• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آثار علم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انسان وقتی پا به عرصه وجود می‌گذارد، سوای امور غریزی و فطری که در درون او به ودیعه نهاده شده، نسبت به دیگر حقائق پیرامون خود بی‌اطلاع و ناآگاه است، او با بهره‌بردن از ابزار حسّی و عقلی که خداوند در اختیارش قرار داده با دنیای اطراف خود آشنا می‌گردد و با گذر زمان حقائق عالم را یکی پس از دیگری درمی‌یابد. دانش بسان چراغی فراروی او تاریکی‌های جهل را می‌شکافد و او را با افق‌های تازه‌ای از اسرار عالم آشنا می‌گرداند. علم، ابزار حرکت و تکامل انسان می‌گردد و هر چه بر دانش او افزوده می‌شود، مجهولات او به معلومات، تاریکی‌هایش به روشنائی تبدیل شده و مسیر حرکت را به سوی بالاترین نقطه کمال به او می‌نمایاند. و حتی خود علم، کمال برای نفس بشری می‌گردد و به قول فیلسوف بزرگ و حکیم متالّه مرحوم ملاصدرا نفس انسان در پرتو علم سعه وجودی می‌یابد و به درجه بالاتری از مراتب وجود صعود می‌کند.



سخن از آثار و ثمرات علم و حکمت است، آثاری که آن‌قدر چشمگیرند که حتی بر افراد جاهل نیز پوشیده نمانده‌اند. این ثمرات را می‌توان از یک جهت به دو دسته عمده تقسیم نمود:
۱. آثار مادی
۲. آثار معنوی
آثار مادی علم چیزی نیست که محتاج بیان باشد و بشر در زندگی روزمره خود بالعیان با موارد زیادی از آن روبروست، از نگارش و مطالعه یک نامه گرفته تا پیشرفت‌های علمی، صنعتی، تکنولوژی‌های پیشرفته جهان معاصر و... همه و همه از برکات مادی علم و دانش و دانشمندان علوم مختلف است.
در پرتو پیشرفتهای علمی است که بر قدرت جوامع و دولتها افزوده شده و موجب برتری آنها بر سائر ملتها می‌گردد. از این جهت سعی ما در این مقاله بر تبیین آثار معنوی علم و حکمت است که تحت دو عنوان ذکر می‌گردد:


