جِبت، واژهای قرآنی در اشاره به معبودی باطل و دروغین است. این واژه فقط یک بار در قرآن آمده است و لغت نویسان، مفسران و محدثان در معنا و مصداق آن وجوه گوناگونی ذکر کردهاند.
جِبت را به معنای هر چیز پستی دانسته که خیری در آن نباشد و گفته است این واژه بر هر چیزی که غیر از خدا پرستیده شود اطلاق میگردد و ساحر و کاهن را نیز جبت میخوانند.
به نوشته ابو البقاء در الکلیات،
[۴]ایوب بن موسی ابوالبقاء، الکلیات، معجم فی المصطلحات و الفروق اللغویة، قسم۲، ص۱۸۱، چاپ عدنان درویش و محمد مصری، دمشق۱۳۹۴ـ۱۳۹۷/۱۹۷۴ـ۱۹۷۶.
اصل این واژه به معنای بُت است و پس از آن درباره هر معبودی جز خدا به کار برده شده است.
چون در زبان عربی، دو حرف ج و ت بدون حروفِ ذَولَقیه (حروفی که مخرج آنها نوک و کنارههای زبان است، یعنی ر، ل، ن) در یک واژه جمع نمیشود، جبت نمیتواند واژهای عربی باشد.
[۱۰]محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۴،ذیل واژه «جبت» چاپ عبدالعلیم طحاوی، کویت۱۳۸۷/۱۹۶۸، چاپ افست بیروت.
[۱۱]Arthur Jeffery, The foreign vocabulary of the Qur ف a ¦n , Baroda ۱۹۳۸. آرتور جفری، ص۹۹ـ۱۰۰.
اما جوالیقی آن را در المعرب ذکر نکرده، شاید به این دلیل که آن را عربی میدانسته است.
البته مستندی برای این قول ذکر نکردهاند. با وجود این، بسیاری از اهل لغت و تفسیر اصل این کلمه را، با استناد به قول ابن عباس و سعید بن جبیر و عکرمه و دیگران، حبشی و به معنای ساحر یا شیطان دانستهاند.
[۱۵]محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۷۲، چاپ علی محمد بجاوی و محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۹۷۱.
[۱۶]احمد بن یوسف سمین حلبی، الدر المصون فی علوم الکتاب المکنون، ج۴، ص۵ـ۶، چاپ احمد محمد خراط، دمشق۱۴۰۶ـ۱۴۱۴/۱۹۸۶ـ۱۹۹۳.
[۱۷]عبد الرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۳۲، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست قم۱۳۶۳ش.
[۱۸]عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المتوکلی فیما ورد فی القرآن باللغات، ص۴۰ـ۴۱، چاپ عبدالکریم زبیدی، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
واژه جبت تغییر شکل یافته جابه/جابوی عبری به معنای «متکبر بلند قامت کم خرد» است. بنابراین، نه اسم خاص است نه نام بت و نه به معنای ساحر و کاهن، بلکه هر متکبر بیهودهگو که با ادعای فهم یا قدرت، مردم را به خود فراخواند جبت است. جبت در الاصنام ابن کلبی ذکر نشده اما احمد زکی پاشا، در تکمله آن
[۲۲]ابن کلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکی پاشا، ص۱۰۸، قاهره۱۳۳۲/۱۹۱۴.
جبت را نام ساحر و کاهن و بت و جبهه را نیز نام یکی از بتهای جاهلی دانسته که با مندرجات برخی کتب لغت از جمله خلیل بن احمد
طبری نُه وجه در این باب ذکر کرده و ۲۲ روایت در آن آورده و در پایان این قول را ترجیح داده است که دو واژه مذکور اسم خاص نیستند، بلکه هر چه جز خداعبادت شود یا از آن اطاعت و در برابر آن کرنش شود، جبت و طاغوت است.
[۲۶]طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۵، ص۱۳۰ـ۱۳۵.
نظریه طبری منافی این قول نیست که واژههای جبت و طاغوت در این آیه، نام دو بت قریشاند، چنان که تأمل در معنای هفت آیه دیگری که واژه طاغوت در آنها به کار رفته
درباره معنای جبت و طاغوت در آیه ۵۱ سوره نساء، پنج وجه ذکر کرده است :
۱) آنها دو بت بودند یا یهودیانی بودند که برای همراهی با قریش در مقابله با حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بتهای آنها را میپرستیدند.
۲) جبت بت است و طاغوت ترجمان و سخنگوی آن.
۳) جبت ساحر است و طاغوتشیطان.
۴) جبت ساحر است و طاغوت کاهن.
۵) جبت، حُیَی بن اَخطَب است و طاغوت، کعب بن اشرف.
وی نیز در آخر از قول زَجاج و فَراء و بلخی هر معبودی جز خداوند را جبت معرفی کرده است.
مفسران دیگری نیز مراد از جبت و طاغوت را در این آیه حُیَی بن اَخطَب و کَعب بن اَشرَف دانستهاند.
[۳۶]طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۵، ص۱۳۱ـ۱۳۳.
[۳۷]ابو الفتوح رازی، تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج۳، ص۴۰۹، چاپ ابوالحسن شعرانی و علی اکبر غفاری، تهران۱۳۸۲ـ۱۳۸۷.
[۳۸]عبد الرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۲، ص۵۲۸، چاپ نجدت نجیب، بیروت۱۴۲۱/۲۰۰۱.
بیشتر مفسران گفتهاند آیه ۵۱ سوره نساء درباره کعب بن اشرف، از بزرگان یهود خیبر، نازل شد که پس از جنگ احد همراه با حیَی بن اخطب و هفتاد تن از یهودیان به مکه رفتند تا بر ضد رسول خدا با مشرکانپیمان ببندند. اهل مکه گفتند ما به شما اطمینان نداریم و هم پیمانی با ایشان را بر سجده آنان در برابر دو بت از بتهایشان مشروط کردند.
پس از سجده آن دو (یا تنها کعب بن اشرف) در برابر آن دو بت، مشرکان از ایشان پرسیدند آیا ما که حاجیان را اطعام و سقایت میکنیم و اسیران را آزاد میسازیم، راه راست را بهتر یافتهایم یا محمد که از دین نیاکان خود روی گردانده است؟ کعب بن اشرف پاسخ داد شما به راهی راست تر از راه محمد رهنمون هستید.
ولی از تأمل در روایات و عبارات چنین بر میآید که این نظریه ناشی از بیدقتی در نقل روایات شأن نزول یا در نظر گرفتن روایاتی بوده است که تنها بخش دوم ماجرای سبب نزول (یعنی همان سؤال مشرکان از کعب و حییّ درباره داوری میان مسلمانان و ایشان) را آوردهاند و بخش مربوط به سجده کعب بر دو بت را نیاوردهاند.
نتیجه آنکه، آنگونه که از مجموع روایات در این زمینه به دست میآید، مراد از «الّذین یؤمنون بالجبت و الطّاغوت» در آیه ۵۱ سوره نساء، کعب و حییّاند نه خود جبت و طاغوت. بنابراین، جبت در این آیه به معنای دو بت یا اشاره به آن دو خواهد بود.