درس اخلاق (ویژگیها)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در نشستها و آموزشهای اخلاقی گفتاری لازم است تا استاد و شاگرد رو در روی یکدیگر قرار گرفته و به سادگی مقصود خود را بیان دارند. اینجاست که درسهای گفتاری
اخلاق ضرورت یافته و سخن از ویژگیهای درس اخلاق مطرح میشود. از اینروی در پرتو
معارف اسلامی و بهرهمندی از تجربه پاکان راه طی کرده، به تبیین برخی از آنها پرداخته و بهقدر توان در بررسی آن میکوشیم. باشد که این برترین امتیاز
حوزههای علمیه هرچه باشکوهتر و شایستهتر رسالت «
خودسازی» را به انجام رساند و مدخل پرواز ملکوتی را به روی سالکان حقیقت و معنویت بگشاید. گرانباری، مراعات استعداد و توان دریافتی شاگرد، تنوع و شادابی، پرهیز از القای
خرافات و اوهام و غیره از ویژگیهای درس اخلاق است.
درس اخلاق باید از مطلب و آموزش سرشار باشد یعنی عصاره ساعتها کوشش و تحقیق استادی توانا در برابر فرصتی که برای شاگرد سپری میشود عرضه گردد. آبشاری باشد که جانها را
طهارت و طراوت بخشد و دل را در چشمهسار حکمتش سیراب کند. چونان صحیفه لقمانی به قلبها
حیات دهد و آیینهوار سیمای انسانیت را در پیام آسمانی تصویر کند. از
ارشاد و آموزش،
تشویق و
توبیخ،
برهان و
بصیرت،
سنت و
سیاست،
حکمت و
حکومت،
تهدید و
ترغیب، معاش و
معاد،
عقیده و
جهاد،
دین و دانش،
انذار و
بشارت آکنده باشد.
این باور ناصواب را که: درس و پند اخلاقی تذکری صرف و گفتاری چند با آهنگ مخصوص است و نیاز به تحقیق ندارد. باید به بایگانی
نسیان سپرد چرا که آموزش اخلاقی اگر از تحقیق و استواری شایسته بهرهمند نبوده و توانایی اشباع هرگونه اندیشهای را نداشته باشد چگونه میتواند به تاثیرگذاری و داعیهسازی دست یابد؟ اگر توان زدایش هرگونه شبهه را پیرامون مبحث خود نداشته و با مسامحه و بدون وسواسیت تحقیقی از کنار مسائل تربیتی بگذرد کجا میتواند ادامه پیام
رسالت باشد، پیامی که شیوه تربیتی و ابلاغش بر برهان و
استدلال قانعکننده استوار است.
«لقدارسلنا رسلنا وانزلنا معهم الکتاب والمیزان؛
ما فرستادگان خویش را با نشانیهای روشن و پیغامهای راست و رسا فرستادیم و با ایشان کتاب و ترازو و نازل کردیم.» و نیز میفرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن؛
با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با آنان با بهترین وجهی استدلال و
مناظره کن.»
رهنمودهایی که
قرآن در شیوه
ابلاغ و ارشاد میدهد، همگی براستواری، رسایی و روشنی پیام تکیه دارد. چنانکه کلماتی مانند: حکمت، بلاغ مبین، بینات،
نصیحت، موعظه حسنه (جادلهم بالتی هی احسن) و... نشانگراین خط مشی است. بنابراین، همانگونه که در درسهای دیگر حوزه مانند
منطق و
اصول با این که سالها اندیشهوران به تحقیق و تحلیل آن پرداخته و در تبیین مباحث آنها کوشیدهاند همچنان دقت و پژوهش دنبال میشود شایسته است که مسائل اخلاقی
اسلام با همه پیچیدگی و اهمیتی که دارند به طور وضوح تحقیق شده و عرضه گردد.
