آداب باطنی تلاوت قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای
تلاوت قرآن در
قرآن و
روایات آداب ویژه ای مطرح شده است. آداب تلاوت قرآن را میتوان به آداب ظاهری و باطنی تقسیم کرد. آداب باطنی تلاوت قرآن، نسبت به آداب ظاهری از اهمیت بیشتری برخوردار است. تلاوتکننده، باید بداند که با چه سخن بزرگی مواجه است! سخنی که نشانه
لطف و
رحمت و عنایت آفریدگار هستی به آدمی است.
حضور قلب،
تدبر،
اخلاص، فهم آیات، تأثیرپذیری و... از جمله آداب باطنی تلاوت قرآن محسوب میشوند.
قاری قرآن باید از کلام خدا درس بگیرد؛ چنانچه قرآن میفرماید: وَ دَرَسُوا ما فیهِ؛
انسانها باید از آنچه در این قرآن است درس گیرند (و بدان عمل کنند).
همچنین قاری قرآن بایستی
آیات الهی را با گوش جان بشنود و آن را به مغز و خاطرة خود بسپارد؛ چنانچه قرآن در این باره میفرماید:
«لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ»؛ لطفهایی درباره شما نمودیم و نعمتهایی که به شما عطا کردیم برای این است که عبرت و پند بگیرید، و لیکن در میان افراد بشر فقط گوشهای شنوایِ هوشمندان، آن پند و اندرزها را میشنوند. باید توجه داشته باشیم که درک عظمت کلام الهی، جز با
فکر و اندیشیدن در محتوای آن میسر نیست.
یکی از مسائل مهمی که باید آن را جزو ارکان تأثیر قرآن در دلها دانست،
اخلاص در
قرائت است. هر عملی که بدون آن صورت گیرد، بیارزش و از درجه اعتبار، ساقط میباشد. اخلاص، روح عبادت و سرمایه اخروی است. اگر قرائت قرآن برای اهداف غیر الهی باشد، مثل اینکه (مردم) خوششان آید، یا آن را وسیله گدایی قرار دهد و قصد پول به جیب زدن را داشته باشد، نهتنها ثواب ندارد، بلکه
عقاب هم دارد.
اخلاصِ در تلاوت، این است که قاری از ابتدای قرائت تا انتهای آن، فقط خشنودی خدا را درنظر بگیرد. اصولاً هر عبادتی، وقتی مقبول درگاه الهی میشود، که با خلوص نیت همراه باشد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
«اِنّمَا الْاَعْمالُ بالنِّیاتِ»؛ اعمال هر کسی بستگی به
نیت او دارد.
یکی از جاهایی که
شیطان در کمین نشسته تا راهزن عبادت باشد، هنگام تلاوت قرآن است. به خصوص اگر قاری در مجلسی و در حضور جمعی از مردم تلاوت میکند، میبایست مراقب باشد که شیطان در حریم قرائت او وارد نشود. گاه شیطان به انسان چنین القا میکند که ببین چقدر زیبا تلاوت میکنی، چگونه مردم تو را تشویق میکنند و یا به قاری قرآن تلقین میکندکه تو از سایر قاریان بهتر تلاوت میکنی، و به همین جهت است که مردم به تو احترام میکنند. چه بسا اتفاق میافتد، قاری قرآن در تمام طول قرائتش به این مسائل فکر میکند، وقتی قرائتش تمام شد به خود میآید و متوجه میشود تنها چیزی که در نظر نداشته، خلوص نیت، رضایت خداوند و معانی کلام خدا و
تفکر و
تدبر در آیات بوده است.
گاهی اوقات
انسان در منزل بهتنهایی قرآن را زمزمه میکند، باز میبیند شیطان دست از او بر نمیدارد. تا شروع به تلاوت میکند، افکار گوناگون و خاطرههای گذشته به ذهن او هجوم میآورد.
لذا قاری باید در تمام مدت قرائت به این توجه داشته باشد که، قرآن، کلام خداوند است و هیچ کلامی محترمتر از آن نیست. هدف از قرائت، اطاعت دستور خداوند و اعلام بندگی به درگاه اوست. با تلاوت قرآن میخواهیم مفاهیم آن را بفهمیم و با عمل به آیات آن، در زمرة رستگاران قرار گیریم. اگر انسان قرآن را با توجه کامل و اخلاص تلاوت نماید، خداوند پاداش عظیمی به او عنایت میکند.
معصوم (علیهالسلام) در این زمینه چنین میفرماید:
کسی که برای
رضایت خدا و به خاطر فهمیدن دین، قرآن را تلاوت نماید، پاداش او همانند پاداشی است که خداوند به
فرشتگان،
پیامبران و رسولان خود میدهد.