علم و معرفت اثرات عمیقی را بر نفس انسان می‌گذارد که نتایج آن در اعمال جوارحی (ظاهری) و جوانحی (باطنی) او ظاهر می‌گردد. برخی از این آثار و ثمرات عبارتند از:
۱. شناخت خدا: آنان که آگاهی بیشتری نسبت به اسرار آفرینش دارند، عظمت آفریننده آن را بیشتر و بهتر از دیگران درک می‌کنند، از این رو حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «ثمرة العلم معرفة الله».
۲. ایمان: علم یکی از مقدّمات ایمان است و بدون آگاهی ایمان محقّق نخواهد شد، امام علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «ایمان و دانش، برادران همزادند و دو رفیق‌اند که از هم جدا نمی‌شوند.» خداوند نیز در سوره حج به همین مطلب اشاره می‌فرماید: «وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ؛ تا دانش یافتگان دانند که این قرآن، حقّ است و از جانب پروردگار توست پس بدان ایمان آورند و دلهایشان برای آن خاضع گردد....»
۳. بیم از خدا: عالمان بیشتر از دیگران به عظمت خداوند واقفند و این معرفت عشق به پروردگار و بیم از قهر معشوق‌شان را در دل‌های‌شان افزون می‌نماید. از این رو خداوند می‌فرماید: «انّما یخشی الله من عبادهِ العلماء؛ تنها دانایان هستند که از پروردگار خود بیم دارند».
حضرت علی (علیه‌السّلام) نیز فرموده‌اند: «اعلم الناس بالله اخوفهم منه» یا «اکثرهم خشیة لهُ؛ ؛ داناترین مردم به خدا کسی است که خوف و خشیت بیشتری داشته باشد».
۴. پرستش خدا: وقتی انسان با مطالعه اسرار آفرینش پی به وجود معبود خویش ببرد و نعمت‌هایی را که او در اختیار بشر قرار داده بشناسد، ناگزیر بی‌اختیار سر تعظیم در آستان او فرود می‌آورد و پیشانی بندگی را بر زمین می‌ساید. حضرت علی (علیه‌السّلام): «ثمره دانش، پرستش است».
۵. دوری از رذائل اخلاقی: شخصی که از مضرّات مفاسد اخلاقی و صفات زشت آگاه است، هیچ‌گاه به خود اجازه نخواهد داد که خود را در منجلابی گرفتار کند که نتیجه‌ای جز زیان برای او نخواهد داشت. به همین جهت است که حضرت علی (علیه‌السّلام) صفاتی چون حرص، طمع و بخل را نتیجه جهل می‌دانند: «الحرصُ و الشرهُ و البُخلُ نتیجة الجهل؛ حرص، آزمندی و بخل نتیجه جهل است».
۶. اصلاح نفس: امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هر‌ اندازه دانش انسان افزون گردد، ‌توجه وی به نفسش بیشتر می‌شود و در ریاضت و اصلاح آن کوشش بیشتری می‌کند».
۷. تواضع در قبال خدا و خلق خدا: انسانی که می‌داند از خود چیزی ندارد و همه چیز را خداوند به او عنایت کرده و او در میان مخلوقات خداوند ذره‌ای بیش نیست، ناگزیر زانوی ادب در محضر حقّ بر زمین می‌زند و در برابر خلق خدا تواضع را مشی خویش قرار می‌دهد. حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «اذا زادَ علمُ الرّجل زادَ ادبُه» زمانی که دانش انسان فزونی یابد ادب او هم بیشتر می‌شود.
۸. هدایت انسان: امام علی (علیه‌السّلام): «العلمُ یهدی الی الحقّ».
۹. بی‌اعتنائی به دنیا: امام علی (علیه‌السّلام): «ثمرة المعرفة العزوفُ عن دارِ الدنیا؛ میوه درخت معرفت روی گرداندن و بی‌اعتنائی به دنیا است».
۱۰. ارزش‌دار شدن عمل و عبادت: امام کاظم (علیه‌السّلام): «یا هشام قلیلُ العمل من العالم مقبولٌ مضاعف و کثیر العمل من اهلِ الهوی و الجهل مردودٌ»؛ و در بیان دیگری حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «عبادتگر بی‌علم هم چون حیوان گرداننده سنگ آسیاب است که همواره در یکجا می‌چرخد و گامی پیش نمی‌رود.»
[۱۴] حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ص۲۰۴، ترجمه احمد آرام.

۱۱. صبر: امام علی (علیه‌السّلام): «لایصبرُ للحقّ الّا مَن عَرفَ فَضْلَه؛ حق را تحمل نمی‌کند جز آن که از برتری حق آگاه باشد».
۱۲. راهنمای عقل: پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله): «والعلمُ امامُ العقل؛ علم و دانش پیشوا و راهنمای عقل است».
۱۳. بیداری در مقابل شبهات: امام صادق (علیه‌السّلام): «العالمُ بزمانِهِ لا تهجُمُ علیه اللوابس؛ آن که نسبت به زمان خود داناست گرفتار امور اشتباه‌انگیز و مایه گمراهی نمی‌شود».


حکمت در لغت به دو معنی آمده است:
معنای اول: از آن جهت که مانع از نادانی و کردار زشت است.
معنای دوم: استواری، از این رو حکمت بر علم استوار و خالی از خلل اطلاق می‌شود، هم چون معلومات عقلی حقّ و بطلان ناپذیر.
امّا با استفاده از احادیث و تفاسیر متعدد حکمت را این‌گونه می‌توان تفسیر نمود که: «حکمت عبارت است از مقدمات علمی، عملی و روحی برای نیل انسان به هدف والایش». بنابراین تعریف، حکمت بر دوگونه است:
۱. حکمت نظری
۲. حکمت عملی
انسان با فراگیری حکمت نظری و آراستن اعمال خود به حکمت عملی، زمینه تجلی حقیقت حکمت را در دل و جان خویش فراهم می‌سازد، و آن همان نوری است که خداوند بر دل انسان می‌تاباند و هر‌اندازه قلب از آن پرتو گیرد، به همان‌ اندازه هوا از آن می‌گریزد و شهوت ضعیف شده و عقل انسان زنده می‌شود و به سمت مقصود اعلایی از انسانیت سوق داده می‌شود.
[۱۸] ری شهری، محمد، سیمای علم و حکمت در قرآن، دارالحدیث، ص۴۴.