امید که کسانی کمر همت بسته و گامهای نخستین را در این راستا بر دارند، حد و مرز هر یک از بحثهای اخلاقی را به روشنی بیان داشته و جایگاه آنها را در منابع اصلی معارف اسلامی نشان دهند. استادانی که بر کرسی درسهای اخلاق در حوزه مینشینند نیز با حوصله و اهمیت بحثهای گرانمایه را عرضه کنند و مددیار این تحقیق و تبیین شایسته اخلاق اسلامی گردند.
مطلب اخلاقی نباید روح شنونده را خسته کند و از توان و کشش او بیگانه یا برتر باشد. آنکه اندیشهاش در ادراک
بدیهیات میلنگد، کی تحمل افکار بلند معنوی و روحی را دارد؟ تا کسی روحش به مرتبه شایسته از شناخت
تعبد و دریافت حقایق نرسیده است عرضه مسائل سنگین و دشوار براو خطاست زیرا باعث انحراف وی میگردد. هر یک از صفات اخلاقی دارای مراتب و مراحلی است. مراتب بالا مدخل برخی از مسائل عرفانی است. ضمن رعایت ترتیب در بررسی این صفات گنجایش و سطح فهم شاگرد نیز باید مراعات گردد.
امام سجاد (علیهالسّلام) میفرماید: «حدثوا الناس بما یعرفون و لاتحملوهم ما لا یطیقون فتغرونهم بنا؛
آنچه مردم توان فهمش را دارند به ایشان بگویید و چیزی که تحمل آن ندارند بر اندیشه ایشان بار نکنید که در این صورت آنان را به وسیله ما مغرور و فریفته خواهید ساخت.» از طرف دیگر نیز نباید برایاندیشههای بلند که توان بیشتری جهت فهم و دریافت حقایق و معارف دارند مطلب تکراری پیش پا افتاده و کم سود مطرح کرد چرا که فرصت و عمرایشان ارزشمندترازاین بهایی است که به چنگ میآورند.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «انا معاشر الانبیاء امرنا نکلم الناس علی قدر عقولهم؛ ما گروه
پیامبران ماموریم که با مردن بهاندازه خردشان سخن بگوییم.»
درس اخلاق باید آنچنان با حال و هوای شنونده مطابق و سازگار باشد که مانند آب گوارا در گلوی تشنه او نفوذ کند و به روحش طراوات بخشد. نه چنان باشد که بخاطر کم مایگی و سادگی مطلب چیزی دستگیر شاگرد نشده و خاطرش را افسرده کند و نه چنان دشوار و پیچیده باشد که باعث ابهام و سر درگمی او گردد.
امامان معصوم (علیهمالسّلام) در بیان هرگونه موضوعی اعم ازاخلاقی یا اعتقادی سطح فهم شنونده را در نظر گرفته و بقدر آمادگی او سخن میگفتند. چنانکه
امام علی (علیهالسّلام) نیز هنگامی که
کمیل برای فرا گرفتن دعای
حضرت خضر (
دعای کمیل) به خدمت حضرتش رسید میفرماید: ای کمیل! طول صحبت و خدمت تو موجب شد که ترا به چنین نعمتی و کرامتی سرافراز گردانم.
بنابراین، همانگونه که امامان (علیهمالسّلام) واقعبینانه گنجایش روحی و فکری شنونده را در نظر گرفته و سخن را بدینسان بر میگزیدند استادان اخلاق نیز باید نخست نیاز و توان شاگرد را دریافته و به مقتضای حال او پند دهند و بحث را مطرح سازند.
از آنرویکه رسالت در اخلاق، جذبه و تاثیرگذاری است باید از یکنواختی و ملالآوری بدور باشد و خاطر شاگرد را خسته نکند. لحظات درس آنچنان جذاب و خوشخاطره بگذرد که تا فرصت دیگر، شاگرد را در فضای معنوی خود نگاه دارد. مواعظ همواره در یاد وی بماند و در برخوردها و حالات گوناگون چونان خاطرهای راهگشا یادآوری شود. درسی که افسردگی آورد و شاگرد پایان آن را انتظار کشد یقینا موثر نخواهد بود، در یاد نمیماند و روزنهای نمیگشاید.
