ترتیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَرْتیل، اصطلاحی
قرآنی به معنای شمرده، درست، روان، سنگین و
آهنگین خواندن متن
قرآن کریم که در سیره و
سنت نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تبیین شده، و از طریق اخبار و آثار به کتابهای لغت راه یافته، و به عنوان وصفی ممتاز برای هر سخن و
کلام شناخته شده است، چنانکه در خبر است که در کلام
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ترتیل بود.
بنابراین ترتیل، واژهای
قرآنی به معنای شیوه خاص
قرائت قرآن میباشد.
ترتیل از سه جهت لغوی و اصطلاحی و فقهی تعریف شده است.
ترتیل از ریشه رَتْل/ رَتَل، به معنای هماهنگی و انتظام یافتن، حُسن ترتیب و تناسب، واضح و آشکار شدن، آهستگی و درنگ کردن و جز اینهاست.
دندانهای مرتب و با فاصله را ثغرِ مُرتَّل یا رَتِل و رَتَل میگویند.
کاربرد متداول این واژه، ترتیل در
سخن و
کلام است، به معنای حُسن ترکیب و چیدن منظم کلمات، با درنگ و شمرده سخن گفتن و شیوا و آشکار خواندن.
ترتیل مصدری است عربی که ریشه آن «رتل» از دیرباز در کاربردهای مختلف، مفاهیم انتظام، چینش، تناسب، تتابع، توالی، هماهنگی، همخوانی، خوشایندی، سازگاری، زیبندگی، شادابی، نظم و ترتیب را در برداشته است. بر اثر کاربرد آن در
قرآن و پس از آن در
حدیث، مفاهیم دیگری از قبیل نیکو کردن تالیف کلام، هویدا کردن کلام بیتکلف، گشاده حروف خواندن، هموار و آرمیده و پیدا خواندن، به آهستگی و نهادگی و آرامیدگی خواندن، آهسته و نرم و آرام و شمرده خواندن، بدان افزوده شده است.
تعبير فقها در تعريف ترتيل قرائت مختلف است، ليكن مراد آنان، شمرده و به آرامى قرائت كردن و آشكار ساختن حروف، حركات و رعايت
وقف است، بهگونهاى كه موجب زيبايى سخن و به هم پيوستگى جمله گردد، همچون دندانهاى به هم پيوستهاى كه كنار هم چيده شده است.
در
قرآن کریم، ترتیل و هم خانوادههای آن ۴ بار در دو آیه مکی به کار رفته است. از یک سوی، در پاسخ دگراندیشان که مـیگفتند چرا کتـاب آسمانی مسلمانان ــ مانند
یهود و
نصارا ــ یکجا و یکپارچه نازل نشده است؟ «وَ قالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلیهِ
القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً کذ'لِکَ لِنُثَبِّتَ به فُؤادَک و رَتَّلناهُ تَرتیلاً
» فعل ماضی ترتیل به
خداوند متعال نسبت داده شده است.
این ترتیل را برخی از مفسران «تفصیل و تبیین، و بیشتر آنان به معنای پیوسته و بهتدریج و بیوقفه نازل گردانیدن آیات و سور
قرآن در طول عهد رسالت حضرت ختمی مرتبت گرفتهاند.
اما این ترجمه تفسیری به رغم شهرت آن
برگردان عبارت «وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً» در آن آیه نیست، بلکه برگرفته از سیاق کلام و مُفاد شبه جمله «کذلک» در متن آیه شریفه است
که در دیگر آیات
قرآنی بدان تصریح شده است.
با اینهمه،
زمخشری احتمال داده است که در این آیه نیز، همانند آیه
سوره مزّمّل، به رعایت ترتیل در هنگام قرائت
قرآن امر شده باشد.
با توجه به ظهور کلام، عبارت «رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً» ناظر به شیوه اِقراء
قرآن به هنگام نزول آن بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است
آن حضرت فرمودهاند: «تمامی
قرآن، آیهآیه و حرفحرف (شمرده و کلمهکلمه) بر من نازل شده اسـت»
از سوی دیگر، همراه با تاکید بر حفظ کیفیت و حُسن رعایت آن
به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
مسلمانان دستور داده شده است که
قرآن کریم را با ترتیل تلاوت کنند،
این آیه شریفه به اجماع مفسران
در مقام تعیین و توصیه و تشریع ترتیل به عنوان شیوه خداپسند
قرائت و
تلاوت قرآن کریم است که همان شیوه اِقراء کلامالله بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هنگام نزول
قرآن بوده است، چنانکه آن حضرت فرمودهاند: «شیوه محبوب قرائت
قرآن نزد خداوند متعال همان شیوهای است که
قرآن بدان نازل شده است.»
