• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیات حبط و تکفیر*

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیات حبط و تکفیر به آیات دال بر بی تاثیر شدن عمل خیر با گناه ، و پوشاندن گناه با کار نیک اطلاق می‌شود.



حبط در لغت، به معنای فاسد شدن و هدر رفتن است، و تکفیر ، مصدر باب تفعیل به معنای پوشاندن است که دو مصدر ثلاثی مجرد آن (کفر و کفر) نیز به همین معنا می‌آید. البته تکفیر، معانی دیگری مانند نسبت دادن غیر به کفر و بی دینی نیز دارد. حبط در اصطلاح به معنای از میان رفتن ثواب یا استحقاق آن یا دیگر آثار عمل نیک به وسیله گناه، و تکفیر یعنی پوشاندن و محو کردن عقاب یا استحقاق آن یا دیگر آثار گناه با انجام کار خیر است. "حبط" و "تکفیر" دو اصطلاح قرآنی و کلامی‌اند. واژه "احباط" که با مشتقات آن شانزده بار در قرآن مجید آمده، در لغت به معنای ابطال و بی خاصیت کردن عمل، و در اصطلاح از بین رفتن ثواب اعمال پیشین بر اثر گناهان پسین است.
به اعتقاد شیعه ، اشاعره و بعضی از معتزله ، مقصود از احباط این است که مکلف ، عملی (طاعت) را که بر عهده او گذاشته شده است با تمام اجزا و شرایطش انجام ندهد؛ مثلا اگر اجرتی را برای انتقال چیزی از جایی به جای دیگر قرار دهند، کسی مستحق اجرت است که آن را به جای گاه مورد نظر منتقل کند، در غیر این صورت گفته می‌شود، او عمل خود را باطل (احباط) کرده است.


حبط و واژه‌های هم ریشه آن ۱۶ بار در قرآن آمده است.
تکفیر و واژه‌های هم ریشه آن نیز ۱۴ بار در قرآن به کار رفته است.


بر اساس آیاتی از قرآن و نیز اخبار فراوان، تعدادی از گناهان سبب نابودی بسیاری از عبادات و کارهای نیک می‌شود که به آنها اشاره می‌شود:

۳.۱ - ارتداد (کفر پس از ایمان)

ارتداد: یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر و صد عن سبیل الله و کفر به و المسجد الحرام و اخراج اهله منه اکبر عند الله و الفتنة اکبر من القتل و لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا و من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الآخرة و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام ، سؤال می‌کنند، بگو: " جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است، ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام ، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهم تر از آن است، و ایجاد فتنه ، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان باز می‌دارد) حتی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند، ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت ، بر باد می‌رود، و آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود؛ ان الذین ارتدوا علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم و املی لهم ذلک بانهم قالوا للذین کرهوا ما نزل الله سنطیعکم فی بعض الامر و الله یعلم اسرارهم فکیف اذا توفتهم الملائکة یضربون وجوههم و ادبارهم ذلک بانهم اتبعوا ما اسخط الله و کرهوا رضوانه فاحبط اعمالهم کسانی که بعد از روشن شدن حق پشت کردند شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده، و آنها را با آرزوهای طولانی فریفته است. این بخاطر آن است که آنها به کسانی که نزول وحی الهی را کراهت داشتند گفتند ما در بعضی از امور از شما پیروی می‌کنیم، در حالی که خداوند اسرار آنها را می‌داند. حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنها می‌زنند (و قبض روحشان می‌کنند). این بخاطر آن است که آنها از آنچه خداوند را به خشم می‌آورد پیروی کردند و آنچه را موجب خشنودی او است
کراهت داشتند لذا اعمالشان را حبط و نابود کرد. و همچنین در آیه ۶۵ زمر و ۸۸ انعام نیز از شرک پس از ایمان سخن به میان آمده که خود نوعی ارتداد است و عمل را باطل می‌کند.

۳.۲ - شرک

شرک: ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش گواهی می‌دهند آنها اعمالشان نابود (و بی ارزش) شده و در آتش جاودانه خواهند ماند.

