آداب در ابواب متعدّد در همان معنای لغوی استعمال شده است، لیکن با توجّه به تعدّد معنای لغوی، در بیشتر کتابها و ابواب فقهی، عنوانی برای بیان آداب آن قرار داده شده است؛ مانند: آداب نماز، روزه، حج، جهاد، اعتکاف، دعا، تجارت، قضاء، ازدواج، معاشرت، خوابیدن، سفر، زیارت، احتضار، تکفین، دفن، و دیگر عناوینی که به فعل مکلّف تعلّق گرفته است و در مدخل مربوط از آنها بحث خواهد شد.
درمجموع سه معنای کلی برای آداب در ابواب فقهی می توان ذکر نمود:
آنچه در بیشتر ابواب فقه منظور فقیهان است، مجموع رفتارها و خصلتهای شایسته ای است که فعل یا ترک آنها از دیدگاه شارع مقدس، موجب حسن و کمال فعلی میشود که حکم شرعی به آن تعلّق گرفته است؛ مانند: آداب نماز، روزه، زیارت، جهاد و تخلّی.
آداب در باب حدود و تعزیرات، که معنای ادب کردن را میدهد، حتی برخی فقیهان در عنوان این باب، واژه آداب را جایگزین کلمه تعزیرات کرده و نوشته اند: کتاب الحدود و الآداب.
آداب به معنای اول، گاه به عنوان عملی مستقل نگریسته شده است؛ مانند: نظافت کردن و ناخن گرفتن، و گاه صفت رفتاری در فعلی است از قبیل آداب غذا خوردن. در بعضی آداب مانند غسل جمعه و زیارت و احرامقصد قربت معتبر است، ولی در بعضی دیگر مانند آداب تجارت، معتبر نیست.
از بررسی کلمات فقیهان و کاربرد این واژه در فقه برمی آید که آداب، اعم از احکام لزومی و غیر لزومی است؛ یعنی هم مستحبات و مکروهات را در بر میگیرد و هم واجبات و محرمات را مانند آداب تخلی که ضمن آن، واجبات و محرّمات آن نیز ذکر شده است؛