(برای تعریفی جامع و دقیق از ترتیل، نک
)
واژه ترتیل با آنکه پیش از نزول
قرآن برای عربزبانان آشنا بوده است، از سوی
صحابه یک اصطلاح
قرآنی تلقی شده، و مورد سؤال قرار گرفته است
و آن حضرت با
قول و
فعل و
تقریر، پرسش را پاسخ دادهاند، از جمله فرمودهاند: «ترتیل آن است که به هنگام قرائت
قرآن حروف و کلمات آن را به شیوایی ادا و به خوبی بیان کنند و واضح گردانند»
همچنین، نزدیکان حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرائت ایشان را «قرائتی روشن و گویا، شیوا و آشکارا و با تمایز کامل همه حروف از یکدیگر»، وصف کردهاند
به گونهای که اگر استماعکنندگان میخواستند حروفِ کلمات را برشمارند، میتوانستند.
همچنین صحابه برای
تابعین بازگفتهاند که قرائت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «مَدّاء» یعنی کشیده و مدّدار بـوده است، مثلاً در عبـارت «بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم» هر سه کلمه
الله و
رحمان و
رحیم را با
مدّ و کشیده ادا میکردهاند.
همچنین،
همسران نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بـازگو کردهاند که آن حضرت آیههای پیاپی را ــ هر چند کوتاه، مانند آیات نخستین
سوره حمد ــ هرگز به یکدیگر وصل نمیکردهاند و همواره بر فواصل آیات وقف میکردهاند.
نیز، هر سوره از
قرآن کریم را آنچنان با ترتیل قرائت میکردهاند که از سورههای طولانیتر از آن بسی طولانیتر میگردیده است.
تبیین قولی و عملی حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از اصطلاح ترتیل، در گفتار و کردار صحابه ایشان، هر یک به گونهای، بازتاب یافته است
مشهورتر از همه، تعبیر جامع و مانع
امام علی (علیهالسّلام) است که ترتیل را «حفظ الوقوف و بیان الحروف» معنا کرده است
دیگر امامان
اهل بیت (علیهالسّلام) نیز تاکید میکردهاند بر اینکه
قرآن را تند و شتابزده نباید خواند و آهسته و پیوسته باید خواند
آنان
خضوع و
خشوع و
آرامش و سکون را لازمه ترتیل در قرائت
قرآن میدانستهاند
و توصیه میکردهاند تا وقتی به قرائت
قرآن ادامه دهید که دل و جانتان با حنجره و زبانتان همراه است.
رازِ این همه تاکید بر ترتیل، نخست تناسب و همخوانی این شیوه قرائت با شان
قرآن کریم و عظمت و کرامت و هیبت کلام خداست، چنانکه بیدرنگ به دنبال «... وَ رَتِّلِ
الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» آمده است «اِنّا سَنُلْقی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً»
و «ثقیل» در اینجا به معنای «کریم» و «عظیم الشان» است
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خوش صداترین قاری
قرآن را آن کس توصیف کردهاند که به هنگام قرائت
قرآن آثار خشیت الاهی در چهره و صدا و آوای او نمودار باشد
امر دوم زمینهسازی برای «تدبُّر» در
قرآن با درجات مختلف و متناسب با درک و فهم و انس قاری با
قرآن مجید است،
چنانکه در احادیث متعددی تاکید شده است بر اینکه وقتی قرائت سورهای را آغاز میکنید، در پیِ تمام کردن آن سوره نباشید
حتی
ابنعباس در مقام تاکید بر آهسته و پیوسته خواندن
قرآن توصیه کرده است که هر بار به خواندن ۳، ۴ یا ۵ آیه بسنده کنند و خود نیز چنین میکرده است
و میگفته است: «من قرائت
بقره و
آل عمران را، توام با تدبر، بر یک ختم کامل
قرآن با عجله و شتاب ترجیح میدهم»
ابنمسعود نیز برخوردی مشابه با پدیده بدعتآمیز فراوان قرائت کردن
قرآن با عجله و شتاب داشته است.
امام جعفر صادق (علیهالسّلام) نیز فرموده است: «من نمیپسندم که
قرآن را در کمتر از یک ماه ختم کنند»
و نیز فرمودهاند: به هنگام تلاوت
قرآن در پاسخ خطابهای «یا اَیُّها الناس» و «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا» بگویید: «لَبَّیکَ رَبَّنا»
(«لبَّیکَ رَبّی و سَعدَیک») و هرگاه به آیهای از آیات بهشت میرسید، آن را از خداوند متعال درخواست کنید و هرگاه به آیه عذاب میرسید، از آن به خداوند منّان پناه ببرید.
