ابورافع نضری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سلام (عبداللّه)
بنابی الحُقیق معروف به ابورافع نَضَری
از بزرگان
یهود و
دشمن سرسخت
اسلام و
پیامبر (ص) میباشد.
ابورافع، از اشراف
یهود بنینضیر و بازرگان اهل
حجاز بود،
برخی او را قرظی دانستهاند،
او چون پیامبری از میان غیریهود، برانگیخته شد،
حسادت میکرد.
هنگامی که اسلام آوردن
عبداللّه بنسلام را شنید، در حضور او،
نبوّت پیامبر را انکار کرد و آن را
پادشاهی خواند،
وی، در
اذیّت و
آزار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میکوشید،
پس از
غزوه بنینضیر، در سال چهارم هجری که به اخراجشان از
مدینه انجامید، با تنی چند از سران یهود به
خیبر رفت
و از سوی مردم استقبال شد.
ابورافع، در پی انتقام از پیامبر و مسلمانان، با قرار دادن پاداشی بزرگ، به تحریک
قریش،
غطفان و عربهای
مشرک اطراف
مکّه پرداخت و بدین ترتیب، در شکلدهی جنگ بزرگ
احزاب نقشداشت.
پس از پیروزی مسلمانان در
خندق و خاتمه یافتن مسأله
بنیقریظه، خزرجیان برای کسب برتری در رقابت با اوسیان
که
کعببناشرف یهودی را به
قتل رسانده بودند،
از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اجازه کشتن ابورافع (هم پشت کعب برضدّ پیامبر
) را خواستند
تا با انجام عمل مشابهی، بر رقیب خود برتری یابند.
حضرت، پنج تن از
انصار را به فرماندهی
عبداللهبنعتیک برای کشتن او اعزام کرد،
آنان با
حیله وارد
قلعه خیبر شده، کمین کردند و شبانگاه، به بهانه دادن
هدیه به ابورافع، وارد خانهاش شده، او را به قتل رساندند،
یامبر با شنیدن
خبر قتل او خشنود شد و به قاتلان وی شادباش گفت.
مورّخان، درسال وقوع سریّه عبداللهبنعتیک که به کشته شدن ابورافع انجامید، اختلاف دارند،
طبری، آن را به سال سوم و پیش از
اُحد،
و
ابنکثیر پس از آن ذکر کرده است،
این گفته را طبری نیز نقل میکند؛
گرچه هر دوی آنان به تفصیل، نظر
ابناسحاق را مبنی بر قتل او در سالششم هجری نقل میکنند که با دادههای تاریخی به ویژه با نقش او در
جنگ خندق سازگارتر است.
طبری از ابنعبّاس نقل کرده که ابورافع،
ابن ابیالحقیق و دیگران، با گروهی از انصار طرح دوستی ریخته تا آنان را بفریبند و هشدار گروهی از مسلمانان مؤثّر نیفتاد،
خداوند با نزول آیه ۲۸
آلعمران /۳
(لایَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الکفِرینَ أولِیاءَ مِن دونِالمُؤمِنینَ و مَن یَفعَل ذ لِکَ فَلَیس مِناللّهِ فی شیء إلاّ أن تَتَّقوا مِنهُم تُقةً) مؤمنان را از
دوستی با کافران جز در موارد
ترس و
تقیه برحذر داشت.
از
عکرمه نقل است که ابورافع و گروهی از
یهود با گرفتن
رشوه به منظور تغییر صفات پیامبر در
تورات به تحریف آن دست میزدند که
خداوند آیه ۷۷ و ۷۸ آلعمران/۳
را نازل،
و ضمن رسوا کردن آنان، به عذاب دردناک در
آخرت تهدیدشانکرد، «إنَّ الّذینَ یَشتَرونَ بِعَهدِ اللّهِ و أَیمنِهم ثَمَناً قَلیلا أُولئِکَ لاخَلقَ لَهُم فِیالأخِرَةِ و لایُکَلِّمُهُمُ اللّهُ و لایَنظرُ إلَیهِم یَوم القِیمَة و لایُزَکِّیهِم وَ لَهُم عَذابٌ ألیمٌ • و إنَّ مِنهُم لَفَرِیقاً یَلوُونَ ألسِنَتَهُم بِالکِتبِ لِتَحسَبوه مِن الکِتب و ما هوَ مِن الکِتبِ و یَقولونَ هوَ مِن عِندِاللّهِ و ما هوَ مِن عِندِاللّهِ و یَقولونَ عَلی اللّهِ الکَذِبَ و هُم یَعلَمونَ».