۳.۳ - کفر به پروردگار

کفر به پروردگار:مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف لا یقدرون مما کسبوا علی شی ء ذلک هو الضلال البعید اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی، آنها توانایی ندارند کمترین چیزی از آنچه را انجام داده‌اند به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است.

۳.۴ - کفر به آیات الهی

کفر به آیات الهی: ان الذین یکفرون بآیات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم اولئک الذین حبطت اعمالهم فی الدنیا و الآخرة و ما لهم من ناصرین کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می‌ورزند و پیامبران را بناحق می‌کشند، و (نیز) مردمی را که امر به عدالت می‌کنند به قتل می‌رسانند، به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده! آنها کسانی هستند که اعمال (نیکشان، به خاطر این گناهان بزرگ، ) در دنیا و آخرت تباه شده، و یاور و مددکار (و شفاعت کننده‌ای) ندارند. اولئک الذین کفروا بآیات ربهم و لقائه فحبطت اعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او کافر شدند، به همین جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قیامت میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد.

۳.۵ - کفر به ایمان

کفر به ایمان:الیوم احل لکم الطیبات و طعام الذین اوتوا الکتاب حل لکم و طعامکم حل لهم و المحصنات من المؤمنات و المحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم اذا آتیتموهن اجورهن محصنین غیر مسافحین و لا متخذی اخدان و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله و هو فی الآخرة من الخاسرین امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شد و (همچنین) غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنها حلال می‌باشد و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان و زنان پاکدامن از اهل کتاب حلال هستند هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید، و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد اعمال او باطل و بی اثر می‌گردد و در سرای دیگر از زیانکاران خواهد بود.
محمد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام) نقل می‌کند که کفر به ایمان عبارت است از عمل نکردن به دستورهای خدا به طوری که به کلی رها شود. بعد فرمود: و از آن جمله است کسی که نماز را عمدا رها کند؛ بدون آن که خواب بماند یا کار دیگری او را از نماز باز دارد.

۳.۶ - انکار معاد

انکار معاد: و الذین کذبوا بآیاتنا و لقاء الآخرة حبطت اعمالهم هل یجزون الا ما کانوا یعملون و کسانی که آیات ما و لقای رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند اعمالشان نابود می‌گردد آیا جز آنچه را عمل کرده‌اند پاداش داده می‌شوند؛ و قال الذین لا یرجون لقاءنا لو لا انزل علینا الملائکة او نری ربنا لقد استکبروا فی انفسهم و عتوا عتوا کبیرا یوم یرون الملائکة لا بشری یومئذ للمجرمین و یقولون حجرا محجورا و قدمنا الی ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا و آنها که امیدی به لقای ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‌کنند) می‌گویند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمی‌شوند؟ و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‌بینیم؟ آنها در باره خود تکبر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند. (آنها به آرزوی خود می‌رسند) اما روزی که فرشتگان را می‌بینند روز بشارت مجرمان نخواهد بود! (بلکه روز مجازات و کیفر آنان است) و می‌گویند ما را امان دهید ما را معاف دارید! و ما به سراغ اعمالی که آنها انجام دادند می‌رویم و همه را همچون ذرات غبار پراکنده در هوا می‌کنیم!