اگر قاریان قرآن، اراده کنند که آن را با اخلاص قرائت کنند و در این راه سعی و کوشش نمایند، به طور حتم
خداوند آنان را یاری میکند. باید از او بخواهیم: پروردگارا! ما را به خواندن قرآن دعوت کردی، و ما پذیرفتیم، پس ما را یاری کن تا فقط، درصدد کسب رضایت تو باشیم.
امام صادق در این باره میفرماید:
«وَ اجْعَلْنی أَتْلُوهُ علَی النَّحْوِ الَّذی یُرْضیكَ عَنّی؛ خدایا مرا به تلاوت قرآن، آنگونه که باعث خشنودی توست، وادار کن».
کسانی هستند که قرآن را، با
ترتیل میخوانند، و شاید صوت بسیار زیبایی داشته باشند؛ اما اخلاص در تلاوت ندارند و برای رضایت خدا نمیخوانند؛ بلکه قصد آنان از تلاوت، تعریف و تمجید مردم، ریا و تظاهر، دکّان و پول، و خودپسندی است. چنین اشخاص نهتنها از زحمت خود سودی نبردهاند، بلکه خود را هم مسئول قرآن و خدا قرار داده و
جهنم را برای خود خریدهاند.
به روایاتی که در این باره آمده توجه کنید.
امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمود: کسی که برای استفاده از مردم قرائت قرآن کند،
روز قیامت در حالی محشور میشود که چهره او، استخوان بدون گوشت است.
در روایتی دیگر از
رسول گرامی (صلیاللهعلیهوآله) چنین آمده است:
کسی که قرآن را بعد از فرا گرفتن تلاوت کند، ولی به آن عمل نکند و قصدش از تلاوت آن باشد که مال و زینت دنیا را به دست آورد، مستوجب غضب خداوند است و در
آخرت، با
یهود و
نصاری در یک صف قرار دارد؛ زیرا آنان هم، کتاب خود را پشت سرشان انداختند.
و کسی که قرآن را با هدف،
ریا و
خودنمایی تلاوت کند و به وسیله آن دنیا را طلب کند، روز قیامت خدا را ملاقات میکند در صورتی که چهره او استخوان بدون گوشت است و قرآن به پشت گردن او میزند تا او را داخل آتش کند.
و کسی که قرآن را فرا گیرد و آن را برای ریا تلاوت کند و با جاهلان بحث نماید و یا به علما مباهات کند و هدف او، به دست آوردن ثروت دنیا باشد؛ خداوند روز قیامت استخوانهای او را از هم پراکنده میسازد. و در جهنم نیز بیشتر از همه مجازات میشود و خداوند از شدت غضب (ملائکه) او را به انواع عذاب، مجازات میگرداند.
امام باقر (علیهالسلام) هم قاریان قرآن را بر سه دسته تقسیم کرده است و میفرماید: تلاوتکنندگان قرآن بر سه گروهاند:
یکی آن که قرآن را تلاوت میکند و آن را سرمایه کسب خود قرار میدهد و پادشاهان را به وسیله آن میدوشد و به مردم بزرگی میفروشد.
دوم کسی که قرآن میخواند و حدود آن را نگهداری ننموده و به دستوراتش عمل نمیکند، که خدا امثال اینان را در قرآن خواندن زیاد نکند!
سوم کسی که قرآن میخواند و داروی قرآن را بر دل دردمندش مینهد و برای خواندن و به کار بستن دستوراتش شبها را بیدار میماند. اینان در میان قرآنخوانان از کبریت احمر کمیابترند.
در میان این سه گروه تنها یک طایفه را تمجید میکند و با تمام وجود، دو طایفه دیگر را نفرین مینماید.
لازم است کسی که تلاوت قرآن میکند و کسی که به آن گوش میدهد، در
آیات الهی به تدبر و تفکر بپردازد. گویا با خدا سخن میگویند و خدا نیز با آنان سخن میگوید. باید با اندیشیدن در مفهوم و معنای آیات، خود را در معرض تابش نور الهی قرار دهند و در یک فضای معنوی نفس بکشند.