آیه ۶۵ تا ۶۸ آلعمران/۳ درباره گروهی از احبار یهود و نصارای نجران نازل شد که در حضور پیامبر درباره
ابراهیم (علیهالسلام) به نزاع برخاستند،
احبار او را
یهودی، ونصارا، نصرانیاش میخواندند که خداوند فرمود: او پیش از هر دوی اینان است:«یأهلَ الکتبِ لِمَ تُحاجّونَ فی إبرهیمَ و ما أُنزِلَتِ التَّورةُ والإنجیلُ إلاّ مِن بَعدِه»؛
آنگاه ابورافع از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پرسید:آیا میخواهی ما تو را
عبادت کنیم؛ چنانکه
نصارا،
عیسیابنمریم را
پرستش میکنند؟ حضرتفرمود:به خدا پناه میبرم از اینکه به عبادت غیرخدا فرمان دهم، در پی این قضیه، آیات ۷۹ و ۸۰
آلعمران /۳
نازل شد
که پیامبران از فراخوانی دیگران به عبادت خویشتن، فرشتگان و پیامبران دیگر، مبرّا دانسته شدند:«ماکان لِبَشر أن یُؤتِیَه اللّهُ الکِتبَ والحُکمَ و النُّبوَّةَ ثُمّ یَقولَ لِلنَّاسِ کونوا عِباداً لی مِن دونِاللّهِ و لکِن کونوا رَبّنِیّین بِما کُنتُم تُعَلِّمونَ الکِتبَ و بِما کُنتم تَدرُسونَ • و لایَأمُرَکم أن تَتَّخِذوا المَلئِکَة و النَّبِیّینَ أرباباً أیأمُرُکُم بِالکُفر بَعدَ إذ أنتم مُسلِمونَ».
طبرسی در ذیل آیههای ۱۱۱ و ۱۱۲ آلعمران/۳
از مقاتل آورده که سران یهود چون ابورافع، کعب و دیگران، نزد برخی همکیشان پیشین خود مثل
عبداللّهبنسلام و یاران او رفته، آنان را بر
اسلام آوردنشان
سرزنش کردند که این آیات نازل شد:
«لَن یَضُرّوکُم إلاّ أَذیً وَ إن یُقتِلوکُم یُوَلّوکم الأدبارَ ثُمّ لایُنصَرونَ • ضرِبَت عَلیهمُ الذِّلَّةُ أینَ ما ثُقِفوا إلاّ بِحبل مِنَ اللّهِ و حَبل مِنَ النّاسِ و باءُو بِغضب مِن اللّهِ و ضُرِبت عَلیهِم المَسکَنَةُ ذ لِکَ بَأنَّهُم کانوا یَکفُرونَ بایتِ اللّهِ وَ یَقتُلونَ الأنبِیاءَ بِغَیر حَقّ ذ لکَ بِما عَصَوا و کانوا یَعتَدونَ = به شما جز آزاری اندک، زیانی نمیرسانند، واگر آهنگ کارزار با شما کنند، به شما پشت میکنند و آنگاه یاری نمییابند، هرجا یافته شوند، دچار خواریاند، مگر آنکه به پناهامان خدا و زینهار مردم (مسلمان) روند و سزاوار خشم الهی شدند و دچار ناداری گردیدند، این از آن بود که آیات الهی را انکار میکردند و پیامبران را به ناحق میکشتند و از آن بود که سرکشی کردند و از حد درگذشتند».
نقل است که مقصود از «یُؤمِنونَ بِالجِبتِ والطَّغوت» در آیه ۵۱
نساء /۴
ابورافع و دیگر بزرگان یهودند که بهرهای اندک از کتاب آسمانی داشته؛ امّا به
جبت و
طاغوت روی کردهاند، اینان در مواجهه با مشرکان
مکّه،
دین آنان (
بتپرستی ) را برتر از اسلام میشناساندند.
به نقل
ابنعبّاس، اینان همان احبار یهود از جمله ابورافع هستند که جنگ احزاب را با تحریک قریش،
غطفان و
بنیقریظه راه انداختند؛ همانانکه نزد قریش آمده، دینشان را
هدایت یافتهتر از دین محمد نشان دادند که خداوند این آیه و چهار آیه بعدی را درباره آنان نازل فرمود.
اسدالغابة فی معرفة الصحابه.
البدایة و النهایه.
تاریخ الاسلام، ذهبی.
تاریخ الامم و الملوک، طبری.
تاریخ الیعقوبی.
جامعالبیان عن تأویل آی القرآن.
الجامع لأحکامالقرآن، قرطبی.
الدرّالمنثور فیالتفسیر بالمأثور.
دلائلالنّبوه، بیهقی.
سیر اعلامالنبلاء.
السیرة النبویّة، ابنهشام.
الطبقات الکبری.
مجمعالبیان فی تفسیر القرآن.
المغازی.
المنتظم.
دایرة المعارف قرآن کریم-برگرفته از مقاله ابورافع نضری.