۳.۱ - آثار حکمت در روایات

برخی از آثار حکمت با استفاده از روایات به شرح زیر است:
۱. کاستی شهوات: امام علی (علیه‌السّلام): «هر‌ اندازه حکمت قوی گردد، شهوت ضعیف می‌شود».
۲. بازداشتن از زشتیها: امام علی (علیه‌السّلام): «جانها، طبیعتهای بدی دارند و حکمت است که از آنها باز می‌دارد.»
۳. عصمت: امام علی (علیه‌السّلام): «حکمت با عصمت همراه است.» (باید توجه داشت که لازمه توام بدون حکمت با عصمت به این معنی نیست که «هر غیر معصومی حکیم نیست» بلکه مراد حضرت این است که به هر میزان که نور حکمت بر قلب انسان تابیده شود و به هر درجه از حکمت که شخص دارا باشد به همان میزان دارای مقام عصمت است، ‌ علاوه بر این که عصمت از گناه نیز موجب تابش نور حکمت می‌گردد).
۴. روشنی دل: امام کاظم (علیه‌السّلام): «خداوند دلهای مؤمنان را سربسته و پیچیده به ایمان آفریده است، پس هرگاه روشن ساختن آن را اراده کند، آب حکمت بر آن بیفشاند و دانش در آن بکارد و کشتکار و نگاهدار آن پروردگار جهانیان است.»
۵. هدایت: امام علی (علیه‌السّلام): «دانش یاری می‌رساند و حکمت ره می‌نماید.»
[۲۳] تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۱۱، ح ۵ و ح ۱۷۵۲، ج۲، ص۳۹.

۶. دانش: امام علی (علیه‌السّلام): «دانش ثمره حکمت است و درستی از شاخه‌های آن.»


موارد مذکور برخی از آثار معنوی مستقیم و یا غیرمستقیم علم و حکمت است که با استفاده از احادیث مطرح شده شاید اگر به طور کامل استقراء و بررسی شود، ‌چندین برابر این‌ها می‌توان برای علم و حکمت آثار مطلوب برشمرد. گذشته از این‌که برخی از ثمرات معنوی نیز به صرف قدم برداشتن در راه فراگیری علم عائد انسان می‌شود، ‌از جمله اینکه: انسان محبوب خدا می‌شود، مورد تکریم و احترام فرشتگان قرار گرفته و آنها بالهای خود را زیر پای طالب علم می‌گسترانند، خداوند روزی طالب علم را تضمین نموده و تمام موجودات برای او استغفار می‌کنند و اگر طالب علم در مسیر فراگیری دانش بمیرد شهید است.
[۲۵] ری‌شهری، محمد، سیمای علم و حکمت در قرآن و حدیث، ص۱۲۱ و ۱۲۲، احادیث مربوط در این قسمت ذکر شده است.
لکن باید توجه داشت که این آثار و ثمرات مربوط به علمی است که برای خدا و به جهت شناختن حقائق و مسیر کمال و خدمت به خلق فراگرفته شود.


۱. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد،غرر الحکم، ج۱، ص۳۲۶.    
۲. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۹۵.    
۳. حج/سوره۲۲، آیه۵۴.    
۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۵. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۲۰۰.    
۶. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۲۰۲.    
۷. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۳۲۶.    
۸. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۸۷.    
۹. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۵۳۵.    
۱۰. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۲۹۵.    
۱۱. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۸۵.    
۱۲. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۳۲۹.    
۱۳. حرانی، ابن شعبة، تحف العقول، ص۳۸۷، (موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چ چهارم، ۱۴۱۶ ق.    
۱۴. حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ص۲۰۴، ترجمه احمد آرام.
۱۵. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۷۸۲    
۱۶. حرانی، ابن شعبة، تحف العقول، ص۲۸، (جامعه مدرسین، چ چهارم.    
۱۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۷.    
۱۸. ری شهری، محمد، سیمای علم و حکمت در قرآن، دارالحدیث، ص۴۴.
۱۹. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۵۳۵.    
۲۰. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۵۴۵    
۲۱. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۴۹۷    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۲۱، ح ۳، دار الکتب الاسلامیه. چ چهارم، ۱۳۶۲، تهران.    
۲۳. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۱۱، ح ۵ و ح ۱۷۵۲، ج۲، ص۳۹.
۲۴. تميمى‌آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ج۱، ص۹۳.    
۲۵. ری‌شهری، محمد، سیمای علم و حکمت در قرآن و حدیث، ص۱۲۱ و ۱۲۲، احادیث مربوط در این قسمت ذکر شده است.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آثار و ثمرات علم و حكمت»، تاریخ بازیابی:۹۶/۴/۲۰    



جعبه ابزار