگر تمام جهان را در کف منافق بگذارم که مرا دوست بدارد، چنین نمی‌کند.»
[۱۵] عبده، محمد، نهج البلاغه، ج۳، ص۱۴۹.

این ارتباط بین ایمان و محبت به امام، از این جهت می‌باشد که دوستی آنان، دوستی حق و حقیقت است و دوست‌دارانشان بدانان از آن جهت محبت می‌ورزند که آنان را محور حق و رهبران راه حق می‌دانند و این است رمز و نکته این که نخست باید رهبران را شناخت و آن گاه با بینایی به آنها مهر ورزید تا از ره گذر دوستی‌شان، پیوند با حق، حاصل آید.


نکته‌ای مهم که بیشتر، از آن غفلت می‌کنند، بستگی کامل بین محبت اهل بیت (علیهم‌السّلام) و عمل به دستورهای دین است، همان طور که اشاره کردیم، محبت با ایمان ارتباطی مستقیم و پیوندی استوار دارد پس همان گونه که ایمان ما را از عمل بی نیاز نمی‌سازد، محبت نیز انسان را از قید عمل رها نمی‌کند و هیچ گاه دوست‌دار و پیرو اهل بیت (علیهم‌السّلام) نمی‌تواند نسبت به گناه بی باک و لاابالی گردد و بدان اهمیت ندهد.
پیشوایان دین ما (که درود همیشه خداوند بر همه آنها باد) در برخی از روایات بدین نکته مهم اشاره می‌فرمایند و پیوند میان محبت و عمل را یادآور می‌شوند تا همگان بدانند که دوستی، نیروی پر کششی است به سوی شایستگی.
جابر می‌گوید: امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «آن که ادعای تشیع می‌کند آیا همین که قائل به محبت ما اهل بیت است باید اکتفا کند؟ به خدا سوگند، جز کسانی که از خدا بترسند و اطاعت او را به جای آورند، پیرو ما نیستند و اینان جز با فروتنی در برابر خداوند، امانت و درستکاری بسیار به یاد خدا بودن، روزه، نماز، نیکی به پدر و مادر، وارسی حال نیازمندان از همسایگان و قرض داران و ایتام، راستگویی، خواندن قرآن و... باز شناخته نمی‌شوند.» جابر می‌گوید عرض کردم: ای پسر رسول خدا، ما کسی را بدین صفات نمی‌شناسیم. فرمود: «ای جابر به راه باطل نلغزی، آیا کافی است که مردی بگوید من علی (علیه‌السّلام) را دوست دارم و پیرو او هستم و فعال نباشد؟ پس اگر بگوید رسول خدا را که از علی (علیه‌السّلام) بهتر است دوست می‌دارم و از روش او پیروی نکند و به سنت او عمل ننماید، دوستی آن گرامی برایش هیچ سودی نخواهد داشت، (منظور این است که دوستی و محبت برای کسی که به احکام دین ملزم نیست و نسبت به گناهان بی باک است سودی ندارد و او را از کیفر اعمال رها نمی‌سازد، اگر چه دوستی اهل بیت (علیهم‌السّلام) همچون ایمان اساس و پایه دین است، و مؤمن و دوست آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از پاک شدن و چشیدن جزای اعمال خویش، به بهشت خواهد رفت و به این ملاحظه دوستی اهل بیت (علیهم‌السّلام)سود زیادی خواهد داشت.) پس از خدا بترسید و برای رسیدن به آنچه نزد او است کار کنید بین خدا و هیچ کس رابطه قوم و خویشی وجود ندارد. محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند بزرگ و گرامی‌ترین کسی است که پرهیزگار باشد و هیچ کس بر خدا حجتی ندارد، هر که مطیع خداست، او ولی و دوست ما است و هر که نافرمانی خدا کند (در حقیقت با کردار و رفتاری که دارد) دشمن ما است. به ولایت ما جز با کار و ورع دست رسی نیست. (و نیز علامه مجلسی در بحارالانوار، ج۶۹ روایات بسیاری آمده که ایمان بدون عمل پذیرفته نمی‌شود.)