۳.۷ - نفاق

نفاق:قد یعلم الله المعوقین منکم و القائلین لاخوانهم هلم الینا و لا یاتون الباس الا قلیلا اشحة علیکم فاذا جاء الخوف رایتهم ینظرون الیک تدور اعینهم کالذی یغشی علیه من الموت فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحة علی الخیر اولئک لم یؤمنوا فاحبط الله اعمالهم و کان ذلک علی الله یسیرا خداوند کسانی که مردم را از جنگ باز می‌داشتند و کسانی را که به برادران خود می‌گفتند به سوی ما بیائید (و خود را از معرکه بیرون کشید) به خوبی می‌شناسد. آنها (مردمی ضعیفند و) جز به مقدار کمی کارزار نمی‌کنند. آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند، و هنگامی که لحظات ترس و بحرانی پیش آید مشاهده می‌کنی آن چنان به تو نگاه می‌کنند و چشمهایشان در حدقه می‌چرخد که گویی می‌خواهند قالب تهی کنند! اما هنگامی که حالت خوف و ترس فرو نشست زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از خشم و عصبانیت بر شما می‌گشایند (و سهم خود را از غنائم مطالبه می‌کنند! ) در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند، آنها هرگز ایمان نیاورده‌اند لذا خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد و این کار بر خدا آسان است؛ وعد الله المنافقین و المنافقات و الکفار نار جهنم خالدین فیها هی حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم کالذین من قبلکم کانوا اشد منکم قوة و اکثر اموالا و اولادا فاستمتعوا بخلاقهم فاستمتعتم بخلاقکم کما استمتع الذین من قبلکم بخلاقهم و خضتم کالذی خاضوا اولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الآخرة و اولئک هم الخاسرون خداوند به مردان و زنان منافق و کفار وعده آتش دوزخ داده، جاودانه در آن خواهند ماند، همان برای آنها کافی است، و خدا آنها را از رحمتش دور ساخته، و عذاب همیشگی برای آنها است. (شما منافقان) همانند کسانی هستید که قبل از شما بودند (و راه نفاق پوییدند) آنها از شما نیرومندتر و اموال و فرزندانشان فزونتر بود، آنها از بهره خود (در دنیا در راه هوسها و گناه ) استفاده کردند، شما نیز از بهره خود (در این راه) استفاده کردید همان گونه که آنها استفاده کردند شما (در کفر و نفاق و استهزای مومنان فرو رفتید همانگونه که آنها فرو رفتند، (ولی سر انجام) اعمالشان در دنیا و آخرت نابود شد و آنها زیانکارانند.

۳.۸ - دنیاطلبی

دنیاطلبی:من کان یرید الحیاة الدنیا و زینتها نوف الیهم اعمالهم فیها و هم فیها لا یبخسون اولئک الذین لیس لهم فی الآخرة الا النار و حبط ما صنعوا فیها و باطل ما کانوا یعملون کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را طالب باشند اعمالشان را در این جهان بی کم و کاست به آنها می‌دهیم! (ولی) آنها در آخرت جز آتش (سهمی) نخواهند داشت و آنچه را در دنیا (برای نیل به مقاصد مادی و برای غیر خدا) انجام دادند بر باد می‌رود و اعمالشان باطل می‌شود.

۳.۹ - بلند سخن گفتن در حضور پیامبر اسلام

بلند سخن گفتن در حضور پیامبر اسلام (ص):یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید (و داد و فریاد نزنید) آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی می‌کنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی‌دانید!.

۳.۱۰ - منت و آزار بعد از انفاق در راه خدا

منت و آزار بعد از انفاق در راه خدا: منت و آزار بعد از انفاق در راه خدا:"یـایها الذین ءامنوا لاتبطـلوا صدقـتکم بالمن و الاذی".

۳.۱۱ - نافرمانی خدا و رسول

نافرمانی خدا و رسول:یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالکم ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا، و اطاعت کنید رسول خدا را، و اعمال خود را باطل مسازید.


در مقابل آیات حبط ، آیات تکفیر به اعمالی اشاره دارند که گناهان را می‌پوشانند. این اعمال عبارتند از:

۴.۱ - ایمان

ایمان: ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فآمنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار پروردگارا، ما صدای منادی توحید را شنیدیم، که دعوت می‌کرد به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم، (اکنون که چنین است) پروردگارا، گناهان ما را ببخش، و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران. و نیز آیه ۶۵ سوره مائده و آیه ۵ سوره فتح .

۴.۲ - تقوای الهی

تقوای الهی: یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذو الفضل العظیم ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید برای شما وسیله‌ای برای جدایی حق از باطل قرار می‌دهد (و روشن بینی خاصی که در پرتو آن حق را از باطل خواهید شناخت) و گناهان شما را می‌پوشاند و شما را می‌آمرزد و خداوند فضل و بخشش عظیم دارد. و نیز آیه ۵ سوره طلاق .

