• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرص (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حرص به معنای خواستن بیش از اندازه و طمع است.
[۲] لغت نامه، ج۶، ص۷۷۶۸، «حرص».
در این مدخل از واژه «حرص» و مشتقات آن و «هلوع» و از جمله‌هایی همانند «تحبون المال حبا جما»، «انه لحب الخیر لشدید»، «جمع مالا و عدده» و «اکالون للسحت» استفاده شده است





۱.۱ - آخرت گریزی

حریص شدن به زندگی دنیا ، موجب آخرت گریزی می‌شود.
«قل ان کانت لکم الدار الاخرة عند الله خالصة من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صـدقین• ولن یتمنوه ابدا بما قدمت ایدیهم والله علیم بالظــلمین• ولتجدنهم احرص الناس علی حیوة ومن الذین اشرکوا یود احدهم لو یعمر الف سنة...»؛ بگو: «اگر آن (چنان که مدعی هستید) سرای دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می‌گویید!» ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستاده‌اند، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد؛ و خداوند از ستمگران آگاه است. و آنها را حریص‌ترین مردم -حتی حریصتر از مشرکان - بر زندگی (این دنیا، و اندوختن ثروت ) خواهی یافت؛ (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بیناست.

۱.۲ - استهزا

حرص به ثروت اندوزی، زمینه استهزا و ریشخند دیگران می‌شود.
«ویل لکل همزة لمزة»؛ وای بر هر عیبجوی مسخره‌ کننده‌ای! «الذی جمع مالا وعدده»؛ همان کس که مال فراوانی جمع‌آوری و شماره کرده (بی‌آنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!

۱.۳ - بخل

بخلورزی و خودداری از رسیدن خیر به دیگران، برخاسته از حرص و آزمندی است.
«ان الانسـن خلق هلوعـا»؛ به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده است، «واذا مسه الخیر منوعـا»؛ و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می‌شود (و بخل می‌ورزد)،
حرص به مال از ریشه‌های بخل ورزی می‌باشد.
«وانه لحب الخیر لشدید»؛ و او علاقه شدید به مال دارد! («شدید» به معنای بخیل است.
[۱۰] المصباح، ص۳۰۷.
«شد» و مقصود از «الخیر» مال است
[۱۱] روح المعانی، ج۱۶، جزء ۳۰، ص۳۹۲.


۱.۴ - بی توجهی به مساکین

حرص به دنیا (علاقه به ثروت) از عوامل بی توجهی به بینوایان و ترک تلاش، در رفع گرسنگی آنان است.
«انا بلونـهم کما بلونا اصحـب الجنة اذ اقسموا لیصرمنها مصبحین»؛ ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ » را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه‌های باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند. «ولا یستثنون»؛ و هیچ از آن استثنا نکنند؛ «فانطـلقوا وهم یتخـفتون»؛ آنها حرکت کردند در حالی که آهسته با هم می‌گفتند:» «ان لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین»؛ «مواظب باشید امروز حتی یک فقیر وارد بر شما نشود!»
«ولا تحـضون علی طعام المسکین»؛ و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمی‌کنید، «وتحبون المال حبـا جما»؛ و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناهان زیادی مرتکب می‌شوید)!

۱.۵ - بی صبری

بی صبری و ناشکیبایی در برابر شرور و بدیها، نشانه حرص و آزمندی در انسان است.
«ان الانسـن خلق هلوعـا»؛ به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده است، «اذا مسه الشر جزوعـا»؛ هنگامی که بدی به او رسد بیتابی می‌کند، (دو آیه ۲۰ و ۲۱ تفسیر «هلوع» است)

۱.۶ - تحریف دین

حرص و آزمندی به دنیا، مایه تحریف احکام و حقایق دین می‌شود.
«... یحرفون الکلم من بعد مواضعه...»؛ ای فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب می‌کنند و با زبان می‌گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهی از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش می‌دهند، تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند؛ آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامده‌اند؛ آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می‌کنند، و (به یکدیگر) می‌گویند: «اگر این (که ما می‌خواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دوری کنید!» (ولی) کسی را که خدا (بر اثر گناهان پی‌درپی او) بخواهد مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستی؛ آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در دنیا رسوایی، و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد. «... اکــلون للسحت...»؛ آنها بسیار به سخنان تو گوش می‌دهند تا آن را تکذیب کنند؛ مال حرام فراوان می خورند؛ پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف‌نظر کنی، به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند؛ و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد! (صیغه مبالغه «اکالون» حرص آنان را نشان می‌دهد)