دوستی خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وظیفه‌ای است که همگان در برابر آن مسؤولند و بازخواست خواهند شد.
ابوذر که از یاران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است می‌گوید آن گرامی می‌فرمود: «در روز قیامت از چند چیز خواهند پرسید که یکی دوستی خاندان ما است.»
پاره‌ای از روایات، پدران را در مورد تربیت فرزندان بر اساس آشنا کردن آنها با دوستی خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسؤول دانسته است.
علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «فرزندان خود را بر سه اصل تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، دوستی خاندان پیامبر و خواندن قرآن.»
[۱۹] علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۱.



با توجه به آیه‌ها و روایت‌ها که آوردیم و در آنها مردم را به محبت فراخوانده شده‌اند، بدین نتیجه می‌رسیم که مهم‌ترین هدف از این دعوت این است که این محبت باید در همه مظاهر زندگی، در اخلاق، اعمال، گفتار روابط اجتماعی و... مؤثر باشد. باید چهره جامعه دوستان اهل بیت (علیهم‌السّلام) در میان جوامع دیگری بشری، امتیاز و ویژگی و درخششی داشته باشد آن‌سان که دست‌مایه افتخار و موجب سرافرازی و سربلندی گردد.

۸.۱ - ملاک خویشاوندی آل محمد

حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: «دوست‌دار محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کسی است که از خدا اطاعت کند، گرچه از جهت خویشاوندی از آن گرامی دور باشد و دشمن وی کسی است که معصیت خدا را انجام دهد، گر چه خویشاوند نزدیک او باشد.»
[۲۰] تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۱۰۳، چاپ نجف.


۸.۲ - مظاهر حب

در قرآن آمده است: «بگو‌ای پیامبر اگر خدا را دوست دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده مهربان است.» در این جا این نتیجه را می‌توان گرفت که دوست‌دار پیامبر، پیرو خدا و دوست‌دار خداوند پیرو پیامبرست و همین نقش محبت در زندگی و اعمال ما است که پیروی از خدا و پیامبر و امام (علیه‌السّلام) و دین از مظاهر آن است.

۸.۳ - تربیت اسلام از طرق عواطف

اسلام دوشادوش پرورش‌های فکری، پرورش‌های عاطفی نیز دارد.
اسلام، پیروان خود را از دو راه اساسی تربیت می‌کند: یکی از طریق استدلال و ارائه قوانین و تحریک اندیشه‌ها و دیگر از راه برانگیختن عواطف و احساسات.
تنها مکتب راستین اهل بیت (علیهم‌السّلام) است که بین پیروان خویش یعنی شیعیان، این دو راه را پی می‌گیرد، شیعه است که علاوه بر بینش مذهبی، و راهیابی به سوی حقیقت، دوستدار و شیفته آن حقیقت نیز می‌باشد. همین شیفتگی و دلبستگی است که شیعه را به سوی محبوب جذب می‌کند، چون آهنی که در جهت آهن ربا قرار گرفته باشد.

۸.۴ - حب و محبت آغاز راه تکامل

محبوب شیعه با همه ویژگی هایش، نماد تمام و تام انسانیت است و آن هنگام که شیعه به سوی این الگو کشیده می‌شود، از این رهبر شایسته رنگ می‌پذیرد و باری سرانجام و در نهایت، به شایستگان می‌پیوندد. آری، هر جویباری چون به سوی اقیانوس جاری باشد روزگاری از آن خواهد شدو بدان خواهد پیوست.
امام (علیه‌السّلام) اقیانوس عالم وجود است و ما خردک جویباران پوینده که با جاذبه مهر و دوستی او، به سویش روانه‌ایم، اگر این راه درست را بپیماییم و در بینابین از مسیر کژی نگیریم و انحراف نپذیریم، بدان اقیانوس خواهیم پیوست وگرنه، یا به مردابی خواهیم ریخت، و یا در گندابی فرو خواهیم رفت.
بدیهی است که محبت و دوستی باید نسبت به رهبران پاک و معصومی باشد که انسان‌هایی کامل هستند و الگوهایی تام، چرا که آدمی در تربیت خود به نمونه‌هایی نیازمند است تا با دیدن آنها، رهبری شده و همراه تبلیغ پذیری سمعی، از تبلیغ بصری نیز برخوردار گردد، به ویژه که روح انسان در زمینه تربیت در برابر آنچه می‌بیند انعطاف پذیرتر است تا در برابر آنچه می‌شنود.
از این رو است که اسلام، پیشوایان پاک و معصوم را به پیروانشان همواره معرفی کرده و همگان را به دوستی آنها فرا می‌خواند تا از این راه به سوی تکامل خویش گام بردارند.
مخالفان اسلام نیز بدین نکته خوب پی برده بودند که تنها راه ذلت مسلمانان را همین می‌دانستند که آنها را از رهبران معصوم و حقیقی خویش دور کنند، بنابراین از همان آغاز دشمنی، در این راه کوشیدند و می‌خواستند چهره آنان را دگرگون شده نشان دهند و مردم را از آنان دور سازند اما حقیقت، چون آفتاب، پشت ابر نمی‌ماند و نماند.