در ارتباط با ترتیل، همواره تدبر موضوعیت داشته است
و حتی در تعریف آن قید میشده است
مجاهد، مفسر مشهور تابعی، میگفته است: «محبوبترین مردمان نزد خداوند متعال، در مقام قرائت
قرآن، آن کساناند که پیامهای الاهی را بیشتر و بهتر در مییابند.»
تحسین صوت یعنی
قرآن را با صدای نیکو، خوشایند و گوشنواز قرائت کردن، نیز در کنار تانّی و تامّل در عبارات و مضامین
قرآن، از شاخصهای عمده ترتیل شناخته شده است.
در برخی از اخبار و آثار، به جای
تحسین کلمه هموزن و همآوای آن
تحزین عنوان شده است و عالمان و عارفان امت تحزین را پست کردن و پایین آوردن صدا و غمانگیز تلاوت کردن
قرآن، معنا کردهاند.
در
احادیث و منابع
لغت و
تفسیر، معانی متعددی برای مفهوم
قرآنی ترتیل بیان شده است، از جمله آشکار ساختن حروف و الفاظ هنگام
قرائت، درنگ کردن و بدون شتاب قرائت کردن، ادای حروف از
مخارج درست خود، رعایت احکام وقف و وصل، تلفظ روان و صحیح کلمات.
برخی منابع، ترکیبی از دو یا چند معنای مذکور را در تفسیر واژه ترتیل بیان داشتهاند، از جمله در حدیثی از امام علی (علیهالسلام) ترتیل را رعایت وقف تام و قواعد تجوید در قرائت
قرآن دانستهاند. (برای معانی ترتیل به این منابع رجوع کنید
برای
حدیث یاد شده به این منابع رجوع کنید.
)
به تصریح برخی دانشمندان
تمامی این معانی، در واقع، به یک مفهوم باز میگردند و آن این است که
قاری قرآن ضمن ادای درست حروف و رعایت احکام وقف و وصل، الفاظ را شمرده و با تأنّی و درنگ، به دور از
افراط و
تفریط، ادا کند تا هم حروف از یکدیگر متمایز شوند و هم اتصال کلام برقرار باشد.
این تفسیر از ترتیل در احادیثی از
پیامبر اکرم و
امامان (علیهمالسلام) آمده است (برای آگاهی از این احادیث به این منابع رجوع کنید
) و مفسرانی چون
ابنعباس،
زَجّاج،
قَتاده و دیگران نیز آن را ذکر کردهاند.
در برخی احادیث، نحوه قرائت رسول اکرم در
نماز ذکر شده که همراه با کشش
صوت و به صورت مُقطَّع و آیه آیه بوده، بهطوری که شمارش حروف آن برای شنونده ممکن بوده است.
بنابراین، مفهوم متبادر از این اصطلاح
قرآنی، چگونگی تلفظ و چیدن حروف و کلمات هنگام قرائت است.
با اینهمه، برخی دانشمندان رعایت قواعد وقف را جزو مفهوم ترتیل ندانسته و حتی در
استحباب آن نیز مناقشه کردهاند.
در برخی احادیث،
صدای نیکو و حزین جزو ترتیل دانسته شده
و حتی گفته شده است که مراد از ترتیل،
تدبر و ژرفاندیشی در معانی آیات و مضامین آنهاست.
به گفته
زرکشی،
کمال ترتیل هماهنگی
لحن و تلفظ قاری با معنا و
مفهوم آیات قرائت شده است.
برخی با استناد به این منابع و ادله دیگر، مفهوم
قرآنی ترتیل را گذشته از دلالت بر انتظام الفاظ
قرآنی در قرائت، متضمن هماهنگی معانی آیات نیز دانستهاند و ترتیل در معنا و تدبر در مفاهیم آیات را نیز جزئی از مفهوم ترتیل بر شمردهاند.
با توجه به آیات و احادیث
یکی از مهمترین حکمتها و اغراض ترتیل را میتوان ایجاد نظم و هماهنگی در مفاهیم آیات و تدبر در آنها دانست، ولی ظاهراً تدبر در مفاهیم آیات و هماهنگی آنها را نمیتوان جزو معنای اصلی و حقیقی ترتیل به شمار آورد، زیرا از یکسو، در منابع لغت، معنای ترتیل صرفاً شمردگی و شیوایی الفاظ آمده، و از سوی دیگر، عالمان
قرآنی ترتیل را در زمره آداب ظاهری
تلاوت قرآن آوردهاند.
