جبیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به آنچه بدان
استخوان ِ شکسته،
زخم و
جراحت را مىبندند و نيز دوايى که بر موضع جراحت و زخم مىنهند جَبيره گفته می شود و از آن در باب
طهارت و
صلات سخن گفتهاند.
به چوبى اطلاق مىشود که استخوان شکسته را با آن مىبندند، ليکن در کلمات
فقها به معناى گستردهترى به کار رفته است.
جبيره يا در محلّ
غسل (
صورت و دستها) قرار دارد و يا در محلّ
مسح (
سر و پاها). اگر جبيره در محلّ
غَسل (شستن) باشد در صورتى که شستن محل- به برداشتن جبيره يا فروبردن
عضو در
آب و يا به تکرار ريختن آب بر آن تا رسيدن به
پوست- بدون مشقّت ممکن باشد،
غَسل واجب خواهد بود.
برخى گفتهاند: با امکان برداشتن جبيره و شستن محل، اين عمل واجب است و چنانچه
شستن ممکن نباشد،
مسح، جايگزين آن مىشود و با عدم امکان برداشتن جبيره، اگر رساندن آب از روى جبيره هرچند با فروبردن عضو در آب يا تکرار ريختن آب بر آن ممکن باشد، واجب است.
برخى ديگر گفتهاند: اگر با چند بار آب ريختن يا فرو بردن عضو در آب، جريانى که در تحقق عرفى
غَسل معتبر است حاصل نگردد،
تخییر بين سه امر يادشده (شستن محل به برداشتن جبيره، فروبردن عضو در آب و يا تکرار ريختن آب بر آن) محلّ اشکال است؛ در نتيجه شستن محل با برداشتن جبيره واجب مىشود.
البته اين در صورتى است که در تحقق
غَسل، جريان معتبر باشد وگرنه تخيير فوق بدون اشکال خواهد بود.
بعضى تصريح کردهاند که در صورت شستن از روى جبيره، رعايت
ترتيب بين اجزاى عضو از بالا به پايين
واجب است و در فرض عدم امکان
ترتيب، برداشتن جبيره متعيّن خواهد بود.
اگر هيچ يک از سه امر يادشده ممکن نباشد، هرچند منشأ آن
نجاست محل و عدم امکان
تطهیر آن باشد، مسح بر جبيره کفايت مىکند.
در اين که انتقال به مسح جبيره به صرف عدم امکان شستن محل، صورت مىگيرد، هرچند مسح پوست ممکن باشد، يا در صورت امکان، مسح پوست بر مسح جبيره مقدم خواهد بود،
اختلاف است.
همچنين اختلاف است که در صورت کفايت مسحِ جبيره، مسح متعيّن است و
غَسل جبيره در صورت امکان
صحيح نيست يا مکلّف، بين مسحِ جبيره و
غَسل آن مخيّر است. برخى
احتیاط واجب را در
جمع بين هردو دانستهاند
در مسح جبيره در محل
غَسل، بنابر
مشهور، مسح بايد بر تمام جبيره صورت گيرد و نيز
رطوبت آب به همه جبيره برسد و صرف کشيدن دستِ تر بر آن کفايت نمىکند.
هرچند برخى آن را کافى دانستهاند.
اگر جبيره در محلّ مسح باشد در صورت امکان بايد برداشته و مسح بر پوست صورت گيرد. در صورت عدم امکان، آيا مسح بر جبيره متعيّن است يا اينکه بايد مسح تکرار شود تا آب به پوست برسد، مسئله اختلافى است.
بسيارى مسح بر جبيره را متعيّن، و برخى احتياط واجب را در جمع بين آن دو دانستهاند.
اگر مسح بر جبيره به جهت نجاست آن يا مانعى ديگر ممکن نباشد آيا واجب است پارچه
پاکی به گونهاى بر آن نهاده شود که جزء جبيره محسوب گردد و سپس با رطوبت دست بر آن مسح شود يا شستن اطراف جبيره در صورتى که جبيره در موضع
غَسل باشد کفايت مىکند و يا تيمم
واجب است، اختلاف مىباشد.
گروهى گفتهاند: اگر
پارچه پاک به گونهاى قرار داده شود که جزء جبيره محسوب گردد، مسح آن کافى است، در غير اين صورت،
احتیاط در جمع بين آن و
تیمم است. برخى نيز مطلقا
احتیاط را در جمع دانستهاند.
هرگاه اندازه جبيره از
جراحت بيشتر باشد، مقدار اضافى نيز چنانچه در حدّ متعارف باشد مسح مىشود،
اما اگر بيش از حدّ متعارف باشد، در صورت امکانِ برداشتن آن، بايد برداشته و مقدار زايد شسته شود و در صورت عدم امکان، در اينکه تيمّم متعيّن است يا خير،
اختلاف است. گروهى احتياط واجب را در مسح و سپس تيمّم دانستهاند.
آيا بر جبيرهاى که تمامى
عضو را دربرگرفته
احکام جبيره جارى مىشود يا نه؟ برخى بر جريان تصريح کردهاند.
گروهى نيز
احتیاط واجب را در جمع بين
وضو و تيمّم دانستهاند. اگر جبيره بر همه اعضا باشد در جريان احکام جبيره بر آن يا انتقال به تيمّم، اختلاف است.
حکم جبيره در
غسل همانند حکم آن در وضو است و بر آن ادّعاى
اجماع شده است. برخى بين جراحت و زخم و بين شکستگى تفصيل داده، در زخم قائل به تخيير بين تيمم و
غسل و در شکستگى قائل به تعيّن
غسل و مسح بر جبيره شدهاند و در فرض عدم امکان مسح، تيمّم را واجب دانستهاند.
در اينکه در
غسل جبیره،
غسل ترتیبی واجب است يا
غسل ارتماسی نيز
صحیح مىباشد، اختلاف است و نيز بنابر کفايت
غسل ارتماسى در وجوب مسح بر جبيره در زير آب و عدم وجوب آن،
اختلاف است.
هرگاه بر مواضع تيمّم، جراحت و زخمى وجود داشته باشد، حکم آن همانند حکم وضوى جبيره است.
بدين معنا که در صورت امکانِ برداشتن جبيره، آن را بر مىدارد و در صورت عدم امکان، بر جبيره مسح مىکند.
نماز صاحب جبيره در اوّل وقت: آيا براى صاحب جبيرهاى که
علم به بقاى
عذر تا آخر وقت ندارد، مبادرت به نماز در اوّل وقت مطلقا
جایز است يا تنها در صورت يأس از
زوال عذر تا آخر وقت و يا تنها در صورت اميد به استمرار عذر تا پايان وقت؟ مسئله محلّ اختلاف است.
برطرف شدن عذر صاحب جبيره اگر پس از وقت نماز باشد، نمازى که خوانده صحيح است و نيازى به
اعاده نيست، و اگر در وقت باشد در
وجوب اعاده اختلاف است.
در لزوم تجديد
طهارت براى نمازهاى بعدى پس از رفع عذر، يا کفايت طهارت جبيرهاى سابق نيز اختلاف است.
امامت صاحب جبيره براى غير صاحبان جبيره
مکروه است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۴۶-۴۹.