از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
روایت شده است که فرمود:
حضرت موسی (علیهالسّلام) با خضر ملاقات کرد و به وی گفت: مرا نصیحت و سفارش فرما. خضر گفت: ای دانش طلب باید بدانی که گوینده کمتراز شنونده دچار ملالخاطر و خستگی روحی میگردد. بنابراین آنگاه که با همنشینانت سخن میگویی نشستهای خود را خسته کننده و ملالآور نساز.
اگر معانی بلند و عمیق تربیتی با تعابیر زیبا و خوش آهنگ مطرح شود ضرب المثلهای بجا، حکایات متناسب،
آیات و
احادیث به موقع،
تحلیل و
توجیه شایسته و دیگر
صنایع لفظی و
معنوی بکار گرفته شود بهتر بر جانها مینشیند و در یادها میماند و شاگرد را نیز تا پایان درس با نشاط همراه خود میکشد.
امیرالمومنین (علیهالسّلام) میفرماید: «ان هذه القلوب تمل کما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحکم؛ روح مانند بدن خسته میگردد پس برای زدودن ملالت روح در پی حکمتهای دلپذیر و نو باشید.»
نقل شده است که شاگردان
شیخ بهایی روزهای تعطیل بیش از روزهای درس از وی بهرهمند میشدند زیرا شیخ بهایی روزهای تعطیل از انواع دانشها اخبار شنیدنی و تحفه اشعار برگزیده و حکایات جذاب سخن میگفت. با این تنوع و شادابی که در شیوه آموزشی خود پدید میآورد زمینه بهره وری از دانشهای جدید، نشاط و شکوفایی را برای روزهای درسی و فراگیری علم فراهم میآورد.بنابراین درس اخلاق باید سرشاراز مطالب گوناگون و تازه باشد تا شادابی و جذبه در تمام لحظات درس سایه افکن شده و نبض شاگرد به آهنگ درس بزند.
درسی که داعیه تربیت وارشاد دارد کمترین انتظاری که از آن میرود تاثیر گذاری است یعنی باید به گونهای باشد که شنونده را به فضای پیام خود بکشد و در تیررس خطابش قرار دهد و بسان وجدان با او سخن بگوید. زبان حالی باشد که موجب انقباض و انبساط وی شود و احساس او را برانگیزاند. شورانگیزی و داعیهسازی، رسالت اصلی درس اخلاق است یعنی خواه ناخواه باید شنونده را متاثر سازد و شوق به نیکی را در او برانگیزد.
امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «انفع المواعظ ما ردع؛ سودمندترین پندها آن است که در مخاطب نفوذ کند و آتش عشق به رستگاری و درستکاری را در وی برافروزاند.»
زمزمه گفتاراخلاق باید لطیفترین ترجمان احساسات درونی شنونده باشد. دلهای سخت را نرم و عواطف انسانی را برانگیزاند. آن چنان رسا و با اثر باشد که در دلها ژرف آید و کارگر شود. امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «المواعظ صقال النفوس و جلاءالقلوب؛ پندها صیقل جانها و شکوفا کننده دلهاست.»
ارشادهای اخلاقی در حقیقت برگردان و تبیین دیگری از کلام خداوندی است. همانگونه که آیات قرآنی در شنونده تاثیر میگذارد مطالب اخلاقی نیز باید چنین باشد. قرآن در آیات گوناگون بر ویژگی تاثیرگذاری خود تکیه میکند و آن را اعلان میدارد: «واذا تلیت علیهم آیاته ایمانا و علی ربهم یتوکلون؛
و چون آیات قرآن را برایشان بخوانند برایمانشان افزوده شود و به خدای خویش توکل کنند.»
