• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تادیب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَأدیب به معنای ادب آموختن یا کیفر است. از عنوان تأدیب، به مناسبت در باب هاى اجاره، نکاح، حدود و تعزیرات یادشده است.




تأدیب به معناى نخست(ادب آموختن)، در روایات از حقوق فرزندان بر والدین شمرده شده ومورد تأکید قرار گرفته است
تأدیب به معناى دوم(کیفر)، نوعى از آن، تعزیر نامیده مى‌شود که از اختیار ات حاکم شرع است . بنابراین تأدیب اعم از تعزیر است؛ چه آنکه تأدیب فرزند توسط پدر، شاگرد توسط معلّم و برده توسط مولا را نیز در بر مى‌گیرد.



تأدیب با تحقّق شرایط آن، امرى مشروع و جایز بلکه در فرض مفسده داشتن ترک آن، واجب است.



حقّ تأدیب براى ولىّ مانند حاکم شرع، پدر و مولا، ونیز براى شوهر و معلّم، ثابت است.



در تأدیب لازم است به آن مقدار ونحوه‌اى که تأدیب بدان حاصل مى‌گردد بسنده شود وافزون بر آن در صورت علم به زیاده بودن آن ،جایز نیست. البتّه در شرع مقدّس نسبت به مقدار وچگونگى تأدیب حدودى قرار داده شده که بدان اشاره مى‌شود.

۴.۱ - تأدیب بزهکار


تأدیب حاکم شرع نسبت به بزهکار- که از آن به تعزیر تعبیر مى‌شود- باید کمتر از بالاترین حدّ شرعى (صد تازیانه) یا پایین‌ ترین آن (۷۵ تازیانه)- بنابر اختلاف در مسئله- باشد.

۴.۲ - تأدیب کودک


۱)تأدیب کودک با زدن تا سقف پنج یا شش تازیانه با ملایمت ونرمى، تأدیب شاگرد تا سه ضربه وتأدیب زن و برده تا ده تازیانه جایز است. در کراهت یا حرمت افزون بر اندازه‌هاى یاد شده اختلاف است. برخى افزون بر ده ضربه را مکروه دانسته‌اند.
۲)در بعضى روایات، زدن کودک نه ساله ی نافرمان جهت وادار کردن وى به وضو و نماز در صورت نیاز، جایز شمرده شده است.

۴.۳ - تأدیب زن ناشزه


شوهر مى‌تواند همسر ناشزه ی خود (نافرمان نسبت به حقوق واجب شوهر) را تأدیب کند. براى تأدیب وى مراتبى قرار داده شده است، مانند سخن گفتن و نصیحت، پشت کردن به وى در رختخواب وزدن به مقدار رفع نشوز، بدون آنکه موجب ایجاد جراحت وزخم و کبودى گردد.



۱) چنانچه بر اثر تأدیب، به کودک آسیبى برسد یا بمیرد تأدیب‌ کننده ضامن دیه یا ارش خواهد بود.
[۱۲] مهذب الاحکام،ج ۲۹، ص ۱۴۷

۲)همچنین اگر بر اثر تأدیب زن آسیبى به وى برسد شوهر ،ضامن است.
۳) برخى بین ولىّ کودک وشوهر فرق گذاشته و ولىّ را ضامن ندانسته‌اند.
۴)برخى دیگر نیز الحاق شوهر به ولىّ را در عدم ضمانت، بعید ندانسته‌اند. البتّه بر ثبوت ضمان به‌ طور مطلق، ادّعاى اجماع شده است.
[۱۷] . مهذب الاحکام،ج ۲۹، ص ۱۴۷
[۱۸] . مهذب الاحکام،ج ۲۵، ص ۲۲۲

کسى که براى تربیت حیوانى اجیر شده مى‌ تواند در حدّ متعارف به انگیزه ی تربیت، آن را بزند ودر فراتر از حدّ متعارف چنانچه آسیبى بر حیوان وارد شود یا تلف گردد، ضامن است.


 
۱. . وسائل الشیعة،ج ۲۱، ص ۴۷۳ تا ۴۸۲    
۲. . جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۴۴۵ تا ۴۴۶    
۳. . جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۴۴۵ تا ۴۴۶    
۴. . جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۴۴۸    
۵. [>. مبانى تکملة المنهاج،ج ۱، ص ۳۴۰ تا ۳۴۲    
۶. . جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۴۴۴ تا ۴۴۵    
۷. . درّالمنضود (گلپایگانى)،ج ۲، ص ۲۸۲ تا ۲۸۵    
۸. . وسائل الشیعة،ج ۴، ص ۲۰    
۹. . جواهر الکلام،ج ۳۱، ص ۲۰۱ تا ۲۰۷    
۱۰. . جواهر الکلام،ج ۴۳، ص ۴۴    
۱۱. . جواهر الکلام،ج ۲۷، ص ۲۸۹    
۱۲. مهذب الاحکام،ج ۲۹، ص ۱۴۷
۱۳. . جواهر الکلام،ج ۳۱، ص ۲۰۷    
۱۴. . الحدائق الناضرة،ج ۲۴، ص ۶۱۹    
۱۵. . جواهر الکلام،ج ۴۳، ص ۴۴    
۱۶. . جواهر الکلام،ج ۲۷، ص ۲۸۹    
۱۷. . مهذب الاحکام،ج ۲۹، ص ۱۴۷
۱۸. . مهذب الاحکام،ج ۲۵، ص ۲۲۲
۱۹. . جواهر الکلام،ج ۲۷، ص ۲۸۹    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۲، ص۳۲۰ تا۳۲۱    

رده‌های این صفحه : اجاره | تعزیرات | حدود | فقه | نکاح




جعبه ابزار