بنابراین، تأکید بر حکمتها و اغراض ترتیل، بیان وظیفه نهایی و تکلیف اصلی قاری
قرآن است نه تفسیر واژه ترتیل.
از احادیث نیز بر میآید که ترتیل، مرحله میانی، مقدمه و زمینهساز
تفکر و تدبر در پندها، وعدهها و وعیدهای
قرآن و عمل به دستورهای الاهی است.
حتی به عقیده برخی دانشمندان
استحباب داشتن ترتیل در قرائت صرفاً به دلیل تدبر نیست، بلکه ترتیل برای کسی که معانی آیات را نمیفهمد نیز استحباب دارد، چون به
ادب و
احترام نزدیکتر و در
قلب مؤثرتر است.
ترتیل جایگاه ویژهای در قرائت
قرآن دارد.
در احادیث به رعایت ترتیل در هنگام تلاوت
قرآن توصیه اکید شده و امامان (علیهمالسلام) آنرا از صفات
شیعیان خود و
مؤمنان و پارسایان شمردهاند،
که رعایت آن موجب برخورداری از ثواب الاهی و درجات عالی اخروی است.
در
فقه اسلامی ترتیل در قرائت، در هنگام تلاوت
قرآن و نماز،
مستحب است،
اما برخی تلفظ درست و آشکار حروف و حتی گاه رعایت قواعد تجوید را نیز
واجب شمردهاند.
برخی رعایت احکام وقف و وصل را نیز لازم دانستهاند.
بنا به نظر
ابنجَزَری قرائتِ اندک اما همراه با ترتیل و تدبر بر قرائت کثیر و با سرعت ترجیح دارد، زیرا مقصود از خواندن
قرآن فهم و
تفقّه و
عمل به آن است و
تلاوت و حفظ وسیلهای بیش نیست.
برخى ترتيل را به دو قسم واجب و مستحب تقسيم كرده و ترتيل واجب را به اداى حروف از مخارج آن و رعايت احكام وقف همچون پرهيز از
وقف به حركت و وصل به سكون- بنابر قول به وجوب اينگونه وقف و وصل- تعريف نمودهاند. چنانكه برخى امر به ترتيل در آيه كريمه «وَ رَتِّلِ
الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا
» را بر وجوب حمل كرده و ترتيل را به اداى حروف از مخارج آن، بهگونهاى كه از هم متمايز گردند تفسير نمودهاند.
ترتيل مستحب را نيز- به پيروى از علماى
علم تجوید- به اداى صفات معتبر حروف از قبيل
همس،
جهر،
استعلاء،
اطباق،
غنّه و رعايت وقف تام، حسن و وقف هنگام تمام شدن نفس، تعريف كردهاند. در مقابل، گروهى در
استحباب ترتيل به اين معنا اشكال كرده و امور ياد شده را از اصطلاحات جديد دانستهاند كه دليلى بر استحباب رعايت آنها وجود ندارد.
شماری از
تابعین، ترتیل را عبارت از تلاوت کردنِ یک آیه از
قرآن و بارها تکرار کردن و زمزمه کردن آن با چشم گریان و اشکریزان میپنداشتهاند و آن را به سنت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منتسب میدانستهاند
احادیث ائمۀ اهل بیت (علیهالسّلام) نیز بعضاً میتوانند به چنین معنا و تعریفی ناظر بوده باشند
(برای شیوۀ عملی
حضرت امام رضا (علیهالسّلام)، نک
)
با این همه، دقت نظر برخی از قدمای مفسران شایان توجه است که ترغیب و تاکید بر ترتیل در تلاوت
قرآن را ناظر بر ساعات دل شب و حالات و مقامات
تهجُّد و
شب زندهداری دانستهاند و در دیگر اوقات،
حَدْر یعنی به سرعت قرائت کردن
قرآن را، برای درک
ثواب بیشتر، همانند ترتیل و تحقیق نیکو قلمداد کردهاند.
نزد قدمای قُرّاء، ترتیل نه یک شیوه در قرائت و تلاوت
قرآن، بلکه یک اصل و یک قاعده بوده است، همانند تجوید که در قرائت
قرآن به هر شیوهای که خوانده شود، میبایست رعایت میشده است.