تدبر کردن در آیات، انسان را در دنیایی از معارف و مفاهیم والا قرار میدهد که هیچ چیز با آن برابری نمیکند، و آیات، به عنوان کلیدهای
سعادت انسانی در اختیار او قرار میگیرند؛ زیرا مقصود اصلی از قرائت قرآن همین تفکر و تدبر است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درباره تدبر و تفکر متقین و تلاوتکنندگان قرآن چنین میفرماید:
آنان هرگاه به آیهای برسند که در آن تشویق باشد با علاقة فراوان به آن روی میآورند و
روح جانشان با شوق در آن خیره میشود و آن را همواره نصبالعین خود میسازند، و هر گاه به آیهای برخورد کنند که در آن بیم
عذاب باشد، گوشهای دل خویشتن را برای شنیدن آن باز میکنند و صدای ناله و به هم خوردن زبانههای آتش با آن وضع مهیبش در درون گوششان طنینانداز است.
کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اشاره به این است که آنها هنگام تلاوت قرآن، در آیات آن تدبر و تفکر میکنند و تلاوت ایشان توام با تأمل و تفکر است. گویا این کلام حضرت را شنیده و به کار بستهاند که فرمود: ای مردم! آگاه باشید! خیر در تلاوتی نیست که در آن تدبر و دقت نباشد. بدانید خیر در عبادتی نیست که در آن آگاهی و فهم نباشد.
قرآن کریم، مردم، به خصوص صاحبان فکر و اندیشه را به تدبر و تفکر در آیات فرا خوانده است. آنجا که میفرماید:
«کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ؛
(این قرآن بزرگ) کتابی است مبارک و با برکت و عظیم الشأن که ما آن را به سوی تو فرستادیم تا بندگان من در آیاتش تفکر کنند و بیندیشند و صاحبان عقل متذکر حقایق آن شوند».
«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؛
آیا مردم در قرآن از روی
فکر و تدبر نمینگرند (تا بر آنان ثابت شود که آن
وحی، خداوند است)».
منظور از تدبر این است که قلب به تفکر در معنای الفاظ و عباراتی که میخواند بپردازد، معنای هر آیه را بفهمد و در اوامر و نواهی آن تأمل کند، به دریافتهایش
اعتقاد و ایمان آورد تا در نتیجه اگر از گذشته تا حال نسبت به اوامر و نواهی آن کوتاهی کرده، پوزش خواهد و آمرزش طلبد و خود را از زشتی و بدی پاک سازد، و یا اظهار خواری و فروتنی کند و طلب بخشش نماید.
خود حضرت رسول (صلياللهعليهوآله) هم در آیات قرآن، بیش از همه تفکر و تدبر میفرمود. از
اباذر نقل شده است، پیامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) به قرائت قرآن پرداخت و در یکی از آیاتش آنقدر درنگ و تفکر کرد تا شب را به صبح رسانید. آیه این بود:
«إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُکَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ؛
اگر مردم را عذاب کنی بندگان تواند (کسی نمیتواند تو را منع کند و از عذاب جلوگیری نماید) و اگر از آنها درگذری باز قدرت عفو در دست تو است و هیچ کس قدرت مخالفت با حکمت و علم تو را ندارد».
امام سجاد (علیهالسلام) درباره تدبر در آیات میفرماید:
«آياتُ القرآنِ خَزائنُ العِلمِ. فَکُلَّما فُتِحَت خَزانةٌ، يَنبَغي لک أن تَنظُرَ ما فيها؛ آیات قرآن گنجینههای علماند؛ بنابراین هرگاه گنجینهای گشوده شود، شایسته است که در آن نظر کنی».
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: به راستی در این قرآن مشعلهای فروزان هدایت و چراغهای روشن کننده تاریکیهاست. باید طالب حق دیده خود را باز کند و برای کسب نور، چشم بصیرت بگشاید؛ زیرا تفکر، زندگیبخش دل هر انسان آگاه و بیناست.
یکی دیگر از آداب باطنی تلاوت این است که قاری، هنگام تلاوت، فقط توجهش به قرآن باشد و بس. توجه کامل داشتن از
حضور قلب سرچشمه میگیرد. اگر انسان هنگام تلاوت، حضور قلب داشته باشد و فکر و اندیشه خود را به چیز دیگر مصروف ندارد، تمرکز اندیشه پیدا میکند و همین امر سبب شادی و انبساط خاطرش میشود.
در معنا و تفسیر آیة شریفة «یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ»
گفته شده است: ای
یحیی با جدیت و کوشش کتاب را بگیر؛ یعنی هنگام تلاوت کتاب، وجود خود را از تمام افکار و اندیشههای پوک و مادی دور بدار و فقط متوجه تلاوت باش!.
جلوگیری ذهن از
انحراف و توجه دادن آن از مسائل گوناگون به یک مسئله خاص، امری بس دشوار و نیازمند به تمرین زیاد است.