۱.۷ - خوردن مال یتیم

حرص به دنیا (دنیاطلبی و ثروت خواهی)، زمینه بی ارزش انگاشتن یتیمان و دست اندازی به ارث آنان می‌شود.
«کلا بل لا تکرمون الیتیم• ولا تحـضون علی طعام المسکین• وتاکلون التراث اکلا لما• وتحبون المال حبـا جما»؛ چنان نیست که شما می‌پندارید؛ شما یتیمان را گرامی نمی‌دارید، و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمی‌کنید، و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع کرده می‌خورید، و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناهان زیادی مرتکب می‌شوید)!

۱.۸ - ذلت

حرص به دنیا ( افراط در مال دوستی)، درپی دارنده خواری و ذلت است.
«واما اذا ما ابتلـه فقدر علیه رزقه فیقول ربی اهـنن»؛ و امّا هنگامی که برای امتحان ، روزیش را بر او تنگ می‌گیرد (مأیوس می‌شود و) می‌گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!» «کلا...»؛ چنان نیست که شما می‌پندارید؛ شما یتیمان را گرامی نمی‌دارید، «وتحبون المال حبـا جما»؛ و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناهان زیادی مرتکب می‌شوید)! («کلا» برای نفی این است که کرامت و اهانت به دلیل فقر و غنا نیست و «بل...» بیانگر عوامل حقیقی اهانت و ذلت است)

۱.۹ - رسوایی

حرص به شنیدن دروغ ، مایه خواری و رسوایی در دنیا می‌باشد.
«... سمـعون للکذب سمـعون لقوم ءاخرین... لهم فی الدنیا خزی...»؛ ای فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب می‌کنند و با زبان می‌گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهی از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش می‌دهند، تا دستاویزی برای تکذیب تو بیابند؛ آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامده‌اند؛ آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف می‌کنند، و (به یکدیگر) می‌گویند: «اگر این (که ما می‌خواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دوری کنید!» (ولی) کسی را که خدا (بر اثر گناهان پی‌درپی او) بخواهد مجازات کند، قادر به دفاع از او نیستی؛ آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در دنیا رسوایی، و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد.

۱.۱۰ - زراندوزی

زراندوزی و انباشت ثروت، برخاسته از روح ناشکیبایی و آزمندی انسان است.
«وجمع فاوعی»؛ و (همچنین آنها که) اموال را جمع و ذخیره کردند! «ان الانسـن خلق هلوعـا»؛ به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده است،

۱.۱۱ - عیب جویی

حرص به دنیا (ثروت اندوزی) زمینه ساز عیب جویی و تحقیر مردم است.
«ویل لکل همزة لمزة»؛ وای بر هر عیبجوی مسخره‌کننده‌ای! «الذی جمع مالا وعدده»؛ همان کس که مال فراوانی جمع‌آوری و شماره کرده (بی‌آنکه مشروع و نامشروع آن را حساب کند)!

۱.۱۲ - مانع آشتی

بخل و حرص ، از موانع آشتی می‌باشد.
«وان امراة خافت من بعلها نشوزا او اعراضـا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحـا والصلح خیر واحضرت الانفس الشح...»؛ و اگر زنی، از طغیان و سرکشی یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد ، از پاره‌ای از حقوق خود، بخاطر صلح ، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است؛ اگر چه مردم (طبق غریزه حبّ ذات، در این گونه موارد) بخل می‌ورزند. و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد). («شح» بخل همراه با حرص است که به صورت عادت درآمده باشد)

۱.۱۳ - مانع رستگاری

حرص و چشمداشت به مال و حقوق دیگران، از موانع رستگاری است.
«... ومن یوق شح نفسه فاولـئک هم المفلحون»؛ و برای کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه‌ ) و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می‌دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمی‌کنند و آنها را بر خود مقدّم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند!
«... ومن یوق شح نفسه فاولـئک هم المفلحون»؛ پس تا می‌توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است؛ و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند!