ابنجزری پیش از پرداختن به توضیح و تعریف ترتیل
با گشودن فصلی تحت عنوان «
قرآن را چگونه باید ــ یا: میتوان ــ خواند؟» شیوههای قرائت کلامالله را به ۳ شیوه تحقیق و حَدْر و
تَدویر منحصر میگرداند: تحقیق که از دیرباز شیوه معمول مقریان در مقام آموزش و اِقراء بوده است و قاریان و مقریان مقید بودهاند،
قرآن را به آن شیوه با سلسله سند متصل به
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از استادان قرائت فراگیرند و نزد ایشان قرائت کنند و نهایت ترتیل در آن رعایت میشود
حدر که عبارت است از قرائت سریع و شتابزده
قرآن کریم، البته با بهرهگیری از انواع شیوههای ادا که از سوی قُرّاء بزرگ مُجاز شناخته شده است و با رعایت شاخصهای عمده ترتیل، به گونهای که با شیوه حدر متناسب باشد و تدویر که شیوهای معتدل، میانه دو شیوه تحقیق و حدر است.
با وجود این، در سدههای اخیر، ترتیل برای شیوهای از قـرائت سریع و یکنواخت و
آهنگین قرآن کریم ــ نزدیک بـه شیوه تدویر ــ عنوان قرار گرفته، و امروزه در سراسر
جهان اسلام، غالباً در عرصههای تعلیم و تحفیظ
قرآن کریم جایگزین شیوههای کهن اِقراء و تحقیق شده است.
(۱) آلوسی، محمود، روح المعانی، به کوشش محمود شکری آلوسی، تهران، انتشارات جهان.
(۲) ابنابیشیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش کمال یوسف حوت، ریاض، ۱۴۰۹ق.
(۳) ابنجزری، محمد، التمهید، به کوشش غانم قدوری محمد، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
(۴) ابنجزری، محمد، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، المکتبة التجاریة الکبری.
(۵) ابنقتیبه، عبدالله، تفسیر غریب
القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
(۶) ابن کثیر، تفسیر
القرآن العظیم، بیروت، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م.
(۷) ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب.
(۸) ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق.
(۹) ابوالفتوح رازی، روحالجَنان، به کوشش ابوالحسن شعرانی و علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۷ق.
(۱۰) ابولیث سمرقندی، نصر، تفسیر، به کوشش علیمحمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۱) باقولی، علی، کشف المشکلات، به کوشش محمد احمد دالی، مجمع اللغة العربیه، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۱۲) بحرانی، هاشم، البرهان، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۳) بخاری، محمد، الصحیح، همراه شرح کرمانی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۱۴) بغوی، حسین، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۵) ترمذی، محمد، السنن، به کوشش احمد محمدشاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م بب.
(۱۶) جرجانی، علی، التعریفات، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۱۷) حلبی، علی، السیرة الحلبیة، بیروت، المکتبة الاسلامیه.
(۱۸) خازن، علی، تفسیر، قاهره، ۱۳۵۷ق.
(۱۹) راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ
القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، دمشق/بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۲۰) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم
القرآن، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۲م.
(۲۱) زمخشری، محمود، الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالمعرفه.
(۲۲) زید بن علی، تفسیر، به کوشش حسن محمدتقی حکیم، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۲۳) سیوطی، عبدالرحمان بن ابیبکر، الاتقان فی علوم
القرآن، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۲۴) سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبكر، الدر المنثور، بیروت، محمدامین دمج.
(۲۵) شوکانی، محمد، فتحالقدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۲۶) طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، جماعة المدرسین.
(۲۷) طبرسی، فضل، مجمعالبیان، به کوششهاشم رسولی محلاتی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۲۸) طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری.
(۲۹) طوسی، محمد بن حسن، التبیان، به کوشش احمدحبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۳۰) طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۳۱) غزالی، محمد، احیاء علومالدین، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۳۲) فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۳۳) قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القران، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۴) قرشی، علیاکبر، قاموس
قرآن، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۳۵)
قرآن کریم.
(۳۶) کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
(۳۷) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، ۱۳۸۵- ۱۳۸۸ق.
(۳۸) مجلسی، محمدباقر، عینالحیات، به کـوشش مهدی رجایی، تهران، ۱۳۳۱ش.
(۳۹) میبدی، ابوالفضـل، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۴۰) زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغة، مصر ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
(۴۱) طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۴۲) فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
(۴۳) فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، ترتیب القاموس المحیط، چاپ طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۴۴) فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیرالصافی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۴۵) فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۴۶) قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام
القرآن، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
(۴۷) مجلسی، محمدباقر، مشکوة الانوار، اصفهان (بی تا).
(۴۸) نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۴۹) نسائی، احمد بن علی، فضائل
القرآن، چاپ سمیر خولی، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۵۰) نقی پورفر، ولی اللّه، پژوهشی پیرامون تدبّر در
قرآن، قم ۱۳۷۱ ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ترتیل»، شماره ۵۸۶۵. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ترتیل قرآن»، شماره۳۴۳۲. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۴۴۴.