بیعانه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیعانه(عَرَبون؛ عُرْبون)،به معنای پیش پرداخت است. از آن در باب
تجارت سخن رفته است و برخی معاصران در این خصوص رسالهای مستقل نگاشتهاند.
در معاملات، متعارف است که دو نفر، بر
بیع یا اجارهای به نحو وعدهی ابتدایی با یکدیگر به توافق میرسند تا در آینده آن را قطعی کنند. گاه کسی که در صدد خرید یا اجاره است برای استحکام کار، مبلغی در
اختیار طرف مقابل میگذارد که به آن بیعانه گفته میشود.
حکم توافق و نیز بیعانه نیاز به
تبیین دارد.
۱)توافق گاه از همان ابتدا همراه تحقق
عقد بیع یا
اجاره است، لیکن با
جعل حقّ
فسخ تا مدّتی معیّن برای یکی از دو طرف یا هر دو.
۲)گاه توافق، در حدّ صرف
وعده و سخن ابتدایی (مجرّد اظهار
قصد و
ابراز تمایل بدون تعهّد) به انجام دادن بیع یا اجاره در آینده است.
۳)و گاهی نیز به صورت
التزام دو طرف بر بیع یا اجاره در آینده است؛ بدین معنا که هر دو نسبت به یکدیگر یا یکی نسبت به دیگری ملتزم میشود که در زمانی معیّن چیزی را به او بفروشد یا اجاره دهد. در قسم سوم همراه توافق، نوعی
انشاء و تحمّل
مسئولیت وجود دارد.
الف) توافق اگر بهگونهی نخست باشد، بیع یا اجاره تحقّق یافته است و همهی
احکام آن، از نقل و انتقال و سایر
حقوق جاری میگردد؛
ب) اگر توافق بهگونهی دوم باشد، عقدی صورت نگرفته و الزامآور نیست؛ ازاینرو برای هیچ یک از دو طرف، حقّی بر ذمهی دیگری ثابت نمیشود.
ج) گونهی سوم مورد بحث است که آیا این نوع التزامات و تعهّدات توافقی، الزامآور هست تا وفای به آن
واجب باشد و در صورت خودداری،
حاکم او را بر امر مورد
تعهد اجبار نماید و در صورت عدم تمکین، حاکم، آن را از طرف
مالک بفروشد یا اجاره دهد، یا اینکه این قبیل تعهّدات همچون صرف وعدهی ابتدایی است؟
الف) بیعانه اگر بخشی از بهای
کالا در بیع یا
اجرت در اجاره به شمار رود که برای الزام مالک به عقد، به وی داده میشود و در فرض فسخ
معامله، خسارتی متوجّه پرداختکننده نشود اشکال ندارد و در صورت فسخ باید به صاحبش بازگردانده شود.
ب) اگر پرداخت بیعانه به عنوان بخشی از بهای کالا یا اجرت بر فرض قطعی شدن بیع یا اجاره در آینده و عوض از فسخ یا تخلّف، در صورت تحقّق یکی از آن دو باشد در اینکه گرفتن بیعانه،
عوض فسخ یا تخلف،
جایز است یا نه، محلّ بحث است.
ج) اگر بیعانه به عنوان عوض
خیار فسخ در
عقد لازم (بیع یا اجاره)
شرط شده باشد وفای به آن واجب است.
برخی چنین شرطی را جایز ندانسته و معامله را
باطل و پس دادن بیعانه را به صاحبش واجب دانستهاند.
د)اگر بیعانه در عقد لازم، شرط نشده باشد، لیکن پرداختکننده به جهت الزام مالک به انجام دادن معامله با وی در آینده، بیعانه را پرداخت کرده باشد، گیرندهی بیعانه، باید آن را پس دهد،
مگر آنکه گفته شود خودداری مالک از فروختن یا اجاره دادن مال خود به دیگری عملی محترم است که نزد عقلا ارزش مالی دارد و این اقدام به خواست پرداختکنندهی بیعانه بوده است، ازاینرو، وی
ضامن است. البتّه ثبوت
ضمان متوقّف بر امکان تطبیق
قاعده اتلاف و ضمان بر این نوع حقوق و التزامات است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج۲، ص۱۷۲-۱۷۴.