آنچه را که عموم مردم «حواسپرتی» میخوانند به راحتی قابل پیشگیری نیست و حضور قلب نیز چیزی جز «حواس جمعی» نمیباشد. کسی که قرآن را تلاوت میکند، باید به آنچه میخواند، عنایت و توجه داشته باشد و کلمات و آیات را بر حسب عادت و چرخش زبان نگوید؛ زیرا قاری فقط از آن مقدار آیاتی که با توجه خوانده است، بهره میبرد.
اما آنچه را که بیتوجه خوانده، مانند آبی است که هدر رفته و مزرعه را سیراب نکرده باشد. منظور این است که هنگام تلاوت، تمام حواس قاری به آیات الهی باشد و هیچ هموغم دیگری را به دل راه ندهد.
چه خوب است قاری هنگام تلاوت آیات الهی، متأثر شود و با آگاهی از مضمون آیة محزونکننده، حالت حزن و آیه فرحبخش، حالت نشاط و شادی پیدا کند. چنانچه خود حضرت رسول (صلياللهعليهوآله) از آیات الهی متأثر میشد.
با این وجود، قلب آمادة تأثیرپذیری میشود. قاری باید به تناسب معنای آیهای که میخواند حالتی مناسب در دل احساس کند؛ یعنی اگر به آیه
عذاب میرسد،
احساس وحشت نماید و اگر به آیه
مغفرت میرسد، شاداب گردد، اگر به آیات
بهشت رسد، امیدوار شود؛ ازاینرو گفتهاند: انسان با
ایمان که قرآن را تلاوت میکند، اندوهش افزون، شادیاش اندک، گریهاش فراوان، خندهاش کم، مشغولیتش بسیار و راحتیاش قلیل میشود.
سزاوار است که قاری، در آغاز تلاوت، به عظمت گویندة قرآن، توجه کند و بداند که قرآن، سخن بشر و مخلوق دیگری نیست. همانطور که ظاهر آیات قرآن را جز با
طهارت و
وضو نمیتوان لمس کرد، معنی و مفهوم و حقیقت آن نیز جز با پاکی قلب از آلودگی و صفات زشت، قابل درک نیست.
در هنگام تلاوت، باید هر کس به خود گوشزد کند که گوینده این سخنان و آیات، آفریدگار همه موجودات و روزیدهنده همه جنبندگان است. همه مخلوقات، تحت سیطره او قرار دارند و در فضل و
رحمت او غوطهورند؛ آن رحمتی که بر غضبش فزونی دارد؛ اگر به بندگانش نعمت عطا کند، از فضل و کرم بیپایان اوست و اگر عذاب و مجازات کند، از
عدالت اوست. در نهایت همان بزرگوار است که میفرماید: این طایفه، چون اهل طاعت و
عبادت بودند در بهشتند و آن طایفه، چون اهل گناه و
معصیت بودند اهل دوزخاند.
همانا به وسیله اندیشه و تفکر در آیات، قرآن بر دل مینشیند و کلام خدا در قلب مؤثر میافتد. اندیشه کردن در
آیات و اندیشیدن درباره گوینده آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
قاری قرآن، هنگام تلاوت باید در آیات آن تفهّم کند و از هر آیهای آنچه را مقصود قرآن است، دریافت کند و برای هر آیهای، توضیح و شرحی مناسب با موضوع آن، به دست آورد.
فهم آیات، از تدبر در آنها مهمتر است. چه بسا افرادی که در آیات تدبر کنند، اما نتیجهای عایدشان نمیشود. قاری قرآن در هنگام تلاوت باید آنقدر تدبر کند تا مفهوم آیه را درست و صحیح دریافت کند.
بعضی از مردم و قاریان به این علت که شیطان بر فهم و قلب آنان پرده افکنده است، از فهم معانی آیات قرآن محروم و از درک اسرار و شگفتیهای آن بیبهرهاند. قاریان باید در رفع موانع و حجابهای شیطانی بکوشند. و تا قدرت دارند سعی نمایند تا آنها را برطرف کنند.
مهمترین حجابها که شیطان بر روی فهم انسان قرار میدهد، چهار چیز است:
برخی مردم و «قاریان» تمام تلاش و توجه خود را صرف تلفظ صحیح کلمات قرآن میکنند تا مبادا حرفی را از مخرج نادرست ادا کنند. در چنین وضعیتی (توجه به معانی و مفهوم قرآن) دیگر مجالی باقی نمیماند و این کار به عهدة آن شیطانی خواهد بود که قسم خورده است تا با وسوسههای خود، مردم را از درک معانی کلام الله باز دارد و آنها را وادار کند که در اداء حروف تردید نمایند.
