• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آرزوهای اهل‌کتاب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اهل‌کتاب آرزوهای بی‌جایی داشتند که خداوند در آیات قرآن به این آرزوها اشاره کرده است.



برخی از اهل کتاب، آرزوی کیفر ندیدن در قیامت و ورود به بهشت داشتند:
لیس بامانیکم ولا امانی اهل الکتـب من یعمل سوءا یجز به... • ومن یعمل من الصـلحـت... فاولـئک یدخلون الجنة...
(فضیلت و برتری) به آرزوهای شما و آرزوهای اهل کتاب نیست هر کس عمل بدی انجام دهد، کیفر داده می‌شود. و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان داشته باشد، چنان کسانی داخل بهشت می‌شوند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.

به طوری که قرآن کریم در آیه شریفه: و قالت الیهود و النصاری نحن ابناء الله و احباؤه، یهود و نصارا گفتند: ما پسران خدائیم. و در آیه شریفه: و قالوا کونوا هودا او نصاری تهتدوا، به مردم می‌گفتند: یهودی و نصرانی شوید تا راه را یافته باشید. و آیه شریفه: قالوا لیس علینا فی الامیین سبیل، هیچ ملتی بی کتاب، حق تحکم و سروری بر ما را ندارد.، حکایت فرموده یهود و نصارا چنین طرز تفکری داشته‌اند، یعنی در عین اینکه خدا را به خیال خود عبادت می‌کردند، خود را طلبکار او نیز می‌دانستند.
و به همین جهت خدای عزّوجلّ در این آیه هم مؤمنین طلبکار را رد کرد و هم به دنبال آنان اهل کتاب را و طرز تفکر غلط مزبور را امانی خواند و این تعبیر، مجازی و استعاره‌ای است، کانه آرزوها و توقعات غلط مذکور را صورت‌هایی خیالی و لذت آور و به عبارت ساده‌تر دل خوش کنک‌هایی دانسته که در عالم خارج هیچ اثری ندارد و فرموده: لیس بامانیکم، به دلخواه شما مسلمانان و یا شما گروهی از مسلمانان منحرف و خیال پرداز نیست و به دلخواه اهل کتاب هم نیست بلکه کرامت نزد خدا و حمایت خدا از شما دائر مدار اعمال شما است تا اعمال شما چگونه باشد، اگر خیر باشد، خدا هم نظر خیری به شما خواهد داشت و اگر شر باشد به جز شر پاداشی نخواهید داشت، و اگر اول سیئه و گناه را ذکر کرد و بعد حسنه را، برای این بود که عمده خطای این خوش خیال‌ها در سیئات تبلور می‌یابد.
من یعمل سوءا یجز به و لا یجد له من دون الله ولیا و لا نصیرا.
این جمله بطور فصل آمده، یعنی با واو عاطفه، عطف به ما قبل نشده و به اصطلاح ادبی به فصل آمده نه به وصل و این بدان جهت است که این جمله موقعیت جواب از سؤالی فرضی را دارد و تقدیر آن سؤال و این جواب این است: وقتی صرف گفتن شهادتین و داخل شدن در حریم اسلام و ایمان این خاصیت را نداشته باشد که همه خیرات را به سوی آدمی جلب کند و همه منافع زندگی ما را تامین نماید و همچنین وقتی یهودیت و نصرانی گری نیز چنین اثری نداشته باشد، پس چه فرقی بین داشتن این ادیان با نداشتن آن هست و بالآخره حال آدمی به کجا کشیده می‌شود؟
قرآن در پاسخ می‌فرماید: هر کس عمل زشتی را مرتکب شود کیفرش را می‌بیند و به غیر از خدا هیچ ولی و ناصری برای خود نخواهد یافت و هر کس هم که اعمال نیک انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن (البته در صورتی که ایمان داشته باشد) پاداش خود را که همان بهشت است خواهد دید....
جمله: من یعمل سوءا یجز به مطلق است و به همین جهت هم شامل کیفرهای دنیوی می‌شود که شریعت اسلام آن را مقرر کرده، از قبیل قصاص کردن جانی و بریدن دست دزد و شلاق زدن و سنگسار کردن زانی و امثال آن از احکام سیاسات و غیر سیاسات و هم شامل کیفرهای اخروی می‌شود که خدای تعالی چه در کتابش و چه به زبان رسول گرامیش آنها را وعده داده است.


وقالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصـری تلک امانیهم قل هاتوا برهـنکم ان کنتم صـدقین.
آنها گفتند: «هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.» اين آرزوى آنهاست! بگو: «اگر راست مى‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد!»

قرآن در آیات فوق اشاره به یکی دیگر از ادعاهای پوچ و نابجای گروهی از یهودیان و مسیحیان کرده و سپس پاسخ دندانشکن به آنها می‌گوید: آنها گفتند: هیچکس جز یهود و نصاری داخل بهشت نخواهد شد(و قالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصاری)

در پاسخ ابتدا می‌فرماید: این تنها آرزویی است که دارند (و هرگز به این آرزو نخواهند رسید) (تلک امانیهم).
بعد روی سخن را به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کرده می‌گوید: به آنها بگو هر ادعایی دلیلی می‌خواهد چنانچه در این ادعا صادق هستید دلیل خود را بیاورید(قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین).
پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلی بر این مدعی ندارند و ادعای انحصاری بودن بهشت، تنها خواب و خیالی است که در سر می‌پرورانند، معیار اصلی و اساسی ورود در بهشت را به صورت یک قانون کلی بیان کرده، می‌گوید: آری کسی که در برابر خداوند تسلیم گردد و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، و بنابراین چنین کسانی نه ترسی خواهند داشت و نه غمگین می‌شوند.
خلاصه اینکه بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند:
در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری موافق منافعشان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حق‌اند.
و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه‌ها.
در حقیقت قرآن با این بیان مساله نژاد پرستی و تعصب‌های نابجا را بطور کلی نفی می‌کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می‌آورد، ضمنا معیار رستگاری را که ایمان و عمل صالح است، مشخص می‌سازد.
[۸] تفسیر نمونه، مکارم، ج۱، ص۴۰۱_۴۰۲.