«لوانزلنا هذاالقرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله؛
اگراین
قرآن را بر کوه نازل میکردیم مشاهده میکردی که کوه از ترس خدا خاشع و ذلیل و متلاشی میگشت.» «وَ اِذا سَمِعُوا ما اُنْزِلَ اِلَی الرَّسُولِ تَری اَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِین؛
هنگامی که (اصحاب نجاشی) آیات نازل شده بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را شنیدند به سبب آنچه از حق شناختند اشک از چشمانشان روان شد و گفتند: پروردگارا ما گرویدیم پس ما را در شمار گواهان خویش بنویس.»
مردم با شنیدن آیات به
سجده میافتادند،
تسبیح و تقدیس خدا میکردند، گریهکنان بر زمین چهره میسائیدند و از
خشوع و نرم دلی سرشار میشدند. بنابراین پیام اخلاقی نیز باید چونان سرچشمه خود (قرآن) دارای چنین تاثیر و قدرتی باشد که حال شنونده پس از شنیدن، غیراز حال او پیش از شنیدن باشد. در تاریخ
حوزههای علمیه نیز درسهایی منشا برکت بوده واز خود نام و آوازهای بجای گذاشتهاند که از ویژگی تاثیرگذاری برخوردار بودهاند.
شهید مطهری از صاحب دلی چنین یاد میکند: درک محضر او را
میرزا علی آقای شیرازی همواره یکی از ذخایر گرانبهای عمرم که حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه کنم، میشمارم و شب و روزی نیست که خاطرهاش در نظرم مجسم نگردد. او بحقیقت یک عالم ربانی بود. سخن دل را از صاحب دلی شنیدن تاثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد. مواعظ و اندرزهایش از جان برون میآمد لاجرم بر دل مینشست.
و نیز از درس اخلاق
امام خمینی و تاثیرگذاری آن چنین مینویسد: درس اخلاقی که به وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و
جمعه گفته میشد، و در حقیقت درس معارف و
سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست میکرد. بدون هیچ
اغراق و مبالغهای این درس مرا آن چنان به وجد میآورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیدا تحت تاثیر آن مییافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم
انعقاد یافت.
مرحوم
آقا نجفی راجع به درس مرحوم
ملامحمد کاشی مینویسد: به قدر یک ربع ساعت موعظه و نصیحت مینمود که خیلی موثر واقع میشد، به طوری که مصمم میشدیم بالکلیه از دنیا و مافیها صرفنظر کرده متوجه
آخرت گردیم.
این روزها که بازار عرفانگرایی و کرامتسازی رواج یافته است و هر کس به نام طریقت و معنویت پخت و پزی دارد رسالت درسهای اخلاقی بسیار حساس شده است زیرا باید از یک سواخلاق و معنویات ناب اسلامی را مطرح کند و از دیگر سوی پیرایهها و اوهام را از پیکر آن بزداید. در این آشفته بازار حکایات شگفت کرامات معجزهوار و مدعیان ره طی کرده، درس واقع بینانهای است تا کویرهای جان را از سرچشمههای وحی شاداب کند و راه درست و روشن را به وضوح پیش پای سالکان بنهد.
درس واقعبینانه نه تنها به رشد و زمینهسازی برای خرافات دامن نمیزند، بلکه با
مهارت و دقت مرز حقیقت و
خرافه را مشخص میسازد. از آن جهت که مسائل روحی انسان و گفتگو درباره جان و روان آدمی بسیار پیچیده و دشوار است آموزش اخلاقی واقعبینانه اطراف هر مبحثی را روشن ساخته و از هرگونه
ابهام و مسامحهای که ممکن است نتیجه معکوسی به بار آورد دوری میگزیند.
همانگونه که بسیاری از علوم و فنون دارای ترتیب و چینش مخصوص به خود هستند دانش اخلاق نیز باید از دستهبندی مختص به خود برخوردار باشد و رتبههای گوناگون مباحث که هر یک نسبت به دیگری پایه واصل شمرده میشود رعایت گردد. ارشاد و پندی موثراست که مراحل گوناگون آن قدم به قدم پیموده شود. نخست به مطالبی که نقش مقدمی داشته و زمینه فکری و روحی را برای شاگرد آماده میسازد پرداخته شود و سپس به مباحثی که پایه و رکن برای مسائل اخلاقی شمرده میشود رسیده و در پایان مطالب ریزتراخلاقی مطرح گردد.