۱.۱۴ - مانع وصول به مقام رضا

حرص و دلبستگی به دنیا و زندگی مرفه دیگران، مانع از دسترسی به مقام رضا می‌شود.
«فاصبر علی ما یقولون وسبح بحمد ربک قبل طـلوع الشمس وقبل غروبها ومن ءانای الیل فسبح واطراف النهار لعلک ترضی»؛ پس در برابر آنچه می‌گویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی! «ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازوجـا منهم زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه ورزق ربک خیر وابقی»؛ و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! (مقتضای ارتباط بین دو آیه این است که علاوه بر تسبیح و تنزیه پروردگار که موجب کسب رضایت خاطر است، چشم ندوختن به مال و منال و دنیای دیگران، نیز دارای نقش مؤثر در وصول انسان به مقام رضا است)

۱.۱۵ - مخالفت با احکام

حرص به متاع دنیا، از عوامل نادیده گرفتن احکام الهی و حکم نکردن بر اساس آن است.
«سمـعون للکذب اکــلون للسحت...»؛ آنها بسیار به سخنان تو گوش می‌دهند تا آن را تکذیب کنند؛ مال حرام فراوان می خورند؛ پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف‌نظر کنی، به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند؛ و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد!
«انا انزلنا التورة فیها هدی ونور یحکم بها النبیون الذین اسلموا للذین هادوا والربـنیون والاحبار بما استحفظوا من کتـب الله وکانوا علیه شهداء فلا تخشوا الناس واخشون ولا تشتروا بـایـتی ثمنـا قلیلا...»؛ ما تورات را نازل کردیم در حالی که در آن، هدایت و نور بود؛ و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن برای یهود حکم می‌کردند؛ و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوری می‌نمودند. بنابر این، (بخاطر داوری بر طبق آیات الهی،) از مردم نهراسید! و از من بترسید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی‌کنند، کافرند.


ترک حرص ، حرص یهود ، عوامل حرص ، موانع حرص.


۱. مفردات، راغب اصفهانی، ص۱۱۳، «حرص».    
۲. لغت نامه، ج۶، ص۷۷۶۸، «حرص».
۳. بقره/سوره۲، آیه۹۴ - ۹۶.    
۴. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱، ص۳۵۵.    
۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۳۴۲.    
۶. همزه/سوره۱۰۴، آیه۱.    
۷. همزه/سوره۱۰۴، آیه۲.    
۸. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.    
۹. معارج/سوره۷۰، آیه۲۱.    
۱۰. المصباح، ص۳۰۷.
۱۱. روح المعانی، ج۱۶، جزء ۳۰، ص۳۹۲.
۱۲. عادیات/سوره۱۰۰، آیه۸.    
۱۳. قلم/سوره۶۸، آیه۱۷.    
۱۴. قلم/سوره۶۸، آیه۱۸.    
۱۵. قلم/سوره۶۸، آیه۲۳.    
۱۶. قلم/سوره۶۸، آیه۲۴.    
۱۷. فجر/سوره۸۹، آیه۱۸.    
۱۸. فجر/سوره۸۹، آیه۲۰.    
۱۹. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.    
۲۰. المیزان، علامه طباطبایی، ج۲۰، ص۱۳.    
۲۱. معارج/سوره۷۰، آیه۲۰.    
۲۲. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۲۳. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۸۵.    
۲۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۵۶.    
۲۵. مائده/سوره۵، آیه۴۲.    
۲۶. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۸۶.    
۲۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۵۷.    
۲۸. فجر/سوره۸۹، آیه۱۷ - ۲۰.    
۲۹. فجر/سوره۸۹، آیه۱۶.    
۳۰. فجر/سوره۸۹، آیه۱۷.    
۳۱. مجمع البیان، ج۹ - ۱۰، ص۳۴۲.    
۳۲. فجر/سوره۸۹، آیه۲۰.    
۳۳. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۳۴. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۸۴.    
۳۵. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۵۶.    
۳۶. معارج/سوره۷۰، آیه۱۸.    
۳۷. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.    
۳۸. همزه/سوره۱۰۴، آیه۱.    
۳۹. همزه/سوره۱۰۴، آیه۲.    
۴۰. مفردات، راغب اصفهانی، ص۲۵۶، «شح».    
۴۱. نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.    
۴۲. حشر/سوره۵۹، آیه۹.    
۴۳. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۶.    
۴۴. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۰.    
۴۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۱.    
۴۶. مائده/سوره۵، آیه۴۲.    
۴۷. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۸۶.    
۴۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۵۷.    
۴۹. مائده/سوره۵، آیه۴۴.    
۵۰. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۳۹۰.    
۵۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۵، ص۵۶۰.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حرص»    



جعبه ابزار