اینکه قاری در مسائل و دستورات، از کسی تقلید کند و با
تقلید از دیگران، آنها را فراگرفته و نسبت به آن
تعصب داشته باشد. این چنین
اعتقاد و تعصب، مانع از
ترقی است و به او اجازه نمیدهد که غیر از موارد اعتقادیاش به دیگر موضوعات فکر کند.
اینکه قاری و تلاوتکنندة قرآن بر گناهی اصرار ورزد و تکبر نماید و یا مبتلا به هوای نفس باشد که این گناهان سبب تاریکی دل گشته و همانند گرد و غبار بر آیینه قلب نشسته است، از این جهت تلاوت از تجلی و نورانی شدن
قلب جلوگیری میکند و این خود، بزرگترین
حجاب دل است که بیشتر مردم به آن مبتلا هستند.
اینکه قاری،
تفسیر ظاهری آیات را بخواند و چنین فکر کند که معانی کلمات قرآن منحصر به همان است که او خوانده است و معنا و تفسیر دیگری ندارد. و این خود از حجابهای بزرگ فهم قرآن است.
تلاوتکننده باید چنین تصور کند که مقصود از هر خطاب قرآن، خود اوست. پس اگر امری از قبیل امر به
نماز،
زکات،
جهاد،
روزه،
حج و غیره را در قرآن تلاوت میکند یا وعده و وعیدی را میشنود یا به آیات نهی برخورد میکند، خود را مخاطب آنان بداند. اگر داستانهای انبیا و اقوام گذشته را قرائت مینماید، آنها را به منزله افسانه و سرگرمی تلقی نکند؛ بلکه بداند که مقصود از آنها، پند و
عبرت است. قاری بایستی از لابهلای آنها، از آنچه که مورد نیاز میباشد، استفاده کند و به موقع به کار بندد.
قرآن در مورد پندپذیری از آیات چنین میفرماید:
«وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ؛
و ما قرآن را برای پند گرفتن آسان ساختیم. پس آیا پند گیرندهای هست!؟»
چه خوب است که قاریان قرآن، خود را از مصادیق تمام آیات قرار داده و خود را منطبق با آنها بسازند.
تلاوتکننده باید به مرحلهای از
رشد برسد که گویا کلام را مستقیم از خداوند میشنود.
باید بدانیم قرائت، سه درجه دارد. پایینترین آن، این است که قاری آن را بر خدا میخواند و خود را در برابر او میبیند. در این مرحله، حال او در برابر خالق، حالت در خواست و
تضرع و
گریه و ناله و راز و نیاز خواهد بود.
در مرحله بالاتر، تلاوت کننده با قلب خود شهادت میدهد که پروردگار با تمام الطافش، او را مخاطب ساخته و مشمول نعمتهای خود قرار داده است. در این مرحله مقام قاری، مقام
حیا، تعظیم، گوش دادن و فهم است.
در مرحلة سوم، قاری در کلمات قرآن، صفات خدا را میبیند و به خود و قرائتش مینگرد. اندیشهاش را متوجه او میکند، گویی غرق در دیدار اوست، نه تنها به قرائتش بلکه به نعمتهای او نیز بیتوجه میشود.
دراین باره
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: به خدا قسم، خداوند در کلام خود تجلی کرده است، ولی قاریان او را نمیبینند.
تلاوتکننده باید از خودخواهی دوری کند، به خود خوشبین نباشد. هنگامی که آیات مربوط به «بهشت» و صالحان را میخواند به خود ربط ندهد؛ بلکه برای اهل
یقین و صدیقین گواهی دهد و برای خود ابراز اشتیاق نمایدکه به آنان بپیوندد و هنگامی که آیات «غضب» و مذمت گناهکاران را میخواند، خود را مخاطب آن فرض کند و به خدا پناه ببرد و با
خشیت و
خوف، خود را مخاطب سازد و به خود بگوید: ای نفس! مبادا تو از آنان باشی.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در بیان صفات متقین در این باره چنین میفرماید:
هنگامی که آنان به آیهای برخورد میکنند که در آن
ذکر تهدیدی است، با گوش قلب آن را میشنوند و چنین میاندیشند که صدای
آتش جهنم در گوشهایشان است.
هر کس با این آداب و شرایط که ذکر شد قرآن را تلاوت کند خداوند، تمام گناهان او را میآمرزد.
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) در این باره میفرماید:
هر کس قرآن را با آداب و شرایطش تلاوت کند، خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام میگرداند و از جای خود بر نمیخیزد، مگر آن که گناهان او و پدر و مادرش آمرزیده میشود و به هر سورهای که قرائت کند، شهری در
بهشت به او عطا میکند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آداب باطنی تلاوت قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۸/۲۱.