درسی که داعیه
تهذیب نفس و تطهیر قلبها را دارد زمانی بدین نقش خود دست مییابد که با مهارت و ترتیب درست عرضه گردد و بر اساس انتظاری که از اثر هر بحث میرود دستهبندی شود. امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «اَحْسَنُ الْکَلَامِ مَا زَانَهُ حُسْنُ النِّظَامِ وَ فَهِمَهُ الْخَاصُّ وَ الْعَام؛ بهترین کلام آن است که نیکو زینت داده شده باشد تا عام و خاص آن را بفهمند.»
در سیستم آموزشی اخلاق نه تنها بایسته است که ترتیب کلی مباحث رعایت شود و فصلها با توجه به اهمیت و رتبه در پی هم بیایند بلکه در هر یک از مباحث جزئی نیز مراعات چگونگی بحث و بکارگیری اصول تبلیغی لازم است. در هنگام بحث از یک صفت اخلاقی پس از تبیین ماهیت و مفهوم بررسی پیامدهای سوء و ره آوردهای نیک آن ضروری مینماید.
پس درس اخلاق باید براساس
نظم و
ترتیب پیریزی و گام به گام این راه پر پیچ و خم طی شود. این درس بزرگ، استاد توانا با ذهنی منسجم و آشنائی به احوالات را میطلبد که بتواند مطالب مفید به حال شنوندگان را با اسلوبی صحیح مرتب و عرضه کند.
در پایان این بخش از باب تذکر به برخی از ویژگیهای درس اخلاق اشاره میکنیم:
۱: همانگونه که از کلمات واصطلاحات اخلاقی مانند: نصیحت، موعظه، انذار، تبشیر، هدایت و ارشاد بر میآید، انگیزه راهنمایی باید خیرخواهانه و از روی اخلاص باشد. قرآن از زبان
حضرت نوح (علیهالسّلام) نقل میکند: «وانا لکم ناصح امین.»
۲: از آنروی که موضوع اخلاق و ارشاد از برترین و ارجمندترین دانشهاست سزاواراست که بهترین ساعات شبانهروز برای درس اختصاص داده شود.
ملاحسینقلی همدانی به مدت سی سال در صبحگان درس اخلاق میگفت و سپس به درسهای فقه و اصول میپرداخت.
۳: استاد درارائه درس هیچگونه چشمداشتی بجزارشاد و هدایت شاگرد نباید داشته باشد و با توکل و رضای خدا در این راه تلاش کند.
۴: محیط درس باید از برخوردهای مهربانانه آکنده باشد که این رمز موفقیت است چنانکه قرآن رمز موفقیت پیامبر بزرگ اسلام را در همین اخلاق نیکو و برخوردهای مهربانانه دانسته است:
«فبما رحمه من الله لِنْتَ لهم ولو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضُّوا من حولک فاعف عنهم واستغفرلهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین؛
مرحمت خدا تو را با خلق، مهربان و خوشخوی گردانید.اگر تندخو و سخت دل بودی مردم از گرد تو متفرق میشدند. پس چون امت بنادانی درباره ی تو بد کنند از آنان در گذر واز خدا برای آنان طلب آمرزش کن و برای دل جوئی آنان در کارها با ایشان
مشورت کن لیکن آنچه خود تصمیم گرفتی با
توکل به
خدا انجام ده. خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد.»
در جای دیگر از سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین تصویر میدهد: «لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ماعنتم حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم؛
همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط محبت و نوع پروری
فقر و پریشانی و
جهل و فلاکت شما براو سخت میآید، و بر آسایش و نجات شما بسیار
حریص و به مومنان رئوف و مهربان است.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «درس اخلاق (ویژگیها)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱/۱۳.