۸.۵ - نمونه تاریخی از محبین آل محمد

ما در پایان این نوشتار، فرازی از تاریخ را در دیدگانتان قرار می‌دهیم تا نمونه یی از دوست‌داران راستین خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بشناسید و به نقش پر مسؤولیت و حرکت زای محبت بیشتر آگاه گردید.
هنگامی که حضرت علی (علیه‌السّلام) به شهادت رسید و معاویه قدرت را به دست گرفت، می‌کوشید تا از دوستان امام (علیه‌السّلام) اعتراف بگیرد که از دوستی آن حضرت سودی نبرده‌اند. اما چون دوست‌داران علی (علیه‌السّلام) او را به حق شناخته و بعد از شهادت آن گرامی نیز، به سترگی و والایی آن بزرگ بیشتر آگاهی یافته بودند، معاویه نمی‌توانست از آنها چنین اعترافی بشنود، حتی، نتیجه باژگونه می‌گرفت!
یکی از این دوستان فداکار، عدی بن حاتم طایی بود.
او و فرزندانش از سربازان دل باخته و سر سپرده راه حق و حضرت علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) بودند. سه پسرش با نام‌های زیبای طرفه، طریف و طارف در جنگ صفین شهید شدند. پس از گذشت سالها و شهادت امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)، عدی دوباره رویاروی معاویه قرار گرفت.
معاویه برای آن که خاطره یی تلخ را به یاد او آورده باشد، پرسید: این الطرفات، طرفه‌ها کجایند؟ (اشاره به فرزندانش)
پاسخ داد: در صفین، پیش روی حضرت علی (علیه‌السّلام) شهید شدند.
ـ علی در مورد تو انصاف را رعایت نکرد.
ـ چرا؟
ـ چون فرزندان تو کشته شدند، اما فرزندان خود او باقی ماندند.
ـ من، انصاف را در مورد علی (علیه‌السّلام) رعایت نکردم.
ـ چرا؟
ـ چون علی (علیه‌السّلام) کشته شد و من هنوز زنده‌ام.
آن گاه به درخواست و اصرار معاویه به شرح ویژگی‌های امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) پرداخت تا اشک معاویه بی اختیار فرو ریخت. با آستین آن را سترد و گفت: خدا ابوالحسن را رحمت کند، همین گونه بود که گفتی، اکنون بگو در فراق او چگونه‌ای؟
ـ چون مادری که جگر گوشه اش را در دامانش سر بریده باشند.... .
ـ چقدر او را به یاد می‌آوری؟
ـ آیا روزگار می‌گذارد فراموشش کنم؟
[۲۳] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴.



آثار محبت اهل بیت؛ محبت به سادات، آیه محبت


۱. سبا/سوره۳۴، آیه۴۷.    
۲. سیوطی، جلالالدین عبدالرحمان، در المنثور، ج۶، ص۳۷۹.
۳. علامه امینی، عبدالحسین احمد، الغدیر، ج۱، ص۱۶۰.    
۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۶. سبا/سوره۳۴، آیه۴۷.    
۷. سبا/سوره۳۴، آیه۴۷.    
۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۷.    
۹. علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۰.    
۱۰. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱، ص۷، پاورقی و ص۹۱.    
۱۱. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱، ص۹۱.    
۱۲. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱۲، ص۱۱.
۱۳. علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۳.    
۱۴. علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۲.    
۱۵. عبده، محمد، نهج البلاغه، ج۳، ص۱۴۹.
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۷۴.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۹۷.    
۱۸. علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۱.    
۱۹. علامه امینی، عبدالحسین احمد، سیرتنا و سنتنا، ص۱۱.
۲۰. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص۱۰۳، چاپ نجف.
۲۱. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۲۲. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۶، ص۱۸۴.    
۲۳. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ایمان، عمل و محبت اهبیت(ع)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۵.    



جعبه ابزار