۴.۳ - عمل صالح در کنار امان به خداوند

عمل صالح در کنار امان به خداوند: و الذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفرن عنهم سیئاتهم و لنجزینهم احسن الذی کانوا یعملون و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند گناهان آنها را می‌پوشانیم (و می‌بخشیم) و آنها را به بهترین اعمالی که انجام داده‌اند پاداش می‌دهیم. و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علی محمد و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به آنچه بر محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نازل شده- که همه حق است و از سوی پروردگار- نیز ایمان آوردند خداوند گناهانشان را می‌بخشد و کارشان را اصلاح می‌کند. و نیز آیه ۹ سوره تغابن و۳۵ سوره زمر .

۴.۴ - هجرت و جهاد و تحمل مشکلات در راه خدا

هجرت و جهاد و تحمل مشکلات در راه خدا: فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب خداوند درخواست آنها (صاحبان خرد که درخواست‌های آنها در آیات سابق گذشت) را پذیرفت (و فرمود) من عمل هیچ عمل کننده‌ای از شما را، خواه زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد، شما همگی هم نوعید و از جنس یکدیگر، آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه‌های خود بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند سوگند یاد می‌کنم، که گناهان آنها را می‌بخشم، و آنها را در بهشتهایی که از زیر درختان آن نهرها جاری است، وارد می‌کنم، این پاداشی است از طرف خداوند، و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.

۴.۵ - دادن صدقه به مستمندان

دادن صدقه به مستمندان: ان تبدوا الصدقات فنعما هی و ان تخفوها و تؤتوها الفقراء فهو خیر لکم و یکفر عنکم من سیئاتکم و الله بما تعملون خبیر اگر انفاقها را آشکار کنید، خوب است! و اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است! و قسمتی از گناهان شما را می‌پوشاند، (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهید شد.) و خداوند به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است.

۴.۶ - توبه

توبه : یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ربکم ان یکفر عنکم سیئاتکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار یوم لا یخزی الله النبی و الذین آمنوا معه نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفر لنا انک علی کل شی ء قدیر ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! توبه کنید توبه خالصی، امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد، و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد کند، در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی‌کند، این در حالی است که نور آنها از پیشاپیش آنها و از سوی راستشان در حرکت است، و می‌گویند پروردگارا! نور ما را کامل کن، و ما را ببخش که تو بر هر کار قادری.

۴.۷ - پرهیز از گناهان کبیره

پرهیز از گناهان کبیره : خداوند به کسانی که از گناهان کبیره اجتناب کنند وعده تکفیر گناهان کوچک آنان را داده است: ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریما اگر از گناهان کبیره‌ای که از آن نهی شده‌اید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد می‌سازیم.
[۶۱] معرفت، محمد هادی، ۱۳۰۹ -۱۳۸۵، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص(۳۳۲-۳۶۸).
[۶۳] قرشی بنابی، علی اکبر، ۱۳۰۷ -، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۲۲.
[۶۴] سبحانی، جعفر، ۱۳۰۸ -، منشور جاوید قرآن، ج۸، ص(۲۴۸-۲۷۵).
[۶۷] علم الهدی، علی بن حسین، ۳۵۵ - ۴۳۶ق، الذخیرة فی علم الکلام، ص۳۱۲.
[۶۸] علامه حلی، حسن بن یوسف، ۶۴۸ - ۷۲۶ق، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۱۳.
[۶۹] قاضی، عبد الجبار بن احمد، ۳۵۹ - ۴۱۵ق، شرح الاصول الخمسة، ص۴۲۲.
[۷۰] تفتازانی، مسعود بن عمر، ۷۲۲ - ۷۹۲ق، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۱۴۲.
[۷۱] تفتازانی، مسعود بن عمر، ۷۲۲ - ۷۹۲ق، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۱۲۵.
[۷۲] فیومی، احمد بن محمد، -۷۷۰ق، المصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیرللرافعی، ص۱۱۸.