گمراهی مسلمانان ، آرزوی گروهی از اهل کتاب بود:
ودت طآئفة من اهل الکتـب لو یضلونکم...
جمعى از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو مى‌كردند) شما را گمراه كنند.
دشمنان اسلام مخصوصا یهود برای دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، از هیچگونه کوشش فروگذار نبودند، و حتی در یاران مخصوص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چنین طمعی داشتند که بتوانند آنها را از اسلام بازگردانند، و بی شک اگر می‌توانستند در یک یا چند نفر از یاران نزدیک آن حضرت نفوذ کنند ضربه بزرگی بر اسلام وارد می‌شد و زمینه برای تزلزل دیگران نیز فراهم می‌گشت.
آیه فوق ضمن افشای این نقشه دشمنان، به آنها یادآور می‌شود که دست از کوشش بیهوده خود بر دارند، می‌فرماید: جمعی از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند (ودت طائفة من اهل الکتاب لو یضلونکم). غافل از اینکه تربیت مسلمانان در مکتب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اندازه‌ای حساب شده و آگاهانه بود که احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستی خود دریافته بودند و به آن عشق می‌ورزیدند، بنابراین دشمنان نمی‌توانستند آنها را گمراه سازند.


بازگشت مسلمانان به کفر، آرزوی بسیاری از اهل کتاب بود:
ود کثیر من اهل الکتـب لو یردونکم من بعد‌ایمـنکم کفارا حسدا من عند انفسهم...
بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد (كه در وجود آنها ريشه دوانده) آرزو مى‌كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند.
بسیاری از اهل کتاب مخصوصا یهود بودند که تنها به این قناعت نمی‌کردند که خود آئین اسلام را نپذیرند بلکه اصرار داشتند که مؤمنان نیز از ایمانشان باز گردند، و انگیزه آنان در این امر چیزی جز حسد نبود.
قرآن در آیات فوق به این امر اشاره کرده می‌گوید: بسیاری از اهل کتاب به خاطر حسد دوست داشتند شما را بعد از اسلام و ایمان به کفر باز گردانند با اینکه حق برای آنها کاملا آشکار شده است (ود کثیر من اهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم من بعد ما تبین لهم الحق).
در اینجا قرآن به مسلمانان دستور می‌دهد که در برابر این تلاش‌های انحرافی و ویرانگر شما آنها را عفو کنید و گذشت نمائید تا خدا فرمان خودش را بفرستد چرا که خداوند بر هر چیزی توانا است (فاعفوا و اصفحوا حتی یاتی الله بامره ان الله علی کل شی ء قدیر).
این در واقع یک دستور تاکتیکی است که به مسلمانان داده شده که در برابر فشار شدید دشمن در آن شرائط خاص از سلاح عفو و گذشت استفاده کنند و به ساختن خویشتن و جامعه اسلامی بپردازند و در انتظار فرمان خدا باشند.
ابن عباس می‌گوید: آیه شریفه درباره حیی بن اخطب و برادرش ابی یاسر بن اخطب وارد شد هنگامی که آن دو وارد بر پیامبر شدند در حالی که پیامبر وارد مدینه شده بود، پس از خروج از حیی بن اخطب پرسیده شده: آیا او پیامبر است؟ گفت او همان پیامبر است. پرسیدند: از او چه چیز نزد تو است؟ گفت دشمنی تا هنگام مرگ، و این همان کسی است که پیمان شکنی کرد و آتش جنگ احزاب را بر افروخت.
خداوند از رازهای یهود پرده برداری نموده و فرمود:
ود کثیر من اهل الکتاب... - دوست دارنده گروه زیادی از اهل کتاب مانند حیی بن اخطب و کعب بن اشرف و نظائر آنها. لو یردونکم... برگردانند شما را‌ ای گروه مؤمنین. من بعد ایمانکم کفارا حسدا... بعد از ایمان آوردن شما بسوی کفر از روی حسد نسبت بپاداش و خیری که خداوند برای شما آماده کرده است.
و علت اینکه در آیه تعبیر به «کثیر» شده این است که برخی از اهل کتاب ایمان آوردند مانند: عبدالله بن سلام و کعب الاحبار. و برخی گفته‌اند: انگیزه حسادت یهود نسبت به مسلمین این بود که خداوند پیامبری را در آنان قرار داد و ریاست و حکومت را از یهود زائل کرد.


۱. نساء/سوره۴، آیه۱۲۳.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۱۲۴.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۳۵.    
۵. آل عمران/سوره۳، آیه۷۵.    
۶. المیزان، طباطبایی، ج۵، ص۸۶.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم، ج۱، ص۴۰۱_۴۰۲.
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۶۹.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم، ج۲، ص۶۰۹.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۹.    
۱۲. تفسیر نمونه، مکارم، ج۱، ص۳۹۸ ۳۹۹.    
۱۳. مجمع البیان، طبرسی، ج۱، ص۳۴۷.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «آرزوهای اهل‌کتاب».    



جعبه ابزار