۱. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۲۲.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۵۳.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۸۸.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۷.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۶۹.    
۸. هود/سوره۱۱، آیه۱۶.    
۹. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۹.    
۱۱. زمر/سوره۳۹، آیه۶۵.    
۱۲. محمد/سوره۴۷، آیه۹.    
۱۳. محمد/سوره۴۷، آیه۲۸.    
۱۴. محمد/سوره۴۷، آیه۳۲.    
۱۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۲.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷۱.    
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۳.    
۱۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۳۱.    
۲۰. مائده/سوره۵، آیه۶۵.    
۲۱. انفال/سوره۸، آیه۲۹.    
۲۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۷.    
۲۳. زمر/سوره۳۹، آیه۳۵.    
۲۴. محمد/سوره۴۷، آیه۲.    
۲۵. فتح/سوره۴۸، آیه۵.    
۲۶. تغابن/سوره۶۴، آیه۹.    
۲۷. طلاق/سوره۶۵، آیه۵.    
۲۸. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۳۰. محمد/سوره۴۷، آیه۲۵- ۲۸.    
۳۱. زمر/سوره۳۹، آیه۶۵.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۸۸.    
۳۳. توبه/سوره۹، آیه۱۷.    
۳۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۸.    
۳۵. آل عمران/سوره۳، آیه۲۱- ۲۲.    
۳۶. کهف/سوره۱۸، آیه۱۰۵.    
۳۷. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۳۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۷.    
۳۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۱- ۲۳.    
۴۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۸- ۱۹.    
۴۱. توبه/سوره۹، آیه۶۸- ۶۹.    
۴۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۵- ۱۶.    
۴۳. حجرات/سوره۴۹، آیه۲.    
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۴۵. محمد/سوره۴۷، آیه۳۳.    
۴۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۳.    
۴۷. مائده/سوره۵، آیه۶۵.    
۴۸. فتح/سوره۴۸، آیه۵.    
۴۹. انفال/سوره۸، آیه۲۹.    
۵۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۵.    
۵۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۷.    
۵۲. محمد/سوره۴۷، آیه۲.    
۵۳. تغابن/سوره۶۴، آیه۹.    
۵۴. زمر/سوره۳۹، آیه۳۵.    
۵۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۵۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷۱.    
۵۷. تحریم/سوره۶۶، آیه۸.    
۵۸. نساء/سوره۴، آیه۳۱.    
۵۹. طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص(۱۶۷-۱۷۲).    
۶۰. طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۰۸.    
۶۱. معرفت، محمد هادی، ۱۳۰۹ -۱۳۸۵، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص(۳۳۲-۳۶۸).
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۰۵ -، تفسیر نمونه، ج۲، ص(۱۱۳-۱۱۵).    
۶۳. قرشی بنابی، علی اکبر، ۱۳۰۷ -، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۲۲.
۶۴. سبحانی، جعفر، ۱۳۰۸ -، منشور جاوید قرآن، ج۸، ص(۲۴۸-۲۷۵).
۶۵. طوسی، محمد بن حسن، ۳۸۵ - ۴۶۰ق، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۲۴.    
۶۶. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ۱۰۳۷ - ۱۱۱۱ق، بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۹۷.    
۶۷. علم الهدی، علی بن حسین، ۳۵۵ - ۴۳۶ق، الذخیرة فی علم الکلام، ص۳۱۲.
۶۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، ۶۴۸ - ۷۲۶ق، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۱۳.
۶۹. قاضی، عبد الجبار بن احمد، ۳۵۹ - ۴۱۵ق، شرح الاصول الخمسة، ص۴۲۲.
۷۰. تفتازانی، مسعود بن عمر، ۷۲۲ - ۷۹۲ق، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۱۴۲.
۷۱. تفتازانی، مسعود بن عمر، ۷۲۲ - ۷۹۲ق، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۱۲۵.
۷۲. فیومی، احمد بن محمد، -۷۷۰ق، المصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیرللرافعی، ص۱۱۸.
۷۳. ابن منظور، محمد بن مکرم، ۶۳۰ - ۷۱۱ق، لسان العرب، ج۷، ص۲۷۰.    



فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله«آیات حبط و تکفیر».    



جعبه ابزار